آشنایی با سورههای کتاب آسمانی/سَبَا
سبا نام قومی بوده و این سوره مکی است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مردم «سبا» قومی قدیمی از عرب بودند که در یمن زندگی میکردند و به طوری که گفتهاند سبا نام جد اعلای آنان بود.
در این سوره حمد و شکر نعمتهای الهی، بسیار مورد توجه و تاکید است. در آغاز این سوره میخوانیم:
(سپاس خدایی را که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، و در آخرت ]نیز[ سپاس از آن اوست و او حکیم و آگاه است.)
آری حمد در دنیا و آخرت برای خداست؛ زیرا اوست که مالک آسمانها و زمین است و هرگونه تصرفی بخواهد در آن میکند و اوست که مالک آخرت است.
هر نعمتی که از آن بهرهمندیم از خداست. از نعمتهایی که در وجود خود ماست مانند: نعمت سلامت، حواس پنجگانه، اندیشه و عقل و تدبیر و ... تا نعمتهایی که دور و اطراف ما را فرا گرفتهاند و به شمارش در نمیآیند و غرق در آنهاییم. نعمتهای آخرت نیز همه از خداست.
از میان تمام عطایا و نعمتهای الهی برای نمونه به نعمت عقل اشاره میکنیم:
آیا تا به حال اندیشیدهاید که اگر از نعمت فکر و عقل بیبهره بودیم چه میشد؟ در آن صورت کارهای ما هیچ حساب و کتابی نمیداشت. شاید تاکنون با کسانی که از نعمت عقل بیبهرهاند برخورد کرده باشید. آنها گاهی حرف زشت میزنند، گاهی با لباسهای نامناسب و بسیار کثیف و نامرتب در کوچه و خیابان ظاهر میشوند و رفتار و حرکات ناپسندی انجام میدهند.
در آیات 15 تا 22 این سوره، داستان قومی ناسپاس «سبا» برای عبرت ذکر میگردد. در آیه 15 میخوانیم:
(قطعا برای ]مردم[ سبا در محل سکونتشان نشانه ]رحمتی[ بود: دو باغستان از راست و چپ. ]به آنان گفتیم[ از روی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید. شهری است خوش و خدایی آمرزنده. )
این قوم نهرهای روان، کشاورزی خوب و زندگی مرفهی داشتند و غرق در نعمتهای الهی بودند. دو باغستان سرسبزی که در سمت چپ و راست آبادی بود زندگی مردم را به خوبی اداره میکرد. روستاهاشان نزدیک به هم بود به طوری که از این قریه، آن قریه دیده میشد و حتی در شب با امنیت کامل و آرامش خاطر میتوانستند در بین آنها رفت و آمد کنند.
با چنین وضعی که آنها داشتند، شایسته و سزاوار بود که به خدا توجه کرده، او را عبادت کنند و شکرش را به جای آرند و از این نعمتها بهره ببرند و با این نعمتهای دنیایی حیات جاویدان و زندگی نیکوی آخرت را برای خود فراهم کنند.
اما شیطان آنها را وسوسه کرد و آن هم او را پیروزی کردند، مگر گروهی از مومنین.
پیروی آنان از شیطان چنین بود که درباره آخرت شک کردند و از اطاعت خداوند سرباز زده پشت به خدا و رو به شیطان کردند. به جای آنکه آن همه نعمت را سپاس گویند از زیادی نعمت به ستوه آمدند و گفتند: پروردگارا بین سفرهای ما دوری بینداز یعنی سفرهایمان را طولانی کن که تا مسافتهای دور برویم و بیابانها و بادیهها را بپیماییم.
آنها طالب تنوع بودند. کفران نعمت آنان همانند طغیان بنیاسرائیل بود که از «مَنّ» و «سلوی» به ستوه آمده، تقاضای سیر و پیاز کردند!
خداوند عذاب را به صورت سیلی سهمگین بر آنان فرستاد و شهر و دیارشان را خراب، و جمعشان را پراکنده ساخت به گونهای که هیچ اثری از آنان باقی نماند جز نام و سرگذشتشان. نه شهر سبا ماند و نه آبادیها و نه مردم آن. سرانجام این قوم ضربالمثل گردید، به طوری که عربها برای هر موجودی که نابود میشود آن را به قوم سبأ تشبیه میکنند و میگویند: «مانند نعمتها و مردم شهر سبأ متلاشی شدند.»
کتاب گلستان سورهها – ص 182
محمد حسین جعفری
انتهای پیام/