نزدیک‌ترین شعر، نزدیک‌ترین شاعر/ قیصر به‌روایت سیدحسن حسینی


نزدیک‌ترین شعر، نزدیک‌ترین شاعر/ قیصر به روایت سیدحسن حسینی

شاید بهترین معرف برای قیصر، سیدحسن حسینی باشد و بهترین معرف برای سید، قیصر.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نام قیصر امین‌پور و سیدحسن حسینی در شعر انقلاب اسلامی توأمان با هم است؛ تصور شعر انقلاب بدون حضور یکی از این دو شاعر، امری ناممکن می‌نماید؛ به‌طوری که از آن دو بزرگوار با عنوان جمال و جلال شعر انقلاب یاد می‌شود.

درباره شعر امین‌پور و حسینی و ویژگی‌های شعری آنها، بارها و بارها از سوی کارشناسان و سخنوران سخن گفته شده، اما شاید بهترین معرف صحبت‌هایی باشد که خود آنها درباره اشعار یکدیگر بیان کرده‌اند. در ذیل بخشی از گفت‌وگوی مصطفی محدثی خراسانی که در مجله شعر منتشر شده، بازخوانی می‌شود. در این گفت‌وگو حسینی به وجوه مختلف شعری امین‌پور اشاره می‌کند و «از هر هنر آراسته» بودن او سخن می‌گوید:

با توجه به رفاقت دیرین و عمیق با قیصر و پیشگامی‌ای که به‌اتفاق او در جریان شعر انقلاب داشته‌اید و پیوندی که نام و شعر شما و قیصر با هم خورده است، مشتاقم قبل از ورود به گفت‌وگو و بحث خواهش ما را بپذیرید و مروری داشته باشید بر خاطراتتان که دفتری است گرم و گیرا و پر برگ و بار و برای ما از روزهای اول آشنایی با قیصر، روزهای جوانی شعر انقلاب و ملکوت آن روزها بگویید.

من بار اول قیصر را در جلسات حوزه هنری دیدم، فکر می‌کنم سال 59، قبل از آغاز جنگ بود و شاید سومین و چهارمین جلسه‌ای بود که ما به حوزه رفته بودیم. آن موقع آنجا آقایان رخ‌صفت و تهرانی بودند و حوزه زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی نبود، بله جوان سبزه‌رو و خوش‌چهره و خوش‌ذوق و پرهیجان، مثل همه جوان‌های انقلاب، پرشور و البته متفکر، آمد در جلسه و فکر می‌کنم سروده‌ای در مورد آیت‌الله طالقانی خواند. و در همان برخورد اول من احساس کردم تجانس روحی دارم و احساس کردم با یک استعداد بالقوه مواجهم، بعدها که آشنایی‌مان بیشتر شد، همزمان با طولانی شدن آشنایی بر عمق و عرض آشنایی‌مان افزوده شد.

سفرهای مختلف شعری با هم داشتیم و به‌طور سیاحتی ــ خودم را می‌گویم ــ با هم به جبهه رفتیم، چون قیصر جنوبی است. به‌برکت وجود او با اهل فضل جنوب هم آشنا شدم. به هر حال قبل از اینکه قیصر ازدواج کند با او رابطه خانوادگی داشتم و البته الآن هم این رابطه برقرار است، اما چون وجود نازنینش نیاز به استراحت دارد سعی می‌کنم کمتر ایجاد مزاحمت بکنم. از جمله شوخی‌هایی که من با قیصر در زمان مجردی ایشان می‌کردم می‌گفتم؛ "قیصر جان، اگر تو زن گرفتی و بچه‌دار شدی، بعد توانستی با همین پایه و مایه شعر بگی، اون‌وقت من شعر تو را به رسمیت می‌شناسم".

من جمله‌ای داشتم، جمله‌ام این بود: اگر شاعران زن و بچه نداشتند، شعر دنیا را برمی‌داشت... ولی مشکلات معیشتی و نبود امن عیش به‌تعبیر حافظ باعث شده که ذهن به سمت و سوهای غیرشعری گرایش پیدا کند و بسیاری فرصت‌های شاعرانه از دست برود. به هر حال این شوخی من بود با قیصر امین‌پور ولی الحمد لله و المنه بعد از ازدواج و بعد از اینکه خداوند آن آیه زیبای خودش را به قیصر داد، قیصر همچنان به شاعری و خلاقیت خود ادامه داد حتی پس از تصادف سنگین و آن دوره طولانی درمان و عمل‌های جراحی دشوار که به هر حال...

که هرکدام کافی بود تا کس دیگری را از میدان بدر ببرد.

بله، می‌توانست شاعری توانمند را سال‌های سال بازنشست کند. الحمدلله با عنایت اهل بیت او بیشتر توانایی‌های خودش را در شعر ثابت کرد و از مبارزه با آن تصادفی که برایش پیش آمد به‌نظر من سربلند بیرون آمد و شاعرانه هم با این تصادف رفتار کرد. اما سخن گفتن ما از شعر قیصر هرچه کمتر جنبه تصادفی داشته باشد، بهتر است. این تصادفی توی گیومه است به هر حال این حادثه برای قیصر پیش آمده و او با روحیه و ایمانی که داشت و دارد این حادثه را تحت‌الشعاع خودش قرار داد، نه اینکه حادثه بتواند قیصر را تحت‌الشعاع خودش قرار دهد.

... .

آیا تا به حال به‌طور جدی و همه‌جانبه روی شعر قیصر صحبت داشته‌اید چون در دو نوبت، همان‌طور که خودتان هم اشاره کردید، نوشتن خیلی سخت است؛ یکی در موردی که چیزی برای گفتن و نوشتن نداشته باشی و نوبت بعد وقتی که با انبوهی از ناگفته‌ها و نانوشته‌ها مواجه باشی و می‌مانی که از کجا شروع کنی؟

بله، در ارتباط با قیصر برخورد من از نوع دوم است. اما از طرفی او تنها شاعری است که با طیب خاطر در موردش صحبت کرده‌ام. تنها کسی که هم شعرش و هم شخصیتش را دوست دارم قیصر است. یک نکته را هم همیشه گفته‌ام؛ فاصله بین شعر و شخصیت قیصر به حداقل رسیده و هرچه فاصله بین شعر و شخصیت شاعر به‌نظر من کمتر باشد، آن شاعر را مردم بیشتر باور می‌کنند.

یعنی صداقت و صمیمیت در شعرش بیشتر جلوه می‌کند.

بله، به صداقت و صمیمیت او ایمان می‌‌آورند. قیصر مهربانی‌اش و لطف و صمیمیت و آن لبخند معروفش در واقع در شعرش هم دیده می‌شود. آن ظرافت‌هایی که در محاوره و در پذیرایی هنگام چای آوردن از او سر می‌زند در نثر پرکرشمه و زیبایش هم دیده می‌شود. به «توفان در پرانتز» نگاه کنید، به صنعت‌گری‌های ملیح و زیبا در نثر قیصر نگاه کنید.

یک نکته را هم تذکر بدهم که نباید شاعر بودن قیصر، ستمی به نثرش بکند. او در نثر هم شاعر است، یعنی وقتی مقاله‌ای می‌نویسد، یا در همین مقدمه‌ای که به برگزیده اشعارش نوشته، نثر زیبای قیصر را می‌توان دید، وقتی نثر هم می‌نویسد نگاه شعری و جوهره شعری و شم شعری او در نگاه و نحوه بررسی موضوع به‌خوبی دیده می‌شود. از نثر قیصر و شاعرانه بودن و تمثیلی بودن و دلنشین بودن نثر و در عین حال تپش و طراوت داشتن آن نباید غافل شد. قیصر شخصیت جامع‌الاطرافی است.

همان‌طور که خود شما می‌دانید در زمینه‌های مختلف کار کرده و یکی از بزرگترین ظرافیت‌های وجودی قیصر عزیزم پرورش یک سپاه شاعر و نویسنده نوجوان است که حضور همه آنها را در مطبوعات 15 سال اخیر حس می‌کند. در سروش نوجوان خصوصاً در سروش نوجوان قیصر به سمت و سوی ادبیات نوجوان بیشتر رفت چون روحیه مهربانی داشت و جاذبه‌اش از دافعه‌اش بیشتر بود.

شاید بتوان گفت شما جلوه جلال شعر انقلابید و قیصر جلوه جمال آن.

به هر حال به‌خاطر همان سلوک جمالی و مهربانی‌اش شخص بسیار مناسب و کارآیی بود برای ارتباط با نسل جوان، حتی در آن اوایل که در دفتر شعر جوان من همکار قیصر بودم خیلی از نیروها را جذب کرد به‌سمت ادبیات نوجوان و خیلی از نیروها را تربیت کرد. سروش نوجوان واقعاً یک مجله‌ای بود و هست که تا وقتی سایه ذوق و فضل قیصر بر سر این مجله است، مجله کارآیی دارد. همچنین دوستان دیگری که در کنار قیصر زحمت کشیدند، این جنبه کار قیصر را هم نباید نادیده بگیریم.

قیصر بسیار بیشتر از اینکه از او چاپ شده، کتاب دارد. کتاب‌هایش زنده‌اند و حرکت می‌کنند، کتاب‌هایش این طرف و آن طرف مقاله می‌نویسند و گفت‌وگو می‌کنند و الآن خیلی از شاگردهای ایشان سمت استادی و معلمی پیدا کرده‌اند. از این بابت هم وجود قیصر، وجود بابرکتی بوده است و هست. البته من یک ملاحظه‌ انتقادی هم ذیل یکی از شعرهای قیصر داشته‌ام، گفته‌ام که یکی از ایثارها و گذشت‌های ذوقی و شعری‌ای که قیصر از خودش نشان داده مجال شعر گفتن در حال و هوای رها از گروه سنی است که او یک جاهایی از خودش گرفته و این انرژی را صرف ادبیات نوجوان کرده و صرف تربیت نوجوانان شاعر کرده، نوجوانان خوش‌قلم که در ابتدا خیلی از آنها از روی دست خود قیصر رونویسی کرده‌اند و سرمشق گرفته‌اند و خیلی‌هاشان حالا راه افتاده‌اند. می‌دانید که قیصر به چندین هنر آراسته است، نقاش بسیار زبردستی است و دید و نگاه دارد نسبت به هنرهای تجسمی.

در خوشنویسی هم در اقسام خط‌ها دستی دارد و خط خوشی دارد. در دانشگاه الزهرا(ع) وقتی با هم همکار بودیم، وقتی زنگ قبل قیصر سر کلاس بود و زنگ بعد من به کلاس می‌رفتم، دلم نمی‌آمد نوشته‌های قیصر را از روی تخته پاک کنم، یعنی احساس می‌کردم که باید دوربینی داشتم و از آن تخته و صحنه عکس می‌گرفتم و بعد پاک می‌کردم. وقتی مجبور می‌شدم نوشته‌های قیصر را پاک کنم واقعاً با اندوه باطنی این کار را می‌کردم چون به‌خلاف قیصر که بسیار خط زیبا و پرکرشمه‌ای دارد، خط من را به هر حال می‌شود گفت خواناست، اگر آفتاب هم بهش بتابد به‌قول بچه‌ها راه می‌افتد، این بود که گاهی مطلب را شمرده شمرده می‌گفتم تا دانشجویان یادداشت کنند و خط قیصر را پاک نکنم.

قیصر به چندین هنر آراسته است، ادبیات کودک و نوجوان هم یک شاخه از شاخه‌هایی است که قیصر در آن فعالیت توأم با توفیق داشته است. این خیلی مهم است که تأثیرگذار بوده است. گفتم بخشی از انرژی شعر بزرگسال خود را ایثار کرده برای نوجوانان و این در آینده بهره و بازده خود را نشان خواهد داد، البته در همین زمانی که ما هستیم هم این بهره و بازده به‌خوبی دیده می‌شود.

علاقه‌مندان برای مطالعه کامل این گفت‌وگوی خواندنی و شیرین می‌توانند بهاینجا مراجعه کنند.

انتهای پیام/*
 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران