پیامها، درسها و عبرتها در انتخابات باشکوه ۷ اسفند
برگزاری انتخاباتی گرم و پرشور در ایران برای ملتهای آزادیخواه، الهامبخش و ستودنی و برای مخالفان، دردناک است. همین فرآیندهای مردمسالارانه و دموکراتیک است که امروز ایران را به بزرگترین دموکراسی منطقه تبدیل کرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حضور پرشور مردم ایران در انتخابات هفتم اسفند سال 1394، این روز را در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار کرد. مقام معظم رهبری در ماههای اخیر، در بیانات متعدد با دعوت از مردم و فعالان سیاسی برای حضور در انتخابات، حتی کسانیکه به نظام اسلامی نیز معتقد نبوده و دل در گروی اعتلای ایران دارند، زمینهساز اصلی این حضور پرشور بودند و البته شورای محترم نگهبان و وزارت کشور و دیگر دستگاههای اجرایی نیز با اتخاذ تمهیدات لازم، مقدمات آن را فراهم کردند.
انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی با نمایش حضور غیرتمندانه مردم کشورمان به پایان رسید که نتایج مطلوب ذیل را به همراه داشت:
1- خواسته مقام معظم رهبری برای برگزاری انتخاباتی با مشارکت مطلوب، سالم، رقابتی و همراه با امنیت تأمین شد.
2- ترکیب نمایندگان راهیافته به مجلس خبرگان رهبری نشان میدهد که شالوده مجلس پنجم خبرگان برای هشت سال آینده، انقلابیتر و ولاییتر از مجلس خبرگان فعلی است.
3- ترکیب مجلس دهم مجلس شورای اسلامی هم نشان میدهد که اکثریت نسبی با نمایندگان انقلابی است و گرایشهای اصلاحطلبان راهیافته به مجلس دهم بههیچوجه از جنس نمایندگان مجلس ششم نخواهد بود.
در این نوشتار نخست نیم نگاهی به دستاوردهای نظام اسلامی از انتخابات برگزارشده خواهیم داشت و سپس به تحلیل پیامهای رای مردم خواهیم پرداخت.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره خبرگان رهبری با تمام فراز و نشیبهایش به پایان رسید و ملت بزرگ ایران اسلامی، بار دیگر با درک هوشمندانه از اوضاع داخلی، منطقهای و بینالمللی، با تمام وجود دل در گروی عزت و سربلندی ایران سرافراز نهادند و به فراخوان رهبر معظم انقلاب لبیک گفتند. این حماسه بزرگ که مردم آگاه، غیرتمند و وفادار به آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی خلق کردند، در تاریخ ایران اسلامی ماندگار خواهد شد.
مردم در روز 7 اسفند نشان دادند که میتوانند آزادانه از مسیر صندوق رأی بر سرنوشت خود تأثیر بگذارند. موضوعی که در کشورهای منطقه یک آرزوی بزرگ است و بسیاری از مردم مسلمان خاورمیانه، ایام خود را در این رؤیا سپری میکنند که روزی همانند مردم مسلمان ایران بتوانند از طریق مسیرهای قانونی و دمکراتیک و فارغ از تهدیدات امنیتی و دخالت دیگر کشورها، سرنوشت خود را تعیین کنند.
برگزاری انتخاباتی گرم و پرشور در ایران برای ملتهای آزادیخواه، الهامبخش و ستودنی و برای مخالفان، دردناک است. همین فرآیندهای مردمسالارانه و دموکراتیک است که امروز ایران را به بزرگترین دموکراسی منطقه تبدیل کرده است، بهگونهایکه حتی رهبر انقلاب پیش از برگزاری انتخابات، از مخالفان نظام نیز دعوت میکنند تا در انتخابات حاضر شوند و سهم خود را از نظام مردمسالار بگیرند. نگاهی به حجم مطلوب مشارکت در انتخابات هفتم اسفند که آن را جزو انتخاباتهای تاریخی ایران کرد، بیانگر این واقعیت است که مردم ایران دعوت رهبر انقلاب را برای مشارکت در انتخابات لبیک گفتهاند تا در آشفتهبازار ناامنی در خاورمیانه، نظام و حکومت را برای تأمین امنیت کشور بیش از هر زمان دیگر ترغیب کنند.
این در حالی است که وجود چنین پشتوانه مردمی برای نظام جمهوری اسلامی نیز فکر دشمنان برای هرگونه تعرض و تجاوز به ساحت کشور را آشفته میسازد و این درست همان نقطه و خواستهای است که رهبر انقلاب را بر آن میدارد تا در اقدامی غیرمعمول در سطح دنیا، از مخالفان داخلی نظام نیز دعوت کنند تا در پای صندوقهای رأی حاضر شوند. حال تمامی این نمادها و شاخصهاست که باعث میشود نگاه حزبی و جریانی را از انتخابات هفتم اسفند دور کنیم و فراتر از پیروزی حزبی و جریانی به چنین انتخاباتی بیندیشیم.
علاوه بر این، آنچه از رفتار انتخاباتی در این دوره میتوان نتیجه گرفت اینکه بر خلاف انتخابات سال 88، آرای مردم به رأی خوب و بد تقسیم نشد و قانون در محضر آنان فصلالخطاب بود و همه به رأی مردم احترام گزاردند. فارغ از هرگونه سلیقه سیاسی، واکنش اخلاقی، چه از ناحیه منتخبان و چه از ناحیه کسانی که از راهیابی به مجلس بازماندند، در قبال این شکست، قابل تحسین بود و میتوان با قاطعیت، آرامش فعلی پس از انتخابات را مدیون منش و اخلاق همه نامزدها دانست که البته جز این هم انتظاری نمیرفت. بیشک این عامل بهخودیخود میتواند بهمثابه نقطه عطفی در نمایش بلوغ سیاسی مردم، در تاریخ سیاسی کشورمان ثبت شود.
از سویی، غرب بهویژه آمریکا که روی برجام و پسابرجام بیش از حد حساب باز کرده بود، هماینک خوب فهمیده که در مقابله با رهبری معظم ایران اسلامی در بازی دوقطبیسازیهای کاذب بهکلی قافیه را باخته است. نظام اسلامی با برخورداری از چنین پشتوانه مردمی، با سرعت مسیر پیشرفت و قرار گرفتن بر قلههای عزت و افتخار را میتواند طی کند. مسیری که طی 37 سال گذشته پیموده شد و نتیجه آن پیشرفتهای گوناگون در حوزههای مختلف و تبدیل شدن جمهوری اسلامی به قدرت اول منطقه راهبردی غرب آسیا شد؛ به برکت همین پشتوانههای مردمی بود و بر همین اساس با تکیه بر همین مردم همیشه در صحنه و خالق حماسههای ماندگار و زیبا، جمهوری اسلامی میتواند با شتاب بخشیدن به سرعت پیشرفتهای خود و ساختن ایران، تبدیل به یک قدرت مؤثر و تعیینکننده بینالمللی باشد.
آنچه در 7 اسفند ارزش والایی داشت، گام بلندی بود که در مسیر تحکیم جایگاه مردم (با سلائق مختلف) در توزیع قدرت برداشته شد.
مراجعه دارندگان دغدغهها و تمایلات مختلف به صندوق رأی، بیتردید ناشی از دو عامل بود؛ اطمینان به ساختارهای سیاسی نظام اسلامی، وجود زمینههای گزینش برای تغییر با هدف تعالیبخشی به شرایط جامعه.
مشارکت 62 درصدی در انتخابات اخیر، در فاصله کوتاهی کانونهایی را که میخواستند در حاشیه این حضور با دمیدن در تفاوتها و سلائق مختلف میان صفوف ملت، آنرا به کینه و عداوت مطلوب خویش مبدل سازند، در آینده نزدیک نادم خواهد ساخت. جایگاه مردم در منطقیترین نوع تغییر و تحول سیاسی بعد از نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب، اکنون به نهالی ستبر تبدیل شده که حتی بداخلاقیها و بدعهدیهای برخی نیروهای داخلی قادر نخواهد بود به بدخواهان استقلال این مرز و بوم فرصتی برای ضربه کاری زدن به این نهال دهد.
بازگشت به این ساختار «مردممحور» و به رسمیت شناختن آن بعد از تبلیغات گسترده علیه جمهوری اسلامی و متهم ساختن آن به بیصداقتی در صیانت از آرای ایرانیان، خود درواقع اولین شکست بود. آنان ناگزیر به تندادن به این شکست بودند؛ زیرا نظرسنجیهای مختلف قبل از انتخابات خبر از مشارکتی چشمگیر میداد، در چنین شرایطی اگر بیرونیها تبلیغاتی را که در سال 88 کلید زده بودند ادامه میدادند صرفاً تقابل خود با فهم ملت ایران را به نمایش میگذاشتند؛ لذا ناگزیر بودند جهتگیریهای سیاسی و رسانهای خود را تغییر فاحش دهند. در نتیجه حتی برخی خواص خودخواه که انتخاباتی با مشارکت بالاتر را به کام مردم تلخ کرده بودند با رأی دادن، عملاً مهر بطلانی بر همه لجاجتهای خود با ساختارهای قانونی در کشور زدند، اما آنچه ندامت جدی حاشیهپردازان بیرونی را در آینده نزدیک موجب میشود مشخص شدن ترکیب مجلسین خواهد بود؛ صرفنظر از پیامهای روشنی که توزیع آرای مردم برای طیفهای سیاسی داشت، عایدی فعالان سیاسی و صحنهگردانان لیستها چندان پررنگ نیست.
ارزشمند بودن رأی مردم و فصلالخطاب بودن مجاری قانونی
یکی از محاسن این دوره از انتخابات نسبت به برخی دورههای گذشته، رعایت اخلاق و نزاکت پس از پیروزی است. چه خوب بود این رفتار عقلانی، پسندیده و تحسینبرانگیز در حین تبلیغات از سوی هر دو جریان عملی میشد. رفتار پساانتخاباتی اصلاحطلبان این واقعیت را نشان میدهد که آنها عزم جدی برای مشارکت فعال در سیاست دارند و میخواهند شیرینی این پیروزی را با تمام کشور تقسیم کنند. از این طریق آنها میتوانند جایگاه اجتماعی خود را تقویت کرده و در نتیجه جامعه را برای بهرهبرداری از فرصتهای پسابرجام آماده کنند.
اصولگرایان نیز تمکین به قانون را، آنهم پس از عدم رأیآوری در تهران، یک فرصت میپندارند. این رفتار صبورانه آنها عملاً به یک کلاس درس اخلاق مبدل شده است.
از مجموع رفتارهای نخبگی دو طرف برداشت میشود بر پایه یک درک مشترک از اوضاع معیشتی مردم، اصولگرایان و اصلاحطلبان میخواهند در عمل و فارغ از سیاستزدگی، رقابت انتخابات را فراموش کنند و وارد یک رقابت سازنده شوند؛ رقابتی عملی و اخلاقی برای تصمیمات صحیح و انجام وظایفشان برای ارتقای سطح رفاه شهروندان.
در کل، باید گفت برخورد اصولگرایان در رویارویی با نتیجه انتخابات بسیار خوب بود. آنها کوچکترین اعتراضی به نتیجه انتخابات نکردند و بدون اینکه کسی را تحریک کنند و به خیابان بکشانند، نتیجه را پذیرفتند.
رسیدن به فهم مشترک امانتداری نظام از رأی مردم
سیستم نظارتی و اجرایی در کشور ما به شکلی تنظیم شده که هیچ حقی از آرای مردم تضییع نمیشود و همیشه انتخابات در ایران سالم بوده و مشارکت مردم هم برخلاف همه ادعاهای نظامهای مدعی دموکراسی و مردمسالاری، حداکثری برگزار شده است. در واقع، میتوان ادعا کرد که یکی از دقیقترین، سالمترین و مردمیترین انتخابات در بین نظامهای سیاسی جهان، در جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود؛ چراکه اولاً در هیچ نظام سیاسی جهان مشارکت به این میزان در انتخابات وجود ندارد.
ثانیاً انتخابات در کشور، هم واقعی و هم دقیق و سالم برگزار میشود، تنها یک مورد انتخابات 88 با اینکه صحیح و دقیق برگزار شد، اصحاب فتنه آن را زیر سؤال بردند. با مشخص شدن نتایج دو انتخابات گذشته، اصحاب فتنه باید خودشان را اصلاح کنند و رفتارشان را تغییر دهند؛ چراکه انتخابات در هر دورهای به همین شکل برگزار میشود، ولی متأسفانه آنان در انتخابات 88 اتهام ناروایی به جمهوری اسلامی ایران زدند و حداقل کاری که باید انجام میدادند اینکه باید از ملت و ساحت مقدس مردم عذرخواهی میکردند، ولی متأسفانه هنوز برخی از آنها حاضر به عذرخواهی و اعتراف به اشتباهشان نیستند. علی مطهری با اینکه تفکر سیاسیاش به جریان اصلاحطلبی نزدیک است، در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با اشاره به اینکه مردم به نظام اعتماد دارند و رأیشان محفوظ است، گفت: «نظام امانت رأی مردم را حفظ میکند، لذا رأی مردم در مسیر سیاسی و اقتصادی کشور تأثیرگذار است».
متنبهشدن تحریمکنندگان انتخابات گذشته
مقایسه میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم (اسفند 1390) با انتخابات مجلس دهم از جهات گوناگونی اهمیت دارد. انتخابات مجلس نهم در شرایط تحریم شدید خارجی و داخلی برگزار شد. به این معنا که از یکسو در اوج فشارهای اقتصادی و تحریمی دشمن بودیم که اراده ملت ما را هدف گرفته بودند و از سوی دیگر افراطیون اصلاحطلب، انتخابات را تحریم کرده بودند تا وزن خود را به رخ بکشند. آن روز در سراسر کشور 64 درصد در انتخابات شرکت کردند و در این دوره بازگشت اصلاحطلبان به انتخابات با وجود سوابق «خروج از حاکمیت»، تحریم و «اقدام علیه حاکمیت»، حاصل تأدیب و تربیت مشترک مردم و نظام است. آنها در چنین شرایطی چارهای جز همراهی با افکار عمومی و نظام نداشتند. در حقیقت، مردم که با تحریم انتخابات در سالهای گذشته کمترین همراهی را نکردند، آنان را متنبه ساختند که مردمسالاری در ایران، متوقف به قهر و ناز قانونشکنان و فزونخواهان نیست.
پیامهای منطقهای و بینالمللی انتخابات 7 اسفند
انتخابات هفتم اسفند همان طور که در ساحت سیاست داخلی کشور، اثرات گستردهای خواهد گذاشت، «پیام»، «پیامدها» و «دستاوردها»ی بینالمللی خاص خود را نیز خواهد داشت.
بخشی از علل این اثرگذاری بالا به ویژگیهای منحصربهفرد این انتخابات، بخشی دیگر مربوط به شرایط منطقه و قسمتی هم مربوط به ویژگیهای خاص دوران پسابرجام است. درباره پیامها و علامتهایی که این انتخابات به بیرون از کشور مخابره میکند، چند محور قابل توجه است که به اختصار مطرح میشود.
برگزاری دو انتخابات گسترده در دل التهابات خاورمیانه، آنهم بدون وجود کوچکترین مشکل امنیتی، پیام خود را به بازیگران بینالمللی خواهد داد. کشوری که در 4 طرف خود شاهد گسترش روزافزون خطر تروریسم است، بهراحتی از ماهها قبل برای یک مسابقه ملی آماده میشود، این مسابقه را برگزار میکند و مردمسالاری خود را با بالاترین معیارهای روز جهانی به رخ دیگر کشورها، علیالخصوص شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس میکشاند. جمهوری اسلامی امروز مرز مبارزه با تروریسم را کیلومترها دورتر از خطوط مرزی خود تعریف کرده تا بتواند بهراحتی دیدگاههای مردمش را درباره سلایق سیاسی مدیران کشور تحصیل کند. این امر بار دیگر نقش ایران را بهعنوان لنگرگاه ثبات منطقه به اثبات میرساند؛ منطقهای که امروز دیگر امنیت آن با امنیت دنیا ملازمه پیدا کرده است. این انتخابات همچنین جبهه مقاومت در منطقه را تقویت خواهد کرد.
انتقال بخشی از قدرت به بخشی دیگر آنهم به شکل مسالمتآمیز در بسیاری از کشورهای موسوم به جهان سوم، امری نادر است. اتفاقی که در ایران بهخصوص در تهران افتاد، این بود که بخشی از یک سلیقه سیاسی جای خود را به یک سلیقه دیگر داد تا با ورود هوای تازه به بهارستان، امکان ریلگذاری دقیقتر برای مسیر حرکت دستگاه اجرایی، بیش از پیش فراهم شود. در عین حال و برخلاف تمام سمپاشیهای شبکه رسانهای معاندین، نظام نیز هیچ ابایی از روی کار آمدن سلیقه جدید ندارد و اتفاقاً آن را فرصتی برای کارآمدتر شدن میداند. کما اینکه این رقابتهای پرشور انتخاباتی و به عبارتی نحوه سیاستورزی ایرانیان میتواند الگویی برای مردم منطقهای باشد که اکنون بهجای گفتوگو و صندوق رأی، حرف خود را با گلوله و تفنگ به هم منتقل میکنند.
یکی دیگر از پیامهایی که انتخابات هفتم اسفند به خارج مخابره میکند، خطاب بهسرمایهگذاران دنیاست. واقعیت این است که سرمایهگذار اروپایی یا غربی در حالیکه نزدیک به دو ماه از اجرایی شدن برجام میگذرد، هنوز در دوراهی سرمایهگذاری در بازار جذاب ایران مردد است. اگرچه بخشی از این تردید ناشی از عدم اطمینان به عملیاتیشدن تعهدات و مصوباتی است که دولت آمریکا برای رفع تحریمها گذرانده، اما بدونشک ارائه یک نمایش کامل از مردمسالاری که در درجه اول نمایشگر ثبات سیاسی در نظام ایران است، میتواند در برونرفت آنها از این تردید کمک شایانی کند. شاید بههمین دلیل بود که خبرگزاری رویترز اعلام کرد نتایج انتخابات مسیر سرمایهگذاری خارجی در ایران را افزایش میدهد.
در کنار همه آنچه گفته شد نباید از برخی دغدغههای موجود و واقعی غافل شد؛ نه دشمن دشمنی خود را کنار گذاشته و نه جایگاه ایران در نظام بینالملل بهعنوان نظامی که طرحی نو برای شکستن هژمونی غالب دارد، تغییری کرده است. خطر نفوذ برای استحاله درونی این نظام مستقل که حالا به یک قدرت منطقهای و یک بازیگر فعال جهانی تبدیل شده، دغدغهای واقعی، مبتنی بر تجربه و بهدور از هرگونه توهم است.
ناخشنودی همیشگی غرب از نتایج انتخابات
اولین اقدامی که شبکههای غربی و مخالف نظام در انتخابات این دوره داشتند، تخریب نهادهای نظارتی بود. آنها اینکار را با تأکید بر حجم بالای ردّصلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس کلید زدند و پس از آن تلاش کردند با یادآوری حوادث پس از سال 88 و پخش انواع گفتوگوها، گزارشها و مستندهای تلویزیونی در این باره، افکار عمومی کشور را تحریک کنند که بهدلیل حوادث سال 88 همچنان نباید در انتخابات شرکت کرد. البته این سناریو با تأکید اکثریت مردم بر مشارکت انتخاباتی و هوشیاری نخبگان سیاسی از طیفهای مختلف خیلی زود از دستور کار خارج شد. سپس تلاشها معطوف به زیر سؤال بردن آزادی انتخابات شد و چند نماینده کنگره آمریکا تلاش کردند با سفر به تهران، بهزعم خود، موضوع نظارت بینالمللی بر انتخابات را دنبال کنند.
واکنش شدید تهران به این اقدام سبب شد تا حتی جان کری، وزیر خارجه آمریکا هم به این نمایندگان هشدار دهد که «بدترین کار، مداخله در انتخابات ایران است». آنها با شکست در سه برنامه پیشین تلاش خود را برای اثرگذاری بر فهرستهای انتخاباتی متمرکز کردند و در حمایت از یک فهرست سیاسی در فضای مجازی تبلیغ کردند. در نهایت بنا به تحلیل دو روزنامه نیویورکپست و پولیتیکو، اوباما نتایج انتخابات در ایران را بهدقت دنبال میکرد و میخواست بداند آیا با پیروزی طیف میانهروی نزدیک به دولت روحانی، برجام در انتخابات تأثیر عینی و امیدوارکننده داشته است.
همین جریان پس از انتخابات و نتایج بهدستآمده و مشارکت بالای مردم، زاویه تحلیل را کمی تغییر داد و به شکل دیگری وارد ماجرای پس از شمارش آرا شد. کارشناسان بینالمللی در تحلیلهای خود ضمن اشاره به عدم انتظار تحولی در رابطه ایران و آمریکا با نتایج بهدست آمده از انتخابات بهطور تلویحی بیان داشتند امید به قدرتگیری اصلاحطلب و میانهروی سبک غربی در ایران بسیار بعید است.
وبگاه آمریکایی «دیلی کالر» در گزارشی نوشت: «در حالیکه انتخابات ایران بهعنوان پیروزی میانهروها و شخص «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا و توافق هستهای وی ستوده میشود، اما کارشناسان معتقدند این پیروزی آنطور نیست که به نظر میرسد؛ زیرا مسأله اینجاست که بسیاری از میانهروها تنها نام میانهرو را یدک میکشند».
«مت مکاینس» کارشناس اندیشکده امریکن اینترپرایز نیز در اینباره معتقد است: «نامزدهایی در این انتخابات بودند که در واقع میانهرو نبودند و ایده پیروزی میانهروها بر اساس واقعیت اصلی که میانهروهای واقعی از حضور در انتخابات بازماندند، صحت ندارد».
سعید قاسمینژاد از کارشناسان (و متواریان فتنه88) اندیشکده دفاع از دموکراسی نیز در اینباره گفت: «اصولگرایان در مجلس خبرگان رهبری پیروزی قاطعانهای داشتند. مورد گیجکننده این ماجرا این است که در واقع اصلاحطلبها نامزد کافی برای پرکردن لیستهای خود نداشتند تا اصولگرایان را شکست دهند.» از دیدگاه وی، اصلاحطلبان تنها پیروزیهای محدودی، آنهم در تهران داشتند که قابل پیشبینی بود و نتایجی که نمیتواند منعکسکننده کل کشور باشد. قاسمینژاد در ادامه گفت: «اصولگرایان و اصلاحطلبان در مجلس با هم یکی شدهاند و البته بسیاری از نامزدهای تحت حمایت اصلاحطلبان نیز همهچیز هستند جز اصلاحطلب و آنها حتی با معیارهای جمهوری اسلامی نیز یک اصلاحطلب محسوب نمیشوند».
به نوشته «دیلی کالر» هر دو کارشناس متفقالقول اعلام کردند که انتخابات تغییر واقعی در روابط ایران و آمریکا پدید نخواهد آورد. مک اینس همچنین گفت: «حسن روحانی رئیسجمهور و میانهروهای همراهش در آغاز میتوانند از دست بالاتری برخوردار باشند، اما احتمالاً قادر به اصلاحات واقعی و کافی نخواهند بود و تغییر مؤثر واقعی در آینده و در زمانی ایجاد میشود که در مجلس خبرگان رهبری نیز یک میانهرو بتواند رهبری میانهروتر انتخاب کند».
انتهای پیام/