نظام ایران پایگاه مردمی دارد/ عربستان پیاده نظام اسرائیل
رئیس مرکز ملی در شمال لبنان ، سوریه را سدی در برابر دشمنان دانست و گفت: اگر در سوریه با دشمن مبارزه کنیم دشمن فرصت نخواهد یافت به فکر جنگ دیگری در خاک کشورمان باشد.
"حاج کمال الخیر" رئیس مرکز ملی در شمال لبنان در گفتوگو با گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در پاسخ به سوالی درباره اتهامات مطرح شده درباره حزب الله لبنان و حضور این کشور در سوریه گفت: در آغاز و آن زمان که این جنگ جهانی برضد سوریه آغاز شد و این توطئه پیچیده بین المللی برضد نظام سوریه فراهم شد، تمام این مواضع بینالمللی و این هجمه برضد سوریه به این دلیل است که مدعی بودند دمشق در حمایت از مقاومت مرتکب اشتباه شده است، سوریه حتی بیشتر از برخی از مدعیان مقاومت در برابر اسرائیل مقاومت کرده است، این کسانی که مدعی دفاع از فلسطین هستند، هر از چند گاهی مواضع خود را بین ترکیه، قطر و عربستان سعودی تغییر میدهند و گروههایی که این سه کشور از آنها حمایت میکنند، هرگز نباید خود را از مقاومت بدانند.
ایران و سوریه در پیروز جنگ 33 روزه شریکند
مساله دیگری که باعث این هجمه برضد سوریه شده، ائتلاف و همپیمانی سوریه با نظام جمهوری اسلامی ایران بود، سوریه و ایران هر دو باهم از مقاومت در لبنان حمایت به عمل آوردند، از این رو سوریه در پیروزی که در تابستان سال 2006 در لبنان حاصل شد، سهیم و شریک است.
از این رو باید گفت سوریه بشار اسد، همانگونه که در این پیروزی شریک است، جمهوری اسلامی ایران هم در پیروزی جنگ 33 روزه 2006 سهیم و شریک است، این محور که محور مقاومت است، با رزمندگانی که در این نبرد داشتند، باعث سربلندی مسلمانان و اعراب در جای جای جهان شدند، این رزمندگان موفق شدند، بینی دشمن صهیونیستی را به خاک بمالند.
دشمنان مقاومت با این هدف به نبرد با سوریه آمدند، مثلث این سه کشور، سعی کردند اسلام واقعی و مسلمان واقعی پیرو اسلام محمدی و اسلام اصیل را به دیگر مسلمانان معرفی کنند، دشمنان محور مقاومت بعد از شکست در ژوئیه 2006 سعی کردند، شکست خود را با ایجاد ائتلافی برضد سوریه جبران کنند.
اما در این بین غافل بودند که جمهوری اسلامی ایران نیرومند و یکپارچه حضور دارد و اجازه نمی دهد، توطئههای دشمنان محور مقاومت محقق شود، برای مدتی به صورت مزدورانه سعی کردند توطئهای را برضد لبنان بوجود آورند، در تحقق این امر هم شکست خوردند، بعد از آن بار دیگر سعی کردند تمام تلاشهای خود را برضد سوریه متمرکز کنند، اکنون به سوریه بازگشتهاند و به خواست خداوند در این کشور با شکست سنگینی مواجه خواهند شد.
سقوط سوریه به معنای سقوط مقاومت بود
اکنون باید بگویم که رزمندگان مقاومت برعکس تصورات دیگران خیلی دیر در سوریه حضور یافتند، چرا که اگر خدای نکرده سوریه سقوط میکرد، مقاومت هم در لبنان سقوط میکرد و نه تنها مقاومت سقوط میکرد که لبنان اکنون در دست گروههای تکفیری و تروریستی داعشی بود.
اگر سوریه سقوط میکرد، دیگر ایران هم قادر نبود در منطقه خاورمیانه حضوری پر رنگ داشته باشد، اکنون آن چه باعث نگرانی اسرائیل شده، حضور ایران در سوریه و در نزدیک مرزها با فلسطین اشغالی است، جمهوری اسلامی ایران با این مردان صادق، مومن و شریف ، این مسئولان و مقاماتی که توام با خدمت به منافع کشور و دینشان در حال حمایت از مستضعفان در جهان هستند، این اقداماتشان واقعا جای تقدیر و تشکر دارد.
ما برعکس ادعاهای صورت گرفته، از جمهوری اسلامی ایران می خواهیم بر خلاف ادعای دشمنان محور مقاومت ، حمایتهای خود را از نظام سوریه شدت بخشد، چرا که این نظام منتخب ملت سوریه است، ملت سوریه نظام خود را برگزیده است، اما عوامل خارجی و مزدوران آنها بودند که با دخالت در مسائل سوریه نمی خواستند این نظام و ملتی که حکومت خود را برگزیده، روی خوش آرامش را تجربه کند.
آنها با توسل به بهانههای مختلف و با دستآویز قرار دادن موضوعات گوناگون یک بار بنام تحقق آزادی و باری دیگر برای روی کار آوردند دمکراسی و باری دیگر به بهانه آزادی بیان وارد سوریه میشدند و در مسائل داخلی این کشور دخالت میکردند.
عربستان پیاده نظام اسرائیل
وی با اشاره به تلاش عربستان سعودی برای تشکیل ائتلاف علیه یمن و سوریه گفت: ائتلاف اول آنها برضد سوریه بود، این آل سعود این "جرثومه فساد" در منطقه همواره به نفع صهیونیزم جهانی و صهیونیستها فعالیت میکنند، آنها در این راه حتی از صهیونیستها هم تندروتر هستند، آنها در واقع با لقب خادم حرمین شریفین در حال ویران کردن اسلام هستند، آنها با ویران کردن اسلام در واقع منافع اسرائیلی را پیاده میکنند.
امروزه آن چیزی که در سوریه، یمن و عراق روی میدهد و آن چیزی که در بخشهای مختلف جهان اسلام صورت میگیرد، این است که مسلمانان به جان هم افتاده اند، این همه شهید و زخمی و خونریزی برای چیست ؟ اگر تمام این شهادتها و جراحات و خونها در مسیر آزادی فلسطین صرف میشد، اگر برای آزادی مسجد الاقصی در شهر قدس شریف هزینه میشد، اکنون بارها و بارها فلسطین را آزاد کرده بودیم.
از این رو این مزدوران صهیونیزم سعی در ارائه خدمات به دشمن دارند، چرا آن زمان که غزه را اسرائیل نابود میکرد، این جنگندههای سعودی ، قطری و اماراتی را نمی دیدیم، این سلاحها در آن زمان کجا بودند، ما هرگز نمیدانستیم جهان اسلام چنین جنگندهها و سلاحهای کشندهای در اختیار دارد، واقعا باید این سلاح را مسلمانان وقتی هم می خواهند استفاده کنند، باید برضد یک کشور کوچک و فقیر -که البته در منش بزرگ و در عزت ثروتمند است- به کار گرفته شود، آیا باید یمن هدف قرار گیرد؟
آنها باهم برضد یک کشور عربی متحد و هم پیمان شدند، به جای این که در این کشور بیمارستان ، مدرسه و مسجد بسازند و برای مردم فرصت شغلی و کارگاه و کارخانه احداث کنند، به بمباران بیمارستانها ، مدارس و تاسیسات زیربنایی این کشور روی آوردند، آیا عربها باید به این صورت باشند، آیا اسلام باید به این نحو پیگیری شود؟
از همه این مسائل که بگذریم این سوال را باید اکنون مطرح کنیم که این همه اقدامات به نفع چه کسی است؟ آنها متعهد شدهاند تا بین مسلمانان فتنهگری کنند، چرا واقعا باید چنین شود، خداوند ما یکی است، پیامبر ما یکی است، کتاب ما یکی است و قبله ما یکی است، واقعا چه فرقی بین ماست، این برادر کَُشی و مسلمان کشی به نفع کیست ؟ واقعا تکفیر یکدیگر به نفع چه کسی خواهد بود ؟ چرا باید به فکر نابودی هم باشیم، چرا باید به نفع آمریکا و اسرائیل و پروژههای اسرائیلی و آمریکایی عمل کنیم ؟
بگذارید به شما بگویم آنها با شروع این پروژه فکر می کردند، می توانند تمام معادلات را برهم بزنند، آنها می خواستند در برابر این مردمان مومن، راستین، صادق و طاهر و با عزت بایستند، این دشمنان غافل بودند که ملت شریف ایران با ایمان به معتقدات خود توانست جرثومه فساد را باهم بردارند و آنها شاه را از این کشور بیرون کردند، ببینید بسیاری از مردم در جهان هنوز نمی دانند که شاه ایران یک مسلمان شیعی مذهب بود، خیلیها در کشورهای عربی و اسلامی تصور میکردند او یک مسلمان سنی مذهب بود.
وقتی به مردم می گویم آن شخص یک مسلمان شیعی بود، شگفت زده میشوند، در چنین حالتی می بینیم شاهزادگان و پادشاهان عرب که به صورت سینه خیز در برابر اسرائیل در می آیند، چرا کسی اعتراض نمیکند.
این مردم شریف و با عزت ، غیور، صادق و پاک در اولین اقدامی که بعد از بیرون کردن شاه و برپایی نظام جمهوری اسلامی به عمل آوردند، ضمن تعطیل کردن سفارت اسرائیل در تهران آن را به عنوان سفارت فلسطین تبدیل کردند، این عزیزان بلافاصله پرچم فلسطین را جایگزین کردند و شروع به حمایت از ملت فلسطین و مقاومت نمودند. این ملت شریف از مقاومت در فلسطین و در لبنان و در عراق حمایتهای خود را دریغ نکردند.
توطئه اعراب علیه ایران
در مقابل این همه مواضع اسلامی حاکمان عرب چه کردند، آنها نزد صدام رفتند و به وی گفتند تو در ایران می توانی سهم داشته باشی، او را تحریک کردند و از او خواستند تا به ایران حمله کند، 8 سال جنگ تحمیلی ادامه یافت، چه کسانی از صدام در طول این مدت حمایت کردند، چه کسانی به او پول می دادند، مگر کسانی جز آل سعود سینه چاک و شاهزادگان عرب حوزه خلیج فارس کسانی دیگری در این خصوص حمایت می کردند؟
همین الان اگر جمهوری اسلامی ایران دست از حمایت از مقاومت بکشد و دیگر کاری به مقاومت نداشته باشند، همین آل سعود از ایرانیان در عربستان میزبانی خواهند کرد، همین اردوغان و همین حاکمان قطر از ایران استقبال خواهند کرد.
هدف تمام این کشورها اطمینان بخشید و آسایش دادن به اسرائیل است، هم اکنون لابی صهیونیستی برتمام کشورهای عربی و غربی حاکم است، حتی این لابی بر آمریکا حاکم است، چه کسی در آمریکا روسا را به قدرت می رساند؟ همین لابی صهیونیستی حتی در آمریکا حاکم شده است.
هم اکنون این لابی صهیونیستی دو وظیفه را در منطقه خاورمیانه دنبال میکند، یکی تامین امنیت اسرائیل و مساله مهم دیگر برای این لابی "نفت" است، این که چه کسی به قدرت رسید یا چه کسی از قدرت به زیر کشیده شد، برای این لابی مهم نیست.
نظام ایران پایگاه مردمی دارد
کمال الخیر در پاسخ به سوال دیگری درباره وجه متمایز انقلاب اسلامی با انقلابهای عربی گفت: در انقلاب ایران همه چیز بر اساس موازین اللهی و قوانین اللهی حاکم است، حاکمان و مسئولان در ایران منافع ملت و منافع مسلمانان جهان را مدنظر دارند، ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران پایگاه مردمی و تاریخی دارد، نظام جمهوری اسلامی ایران به تمام مستضعفان در جهان دست یاری داده است.
آن چه امروز بهار عربی نامیده میشود، در واقع پاییز عربی است، هدف از این نمایشها سوریه بود، آنها میخواستند از این طریق اقدام برضد سوریه را توجیه کنند، آنها از این طریق تلاش کردند، حلقه اتصال در محور مقاومت را جدا کنند، یعنی میخواستند هیچ پیوندی بین ایران ، سوریه و لبنان برقرار نباشد.
اگر سوریه سقوط میکرد پروژه مقاومت از بین می رفت
اگر سوریه سقوط میکرد، تمام پروژه مقاومت هم از بین میرفت، من از جمله کسانی هستم که از جمهوری اسلامی ایران و از رهبری این نظام میخواهم حمایتهای خود را از نظام سوریه و محور مقاومت دو چندان کنند.
می خواهیم تمام حمایتهای انسانی، تسلیحاتی، مالی و معنوی از سوریه دو برابر شود، تا بار دیگر سوریه پاک شود، باید کاری کرد تا سوریه مجددا به این محور با قدرت باز گردد، هیچ چیزی به سادگی حاصل نمی شود، جا دارد از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشکر کنیم و برای شهدای این مقاومت رحمت بفرستیم.
سوریه سدی در برابر دشمنان
برای به دست آوردن یک آرمان مقدس همه چیز به سادگی حاصل نمی شود، باید از جان و مال و خون گذشت تا اهداف بزررگ محقق شوند، ما اگر امروز از سوریه حمایت کنیم در واقع از خودمان حمایت کردهایم، سوریه به مثابه سدی در برابر دشمنان است، اگر این سد و مانع را تقویت کنیم خودمان در مصونیت بیشتر خواهیم بود، سوریه زمینی است که اگر در آنجا با دشمن مبارزه کنیم دشمن فرصت نخواهد یافت به فکر زمین جنگ دیگری در خاک کشورهایمان باشد، اگر جبهه سوریه را خالی کنیم به سادگی دشمن وارد جبهه ما خواهد شد.
پیروزی نزدیک است
تا زمانی که در ایران رهبری حکیمانه در دستان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای است و تا زمانی که بشار اسد در سوریه رئیس جمهور است و تا وقتی که رهبری مقاومت به دست کسی است که فرزندش در راه مقاومت به شهادت رسیده است، منظورم سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان است، من به شما اطمینان میدهم که پیروزی بسیار نزدیک است.
انتهای پیام /ر