تحرک حقوقی و نقض برجام
«قطعاً گزارشها در زمینه چند آزمایش موشکی بالستیک از سوی ایران دیده شده و ما تلاش میکنیم از نزدیک این موضوع را بررسی کنیم. . .
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «قطعاً گزارشها در زمینه چند آزمایش موشکی بالستیک از سوی ایران دیده شده و ما تلاش میکنیم از نزدیک این موضوع را بررسی کنیم. . . اگر انجام این آزمایش تأیید شود در آن صورت، ما اراده برای مطرح کردن آن در شورای امنیت سازمان ملل را خواهیم داشت.» این بخشی از اظهارات جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه امریکا در نشست خبری خود در پاسخ به سؤالی در زمینه آزمایش موشکی اخیر جمهوری اسلامی ایران است. این اظهارات در حالی مطرح میشود که پس از گذشت 50 روز از آغاز اجرای تعهدات برجام توسط جمهوری اسلامی ایران، همچنان همکاریهای بانکی بین کشورمان و اروپا مختل است و گشایش در این همکاریها در انتظار چراغ سبز امریکاست. حال این سؤال مطرح میشود که چگونه در یک سوی مذاکرات، جمهوری اسلامی ایران تمام تعهدات خود را به مرحله اجرا رسانده و طرف امریکایی همچنان از اجرای تعهدات خود سر باز زده و همزمان با وعدههای پیاپی، خود را در مقام تصمیمگیری دانسته و از موضعی فراتر- از یکی از طرفین معاهده - به تعیین تکلیف اقداماتی از سوی ایران میپردازد که میتواند آینده اجرای برجام را با مشکلات اساسی روبهرو سازد. پرسش دیگری مطرح است و آن اینکه طرف ایرانی چگونه به امریکاییها این اجازه را داده که از یک سو از اجرای تعهدات مبرهن آمده در برجام، سر با زده و از سوی دیگر با تشکیل پروندههای موازی علیه کشورمان در مراجع بینالمللی خواهان تشدید محدودیتهای بینالمللی به کشورمان است؟
بهراستی چگونه وزارت امور خارجه کشورمان نسبت به اقدامات امریکایی که نقض صریح برجام بوده اقدام متقابلی را ارائه نداده و حداقل اعلام مخالفتی را بیان ننموده است، آن هم در شرایطی که ایران تمام تعهدات خود را از روز اجرا به این سو انجام داده و جامعه همچنان در انتظار اجرای تعهدات طرف غربی به سر میبرد.
1- به نظر میرسد- و همانطور که پیش بینی میشد- علت اصلی رفتار امروز امریکا در مورد برجام فقدان عنصری مهم به نام «ضمانت اجرا» در قبال تعهدات امریکاییهاست، به این معنا که ضمانت اجرا برای ایران و 1+5 شرایطی کاملاً متفاوت را در برجام داراست و عواقب بینالمللی نقض برجام توسط ایران بسیار سنگینتر از آن چیزی است که برخی از مقامات داخلی عنوان میکنند و برخلاف این دور زدن برجام توسط طرف امریکایی کمترین هزینههای بینالمللی را متوجه این کشور میکند چراکه نمیتوان با استناد به متن برجام- در صورت نقض آن توسط امریکا- مسئولیت بینالمللی را متوجه این کشور دانست.
به بیان بهتر، «ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات» اساسا وجود خارجی ندارد چراکه احراز و اثبات نقض تعهد توسط یکی از اعضای 1+5 به شرط تشخیص مرجع صلاحیتدار – یا همان شورای امنیت سازمان ملل- است.
حال چطور باید توقع داشت این نهاد که وابستگی مشخصی به امریکاییها دارد علیه 1+5 تصمیمی اتخاذ نماید.
برهمین اساس، عدول غرب از اجرای تعهدات باید توسط ایران نزد قاضی – همان شورای امنیت - اثبات شود، در صورتی که قاضی خود یکی از طرفهای دعوا است و چگونه امکان دارد قاضی علیه خود حکمی را صادر نماید؛ چراکه زمانی جمهوری اسلامی ایران مرجعیت شورای امنیت را پذیرفته به ناچار قبول کرده است از این به بعد مرجع آن شوراست؛ شورایی که اصل تصمیمات آن را همین گروه 1+5 اتخاذ میکنند و ایران در آن عضو نیست.
با این کار ایران عملاً دست خود را از چانهزنی و تأثیرگذاری در گفتوگوهای هستهای بست، چراکه اقدامات یک جانبه شورای امنیت برای ما لازم الاجرا خواهد بود. بنابرآنچه گفته شد «پذیرفتن صلاحیت تامالاختیار شورای امنیت در رفع اختلافات و تفاسیر» توسط جمهوری اسلامی ایران باعث شده امریکاییها از یک سو با فراغ بال به نقض تعهدات بپردازند و از سوی دیگر ایران نتواند علیه این کشور در مجامع بینالمللی شکایتی به عمل بیاورد.
2- «تفسیر پذیر بودن متن برجام» عامل دیگری است که ایالات متحده امریکا بهخوبی توانسته از آن بهره برداری کند و شرایط اجرای برجام را به نفع خود تغییر دهد. بهراستی اگر در گوشهای از متن برجام تأکید میشد که نقض برجام توسط امریکا با مجازاتهای بینالمللی بازدارنده مواجه شود، امروز شاهد شانهخالی کردن امریکا از بار تعهدات خود در برجام بودیم؟
طبیعی است در شرایطی که تعهدات امریکاییها «کلی»، «مبهم» و «قابل تفسیر» بیان شده و در مقابل تعهدات ایران «منجز»، «عینی» و «متقن» تدوین شده است طرف مقابل به هر بهانهای از مواد مندرج در تعهدنامه بینالمللی عدول کرده و اجرای تعهدات خود را به وضعیت کأن لم یکن درآورد. روزنامه جوان یک روز پس از رسانهای شدن متن برجام - 23تیر- در یکی از مطالب خود نسبت به تفسیرپذیر بودن برجام هشدار داده بود: «اولاً بر خلاف آن دسته از کسانی که چشمانداز مذاکرات با امریکا را در مباحث مورد مناقشه دیگر روشن میبینند، افق مناسبی را نمیتوان برای آن متصور بود چراکه مقامات این کشور ظرفیت آن را دارند که در هر شرایطی و حتی به محض ترک میز مذاکره مواضعی را اتخاذ کنند که منافع و مصالح کشور مقابل را مخدوش کند. ثانیاً تفسیر پذیر بودن متن برنامه اقدام مشترک که امریکاییها سطح قابل تأملی از آن را به نمایش گذاشتند این احساس نگرانی را بهوجود میآورد که تعهدات خود را همانند توافقنامه ژنو 3 عملی نکنند، آنگونه که پس از این توافق امریکاییها نه تنها تحریمها علیه کشورمان را کم نکردند، بلکه بیش از 100بار هم بر دامنه آن افزودند.» حال اگرچه قابل پیشبینی بود که مقامات امریکایی اجازه نخواهند داد اجرای برجام سیر طبیعی خود را طی کند اما جلوگیری از گشایش سوئیفت را باید نقض فاحش برجام به شمار آورد اقدامی که به واکنش هم سطح و متوازن تیم مذاکرهکننده نیازمند بوده تا امریکاییها را ملزم به اجرای ابتداییترین تعهدات آنها نماید. به واقع اقدامات تیم مذاکرهکننده کشورمان باید شکل پویاتری به خود گرفته و مانع از آن شود که امریکا با تفسیر به رأی برجام را اجرا و تکالیف جدیدی را به طرف ایرانی تحمیل کند که لازمه آن نقش پذیری بینالمللی کشورمان جهت وادارسازی امریکا به اجرای تعهدات خویش است. بهراستی با حال و روز امروز برجام، چگونه رئیسجمهور کشورمان از مذاکرات جدید با غرب تحت عناوین و موضوعات دیگر حرف به میان آورده یا از ضرورت ایجاد مسئلهای به نام برجام2 لب به سخن میگشاید؟
انتهای پیام/