ماموریت دشوار ملک سلمان؛ آیا عربستان درصدد آشتی ترکیه و مصر است
برخی رسانههای خبری گزارش دادند که ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی سعی دارد از فرصت برگزاری اجلاس سازمان همکاری اسلامی در استانبول برای آشتی دادن ترکیه و مصر بهره ببرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها اخباری درباره میانجی گری ملک سلمان برای آشتی ترکیه و مصر منتشر می شود که اگر صحت داشته باشد، باید گفت که پادشاه سعودی ماموریت واقعا دشواری در پیش دارد و غالب پیش بینی ها این است که موفقیتی کسب نخواهد کرد زیرا پایان دادن به اختلافات حاد بین ترکیه و مصر و رجب طیب اردوغان و عبدالفتاح السیسی روسای جمهور دو کشور بسیار دشوار است اگر چه ممکن است وی موفق شود سطح نمایندگی مصر در اجلاس سازمان همکاری اسلامی را بالا ببرد تا بتواند ریاست دوره ای این سازمان را به طرف ترکی تحویل دهد.
ملک سلمان در جریان سفر به قاهره علاوه بر بذل و بخشش هایی به مصر، بار دیگر بر حمایت ریاض از اقتصاد مصر تاکید کرد و در این راستا چندین توافقنامه به ارزش 25 میلیارد دلار بین دو طرف امضا شد و علاوه بر آن توافقنامه ای در خصوص تجهیز مصر به مشتقات نفتی به مدت 5 سال و به ارزش 23 میلیارد دلار بین مصر و عربستان امضا شد و گذشته از آن ملک سلمان به اختلافات مرزی درباره ترسیم مرزها و حاکمیت بر دو جزیره تیران و صنافیر به نفع عربستان پایان داد که این امر نیز واکنش های متفاوتی در مصر به دنبال داشت.
در طول مدت اقامت 5 روزه ملک سلمان در قاهره، دو طرف سعی کردند از پرداختن به نقاط اختلاف بین قاهره و ریاض با وجود حمایت های نامحدود عربستان از عبدالفتاح السیسی پس از حادثه 30 جولای و عزل محمد مرسی، اجتناب کنند.
روشن است که دیدگاه دو کشور در خصوص پرونده سوریه و نحوه حل و فصل آن و سرنوشت بشار اسد رئیس جمهور سوریه متفاوت است و عربستان اصرار دارد که اسد در آینده سوریه نقشی ندارد.
به نقل از شبکه روسیا الیوم، با وجود همه اخباری که درباره هماهنگی زیاد بین قاهره و دمشق در زمینه های دیپلماتیک و امنیتی و حتی نظامی منتشر می شود اما خودداری مصر از مشارکت در عملیات های نظامی ائتلاف عربی در یمن، وجود اختلافات مصر و عربستان درباره نحوه حل و فصل بحران در این کشور بین حوثی ها و عبدربه منصور هادی را نمایان کرد و به این ترتیب تنها توافق دیدگاه دو کشور مصر و عربستان به اجماع نظر آنها در مخالفت با حکومت اخوان المسلمین منحصر شد در حالیکه ترکیه در اغلب موارد از جمله در خصوص بحران سوریه با عربستان اتفاق نظر دارد و هر دو طرف از گروه های نظامی که در سوریه با ارتش این کشور و متحدان ایرانی و عراقی آن و حزب الله می جنگند، حمایت می کنند اما رهبران ترکیه همچنان خود را رهبر «طرح اخوانی » در منطقه می دانند و این نقطه اختلافی است که نمی توان تاثیر آن در روابط با عربستان و یا تلاش ملک سلمان برای میانجی گری بین قاهره و آنکارا جهت ازسرگیری روابطی که از پاییز 2013 قطع شده است، نادیده گرفت همچنانکه حمایت از اخوان المسلمین برای ریاض که با ایده «اسلام سیاسی» یا حتی تاسیس احزابی بر اساس فکری و عقیدتی مخالف است، خوشآیند نیست.
به نوشته «سامر الیاس» هر گونه سخن درباره موفقیت ماموریت ملک سلمان در پایان دادن به اختلافات بین قاهره و آنکارا ماموریتی است که در شرایط فعلی به خیال نزدیک تر است، از لحاظ منطقی ترکیه به برقراری روابط تجاری و اقتصادی با مصر برای جبران خسارت های وارده به آن در نتیجه حوادث پس از «بهار عربی» و خسارت عظیم وارده به بخش تجارت ترکیه به عنوان نتیجه مستقیم جنگ با سوریه و عراق و نیز خسارت های وارده به بخش گردشگری ترکیه به دلیل سرنگونی هواپیمای روسی بر فراز سوریه، نیاز دارد و اردوغان نیز می تواند به عنوان نتیجه چرخش مواضع غرب نسبت به نظام حاکم در مصر و قلمداد کردن آن به عنوان قدرت مشروع و نه قدرتی که از طریق کودتا به روی کار آمده است، اقدام به برقراری روابط با مصر نماید اما عامل شخصی باز هم نقش زیادی در عدم عادی سازی این روابط و بازگشت به دوره قبل ایفا می کند و اگر چه تمایل ترکیه برای ازسرگیری این روابط ناشی از نیازهای اقتصادی است اما تمایل مصر به رهبری السیسی با این نیازها تناسبی ندارد.
عربستان نیز در این میان از میانجی گری برای آشتی دادن ترکیه و مصر به دنبال ایجاد ائتلاف جدید برای ایستادگی در برابر ایران و متحدان آن از تهران گرفته تا بیروت و غزه است و طبیعی است که عربستان به قاهره روی آورد زیرا از نیروی انسانی و اقتصادی بزرگ در منطقه برخوردار است و ترکیه نیز دارای وزنه اقتصادی، نظامی و انسانی موازی با ایران در خاورمیانه است اما با این حال در این تلاش های عربستان حجم اختلافات بزرگ بین دو کشور نادیده گرفته شده و حتی به این حقیقت مهم تاریخی نیز توجه نشده است که با وجود مثلث سعودی- مصر- سوری که در دهه نود قرن گذشته از قدرت زیادی برخوردار بود اما حافظ اسد رئیس جمهور مرحوم سوریه حاضر نشد به روابط با ایران پایان داده و یا حتی توسعه روابط با این کشور را متوقف کند.
روشن است که رهبران عرب همچنان از اراده و قدرت برای ایجاد طرح عربی جهت مقابله با پروژه صهیونیستی در منطقه برخوردار نیستند و همین امر زمینه را برای تجزیه منطقه مهیا می کند امری که زیانی برای همگان است.
انتهای پیام/