"درد و رنج" همنشین ۳۰ ساله جانباز لرستانی/جدال جانباز فراموش شده با بیماری
"اسدالله موسیوند" جانباز لرستانی ۳۰ سال درد و رنج همنشین همیشگی او شده و اکنون به خاطر نداشتن سهمیه جانبازی از تأمین مخارج هزینههای درمانش بازمانده و زندگی را با مشقت میگذارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، «اسدالله موسیوند» یکی از رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس است که سابقه 22 ماه حضور در مناطق عملیاتی را داشته و در منطقه عملیاتی«میمک» مورد تک شیمیایی دشمن قرار گرفته است.
او که حضور خود در جبههها برای دفاع از شرافت و انسانیت میداند، هیچگاه به دنبال دریافت سهمیه جانبازی و تعیین درصد مجروحیت نبوده و در تمام این سالها برای درمان دردهای جسمی خود با هزینه شخصی اقدام کرده است.
اما در پنج سال اخیر که درد و ناراحتیهای این جانباز بیشتر و توان جسمانی او با بالا رفتن سنش کمتر شده، دیگر قادر به ادامه شغل خود نبوده و اکنون در سن 56 سالگی کاملاً زمینگیر شده است.
بستری شدن اخیر و البته طولانیمدت او در بیمارستان و به کما رفتن وی برای چند روز، بهانهای شد تا بهپای صحبتهای این رزمنده دفاع مقدس بنشینیم که این گفتوگو را در زیر میخوانید.
تسنیم: در چه سالی به جبهه رفتید و در چه عملیاتهایی شرکت کردید؟
موسیوند:نوروز سال 65 در حالیکه یک فرزند دو ساله داشتم بنا بهفرمان رهبر کبیر انقلاب راهی جبهه شدم و در کنار رزم با دشمن (آر.پی.جی زن)، چون به حرفه جوشکاری هم آشنایی داشتم، به طور داوطلبانه عملیات ساخت سوله برای مداوای مجروحان جنگی را نیز بر عهده گرفتم و در شبهای تاریک، برای اینکه نور جوشکاری توجه دشمن را جلب نکند، پتویی رو خود کشیده و زیر پتو جوشکاری میکردم؛ بعد از پایان دوران سربازی پنج ماه دیگر نیز افتخاری در منطقه عملیاتی میمک ماندم.
تسنیم: چطور مجروح شدید؟
موسیوند: در روند ساخت سولهها چون دید کافی نداشتم گاهی از روی آن سقوط میکردم اما خم به ابرو نمیآوردم و هر بار با یک مداوای جزیی دوباره به خط مقدم بازمیگشتم و یا به کار ساخت سوله ادامه میدادم.
مجروحیت اصلی من زمانی اتفاق افتاد که بازهم در حال ساخت سوله برای پزشکان و مجروحان بودم که بمبهای یکی از هواپیماهای دشمن به سمت ما پرتاب شد، از آن زمان بود که گوشهایم سنگین شد و ناراحتی ریه پیدا کردم و از آن زمان سالهاست که دچار تنگی نفس هستم ودر حال حاضر بیماری قلبی دارم.
تسنیم:چند درصد مجروحیت دارید؟
موسیوند: نمیدانم بعد از جنگ برای تعیین درصد جانبازی و یا دریافت سهمیه به بنیاد شهید مراجعه نکردم.
تسنیم: چرا برای دریافت سهمیه و تعیین درصد جانبازی خود پیگیری نکردید؟
موسیوند:چون معتقد بودم که کار برای رضای خدا و وظیفه شرعی من بوده، از طرفی آن موقع جوان بودم و از هیکل تنومندی برخوردار بودم و نیز برای حفظ روحیه خانوادهام، ناراحتیهایی که داشتم را به روی خود نمیآوردم و همیشه سعی میکردم که به خود تلقین کنم که مشکلی ندارم.
تسنیم: در این سالها مسئولان به سراغ شما آمدهاند؟
موسیوند: نه هیچگاه مسئولی به سراغ ما نیامده و حتی در پنج سال اخیر که تقریباً هر ماه 10 روز در بیمارستان بستری هستم، هیچ وقت مسئولی به عیادت من نیامده است.
تسنیم: به نظر شما مردم و مسئولان توانستهاند قدردان زحمات ایثارگران در جامعه باشند؟
موسیوند: در جبههها بارها پیش میآمد که حتی تا یک هفته هم بند پوتین ما باز نمیشد اما متأسفانه امروزه گاهی دیده میشود که افرادی بر پستهای مدیریتی این جامعه، تکیه زدهاند که فراموش کردهاند که راحتی امروز ما مرهون رشادتهای شهدا و جانبازان دیروز است، ما انتظار داریم که حداقل مسئولان مشکلات خانوادههای جانبازان و شهدا را درک کنند.
تسنیم: هزینههای درمان خود را چگونه تأمین میکنید؟
موسیوند: در این سالها آنقدر داروهای مختلف مصرف کردهام که عوارض این داروها دستگاه گوارش مرا با مشکل روبهرو کرده است و حتی برای عمل هضم و دفع غذا مشکل دارم؛ دو سال تمام به سرفه شدیدی گرفتار شدم که این سرفه به قلبم فشار وارد میکرد و الان قلبم بیمار است.
در حال حاضر تحت پوشش هیچ بیمهای نیستم البته قبلاً چهار سال بیمه تأمین اجتماعی را بهحساب واریز کردهام اما چون دیگر توان پرداخت آن را نداشتم ادامه ندادم و دفترچه ما باطل شد، باید هر سه ماه 550 هزار تومان واریز کنیم که پرداخت این رقم برای ما با توجه به اینکه به خاطر بیماری و مشکلات جسمی شغلم را که جوشکاری بوده از دستدادهام، دیگر امکانپذیر نیست و هزینههای دارو و درمان برای ما آزاد حساب میشود.
ما واقعاً به حمایتهای مالی نیازمندیم نه اینکه فقط به اهدای لوح تقدیر و مدال افتخار اکتفا کنند، در دوران دفاع مقدس نبرد مردان لر زبانزد همه بود، ما با تمام وجود و بدون ادعا جنگیدیم، اگر این مشکلات مالی را نداشتم، شاید هیچگاه لب به گلایه و سخن گفتن از دردهای خود باز نمیکردم.
انتهای پیام/