موشک سپاه «آری»، موشک فتنه «نه»!


هرچند که مدعی فلان سخن مشهور و البته خنده‌دار حرف خود را به نوعی پس گرفت و هر چند که همین پس گرفتن هم خنده‌دار بود و همراه با لطایف‌الحیل، اما... بگذار نکته‌وار ادامه دهم این مختصر را.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حسین قدیانی نوشت: موشک سپاه «آری»، موشک فتنه «نه»!هرچند که مدعی فلان سخن مشهور و البته خنده‌دار حرف خود را به نوعی پس گرفت و هر چند که همین پس گرفتن هم خنده‌دار بود و همراه با لطایف‌الحیل، اما... بگذار نکته‌وار ادامه دهم این مختصر را.
یکم- حزب‌الله بزرگ شده مکتب ولایت فقیه است که در آن اخلاق حرف اول و آخر را می‌زند. «اخلاق سیاسی» یا به عبارت اصح، «تقوای سیاسی» حکم می‌کند ما با هیچ کس، دعوای شخصی نداشته باشیم. لذا این را هم با بزرگ‌منشی برگزار می‌کنیم که طرف ان‌شاءالله بعد از آن «تذکر حکیمانه بزرگان» متوجه و متنبه شده و فهمیده که هم به دیپلماسی نیاز است، هم به موشک.
دوم- گاه هست که بعد از یک «موعظه پدرانه و امامانه» خیلی مهم نیست تو حرف غلط خودت را چگونه پس می‌گیری! این پس گرفتن، به هر نحو که باشد، چون فی‌حد ذاته پس گرفتن یک موضع غیرعقلایی است، اولاً باید با «استقبال» روبه‌رو شود. آنچه ما در «مکتب خمینی» که همان «مکتب خامنه‌ای» باشد یاد گرفته‌ایم، این است که در این قبیل مواقع، استقبال کنیم از کسی که حالا به هر نحو، خط قرمز روی موضع غلط خود کشیده است. این «استقبال» یعنی به قول معروف آتش‌بیار معرکه نشویم و فضا را بی‌خود شلوغ نکنیم. ثانیاً بیانگر عمق نفوذ کلام ولی امر، حتی نزد کسانی است که خود را عمدتاً تافته جدا بافته می‌دانند و متأثر از همین منیت، گاهی از صراط مستقیم، منحرف به چپ و راست می‌شوند.
سوم- من باز تأکید می‌کنم که اصل این مساعی برای پس گرفتن فلان حرف غلط، امر پسندیده‌ای است. حال اگر دوفردای دیگر باز هم بر همان سیاق، مدعی همان موضع غلط، گیرم با ابیات و ادبیاتی متفاوت شدند...؟
گفت: «چو فردا شود، فکر فردا کنیم!» این نوشته هرچند بنای بر ساده‌اندیشی ندارد، اما اینقدر هم هست که برای کار نکرده، کسی را متهم و محکوم نمی‌کند.
چهارم- صرف‌نظر از حرف غلط فلانی، اما باید اعتراف کرد هستند کسانی که معتقدند عصر موشک گذشته و زمان گفتمان است مثلاً! حال ببینیم ریشه در چه دارد این سخن که دنیای امروز، دنیای گفت‌و‌گو و مذاکره است، نه دنیای سلاح؟! بلاشک در این ریشه دارد که بهترین و مهم‌ترین اهرم بازدارنده برای جلوگیری از تهاجم دشمن را، نه در اسلحه، بلکه در تفاهم و دیالوگ و این حرف‌ها می‌داند. خب! حالا بیاییم فرض کنیم یکی از دست‌اندرکاران همین نظام جمهوری اسلامی خودمان هم بنا به هر دلیل به این مهم(!) نائل آمده که دنیای امروز، دنیای گفت‌و‌گوست، نه موشک! حال آیا براساس همین منظومه فکری، من و ما این حق را نداریم که به آن مسئول خرده بگیریم که اگر دنیا، این همه گل و بلبل است که موشک نمی‌خواهد و مذاکره می‌خواهد، پس اساساً حضرتعالی چرا با محافظ یا احیاناً بادیگارد تردد می‌کنی؟! اگر برای عنصر بازدارندگی، گفت‌و‌گو مهم است و موشک نه، چرا ماشین ضد گلوله؟! چرا جلیقه ضدگلوله؟ چرا اصلاً محافظ؟! حال می‌توان فرض کرد که همین مسئول محترم، حتی در راهپیمایی روز ملی 22 بهمن هم از فرط استفاده از محافظ و الباقی قضایا(!) به قول معروف، دیگر شورش را درآورده باشد! واقعاً آیا جا ندارد گریبان او را با این پرسش بگیریم که چطور جمهوری اسلامی برای دفاع از خودش موشک نمی‌خواهد اما شما برای دفاع از خودتان این همه فلان و بهمان و الباقی قضایا(!) می‌خواهید؟! یعنی سلاح و اسلحه، آنجایی که قرار است خرج امنیت ملت و نظام و کشور شود، چیز بدی است و دوره‌اش گذشته، اما وقتی به جان مبارک حضرتعالی می‌رسد، نه تنها دوره‌اش نگذشته، که باید در بهترین حد ممکن هم تهیه و تدارک شود؟! یعنی نظامی به عظمت جمهوری اسلامی حتی یک آزمایش موشکی هم نباید داشته باشد، اما به شخص شخیص شما عالیجناب محترم که می‌رسد «واعدوا لهم ماستطعتم من قوه»؟! واقعاً چگونه است که وقتی به نظام جمهوری اسلامی مظلوم می‌رسد، دنیا می‌شود «دنیای مذاکره» اما زمانی که نوبت فلان مسئول می‌رسد، همین دنیا ناگهان تغییر جهت می‌دهد و. . . به عنوان مثال می‌شود حکایت ماجرای بادیگارد خاندان و آن تصادف معروف سال پیش در سه راه یاسر و هفت‌تیرکشی در روز روشن و الباقی قضایا؟!
پنجم- این را هم می‌توان از این جماعت گل‌اندیش(!) پرسید که آیا حاضرند من‌باب این دنیای سرشار از مذاکره، بی‌هیچ سلاح و اسلحه‌ای تحویل گروهک تکفیری داعش داده شوند تا کمی با نیروهای ابوبکرالبغدادی مذاکرات فشرده داشته باشند؟!
    ***
واقعیت آن است که جهان پر از گرگ است! پر از شیطان! آیا با وجود همین «شیطان بزرگ» که هیچ صبحی را به شام نمی‌رساند الا آنکه ما را تهدید نظامی کند، الا آنکه با وجود آفتاب تابان برجام(!) ما را مجدد و مشدد تحریم کند، عاقلانه است که ما حتی خیال کنیم دنیای امروز، فقط دنیای گفتمان است، نه دنیای سلاح؟! حقا که خیال چنین امری هم مضحک است، وای به حال بیانش! در جهان امروز، البته به جز داعش و حامیانش، گرگ‌های دیگری هم زندگی می‌کنند که اگر مردم به ایشان رأی دادند که هیچ! و الا «موشک فتنه» را با «نامه سرگشاده» تجهیز کنند! یعنی این جمله آخر را نمی‌گفتم، حق این متن ادا نمی‌شد! که حزب‌الله در «مکتب ولایت فقیه» فقط اخلاق نیاموخته! اولاً «اخلاق انقلابی» آموخته، نه «اخلاق سکولار»! ثانیاً آموخته که متمردین از قواعد و قوانین انتخابات را هرازچند گاه نوازشی کند!

انتهای پیام/