آیا عربستان جرأت جنگ با حزبالله را دارد؟
بیتردید عربستان و حامیانش با درج نام حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی و تحکیم ائتلاف با اسرائیل منطقه را در برابر خطرات جنگ جدیدی قرار داده و مقدمات پایان آلسعود را فراهم کردند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان و حامیانش که در تمام سیاستهای مغرضانه خود در منطقه نصیبی جز ناکامی نداشتند، با درج نام حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی و تحکیم ائتلاف با اسرائیل، منطقه را در برابر خطرات جنگ جدیدی قرار داده و با این کار مقدمات پایان حکومت آل سعود را فراهم کردند.
علنیشدن ائتلاف عربستان با اسرائیل تصادفی نیست
ائتلاف عربستان و همپیمانان آن با اسرائیل ابتدا بهشکل پنهانی و محرمانه در جریان بود، اما عربها بیشرمانه این ائتلاف را علنی کردند، از همین رو منطقی نیست که بگوییم چنین تصمیماتی تصادفی و اتفاقی بوده و یا بیهدف انجام میگیرد.
اطاعت سران سعودی از اربابان آمریکایی
بهعبارت بهتر روشن است که تصمیات ریاض از سوی سران این کشور اتخاذ نمیشود بلکه این اربابان آمریکایی هستند که مدیریت بازی و طراحی نقشههای منطقهای را به دست گرفتهاند.
در واقع این تصمیمات در چارچوب مسیر جنگی قرار دارد که ملک سلمان با گشودن جبهههای متعدد در منطقه آغاز کرده است و بهعبارت بهتر آتش جنگ را به هر سمت نشانه رفته است.
این رویکرد سعودی در پی ناکامیهای امنیتی عربستان در منطقه و بهعبارت بهتر در لبنان تا سوریه و از آنجا تا عراق، بحرین ، لیبی و نیز تونس و در نهایت در باتلاق یمن شدت پیدا کرد.
پیشینه سیاستهای تروریستی عربستان
نکته قابل ملاحظه اینکه سیاست تروریستی سعودی موضوع تازهای نیست بلکه از زمان ملک عبدالله بن عبدالعزیز و با اعلام جنگ علیه نیروهای مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل کلید خورد.
فشار ریاض بر اسرائیل برای نابودی حزبالله
پیش از حمله تابستان 2006 اسرائیل به لبنان این سیاستهای تروریستی در داخل نظام حاکم سعودی ریشه داشت اما در این جنگ عملاً نمود یافت به این ترتیب که بنا بر اسنادی که از شورای امنیت و سازمان ملل درز کرده است، عربستان در جریان جنگ مزبور از اسرائیل حمایت کرد و کوشید این خواسته را بر اسرائیل تحمیل کند که جنگ علیه لبنان را تا سربه نیست کردن حزبالله ادامه دهد.
در آن زمان بسیاری این سؤال را داشتند که حزبالله با عربستان چه کرده است که در همراهی با اسرائیل علیه آن وارد جنگ شده است؟
حمایت گسترده ریاض از تلآویو در جریان جنگ 2006
در این میان باید در نظر داشت که مهم ترین سلاح عربستان در آن زمان «سران تحریک و صدور فتواهای بی حساب و کتاب» بود تا جایی که بر اساس این فتوا ها حمایت از مقاومت حرام اعلام شده و همزمان با آن اسرائیل تحت فشار قرار گرفت که باید تا نابودی حزب الله به جنگ ادامه دهد از همین رو ریاض از اسرائیل در حمله 2006 به لبنان حمایت گسترده ای به عمل آورد.
کینهتوزی سران سعودی از حزبالله
در جنگ سال 2006 اسرائیل و عربستان و در پس آنان آمریکا و کشورهای غربی در نابودی مقاومت ناکام ماندند و این ناکامی موجب کینه توزی سران سعودی شد از همین رو در سطوح مختلف سیاسی و داخلی لبنان و نیز اطلاعاتی و امنیتی و سایر بخش ها، حزب الله را هدف قرار دادند که بخشی از آن شامل اعزام خودروی های بمب گذاری شده به ضاحیه جنوبی بیروت و محل استقرار حزب الله بود.
توطئه عربستان علیه رهبران برخی کشورهای عربی
با آغاز «زمستان عربی» که در پی نقشه هرج و مرج ابتکاری که کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا به راه انداخته بود، عربستان فرصت را برای توطئه چینی علیه رهبران برخی کشورهای عربی از جمله معمر قذافی رهبر لیبی و محمد مرسی رئیس جمهور اخوانی مصر و نوری مالکی در عراق مغتنم شمرد.
در این راستا عربستان تلاش داشت این رهبران را نابود کند و مهم نبود که این هدف موجب جان باختن صدها هزار مسلمان عرب و آوارگی میلیون ها نفر از آنان و نیز تخریب منازل مسکونی و موسسات مختلف و مدارس شود.
ناکامی عربستان در سوریه و یمن
اما در مورد بشار اسد رئیس جمهور سوریه و علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن که متحد دیرینه ریاض بود، اوضاع فاجعه بار تر رقم خورد به گونه ای که عربستان در سوریه و یمن سلسله ناکامی ها و شکست هایی را تجربه کرده و حزب الله را عامل اصلی این شکست ها معرفی کرد و با این دستاویز سلاح خود را به سمت آن و ایران نشانه رفت و در این راه این بار به سلاح دین و مذهب و فتنه انگیزی و تحریک طایفه ای متوسل شد.
نقش برآبشدن نقشههای عربستان با آزادی القصیر
در سوریه نیز عربستان تمام امکانات و پول خود را به همراه متحدان عرب حاشیه خلیج فارس برای سرنگونی بشار اسد به کار گرفت و مدعی شد هنگامی که لحظه سقوط نزدیک شده بود حزب الله تحت حمایت ایران وارد عمل شد و «القصیر» را که ستون فقرات گروههای تروریستی تکفیری تحت حمایت عربستان بود، آزاد کرد.
پس از آن نیز «یبرود» آزاد شده و به این ترتیب سلسله شکست هایی در بین متحدان ریاض و ترکیه کلید خورد تا اینکه روسیه نیز وارد خط شد و در نتیجه محور مقاومت و نیروهای ارتش سوریه صدها کیلومتر از مناطق تحت اشغال تروریست های دست پرورده ریاض را آزاد کردند.
انگشت اتهام عربستان بهسمت ایران
این روند تا جایی پیش رفت که روند پیشروی های نیروهای مقاومت و ارتش سوریه به مرزهای ترکیه رسید و همزمان با آن عربستان در یمن ناکامی های فاجعه باری را تجربه می کرد و عامل آن را حزب الله دانسته و ایران را مسئول این وضعیت معرفی می کرد.
در اینجا باید پرسید آیا نظام حاکم سعودی بدون هیچ واکنشی این شکست ها رامی پذیرد؟
سوال دیگر اینکه چه گزینه هایی برای عربستان باقی مانده است؟
دست رد ناتو و آمریکا به درخواست کمک ریاض و آنکارا
ریاض و آنکارا در بین این ناکامی ها به ناچار به همپیمانی راهبردی مشترک متوسل شدند و برای نجات دست به دامن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و آمریکا شدند تا آنان را از شکست در سوریه و یمن نجات دهد، اما پاسخ آنان نه تنها منفی بلکه در برخی موارد سرکوبگرانه بود.
به عبارت بهتر ریاض و آنکارا حتی هنگامی که از تهدید دخالت نظامی علیه سوریه با استفاده از 150 هزار سرباز خبر دادند به دلیل عدم حمایت ناتو و آمریکا از این کار منصرف شدند.
تلاش ریاض برای سوق دادن ایران به سمت جنگ و درگیری
در این میان برای ریاض چاره ای باقی نماند جز اینکه از عامل ناکامی های خود در منطقه که به ادعای آن همان حزب الله و ایران است، انتقام بگیرد از همین رو تلاش کرد با اعدام شیخ نمر باقر النمر و سوء استفاده از اعتراض ها به حادثه سفارت خود در تهران و قطع روابط دیپلماتیک ایران را وارد نبرد کند.
به عبارت بهتر تنها گزینه ای که برای ریاض باقی ماند، انتقام از حزب الله -متحد ایران- بود از همین رو به توقف کمک چند میلیارد دلاری به ارتش لبنان متوسل شد با این دستاویز که بیم دارد این سلاح ها به دست حزب الله بیفتد، حال آنکه تاریخ لبنان و مقاومت شاهدی بر این واقعیت است که حزب الله نه تنها حتی یک گلوله از ارتش نگرفته است بلکه آنچه در اختیار دارد چند برابر بهتر و پیشرفته تر از سلاح های ارتش است و این چیزی است که صهیونیست ها خود به آن اعتراف کرده اند و چه بسا سلاح ارتش لبنان در مقابل سلاح مقاومت بازیچه باشد.
تهدیدهای عربستان و شورای همکاری خلیج فارس علیه لبنانیها
به هر حال عربستان پس از آن به همراه شورای همکاری خلیج فارس حزب الله را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داد وسپس به دنبال راهی برای تشدید مجازات ها علیه آن برآمد و در این راه تهدید کرد که لبنانی های شیعه از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیرون رانده خواهند شد و سپس از این نیز فراتر رفته و تهدید کرد که هر شرکتی که با حزب الله تعامل اقتصادی و یا هرگونه تعامل دیگری داشته باشد، تحریم خواهد کرد.
هدف ریاض از این اقدامات روشن است و با این کار در صدد افزایش فشارها برای فتنه انگیزی بین ملت لبنان و حامیان مقاومت است تا از این طریق آتش جنگ داخلی لبنان را شعله ور کند و هدفی را که با لشکرکشی نظامی در تحقق آن ناکام ماند، از این راه محقق سازد.
موضع بسیار محتاطانه المستقبل در قبال تروریست دانستن حزبالله
اما این فشارها نیز به میزان زیادی ناکام ماند، زیرا حتی متحدان عربستان در لبنان و در راس آنان جریان المستقبل در مورد معرفی حزب الله به عنوان یک سازمان تروریستی بسیار محتاطانه عمل کرده و آن را یک گروه سیاسی لبنان دانستند که در دولت و در سطح پارلمان و هیئت وزیران نماینده دارد.
سعد الحریری رهبر جریان المستقبل نیز اعلام کرد که گفت وگو با حزب الله را قطع نخواهد کرد.
توسل عربستان به اسرائیل بهعنوان متحدی دیرینه
در این میان رژیم آل سعود و حامیان عرب آن به متحد دیرینه خود یعنی رژیم اشغالگر اسرائیل و غاصب قدس و فلسطین متوسل شدند و رویکردهای صهیونیستی خود را رو کرده و نقاب از چهره واقعی خود برداشتند و نشان دادند که نه تنها ضد حزب الله بلکه دشمن مسلمانان و عربها و پیش از همه قضیه اصلی امت مسلمان یا همان قدس و فلسطین هستند.
اهداف آلسعود و حامیانش از دشمنی با حزبالله
در این میان می توان گفت که اهداف آل سعود و حامیانش از این اقدامات به شرح زیر است:
اول: استفاده متحدان ریاض از فلسطینی ها در تلاش برای سوق دادن آنان به سمت حل و فصل با اشغالگر اسرائیلی به هر شکل ممکن و به هر قیمتی به گونه ای که بتوانند مقاومت فلسطین را در تنگنا قرار داده و آن را تحریم کنند.
دوم: تلاش برای تشکیل ائتلاف راهبردی عربی- اسرائیلی برای نابودی حزب الله به عنوان مانع اصلی نقشه های صهیونیستی اسرائیلی در منطقه.
آیا اسرائیل وارد ماجراجوییهای عربستان میشود؟
اما باید پرسید آیا تحقق این کار به این آسانی است؟ آیا اسرائیل می پذیرد که عربستان آن را وارد ماجراجویی نامعلوم کند؟
سوال دیگر اینکه آیا ایران در برابر تجاوز به متحد شماره یک خود در منطقه یا همان حزب الله بی طرف خواهد ماند؟ آیا حزب الله به این اندازه که سران سعودی تصور می کنند، ضعیف است؟
نکته قابل ملاحظه اینکه آیا اسرائیل نبود که اعتراف کرد حزب الله بیش از یکصد هزار موشک در اختیار دارد که می تواند تمام مواضع آن را هدف قرار دهد؟
اقتدار حزبالله از قول سید حسن نصرالله
نکته دیگر اینکه سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد که کارخانه آمونیاک در حیفا واقع در شمال فلسطین اشغالی برای ساخت بمب اتمی از سوی مقاومت اسلامی کافی است تا جایی که هیچ اثری از شهرک نشیان اسرائیلی باقی نماند.
در این میان ایران نیز نیز بر اساس روال معمول خود مانور پیشگیرانه «اقتدار ولایت» را به اجرا در آورد و در جریان آن موشک های بالستیک با بُرد دو هزار کیلومتر را به آزمایش گذاشت و نشان داد که می تواند قلب رژیم صهیونیستی یا هر طرف دیگری که به فکر تجاوز و دشمنی باشد، هدف قرار دهد.
ایران اعلام کرد که اگر حزب الله یکصد هزار موشک در اختیار دارد آن نیز چندین برابر آن از انواع مختلف در اختیار دارد و تهدید کرد چه بسا به همراه روسیه، یمن را نیز مانند سوریه تحت حمایت قرار دهد.
در مقابل عربستان که نمی تواند از مرزهای خود در برابر حملات ارتش و نیروهای دفاع مردمی یمن دفاع کند و قادر نیست مانع پیشروی چند صد کیلومتری آنان در داخل خاک خود شود و در شرایطی که نتوانسته است با وجود گذشت بیش از یک سال از حمله به یمن هیچ دستاوردی را به ثمر بنشاند، آیا می تواند علیه حزب الله وارد جنگ شود؟ حال آنکه حزب الله اسرائیل و کسانی را که پشت سر آن هستند، شکست داد.
اگر عربستان وارد چنین ماجراجویی شده و جرأت آن را پیدا کند، بی شک این اقدام به مثابه پایان نظام حاکم سعودی است و در آن زمان حجاز به دور از تفکرات وهابی تکفیری که عامل فتنه انگیزی و تحریک در جهان اسلام و عرب وحتی غرب است، به آغوش امت عرب باز خواهد گشت و امت مسلمان یکپارچه در صف مقاومت قرار می گیرد تا به اشغالگری اسرائیلی پایان داده و آن را ریشه کن کند.
حکم امهز ــ فعال رسانهای و تحلیلگر لبنانی
انتهای پیام/