نبرد روسیه در سوریه نمایشی از قابلیتهای بهبودیافته نظامی مسکو بود
نشریه واشنگتنپست با تحلیل نبردهای روسیه در سوریه نوشت که این عملیات نشاندهنده این نکته بود که ناتو باید توان نظامی مسکو را بیش از پیش به حساب آورد و بهطور جدی به فکر برنامهریزی برای ایجاد بازدارندگی مؤثر در مقابل آن در شرق اروپا باشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از واشنگتنپست، روسیه طی ششماه گذشته، منازعه و نبرد جاری در سوریه را به نمایشگاهی برای قدرت نظامی مستحکم خود تبدیل کرد، و همسایگان این کشور در این شرایط با علاقه وافری به تماشای آن نشسته بودند.
این شش ماه یک فرصت تمامعیار برای ارزیابی قابلیتهای رزمی روسیه بود، که شامل مواردی همچون موشکهای کروز دریاپایه، تواناییهای بهبودیافته آماد و لجستیک و واحدهای ویژه عملیاتی بود، همچنین نشاندهنده ضعفهای روسها نیز بود.
بهگفته یانیس برزینس، مدیر مرکز پژوهشهای امنیتی و راهبردی در آکادمی ملی دفاعی لتونی، «این ماجرا همانند یک مسابقه فوتبال بود، اگر قرار است در برابر آلمان بازی کنید، میروید و بازیهای آلمان را میبینید، درست است؟ انجام این کار طبیعی است».
هیچ کسی انتظار ندارد که روسیه و ناتو بهزودی درگیر یک جنگ متعارف شوند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه با مداخله محدود در دو منازعه اوکراین و سوریه طی دو سال گذشته، مهارت فزاینده نظامی روسیه و همچنین اشتهای خود برای استفاده از زور بهمنظور دستیابی به اهداف بزرگتر ژئوپولیتیکی را نشان داد.
اِولین فارکاس، پژوهشگر وابسته به اندیشکده شورای آتلانتیک که تا سال گذشته دستیار وزیر دفاع آمریکا در امور روسیه، اوکراین و اوراسیا بود، میگوید: «آنها نشان دادهاند که برای ورود و خروج (بهموقع) بهاندازه کافی هوشمند هستند، و آنها میدانند که چگونه از این عملیات نظامی برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک استفاده کنند».
هرچند همیشه اینگونه نبوده است. در سال 2008، زمانی که روسیه 4 هواپیمای نظامی خود را طی جنگ پنجروزه با گرجستان و در مقابل سامانههای دفاع هوایی این کشور از دست داد، این منازعه کوتاهمدت از دید غرب بهصورت یک افتضاح به چشم آمد و تأییدی بر این بود که ارتش پرشمار روسیه همچنان بهصورت یک سلاح سلاخی کُند باقی مانده است.
زمانی که آدمیرال استاوریدیس در سال 2009 فرمانده نظامی ناتو شد، این سازمان هیچ برنامهای برای مقابله ضد روسیه نداشت، این سخنی است که وی طی مصاحبهای در سال گذشته به آن اذعان کرده است.
وی گفت: «ما حتی یک طرح عملیاتی برای ایجاد بازدارندگی در مقابل روسیه نداشتهایم. پس از سقوط دیوار برلین این امر از دستور کار خارج شده بود، این دوران به پایان رسیده بود».
اما ناتو هماکنون تمرینات نظامی برگزار میکند و به فکر استقرار تعداد زیادی از نیروهای خود در منطقه بالتیک، لهستان و دیگر نقاط شرق اروپا آنهم در میانه افزایش نگرانی همسایگان روسیه از تواناییهای تهاجمی بالقوه روسیه با استفاده از ابزارهای نوین و غیرمتعارف است.
ایگو سوتیاگین، متخصص ارتش روسیه در اندیشکده رویال یونایتد سرویس انگلیس میگوید: «این باور (که از سال 1990 وجود داشت) مبنی بر اینکه هیچ آیندهای برای منازعهای نظامی در اروپا با روسیه وجود ندارد، با این عملیات نظامی به کناری نهاده شد. هماکنون برنامهریزی دفاعی ضروری شده است، در حالی که پیشتر چنین نبود».
جنگ گرجستان به اجرای اصلاحات گستردهای در ارتش روسیه و مدرنسازی آن منجر شد، امری که گوستاو گرسل، عضو شورای روابط خارجی اروپا، آن را یک «انقلاب نظامی کامل» توصیف کرده است. در گزارشی که وی اخیراً منتشر کرده است آمده که مهمتر از تولید سختافزارهای نظامی از سوی روسیه، مسأله رشد حرفهایگرایی و مؤثربودن نظامیان روسیه از طریق آموزش بهتر و اصلاحات مدیریتی است.
برای مثال، بازسازی مجدد ارتش بهدنبال ایجاد واحدهای شناسایی مستقل و بسیار چالاک بود. این واحدها طی ماجرای الحاق کریمه به روسیه رونمایی شدند، زمانی که سربازانی ناشناس اما بسیار مجرب، ناظران غربی را بهشکلی غافلگیرانه بازداشت کردند.
در مقابل آن، نبرد سوریه که شامل اعزام و بهکارگیری جنگندههای نوسازی و مدرن شده بود، کمتر شاهد بهکارگیری سیستمهای ضدهوایی (متخاصم) بود و قابل قیاس با نزاع احتمالی در مرزهای شرقی کشورهای عضو ناتو نیست.
برزینس در تحلیل خود میگوید که استفاده از تجهیزات پیچیده اخلال الکترونیک، بخشی از تواناییهای روبهرشد روسیه در زمینه جنگ الکترونیک است. مسکو این تجهیزات را در کالنینگراد، در منطقهای بین لهستان و لیتوانی مستقر کرده است. همچنین کالنینگراد مرکزی برای استقرار سامانه موشکی دفاع هوایی اســ400 روسیه است، سامانهای که در سوریه مستقر و حفظ شده است و میتواند منطقهای پرواز ممنوع را ایجاد کند.
اقدام روسیه در رونمایی از موشکهای کروزی که از کشتیهای جنگیاش در دریای سیاه شلیک شدند، نشانهای از تهدید بالقوه دیگری است که میتواند علیه اهداف دیگری در اروپا به کار برود، ابزاری که نیازمند بهکارگیری سامانههای دفاع هوایی مختص ارتفاع پایین است.
با این حال، برخی نشانهها از ضعف ارتش روسیه نیز مشاهده شده است، که از جمله آنها دقت ضعیف سلاحهای هدایتشونده استفاده شده در سوریه است. براساس تصاویری که وزارت دفاع روسیه و تلویزیون سوریه منتشر کرد، نیروی هوایی روسیه تا حد زیادی به بمبهای غیرهدایتشونده متکی بود، امری که ناشی از کمبود بمبهای هدایت شونده و یا وجود مشکلاتی در سیستمهای هدفگیری جنگندههای روسی بود.
(بمباران هوایی) روسها همچنین بهشکل گستردهای منجر به افزایش خسارتهای جانبی شد، امری که به ایجاد یک موج جدید مهاجرت از سوریه بهسوی اروپا منجر شد.
با این حال، شاید مهمترین نکتهای که از اعزام نظامیان روسیه به سوریه آشکار شد، بهبود قابل توجه (توان) برنامهریزی لجستیکی روسیه بوده است. (تأمین) خطوط تدارکات، برای مدتها نقطه ضعفی برای ارتش روسیه بود، اما طی این دوران خود را بهصورتی مستحکم و کارا نشان داد.
مارک گالئوتی، متخصص امور امنیتی و استاد روابط جهانی دانشگاه نیویورک میگوید: «زمانی که این حملات شروع شد، طرز تفکر غالب در واشنگتندی.سی. این بود که روسها نمیتوانند سرعت و شدت عملیات را حفظ کنند. اما آنها به همه ما ثابت کردند که اشتباه میکنیم. اقدامات و قابلیتهای آنها در برخی موارد بسیار خوب و آماده بود».
گالئوتی میگوید که با بررسی اقدامات نظامی اخیر روسیه (مشخص میشود که) دستکم یکی از کاربردهای بالقوه توانایی نظامی نوین روسیه میتواند در زمینه عملیات ضدتروریستی در آسیای مرکزی یا افغانستان باشد. روسیه، همراه با دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای، تمرینات نظامی شبیهسازیشدهای علیه نیروهایی شبیه به داعش در تاجیکستان اجرا کردهاند.
با این حال، اولین عملیات ماوراءبحار روسیه طی سالهای اخیر این نکته را ثابت کرد که مسکو میتواند یک بار دیگر عاملی باشد که ناتو و غرب را به فکر برنامهریزی برای (مقابله با) آن بیندازد.
انتهای پیام/*