سردار سلیمآبادی: عملکرد شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد دنیا را حیرتزده کرد / دشمن از اثرگذاری شهید صیاد شیرازی در هراس بود
فرمانده لشکر ۷۱ روحالله استان مرکزی بابیان اینکه عملکرد شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد دنیا را حیرتزده کرد گفت: دشمن از اثرگذاری شهید صیاد شیرازی در هراس بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک٬ احمد سلیم آبادی از فرماندهای دوران هشت سال دفاع مقدسی است که در مدتی مسئولیت فرماندهی سپاه استان مرکزی را نیز بر عهده داشت.
سردار سلیمآبادی معاون اجرائی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز برعهده دارد در طول دوران دفاع مقدس کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشته است که اوج این دلاوریهای وی٬ عملیات افتخارآمیز مرصاد و همرزم شدن او با امیرسپهبد صیاد شیرازی بوده است.
فرارسیدن سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی فرصتی شد تا در مصاحبهای تفصیلی پیرامون شخصیت ارزشمند شهید صیادشیرازی و عملیات مرصاد بعنوان عملیات موفقی که سردار سلیمآبادی در کنار این فرمانده بزرگ دوران دفاع مقدس حضور داشته به گفتوگو بنشینیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با سردار احمد سلیمآبادی فرمانده لشکر 71 روحالله استان مرکزی در عملیات مرصاد در زیر میآید:
تسنیم: توصیف خود را از شهید صیاد شیرازی بگویید؟
سلیمآبادی: شهید امیرسپهبد علی صیاد شیرازی همواره الگوی یک فرمانده انقلابی، منضبط، شجاع و متدین برای رزمندگان 8 سال دفاع مقدس و بعد از آن برای نیروهای مسلح بوده است، ایشان با روحیهای انقلابی در سختترین شرایط زمانی که به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی که مدت فرماندهی ایشان 5 سال بود، رسیدند و در آن مقطع نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به بالاترین سطح آمادگی رساندند.
شهید صیاد شیرازی در هر منطقه از مناطق جنگی عملیاتی بود علاوه براینکه در تعاریف کلاسیک نظامی در صحنه میدانی حضور پیدا میکردند با راهنمایی، تدبیر و روحیه بخشی که در وجودشان نهفته بود سبب پیروزی عملیات میشدند.
شهید صیاد شیرازی، سربازی فداکار برای اسلام و فردی پرهیزکار و مومن بودند که متاسفانه در روز 21 فروردینماه 78 به دست جنایتکاران روسیاهان تاریخ ایران، منافقان ستمکار به شهادت رسیدند.
تسنیم: آشنایی شما با شهید صیادشیرازی چگونه اتفاق افتاد؟
سلیمآبادی: من٬ شهید صیاد شیرازی را نخستین بار در سال 60 با تعدادی از نیروهای اعزامی اراک که گروه ضربت سپاه مهاباد را تشکیل میدادند در اوج درگیری در پاکسازی عناصر ضد انقلاب در جاده میاندوآب- مهاباد دیدم.
حضور ایشان در آن عملیات سبب موفقیت و پیروزی سریع شد، بهطوریکه هرجای جبهه که شهید صیادشیرازی میآمدند٬ به نیروهای ارتش، بسیجیان و پاسداران روحیه مضاعف میبخشیدند.
این درحالی بود که این فرمانده بزرگ انقلاب٬ از شمالیترین خط درگیری تا جنوبیترین خط درگیری در عملیاتهایی زیادی همچون عملیات قادر، حاج عمران که با شهید بروجردی و شهید کاوه و بسیاری از شهدای منطقه شمالغرب کشور حضور داشتند.
تسنیم: حضور در عملیات مرصاد تجربه درخشان حضور شما در کنار شهید صیادشیرازی بود٬ در این باره توضیح دهید؟
سلیمآبادی: در عملیات مرصاد با انجام دو هلیبرد همراه با امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی، گروه منافقان را متلاشی کردیم.
نقش ایشان در هماهنگی با هوانیرو و نیروی هوایی ارتش و کمک به هدایت نیروها بر کسی پوشیده نیست، من فراموش نمیکنم که ایشان در ابتدای هر سخنرانی هرچند کوتاه دعای فرج امام زمان(عج) در راس سخنان ایشان بود.
تسنیم: در عملیات مرصاد با انجام دو هلیبرد همراه با امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی، نقش موثری در متلاشی شدن منافقان ایفا کردید٬ از مسئولیت خود در آن زمان و نحوه مطلع شدن درباره این عملیات توضیح دهید؟
سردار سلیمآبادی: من در دوران 8 سال دفاع مقدس در سال 67 مسئولیت فرماندهی لشکر 71 روحالله استان مرکزی که از نیروهای اراک، خمین، ساوه، دلیجان، تفرش، محلات، آشتیان و شازند تشکیل شده بود را عهدهدار بودم.
همچنین همزمان با انجام وظیفه در لشکر 71 روحالله استان مرکزی، مسئولیت 2 گردان در جنوب، 3 گردان نزدیک کرمانشاه(سه راه پاوه) و «ویس قرنی» و 3 گردان نیز در مریوان حدود منطقه «دزلی» را نیز برعهده داشتم.
نیروهای حاضر در گردانها عمدتا بعد از عملیات والفجر10 آنجا مانده بودند قرار براین بود که با لشکر 28 سنندج ارتش که در آن دوران فرماندهی این لشکر را امیر دادبین از امیران ارتش جمهوری اسلامی ایران برعهده داشت، با انجام عملیاتی در منطقه«شیلر» و با انهدام یکی از تیپهای عراق، از پیشروی دشمن جلوگیری کنیم.
پس از برنامهریزیهای لازم، کار شناسایی عملیات جلوگیری از پیشروی دشمن انجام شد و قرار براین بود که این عملیات به صورت مشترک بین ارتش و سپاه انجام شود، آن زمان لشگر ما زیر نظر«قرارگاه قدس» و فرماندهی لشگر برعهده«سردار حجازی، فرمانده نیروی مقاومت بسیج» بود.
تمام کارهای لازم انجام شد و قرار گذاشتیم فردا شب هنگام عملیات را انجام دهیم، اما از قرارگاه قدس من را فرا خواندند و درحالیکه سراسر دلشوره بودم٬ در مقر قرارگاه حضور یافتم.
با توجه به دستور امام خمینی(ره) انجام عملیات در منطقه شیلر منتفی شد و بعدازظهر آن روز از منطقه مریوان به سمت سهراه پاوه که تعدادی نیرو در آنجا داشتم، حرکت کرده و مسئول ستادی را که در منطقه دزلی داشتم توجه کردم تا بعد از آماده شدن کارها، به سمت جنوب حرکت کند.
تسنیم: موضوع این حرکت به سمت جنوب و مناطق عملیاتی جنوب کشور چه بود؟ و درنهایت چه هنگامی به سمت جنوب کشور حرکت کردید؟
سلیمآبادی: در منطقه کرمانشاه 3گردان و یک ستاد مستقر بود و ما نیز به سمت کرمانشاه حرکت کرده و به آنها پیوستیم، ساعت 10 شب بود که به مقرمان در«سه راه بانه» و«ویس قرنی» رسیدیم.
جلسات متعددی را برگزار کردیم تا بتوانیم با برنامهریزی درست و مناسب نیروها، هماهنگ و به موقع به 2 گردان موجود در جنوب ملحق کنیم.
براساس برنامهریزیهای انجام شده، قرار براین بود که صبح زود با مسئول عملیات به سمت جنوب حرکت کنم و این 6 گردان نیز به ما ملحق شوند تا بتوانیم در مقابل عراقیها در جنوب خوش بدرخشیم.
بعد از ساعت 11شب بود که برای استراحت به اتاق مخابرات رفتم تا 2 ساعتی در آنجا استراحت کنم زیرا در آن زمان ما نمیتوانستیم و در اصل فرصت نداشتیم بیش از دو یا سه ساعت در شبانه روز استراحت کنیم.
هنوز به خواب عمیق نرفته بودم که مسئول ستاد بیدارم کرد سراسیمه بیدار شدم که گفت میگویند کرند را گرفتهاند، گفتم مرز کجا؟ کرند کجا؟ از کرند تا مرز فاصله زیادی است، بعید میدانم دشمن بتواند چنین کاری را انجام دهد، اما در راه جنوب مطلع شدم که ماجرا حقیقت داشته است.
بعد از ساعت 12شب بود که مسئول ستاد دوباره مرا صدا زد و اعلام داشتند که اطلاع دادهاند که دشمن اسلامآباد غرب را هم گرفته، گفتم شوخی میکنیدچراکه اسلامآباد غرب حدود 100 تا 150 کیلومتر با مرز فاصله دارد.
از ساعت 2 نیمهشب گذشته بود که با بیسیم به من اطلاع دادند از قرارگاه مرا خواستهاند، من به قرارگاه منطقه کرمانشاه آشنا نبودم و نمیدانستم باید به کدام سمت بروم، ساعت 3 با چندتن از راهبلدان حرکت کرده و نزدیک صبح به قرارگاه در طاق بستان و نزدیک بیمارستان امام حسین(ع) رسیدیم.
آنجا دیدم جمعیت زیادی در منطقه حضور داشتند که نشان از اتفاقی ناگوار میداد، باورش برای من دشوار بود که دشمن کرند و اسلامآباد را به اشغال خود درآورده است.
از قرارگاه که داخل رفتم سردار رشید که امروز مسئولیت جانشینی ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده دارند را دیدم، تا مرا دیدمرا خطاب قرار داد و پرسید سلیمآبادی کجا هستید؟
سردار رشید گفت 2نفر خمپارهانداز ببرید چهارزبر، موشکاندازهای ضدزره را به منطقه ببرید و تعدادی دستور دیگر٬ در این حال شوکه شده بودم و گفتم یک نفر به من توضیح بدهد که اینجا چه خبر شده تا بتوانم با نیروهای خود عملیات کنم.
در همین هنگام شهید صیاد شیرازی، دریابان شمخانی و سرلشکر حسنی سعدی فرمانده وقت نیروی زمینی را دیدم و با هم احوالپرسی کردیم و پس از مدتی یک نفر از برادرانی که از مسئولان قرارگاه بود مرا توجیه کرد که چه اتفاقی افتاده و دشمن در چهارزبر گیر کرده است.
تسنیم: توان دشمن در عملیات مرصاد را تشریح کنید؟ و وضعیت کشور را در آن برهه از نظر فعالیتی و دفاعی تشریح کنید؟
سلیمآبادی: طبق توضیحاتی که به من دادند، دشمن با 15 هزار نیروی خود عملیات کرده بود که پنج هزار نفر از آنها در 25 یگان سازماندهی شده بودند، یگانهای دشمن کوچک اما متحرک و مجهز به خودروهای توپدار و نفربرهای زرهی برزیلی جدید بودند.
نیروهای دشمن با بهترین امکانات و تجهیزات سازماندهی شده بودند تا بتوانند ظرف مدت 33 ساعت تهران را نیز تصرف کنند و برای رسیدن به این مسئله، کارها را در 5 مرحله سازماندهی کرده بودند.
تسنیم: دشمنان چگونه میخواستند در مدت 33 ساعت به تهران برسند؟
سلیمآبادی: زمانیکه منافقان با کمک ارتش عراق حمله کردند، خط توسط ارتش عراق از منطقه قصرشیرین شکسته شده بود و عراقیها سرپل ذهاب را گرفته و تا پادگان ابوذر پیشروی کرده و بخشی از آن را نیز تصرف کرده بودند.
ستون منافقان نیز از بین عراقیها عبور کرده و تا«پاتاق» و از آنجا نیز به «کرند» آمده بودند و نیروهای خودی نیز به سبب شکسته شدن خط اصلی نتوانسته بودند در برابر دشمن مقاومت کنند.
ساعت حدود 9 شب سوم مردادماه بود که منافقان به اسلامآباد رسیده و تعداد زیادی از عناصر حزباللهی، بسیجی، پاسداران و افراد مومن به انقلاب را کشته و حتی به زخمیهای بیمارستان اسلامآباد نیز رحم نکردند و آنها را نیز به شهادت رسانده بودندند.
منافقان از اسلامآباد به سمت گردنه چهارزبر حرکت کرده بودند اما آنجا با نیروهای سپاه کرمانشاه که شامل نیروهای قرارگاه رمضان و نیروهای لشگر 6 ویژه سپاه میشدند، برخورد کردند و نیروهای خودی توانسته بودند منافقان را در گردنه چهارزبر متوقف کنند.
در آن زمان تمام نیروهای خودی در تلاش بودند تا بتوانند لایههای گردنه اسدآباد و جاهایی را که منافقان بدنبال تصرف آنها بودند، از خطر نجات دهند چراکه وضعیت کرمانشاه به شدت مختل شده بود.
به سردار رشید و شهید صیاد پیشنهاد انجام کار شناسایی را دادم و آنها با پیشنهاد من موافقت کردند و پس از آن من به همراه شهید صیاد شیرازی و مسئول عملیات، با خودرو به پایگاه هوانیروز کرمانشاه و از آنجا با هلیکوپتر 214 تا نزدیک چهارزبر رفته تا در آنجا فرود بیاییم.
تسنیم: آیا در طول عملیات اتفاق خاصی افتاد که از نظر شما کاری بزرگ اتفاقی نادر باشد؟
سلیمآبادی: بله٬ اتفاقی افتاد که به نظرم زنده ماندن ما در این صحنه به خاطر امداد الهی بود.
هلیکوپتری که ما سوار آن بودیم برای در امان ماندن از تیررس دشمن، در ارتفاع پایین حرکت میکرد، نزدیک چهارزبر درحال فرود آمدن بودیم که به یکباره متوجه وجود سیمهای برق فشارقوی در مقابل هلیکوپتر شدیم، خلبان را متوجه این مانع کردیم و تا او خواست هلیکوپتر را بالا بکشد، یکی از اسکیتهای هلیکوپتر به آخرین سیم برق فشارقوی گیر کرد.
ضربه در حدی بود که من احساس کردم سقوط کردیم، اما گویا سیمی که به اسکیت هلیکوپتر گیر کرده بود برق نداشت و در حال پاره شدن بوده و در تماس با هلیکوپتر نیز به طور کلی پاره شد و با عنایت خداوند ما از آن اتفاق جان سالم بدر بردیم و بعد از این اتفاق، در گوشه چهارزبر به زمین نشستیم تا بتوانیم وضعیت آنجا را بررسی کنیم.
تسنیم: یکی از بحث هایی که اشاره کردید موضوع شور و حضور مردمی بود٬ کمی دراین باره توضیح میدهید؟
سلیمآبادی: بهترین راه برای تبیین این موضوع بیان یک خاطره ماندگار است٬ مردم مقتدر ایران در تمام عرصهها حضوری پرشور داشتند و خاطره آفریدند، اما خاطرهای که همیشه در ذهن من ماند این بود که در آن زمان به همراه مسئول بهداری برای سرکشی یکی از گردانها در سهراه پاوه رفتم، به محض رسیدن به آنجا، جلوی در دژبانی فردی با لباسی تمیز و آراسته را دیدم که لباس او شبیه دژبانها نبودم.
این مسئله برای من جالب بود، به مسئول بهداری منطقه گفتم، قیافه این فرد به دژبانها شبیه نیست، او گفت( این فرد یک پزشک است، پزشکان متخصص زیادی برای کمک به اینجا آمدهاند در حدی که بسیاری از شبها من جا برای خواب نداشتم و مجبور شدم بیرون بخوابم.
این فرد نیز یک پزشک عمومی است که برای کمک به اینجا آمده و به گفته خودش فقط میخواهد کار کند و برایش فرقی نمیکند که کجا کار کند و به همین سبب کار دژبانی را به او سپردهاند، یعنی طناب را بالا پایین میبرد تا خودروها از در عبور کنند.
آنقدر نیرو برای کمک به منطقه آمده بود که جا برای همه آنها نداشتیم و فقط توانستیم تعدادی از آنها را جایگزین نیروهای مجروح کنیم، مردم از همه لحاظ، تامین خودرو و امکانات به ما کمک میکردند و از هیچ نظر مشکل نداشتیم.
در زمان حمله منافقان وقتی مردم فهمیدند که کشور در خطر است، همگی دستدر دست هم به سمت جبههای جنگ سرازیر شدند به حدی که برخی خودروهای شخصی، خودشان را به منطقه رسانده بودند، مثل این که روز اول جنگ بود و این از لطف خداوند متعال بود که توانستیم منافقان را نابود کنیم.
تسنیم: به همکاری شما و شهید صیاد بازگردیم٬ درباره این همکاری توضیح دهید؟
سلیمآبادی: بنده و شهید صیاد شیرازی مسئولیت شناسایی منطقه در عملیات مرصاد و وضعیت جادهای که به سمت اسلامآباد، گردنه خسروآباد- کرند و پاطاق و سرپل ذهاب میرفت را برعهده داشتیم تا بتوانیم به پادگان ابوذر برویم.
حدود سه تا چهار کیلومتر از سمت شرق جاده به سمت اسلامآباد حرکت کردیم و منافقان درحال حرکت در جاده را دیدیم، کار شناسایی بهخوبی انجام و معلوم شد تعداد منافقان گسترده نیست.
عدم گستردگی منافقان در منطقه خبر خوبی برای ما بود،از کنار اسلامآباد غرب با سه تا چهار کیلومتر فاصله رد شدیم و با عبور از پشت ارتفاعات در پادگان ابوذر به زمین نشستیم.
تسنیم: مهمترین خصوصیات شهید صیادشیرازی از نگاه شما چیست؟
سلیمآبادی: حضور ایشان در عملیات مرصاد و دیگر عملیاتهایی که انجام داده بود سبب موفقیت و پیروزی سریع شد، چراکه همانطور که بیان کردم شهید صیادشیرازی هرجای جبهه که میآمدند به نیروهای ارتش، بسیجیان و پاسداران روحیه مضاعف میبخشیدند.
شهید صیاد شیرازی عامل وحدت و همدلی و هماهنگی بین نیروها بودند و حضور دائمی ایشان همیشه سبب امید و موفقیت میشد، در عملیات مرصاد که ایشان به دعوت فرمانده در قرارگاه غرب حضور داشتند همراه ایشان و مسئول عملیات 71 در عملیات شناسایی مهمی را از پیشروی منافقان و ورود عراقیها در منطقه کرمانشاه و قصر شیرین داشت.
گفتوگو از آیدا حبیبی٬ فاطمه مختاری
انتهای پیام/