پرورش تخیل اطفال با قصه خوانی

خیال‌پردازی اطفال را چگونه می توانیم تقویت کنیم با خواندن قصه های مختلف چگونه این امر امکانپذیر خواهد بود روانشناسان در این زمینه چه توصیه هایی به ما می کنند پرورش تخیل کودکان با چه روش هایی امکانپذیر خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، اکثر والدین شب هنگام و در موقع خواب برای بچه هایشان قصه می‌گویند. اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید که این قصه‌خوانی‌ها چه فایده و تاثیری برای کودکان دارد. اگر این سوال را دارید با ما همراه شوید.

قصه و قصه‌خوانی ارزش و اهمیت بسیاری دارد. قصه به دلیل کشش، زیبایی و انگیزش کنجکاوی می‌تواند بسیاری از مفاهیم را به دنیای کودک انتقال بدهد. روش غیر مستقیم انتقال مفاهیم نه تنها باعث جذب بهتر و سریع‌تر مفاهیم به ذهن و زبان کودک می‌شود بلکه فهم آنها را عینی‌تر و ساده‌تر می‌سازد. به همین دلیل می‌توان داستان را از جدی‌ترین و بنیادی‌ترین روش‌های انتقال مفاهیم به دنیای مخاطب به ویژه کودکان دانست.

داستان‌ها به کودکان این اجازه را می‌دهند که از طریق تخیل، دنیای جدیدی را تجربه کنند، همچنین این داستان‌ها باعث یادگیری و شناخت شخصیت‌ها، رویدادها، تعارض‌ها و راه حل‌ها می‌شوند حتی در شکل‌گیری اصول اخلاقی و شخصیتی کودکان بسیار نقش دارند چرا که قصه به آنان تجربه زندگی می‌آموزد.

به آنان یاد می‌دهد که در رویارویی با مشکلات چگونه تصمیم بگیرند و از فرصت‌ها چگونه درست و به موقع استفاده کنند. اما این‌ها چگونه اتفاق می‌افتد؟! درست هنگامی که شما قصه را آغاز و گمان می‌کنید که کودک‌تان ساکت و خاموش تنها دارد به آوای قصه شما گوش می‌کند او لباس قهرمان قصه را بر تن کرده و از همان شروع قصه پابه‌پای تمامی کاراکترهای داستانی تان ایفای نقش می‌کند. همگام با آنان می‌دود، همگام با آنان می‌کوشد.

هم غصه با آنان می‌گرید و هم‌نگاه با آنان می‌نگرد. در زمین خوردن‌ها با آنان زمین می‌خورد و هنگام برخاستن‌ها با آنها برمی‌خیزد. او در هنگام شنیدن یاد می‌گیرد که چگونه با مشکلات پیش‌آمده رو به رو شود و چگونه از فرصت‌ها استفاده بهینه کند.

او از طریق این همزادپنداری اتفاقات پیش نیامده را تجربه می‌کند و آماده می‌شود تا در واقعیت با آنها پنجه در پنجه شود. مفهوم ارزش‌ها را بشناسد و قدر و ارزش آنها را بداند و بلعکس. او از این طریق پی محکمی برای ساختمانی که در آینده خواهد داشت، می‌ریزد. در واقع کودک از طریق قوه همزاد‌پنداری قوی‌ای که دارد می‌تواند حتی در مواقعی که قهرمان قصه شکست می‌خورد لب به اعتراض بگشاید و خواهان دادن حق به حقدار شود و این گونه اعتراض و حق‌خواهی و حق‌طلبی را نیز بشناسد و تجربه کند آن هم در محیطی سالم که حق اظهار نظر و اعتراض دارد و این امکان از تبدیل شدنش به کودکی پرخاشگر نیز بسیار می کاهد.

«برونوبتلهایم» درکتاب «کودکان به قصه نیاز دارند» می نویسد عناصر قصه عوارض بیماری‌های عصبی نیستند که شخص مجبور باشد برای رهایی از آن هر چه بهتر و منطقی‌تر آنها راکشف کند؛ این عناصر بیشتر به مثابه چیزهایی شگفت انگیز درک می‌شوند زیرا کودک در احساسات ،امیدها و ترس‌هایش عمیقا آنها را درک می‌کند و به ارزش آنها پی می‌برد بدون این که تفسیرو تشریح شود و در پرتوی عقلانیتی که هنوز در خارج توانایی‌های کودک قرار دارد مورد تحقیق و پژوهش قرار می‌گیرد. قصه‌ها، زندگی کودک را غنا می‌بخشند و او را افسون می‌کنند.

قصه‌ها بی‌آنکه ما آگاه باشیم نهاد شخصیت آینده و سرنوشت را پی‌ریزی می‌کنند چرا که جوهره نمادین آنها در کانون وجود ما حضوری فعال و قدرتمند دارند بر خلاف صورت‌شان که به دست فراموشی سپرده می شود.

منبع:دکترسلام

انتهای پیام/