برگزاری دو نشست «شعر به مثابه موجودی زنده » و «شعر و نوگرایی با نگاهی به سهراب سپهری»
محمد حسین نعمتی غزلسرای جوان، با بیان اینکه امید و توجه به پدیدههای اطراف از ویژگیهای اشعار سهراب سپهری است، گفت: در آثار سهراب با مشاهدههای شاعرانه روبهرو میشویم که لزوما از پدیدههای آنقدر شگفتانگیز نشات نمیگیرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین نعمتی در نشست «شعر و نوگرایی با نگاهی به سهراب سپهری» که صبح روز جمعه، 14 اسفند ماه؛ روز چهارم از پنجمین دوره آموزشی شعر جوان(آفتابگردانها) در سالن شهید حسین فهمیده برگزار شد، درباره لزوم استفاده از مشاهدههای شاعرانه در سرودن شعر توضیح داد.
وی در ادامه با بیان اینکه شعر «پیغام ماهیها» فرم زیبایی دارد، گفت: در بندهای نخست این شعر آمده است «رفته بودم سرحوض/ تا ببینم عکس تنهایی خود را در آب». اگر کلمه «تنهایی» را از این بند حذف کنیم با واقعهای معمولی روبه رو هستیم اما با اضافه کردن «تنهایی» با شعر شگرفی مواجه میشویم.
برنده دو دوره کنگره شبهای شهریور ادامه داد: در بخش دیگری از شعر میخوانیم که «آب در حوض نبود/ ماهیان میگفتند:// هیچ تقصیر درختان نیست». میبینید که تکنیک و مشاهده شاعرانه ادامه مییابد. در نتیجه با حوضی روبه رو هستیم که آب ندارد اما ماهی دارد. در ادامه شعر آمده است که «ظهر دم کرده تابستان بود/ پسر روشن آب، لب پاشویه نشست/ و عقاب خورشید، آمد او را به هوا برد که برد». این پدیده تبخیر یک قطره آب را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه لازم نیست پدیدهها آنقدر شگفت انگیز باشد، بخش دیگری را شعر را خواند: «به درک راه نبردیم به اکسیژن آب/ برق از پولک ما رفت که رفت/ ولی آن نور درشت/ عکس آن میخک قرمز در آب/ که اگر بار میآمد دل او، پشت پرچینهای تغافل میزد/ چشم ما بود/ روزنی بود به اقرار بهشت/ تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن/ و بگو ماهیها، حوضشان بی آب است/ باد می رفت به سروقت چنار/ من به سر وقت خدا می رفتم».
این غزلسرای جوان در آخر اظهار کرد: در ادامه شعر امید، توجه به پدیده های اطراف و مشاهدههای شاعرانه دیده میشود که لزوما از پدیدههای آنقدر شگفتانگیز نشات نمیگیرد. این نکته در دیگر آثار این او نیز به همین گونه است.
روح، اسباب ماندگاری و تاثیرگذاری شعر را فراهم میکند
میلاد عرفانپور در نشست «شعر به مثابه موجودی زنده » که صبح روز جمعه، 14 اسفند ماه؛ روز چهارم از پنجمین دوره آموزشی شعر جوان(آفتابگردانها) در سالن شهید حسین فهمیده برگزار شد، با بیان اینکه در تعریف ذوقی، کالبد همان زبان، ساختار و مضمون است، اظهار کرد: یعنی همه چیزی که فن و مضمون و همه آنچه ابزار شاعر است در دسته کالبد قرار می گیرد اما روح آن چیزی است که سبب ماندگاری، زندگی و تاثیرگذاری شعر می شود که آنچنان ملموس نیست. به این ترتیب گاهی شعری که آنچنان در درجه بالایی قرار ندارد، ماندگار می شود.
مدیر دفتر شعر موسسه شهرستان ادب در بررسی شعری که کالبد و روح دارد، توضیح داد: در این شکل سه حالت وجود دارد؛ نخست کالبد متعالی و روح متعالی. برای مثال می توان به بسیاری از شعرهای شاخص و متعالی جهان اشاره کرد. شعرهایی که هم جسم و ظاهر و هم باطن و روحشان به کمال رسیده است.
شاعر کتاب «پاییز بهاریست که عاشق شده است» ادامه داد: دسته دوم شعرهایی هستند که کالبد ضعیف و روح متعالی دارند. حتما شنیده اید که برخی از اشعار زبان، ساختار و مضمون ضعیفی ندارند اما از روح متعالی برخوردارند. برای مثال می توان به شعر «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا/ در دلم ترسد بماند آروزی کربلا» اشاره کرد. این شعر از نظر ظاهر، فن و زبان شعر زیر متوسط است اما به خاطر روحی که در شعر وجود دارد، به این شان رسیده است.
شاعر کتاب «پادشهر» با بیان اینکه کالبد متعالی و روح ضعیف در دسته سوم قرار دارد، توضیح داد: در این دسته شاعر از نظر شخصیت بسیار ضعیف است و وقتی با او زندگی می کنید، می بینید که چیزی قابل ارائه در وجود او نیست اما فن و مهندسی کلام را به خوبی می داند. اشعار این چنینی نمک ندارند و مثل مردهی خوش پوشی است که ظاهر جذاب و فریبندهای دارد اما روح ارزشمندی ندارد. این ماندگاری نیست چراکه ماندگاری در دل می ماند. البته آنچه گفته شد به صورت صفر و صد نیست و برای مثال شاید مقدار کمی روح در اثر وجود داشته باشد.
انتهایپیام/