ترکیه پس از انقلاب ۳۰ ژوئن دشمنی آشکار با مصر را در پیش گرفت
فراز و نشیب روابط مصر و ترکیه از همپیمانی در زمان قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر تا تنش روزافزون روابط دو طرف پس از سقوط محمد مرسی، حاکی از این است که با واکنش مصر در مقابل رویکردهای خصمانه آنکارا چه بسا این وضعت تا روریارویی دو طرف پیش برود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی «الاهرام»، روابط مصر و ترکیه از همپیمانی در زمان قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر تا تنش روزافزون روابط دو طرف پس از سقوط محمد مرسی و فراز و نشیب های متعدد حاکی از این است که با واکنش مصر به رویکردهای خصمانه آنکارا چه بسا این وضعت تا روریارویی دو طرف پیش برود.
دشمنی مستقیم ترکیه با مصر
ترکیه در طول تاریخ خود به طور مستقیم با مصر از در دشمنی در نیامد مگر پس از انقلاب سی ام ژوئن و آن نیز به این دلیل بود که از یک کشور منطقه ای که باید منافع خود را حفظ می کرد به طرفی تبدیل شد که در تلاش برای تغییر معادله سیاسی مصر جدید به نفع جنبش اخوان المسلمین بود.
رویکرد جدید ترکیه فقط به اعلام مواضع اصولی در قبال سرنگونی اخوان المسلمین در مصر محدود نماند بلکه تا اقدامات سیاسی و امنیتی برای آسیب رساندن به ثبات مصر نیز پیش رفت.
به عبارت دیگر ترکیه این اقدامات را در چند محور انجام می داد که برخی از آن شامل تلاش برای سلب مشروعیت از رهبری جدید مصر و منزوی کردن آن در سطح منطقه و جهان بود به اضافه اینکه در بخشی دیگر نیز جنبش اخوان المسلمین را از نظر مالی و نظامی تحت حمایت قرار داد تا از این طریق همان اهبردی را که در برخورد با پرونده سوریه پیاده می کرد، تکرار کند.
تلاش ترکیه برای ایجاد ناامنی در مصر
اما نهادهای امنیتی مصر با اتخاذ تدابیر متعدد توانستند با این نوع چالش ها مقابله کنند و بیشترین فشاری که از این اقدامات ترکیه متحمل شدند مربوط به ایجاد ناامنی در سواحل و مرزهای مصر بود تا جایی که این نهادها چند محموله سلاح های ترکیه که راهی مصر شده بود، کشف و ضبط کردند.
همچنین دو تبعه ترک که با نهاد اطلاعات ترکیه (MIT) همکاری داشته یا وابسته به آن بودند، در مصر دستگیر شدند.
میزبانی ترکیه از اعضای اخوان المسلمین مصر
روند دخالت های ترکیه در مسائل داخلی مصر همچنان ادامه یافت که بخشی از آن در اظهارات رجب طیب اردوغان نمود یافت و بخش دیگری هم شامل تلاش برای میزبانی از تعداد زیادی از اعضای جنبش اخوان المسلمین بود.
همچنین ترکیه تلاش کرد با هماهنگی چهارجانبه شامل آنکارا، دوحه، جنبش حماس و اخوان المسلمین یک «دولت اخوانی در تبعید» و «ارتش مصر آزاد» تشکیل دهد که خاستگاه آن غزه باشد.
خداحافظی ترکیه با اصل صلح در داخل و خارج
روشن بود که مواضع ترکیه از انقلاب 25 ژانویه و نیز از انقلاب 30 ژوئیه نشان می داد که رهبری ترکیه اصل معروف آتاتورک مبنی بر « صلح در داخل و صلح در خارج» را کنار گذاشته است زیرا این اصل مانع دخالت در امور داخلی سایر کشورها می شد.
همچنین این موضع با مجموعه اصولی که احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه پس از خیزش مردمی موسوم به بهار عربی اعلام کرده بود، تناقض داشت به این معنی که وی به طور کلی اعلام کرد که آنکارا از دخالت در مسائل داخلی کشورهای عربی خودداری می کند و در عین حال در کنار ملت های عربی که خواستار دموکراسی و آزادی هستند، می ایستد.
تنش روابط بین اخوانی ها و جریان های سیاسی مصری
جانبداری آنکارا از جنبش اخوان المسلمین و افزایش نشانه های تنش بین اخوانی ها و بیشتر احزاب سیاسی و نهادی مصری موجب شد این بحران به روابط برخی جریان های سیاسی و نهادهای مصری در ترکیه نیز منتقل شود.
با وجود اینکه روابط مصر و ترکیه در زمان حکومت اخوانی ها در سطوح سیاسی و اقتصادی ونیز نظامی به طور مداوم در حال تحکیم بود، اما مشکل اصلی این بود که ترکیه در تلاش برای دخالت در امور امنیتی مصر برآمد.
به عبارت دیگر ترکیه در برخی مسائل مربوط به عملکرد بعضی نهادهای سیاسی مصر دخالت داشت و این کار را به درخواست جنبش اخوان المسلمین انجام می داد.
این سیاست های ترکیه غیرعلنی بود و با آنچه در مورد اهداف سیاست های خارجی خود در قبال مصر اعلام می کرد، همخوانی نداشت.
نکته قابل ملاحظه اینکه ترکیه پیش از انقلاب های عربی، نقش میانجی بین اخوانی ها و برخی نظام های عربی و پیش از همه سوریه را ایفا می کرد اما پس از آن این تلاش های آن به دلیل مخالفت دولت بشار اسد سخت ناکام ماند.
نقش آنکارا در جریان های اسلام گرای سیاسی
با شعله ور شدن آتش انقلاب های مردمی در منطقه عربی آنکارا به ایفای نقش بین جریان های اسلامگرای سیاسی و نیروهای غربی و بیش از همه آمریکا اقدام کرد.
ترکیه با این کار به دنبال این بود که در برخی کشورهای عربی دولت هایی با رویکردهای اسلامی روی کار بیایند تا به این ترتیب در صف ترکیه قرار بگیرند در نتیجه حضور منطقه ای و بین المللی آن تقویت شود تا درنهایت به مهم ترین عامل محوری در صحنه خاورمیانه تبدیل شود.
انقلاب 30 ژوئن و انقلاب اردوغان
ارزیابی های امنیتی ترکیه در ارتباط با اوضاع مصر پیش از انقلاب 30 ژوئن ناکام مانده و به این ترتیب اهداف آن به سنگ خورده و ضربه سنگینی را متحمل شد.
نکته قابل ملاحظه اینکه روزنامه «حریت» ترکیه نوشت، اردوغان به نوبه خود در تشویق رئیس جمهور سابق مصر به مخالفت با پیشنهادهای طرف های مختلف مبنی بر برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری نقش اساسی داشت.
دلیل این اقدامات اردوغان ترس از شکست محمد مرسی در آزمون انتخابات بود که در این صورت منافع ترکیه به شدت در معرض زیان قرار می گرفت.
این وضعیت انگیزه اصلی حزب حاکم ترکیه برای هماهنگی با قطر به منظور برکناری رهبری جدید مصر و سلب مشروعیت بین المللی از آن بود.
در این میان اظهارات اردوغان در خصوص رخدادهای مصر همزمان با شدت یافتن تنش داخلی در ترکیه و تظاهرات مردمی ایراد شد به گونه ای که اظهارات وی نقطه مشترک رخدادهای میدان التحریر و میدان تقسیم در ترکیه بود.
در آن زمان احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه دغدغه های اردوغان را با عبارت « دومینو منفی حوادث مصر بر منطقه» بیان کرد به گونه ای که به نظر می رسد این وضعیت یکی از انگیزه های اصلی تسریع روند محاکمه سران معروف به «آرگنه کن» یا «چکش آهنین» بود تا جایی که حکم حبس ابد 18 نفر از سرشناس ترین فرماندهان سابق ارتش صادر شد و علاوه بر این ماده 35 قانون خدمت داخلی نیروهای مسلح ترکیه اصلاح شد.
آغاز تنش و نشانه های دشمنی
ادامه اظهارات اردوغان و توصیفات مغرضانه از مصر نشان می دهد که وی به اعضای دولت خود فرصت نخواهد داد که تنش بی سابقه روابط مصرو ترکیه را آرام کنند تا جایی که مصر نیز به نوبه خود مواضع گیری علیه ترکیه را شدت بخشید و با بازگشت سفیر مصر به آنکارا مخالفت کرده و افزایش تعداد اعضای هیئت دیپلماتیک در مصر به 90 نفر را رد کرد.
دلیل مخالفت مصر این بود که بیم داشت با این اقدام تعداد نیروهای اطلاعاتی ترکیه در مصر افزایش یابد.
افزایش شدت ابهام و تنش روابط مصر و ترکیه
هرچند «نبیل فهمی» وزیر خارجه وقت مصر به اهمیت حفظ روابط با آنکارا و سفر یکی از بزرگترین احزاب مخالف ترکیه به قاهره اشاره داشت اما مشکلات بین مصر و ترکیه به طور مداوم رو به هرچه پیچیده تر شدن حرکت می کند.
دلیل این وضعیت نه فقط سیاست های اردوغان در قبال مصر و تعارض مواضع وی با مواضع قاهره در قبال بحران سوریه بود، بلکه علاوه بر این اردوغان به دنبال همکاری با قطر بود تا از این راه انزوای جنبش اخوان المسلمین را با حمایت مالی و نظامی بشکند.
این تحولات موجب شد روابط دو طرف از تنش روز افزون به رویارویی احتمالی سوق یابد زیرا ترکیه «حسین عونی» سفیر خود را به قاهره بازگرداند و سفیر جدید تعیین نکرد چرا که عونی به خوبی از ماهیت صحنه سیاسی مصر با خبر بوده و با بیشتر رهبران اخوان المسلمین روابط سیاسی و یا شخصی دارد و می تواند حلقه ارتباط بین دولت ترکیه و اعضای اخوان المسلمین باشد.
این رویکرد ترکیه بیانگر پافشاری آن بر تبدیل شدن به بازیگر اصلی صحنه مصر است و چه بسا همین موضع موجب شدت مواضع مصر در قبال ترکیه شود.
از سوی دیگر انتقال حالت رویارویی مصر و ترکیه به محافل مردمی مصر به ویژه در پی انتقادهای ترکیه از شیخ الازهر موجب تغییر سلایق و تمایلات مردمی مصر در قبال ترکیه شد و این چیزی است که در اقدامات مردمی مصر از جمله تحریم کالاهای ترکی و سفر به این کشور نمود یافت.
تقویت وجهه دیکتاتوری اردوغان در مصر
علاوه بر این روندی که ترکیه در پیش گرفته است وجهه اردوغان را از یک رهبر الهام بخش به یک رهبر دیکتاتور که در تلاش برای آسیب رساندن به ثبات مصر است، تبدیل می کند و این چیزی است که «احمد المسلمانی» مشاور رسانه ای رئیس جمهور مصر به آن اشاره داشت.
مصر و ترکیه از ائتلاف تا دشمنی آشکار
این تحولات به طور کلی معیاری است که نشان می دهد ائتلاف مصر- ترکیه که در روزهای نخست قدرت گرفتن اخوانی ها در مصر تشکیل شد، پس از برکناری محمد مرسی به نوعی تنش روز افزون روابط دو کشور تبدیل شد و تا دشمنی آشکار پیش رفت زیرا ترکیه در قبال انقلاب مصر موضع خصمانه ای اتخاذ کرد.
تلاش متقابل قاهره و آنکارا برای محدود کردن عملکرد یکدیگر
در این میان هر یک از طرفین در تلاش برای محدود کردن عملکرد طرف دیگر برآمد به این معنی که در شرایطی که ترکیه و قطر تلاش دارند با قدرت سیاسی جدید در مصر رو به رو شوند قاهره نیز به نوبه خود واکنش نشان داد که در سفر وزیر خارجه قبرص و یونان نمونه روشنی از آن بود.
انتقاد تند مصر از اوضاع حقوق بشر ترکیه
به اضافه اینکه مصر به تقویت روابط با روسیه پرداخته و همزمان با آن ترکیه را در خصوص پرونده آزادی های عمومی و مسائل حقوق بشرسخت مورد انتقاد قرار داد.
انتهای پیام/