راست‌ نگویی، پوپولیسم و مردم‌سالاری دینی


"مردم سالاری دینی به معنای دقیق و درست کلمه به اندازه‌ای ممکن می‌شود که از پوپولیسم فاصله بگیرد و سیاستمدرانش از جنس آیت‌الله خمینی ، آیت الله‌خامنه‌ای و... باشند."

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، هیئت تحریریه کانال مرز واقعیت در مطلبی با عنوان "راست‌ نگویی، پوپولیسم و مردم‌سالاری دینی" به تحلیل پوپولیسم و مردم‌سالاری دینی پرداخت که متن کامل آن به شرح ذیل است:

یکی از مدعاها علیه رئیس‌جمهور «سابق»، راست نگویی بود. اما انگار اگر قرار بر مست گیری (همان راست نگویی) باشد، هر آنکه هست (در سیاست) را باید بگیرند.

وقتی رئیس‌جمهور «اسبق» با این که معتقد است در انتخابات سال 88 تقلب نشده است اما حاضر نیست این اعتقاد را علنی کند و حتی هزینه‌های سنگین اجتماعی و سیاسی و بین‌المللی حوادث 88 نیز نمی‌تواند او را در مسیر راستگویی قرار دهد یا وقتی رئیس‌جمهور کنونی می‌گوید اگر برجام نبود حتی یک بشکه نفت هم فروخته نمی‌شد درحالی که در دوران تحریم روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت فروخته می‌شد (اگر نفت فروخته نمی‌شد پس مملکت با چی اداره می‌شد؟) یا وقتی رئیس‌جمهور «اسبق اسبق» (هاشمی) پس از گذشت چندین روز از توئیت «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه موشک» و  در حالی که مشاورش از رضایت وی از بازخوردهای توئیت مذکور خبر می‌دهد، این توئیت را انکار می‌کند یا وقتی مدرس دانشگاهی (زیباکلام) که بیش از هرکس دیگر در این کشور ظهور و بروز رسانه‌ای در داخل و خارج دارد و اتفاقا سخت با رئیس‌جمهور «سابق» مخالف است و سخت با سه رئیس‌جمهور «کنونی» و «اسبق» و «اسبق اسبق» همراه است، می‌گوید که در فیلمی عامدانه دروغ گفته است و از قضا نامش نیز صادق است،یا مجموعه مشترک از روزنامه‌های اصلاح‌طلب در روز گذشته تیترهای دروغ درشتی درباره دولت سابق زدند که صدای گوینده آن را که از مخالف‌ترین مخالفان احمدی‌نژاد (توکلی) است را در آورده است.

پس معلوم است اتفاقی فراتر از ویژگی‌های فردی و علایق فکری و سیاسی آدم‌ها در سیاست وجود دارد که آنها را به مهلکه راست نگویی می‌کشاند. یعنی به احتمال قوی اگر ما و شما هم در این حد از مراتب، سیاست را تجربه می‌کردیم، همین وضعیت را داشتیم و الان جزء سیاستمدران راست نگو بودیم.

درباره راست نگویی چند احتمال وجود دارد:

یکم : فرد به لحاظ اخلاقی پایبندی نداشته یا پایبندی ضعیفی داشته باشد

دوم : فرد به لحاظ اجتماعی، احساس فشار اجتماعی درباره ناهنجاری راست نگویی نداشته باشد

:سوم : فرد به لحاظ حقوقی و قانونی برای ناهنجاری راست نگویی، زیر فشار تنبیه و مجازات نباشد

و اما چهارم : این است که فرد فکر کند در راست گویی چیزی را از دست می‌دهد که راست نگویی برای از دست ندادنش، می‌ارزد

این چهارمی در سیاست، خصوصا که پای دموکراسی و انتخابات و اهمیت جلب نظر مردم در آن اساس باشد، مسئله «قدرت» و مسئله «محبوبیت اجتماعی» است. در واقع سیاستمدار راست نمی‌گوید چون در راست گویی خطر ازدست رفتن قدرت یا ازدست رفتن محبوبیت اجتماعی و سیاسی خود را می‌بیند. چون مردمی که او را به قدرت می‌رسانند و یا او را در جامعه محبوب می‌کنند، از آن راست، خوششان نمی‌آید.

پوپولیسم درست در همین نقطه است که بروز می‌کند و یک امر متقابل بین سیاستمدار و مردم در دموکراسی‌هاست. کافی است مرور اجمالی بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا داشته باشیم تا ببینیم چه پوپولیسم افسارگسیخته‌ای در آنجا حاکم است. کتاب «برندسازی نامزد انتخاباتی» که درباره انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکاست و اخیرا ترجمه شده است، واقعیت این پوپولیسیم افسارگسیخته را نشان می‌دهد.

دریادداشتی درباره انتخابات آمریکا اخیرا فردی که خود را کارشناس راستی آزمایی سیاسی درآمریکا می‌داند، گفته است که «سابقۀ دونالد ج. ترامپ در حقیقت و درستی، بطور فاحشی بد است. تاکنون بیش ازهفتاد نمونه ازسخنان ترامپ را راستی‌آزمایی کرده‌ایم که سه‌چهارم این سخنان «غالباً کذب»، «کذب» یا «کذب محض» ارزیابی شده‌اند». درباره اوباما و کلینتون‌ها وسایر سیاستمداران آمریکایی نیز کم وبیش این ادعا را دارد.درواقع پوپولیسم، بیماری همه دموکراسی‌هاست، مادامی که سیاستمدار مسئله بنیادیش حفظ یا تداوم قدرت ومحبوبیت باشد ومردم فی نفسه دائما تقدیس شوند بدون آنکه نقد شوند.

 بنابراین مردم سالاری دینی به معنای دقیق ودرست کلمه، به اندازه‌ای ممکن می‌شود که از پوپولیسم فاصله بگیرد وسیاستمدرانش از جنس آیت‌الله خمینی و آیت اللهخامنه‌ای و آیت‌الله بهشتی و رجایی و آیت‌الله مهدوی کنی و آیت‌الله مشکینی و... باشند. فاصله گیری از پوپولیسم نیز مستلزم اولا اصل نبودن قدرت ومحبوبیت برای سیاستمدران است که این مسئله بخشی به شرایط تربیتی سیاستمداران برمی‌گردد وبخشی نیز به مردم برمی‌گردد که در کنش و واکنش‌های اجتماعی وسیاسی خود نشان بدهند که «ناتوانی و ناکارآمدی» را بیش از «راست نگویی» تحمل می‌کنند وسیاست مدار ناتوان اما راست گو را بیش ازسیاست مدار توانا اما راست نگو دوست دارند تا سیاستمداران ناتوان برای جلب نظر، تظاهر غیرواقعی به توانایی نکنند. ثانیا مردم درکنار تکریم، نقد هم بشوند و نوعی قداست برای مردم قایل نشویم که نقد آنها تکفیر بحساب بیاید.

هیئت تحریریه کانال مرز واقعیت @marzevagheiat

انتهای پیام/