امریکا و اسلامهراسی اسلامی در پسابرجام
قرن ۲۱ برای غرب به ویژه شیطان بزرگ(امریکا) بهرغم پیشبینیها و طراحیهای دقیق و هوشمند برای تحقق نظم نوین جهانی و فراگیر شدن هژمونی امریکایی، عملاً به تولید و توسعه فرصتهای طلایی فراروی اسلام انقلابی و استکبارستیز تبدیل شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، روزنامه جوان در ستون یادداشت امروز خود نوشت :
قرن 21 برای غرب به ویژه شیطان بزرگ(امریکا) بهرغم پیشبینیها و طراحیهای دقیق و هوشمند برای تحقق نظم نوین جهانی و فراگیر شدن هژمونی امریکایی، عملاً به تولید و توسعه فرصتهای طلایی فراروی اسلام انقلابی و استکبارستیز تبدیل شد. مواردی نظیر:
1 – توسعه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و افزایش اقتدار ایران در مناطق استراتژیک آسیا و آفریقا.
2 – موج اسلامگرایی و حرکت شتابنده گرایش مردم اروپا و امریکا به اسلام انقلابی متأثر از فرهنگ انقلاب اسلامی ایران.
3 – تقویت جبهه مقاومت اسلامی به رهبری جمهوری اسلامی ایران.
4 – پیدایش موج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و تهدید حکومتهای وابسته به غرب در این کشورها.
5 – تضعیف اقتدار، موقعیت و توان رژیم صهیونیستی در برابر جبهه مقاومت اسلامی.
6 – تبدیل شدن حزبالله لبنان به یک قدرت منطقهای مؤثر بر نهضت جهانی اسلام.
7 – توسعه همگرایی بین ممالک اسلامی
و... سبب تغییر استراتژی امریکا در برخورد با اسلام و بازتولید تروریسم هدایت شده و جعلی اسلامی با نامهای مختلف(القاعده و طالبان) بهمنظور ایجاد موج اسلامهراسی در اروپا و امریکا و ترسیم چهرهای منفور و خشونتطلب از اسلام فراروی ملتها شد؛ لیکن مجموعه اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت غرب علیه اسلام انقلابی نه تنها به سرکوب آن منجر نشد بلکه خود عامل محرک و سرعتبخش اسلام انقلابی در کشورهای مسلمان شد. علاوه بر آن، اگرچه در مراحل آغازین، اسلامهراسی سبب نفرت نسبی مردمان غربی به اسلام شد اما در بلندمدت این توطئه، تأثیر خود را از دست داده است. در این میان، خواسته یا ناخواسته، برجام فرصت خوبی برای دستیابی به سلسلهای از اهداف کوتاه و بلند و برخورد با توسعه اسلام انقلابی در اختیار شیطان بزرگ قرار داده است. امریکاییها با استفاده از اختلافات ریشهدار انگلیس(بریتانیا) و نقاط آسیبپذیر ایران در جهان اسلام و به ویژه در غرب آسیا مثل منازعه و اختلاف شیعه و سنی، اختلاف دیرینه عرب و عجم و... و همچنین با استفاده از تجربه جنگهای نیابتی، پروپاگاندا بر روی تروریسم اسلامی، تفرقهافکنی بین کشورهای اسلامی، سرکوب پنهانی موج اول بیداری اسلامی و... پای در میدان و مصاف مذاکره با جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً در برجام گذاشته و با مهندسی دقیق و هوشمند در پسابرجام، اسلامهراسی هدایت شده در کشورهای اروپایی و امریکایی را به اسلامهراسی تغییر داده و به حوزه کشورهای عرب اطراف ایران منتقل نمودهاند.
بیتردید تغییر اسلامهراسی غربی به اسلامهراسی و انتقال آن به منطقه، یکی از مهمترین دستاوردهای امریکا در پسابرجام است، چه اینکه با این کار علاوه بر پراکندن آتش و تخم کینه و عداوت و تفرقه در بین کشورهای اسلامی، با داغ کردن تنور اسلامهراسی به جای اسلامهراسی به اهداف گوناگونی دست خواهند یافت که فهرستوار به برخی از آنها اشاره میشود:
1 – معرفی ایران به عنوان عامل ایجادی اسلام خطرناک و تروریستپرور نزد کشورهای منطقه
2 – دمیدن جان و روح تازه به پروژه اسلامهراسی در غرب با پروپاگاندا و بزرگنمایی دروغین خطر اسلام ایرانی.
3 – تعیین جایگاه خود به عنوان عامل اصلی حل مناقشات با استفاده از تعمیم مدل برجام.(در مذاکرات هستهای تیم مذاکرهکننده هستهای ایران عملاً با بیتوجهی و ناشیگری خود امریکا را به عنوان طرف اصلی معرفی و نقش بقیه اعضای 1+5 را کمرنگ کرد.)
4 – کمک به معرفی ایران به عنوان دشمن اصلی و خطرناک اعراب و مسلمانان.
5 – کم کردن یا از بین بردن فشار از روی رژیم صهیونیستی.
6 – معرفی ایران به عنوان دشمن مشترک و البته خطرناک کشورهای عرب مسلمان و رژیم صهیونیستی و کمک مستمر به این اتحاد نامیمون.
7 – افزایش قدرت میانجیگری خود در این مناقشه.
8 – امتیازگیری از اعراب جهت حمایت در برابر ایران.
9 - با شیوع بیماری اسلامهراسی به جنگ بزرگ اسلامی ایرانی دامن بزنند.
10 - وادار کردن ایران به دادن امتیازهای بیشتر در برجامهای خودساخته بعدی و ضرورت مذاکره با امریکا در مورد موضوعات منطقهای.
11 – کاهش و کنترل قدرت نفوذ استراتژیک ایران در منطقه غرب آسیا.
12 – کمک به انزوا و تروریست معرفی کردن حزبالله و از بین بردن یا کم کردن خطر حزبالله برای رژیم صهیونیستی.
13 - ایجاد اختلاف، فاصله و دشمنی بین حزبالله و نهضتهای اسلامی در فلسطین نظیر حماس.
14 - واگرایی بین کشورهای اسلامی به جای همگرایی.
15 – تأثیرگذاری مستقیم بر مناقشه سوریه به نفع خود با متحد کردن کشورهای منطقه علیه ایران.
16 – جلوگیری از ظهور و شکلگیری موج دوم بیداری اسلامی.
17 – کمک به تخریب زیرساختهای کشورهای مسلمان و وابسته کردن بیشتر آنان در حوزههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و... به امریکا.
18 – کمک به شکلگیری نظم نوین جهانی و تجزیه کشورهای منطقه منطبق با نقشه طراحی شده برای غرب آسیا(خاورمیانه).
با نگاه واقعبینانه به آثار زیانبار امنیتی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی برجام میتوان به جرئت گفت؛ برجام برای کشور ایران علاوه بر داخل در سطح منطقهای و جهانی نیز خسارتبار بوده و به عکس آنچه که در مورد آثار مثبت آن توسط دولتمردان تبلیغ میشود، آثار منفی آن همچون کوه یخی است که هماینک فقط کمی از آن از آب بیرون آمده و عمده خسارات آن در آینده نمایانتر خواهد شد. لذا عاقلانهترین کار در برخورد با خسارات متعدد برجام واقعبینی و پرهیز از دل بستن به دشمن و ضرورت بازگشت به شعارهای انقلاب و تکیه بر ظرفیتهای اقتصاد مقاومتی و توانمندیهای داخلی است.
انتهای پیام/