برخی برای سران فتنه دلسوزی نکنند؛ چرا از رادیو‌های بیگانه اعلام برائت نمی‌کنید/حکم سران فتنه "اعدام" است

آن چه در سال ۸۸ اتفاق افتاد از ۳-۴ سال قبل از آن به وسیله سازمان اطلاعاتی آمریکا برنامه ریزی شده بود. بعضی از دوستان می فرمایند مسایل پشت قضیه را بگویید تا دیگران متوجه شوند و به میدان بیایند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، آیت‌الله عباس واعظ طبسی نماینده ولی‌فقیه در استان‌های خراسان که از عصر هفتم اسفندماه به‌دلیل عارضه تنفسی در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد مقدس بستری شده بود، حوالی ساعت 2 بامداد دعوت حق را لبیک گفت. 

به همین مناسبت نگاهی اجمالی به زندگی، سیره و مواضع سیاسی ایشان داریم.

زندگی‌نامه

آیت الله واعظ طبسی در بهمن 1314 در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. مادرش زنی متقی و پرهیزکار بود و پدرش حاج شیخ غلامرضا واعظ طبسی از مشهورترین واعظان عصر و مبلغان اسلامی آن دوره بود که آوازه منبرهای پرشورش در سراسر جهان تشیع پیچیده بود. این خطیب توانا یک سال بعد از تولد فرزند در راه سفر به تهران به قصد برپایی منابر افشاگرانه بر علیه حکومت تازه تاسیس رضاخانی، دار فانی را وداع گفت به گونه ای که به دلالت بسیاری از علمای آن روزگار او را به شهادت رساندند.

آیت الله واعظ طبسی تحصیل دانش را در مشهد آغاز و تا سطح دبیرستان در مدارس جدید ادامه داد، اما شور و اشتیاق تحصیل علوم دینی و علاقه به دروس حوزوی باعث شد که با وجود کسب موفقیت های فراوان، به حوزه روی آورد. وی در حوزه علمیه مشهد از محضر اساتیدی همچون مرحوم ادیب نیشابوری (ادیب ثانی)، حاج آقا مدرس یزدی، حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ هاشم قزوینی و مراجع عالی قدری همچون آیت الله میلانی کسب فیض کرد.

آیت الله واعظ طبسی در مصاحبه‌ای که از او در سال 1362 در مجله پیام انقلاب چاپ شده است به خاطرات خود از محضر درس ادیب نیشابوری اشاره می‌کند و می‌گوید: «یادم می آید که ماه مبارک رمضان مصادف با تابستان بود، بعد از ظهر ها مثل باران عرق می ریختیم و به تنها چیزی که فکر نمی‌کردیم گرمای هوا بود. توجهمان به درس بود. مجذوب گفتار ادیب بودیم و ایشان در هر زمینه ای که شروع به تدریس می نمود، ما را علاقه مند به همان رشته می کرد. گاهی اوقات که بحث می کرد و برداشت های جالبی از بعضی مراجع و فقهای بزرگ اسلام و شخصیت های بزرگ علمی به ما معرفی می کرد، ما بیشتر نسبت به درس خواندن مشتاق می شدیم».

شروعی برای مبارزه

سال 1330 در زندگی آیت الله واعظ طبسی اتفاق مهمی افتاد. اتفاقی که مسیر زندگی او را تغییر داد در این سال شهید سید مجتبی نواب صفوی در سفری که به مشهد داشت، با سخنان پر شور خود در مدرسه علمیه نواب، شور و شوقی نو در دل طلاب جوان ایجاد کرد و این سرآغازی بود برای سال ها مبارزه با ظلم و استبداد.

آیت الله واعظ طبسی خود می گوید: «مبارزه علنی بنده وجمع دوستان تقریبا از سال 1335 شروع شد در آن موقع برادرمان جناب آقای خامنه ای(مقام معظم رهبری) در مشهد تشریف نداشتند و شهید هاشمی نژاد هم در قم بودند بنا بر این در آن زمان من تنها بودم و خیلی سخت می گذشت به جهت آن که در حوزه هم افکار خاص ضد مبارزه حاکم بود. بعدها با پیوستن این دو بزرگوار، محور واحدی را در خراسان تشکیل دادیم. دراوایل نشست هایمان از هم جدا بود اما بعدا تصمیم گرفتیم مرکزیتی داشته باشیم و دوستان مشترک به آن جا مراجعه کنند».

آیت‌الله واعظ طبسی نخستین بار در سال 1339 هنگامی که در سرای محمدیه درباره عدل زمامداران صحبت می کرد، مورد اعتراض ساواک قرار گرفت و با تعطیلی جلسات سخنرانی اش، ممنوع المنبر شد این ممنوعیت البته بیش از هفت ماه به طول نیانجامید و با فشار اقشار مختلف مردم شکسته شد. در همین سال دومین اتفاق مهم در زندگی آیت الله واعظ طبسی رخ داد. او در همین سال با بنیانگذار نهضت اسلامی، مرجع عظیم الشان حضرت امام خمینی(ره) آشنا شد و این آشنایی زمینه یک عمر عشق و دلدادگی را فراهم آورد.

سال 1341 پس از برگزاری رفراندوم فرمایشی محمدرضا پهلوی و به دنبال ایراد چند سخنرانی بر علیه این رفراندوم آیت الله واعظ طبسی دستگیر و به تهران انتقال شد.

چند ماه بعد از قیام پانزده خرداد به عنوان نماینده حوزه علمیه مشهد به محضر حضرت امام خمینی(ره) رسید و به پیشنهاد ایشان در مجلسی با حضور علما و طلاب حوزه علمیه قم به ایراد سخن پرداخت و ابعاد مختلف قیام پانزده خرداد را تشریح کرد. به دنبال این سخنرانی در قم دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل می شود.

آیت‌الله واعظ طبسی سال 1344 پس از یک سلسله سخنرانی در رفسنجان بار دیگر ممنوع المنبر شد. او در ا ین سال ها با دیگر یاران انقلاب همچون شهید باهنر ، شهید مطهری، شهید بهشتی و ... آشنا شد و در سایه راهنمایی های امام خمینی(ره) به همراه دیگر روحانیان مبارز، کوشید زمینه شکل گیری تحولی اساسی در قالب انقلاب اسلامی را فراهم کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی نهضت اسلامی در بهمن 1357، امام خمینی(ره) که نسبت به دستگاه مقدس امام رضا(ع) حساسیتی فوق العاده داشتند، در نخستین احکامی که صادر فرمودند، سرپرستی آستان مقدس و ملکوتی ثامن الحجج(ع) را به آیت‌الله واعظ طبسی سپرده و دو سال بعد با توجه به سوابق وکارنامه درخشان ایشان در مدت زمان سرپرستی و تلاشهای صورت گرفته، آیت‌الله واعظ طبسی را در حکمی درمورخ 15 فروردین ماه 1359 به سمت تولیت آستان قدس رضوی منصوب کردند. پس از رحلت آن بزرگوار، این حکم از سوى حضرت آیت‌الله خامنه‌اى رهبر معظم انقلاب اسلامى و ولى امر امت اسلام تأیید شد.

ارادت امام راحل به آیت‌الله واعظ طبسی

آیت‌الله واعظ طبسی در دیدارى که با امام راحل (ره) داشت، معظم‌له در مورد ایشان فرمود: «من به شما از دو حیث ارادت دارم، به‌خاطر خودتان و به خاطر مرحوم والدتان، چه بسیار افرادى غیرمسلمان بودند که تحت تاثیر منطق و کلام مؤثر و پرجاذبه او به اسلام مشرف شدند و در کشورهاى عربى موقعیت ویژه‌اى داشت».

مواضع قاطع آیت‌الله طبسی در فتنه88

آیت‌الله واعظ طبسی در گفتاری پیرامون فتنه 88 به‌صراحت از فتنه‌گران اعلام برائت می‌کنند و پیرامون 9دی و مباحث سال 88 می‌گویند:

9 دی، روز بصیرت و میثاق با ولایت است. در سال 88 کسانی که از جریان فتنه تبعیت کردند و خرسند و امیدوار بودند که در آینده‌ای نه‌چندان دور قدرت را به دست خواهند گرفت و به‌دنبال کسب قدرت آن چه باید بشود، خواهد شد، کسانی بودند که همیشه نشان می دادند، در راه امام (ره) و رهبری‌اند و مایل بودند مردم نیز آن ها را با همین خصوصیات بشناسند. این آقایان اگر هم نمی دانستند که به چه کاری دست زده اند.

آن چه بنده در سال 88 عرض کردم درباره آنها صدق می‌کرد؛ در آن زمان مقام معظم رهبری فرمودند که انتظار می رود روحانیت و عالمان دینی، مردم را در جریان اتفاقات قرار دهند و شرایط را برای آن ها تبیین کنند. ما هم چون نظر مقام معظم رهبری را می دانستیم با صراحت و به دور از هر گونه انگیزه سیاسی مطالبی را عرض کردیم.

آن آقایان می‌دانستند که دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، غربی‌ها، رادیو بی.بی.سی و دیگران از آن‌ها حمایت می‌کنند اما علی رغم آن که می‌دانستند و این مسایل را می شنیدند، با این وجود به میدان آمدند و تقریبا جنگ مسلحانه‌ای در نظام اسلامی به راه انداختند که قطعا اگر این خصوصیات مطرح شده درباره آن‌ها صادق باشد بدون شک حکم آن‌ها اعدام است.

امروز هم بعضی برای سران فتنه دلسوزی نکنند و مطمئن باشند اگر بعضی از این آقایان از منازل شخصی‌شان وارد اجتماع شوند، معلوم نیست که برخورد مردم با آن‌ها چگونه باشد، البته که هرگز نباید این اتفاق بیفتد و باید بر‌اساس حکمی باشد که دستگاه قضایی درباره یک انسان قانون شکن صادر می‌کند و هیچ‌کس حق دخالت ندارد.

افرادی که از جریان فتنه تبعیت کردند و خرسند و امیدوار بودند که در آینده نه‌چندان دور قدرت را به دست خواهند گرفت، کسانی بودند که همیشه نشان می‌دادند پیرو راه امام(ره) و رهبری هستند اما به مرور چهره آن‌ها برای همگان مشخص شد.  آن‌چه در سال 88 اتفاق افتاد از 3-4 سال قبل از آن به وسیله سازمان اطلاعاتی آمریکا برنامه‌ریزی شده بود. بعضی از دوستان می‌فرمایند مسائل پشت قضیه را بگوئید تا دیگران متوجه شوند و به میدان بیایند، البته ما کوچک‌تر از آن هستیم که به این موضوع ورود پیدا کنیم اما رهبر معظم انقلاب اگر مصلحت بدانند بیان خواهند فرمود آن گروهی که در این زمینه کار کردند، چه گروهی بودند.

اگر شما آقایان باز هم می‌گویید که بی گناه هستید، سئوال این است که چرا با وجود مشاهده حمایت آمریکا و رادیوهای بیگانه از شما، حتی یک بار اعلام نکردید که هرگز با آمریکایی‌ها همراه نبوده و نیستید. در اجلاس اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از دوستان ما با یکی از این آقایان صحبت کرده بود که اگر شرایط شما تغییر کند آیا می‌خواهید همان راه گذشته را دنبال کنید؟ که او پاسخ داده بود «نه، آن روز، آقا رهبر جامعه نبودند اما امروز ایشان رهبر ماست و حتما موضع ما با گذشته فرق خواهد کرد».

انتهای پیام/