بگذارید بوی قرآن بگیرید
ما نمیخواهیم در جنگ فیزیکی برنده باشیم. ما میخواهیم پیروز جنگ عقیدتی باشیم. جهاد یعنی برداشتن خارهای راهی که به خدا میرسد. یکی از خطرات این است که وقتی صدای اذان را میشنوی بگویی حالا کو تا آخر وقت ؟!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیت الله مهدی شاه آبادی، در سال 1309 در قم به دنیا آمد. دروس خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام: امام خمینی ، بروجردی، گلپایگانی و اراکی تحصیل کرد. در سن 27 سالگی در سال 1336 جهت تشکیل خانواده تصمیم به ازدواج گرفته و با خانواده آیت الله العظمی میرزای شیرازی وصلت کرد. فعالیت سیاسی وی پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 شروع شد. چندین مرحله توسط مأموران طاغوت دستگیر شد که از این میان 5 بار اسیر زندان های مخوف رژیم گشته و 1 بار هم تبعید شد. اداره بیت امام هنگام استقبال از امام، نقش ویژه شهید بود که بسیار حساس و قابل توجه است. ابلاغ و اعلام فرمان امام مبنی بر لغو حکومت نظامی در 21 بهمن 1357 به مردم نقش دیگر شهید بود که به همراه شهید مطهری ، اقدام کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله شاه آبادی در آغاز دوره اول مجلس شورای اسلامی به عنوان کاندیدای مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی و دیگر گروههای اسلامی بود که با رای بالای مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در طی 4 سال خدمت در این سنگر ، اثرات عمیقی از خود به جای گذاشت. ایشان در کمیسیون قضایی، یک عضو صاحب نظر فعال بود و در دوره دوم کسب 5/1 برابر بیشتر رای به نمایندگی مجلس انتخاب شد و همین دلیل بر افزایش محبوبیت او در بین مردم بود.
نمایندگی امام در بنیاد مستضعفان از سال 1359 و همکاری با اوقاف و امور خیریه از فعالیت های قابل توجه جانبی دیگر آیت الله شاه آبادی بود. در طول مدت دفاع و جنگ تحمیلی در فرصتهای به دست آمده در جمع رزمندگان اسلام و در کنار آنان در جبههها حضور مییافت. بالاخره در واپسین مرحلهای که آیت الله از مناطق جنگی جنوب بازدید میکرد، در منطقه عملیاتی جزیره مجنون در اثر انفجار و اصابت ترکش در ششم اردیبهشت ماه سال 63 در حالی که در جمع رزمندگان اسلام حضور داشت به شهادت رسید.
فرازهایی از سخنان این شهید والامقام در ادامه میآید:
* با قرآن مأنوس شوید. بگذارید بوی قرآن بگیرید. بوی قرآن گرفتن این طور نیست که فقط صوتت زیبا شود یا قرائتت قشنگ باشد. یعنی این که وقتی فرمایش خداوند را میخوانی بفهمی خدا چه میگوید و تو بر اساس آن خود را اصلاح کنی، یعنی قرآن در باطن تو یک ناصح شود و همیشه به تو تذکر بدهد که خلاف نکنی. انسانهای جامعه اسلامی باید این گونه باشند.
* تا انسان در خود تلاشی ایجاد نکند، خودسازی ایجاد نمیشود. هر چند محیط مساعد خیلی مهم است اما این تلاش انسان است که باید در درونش یک تحول ایجاد کند و اشکالات خود را بسنجد و برطرف کند و راه را بیابد.
* اگر عقیده و حرکات خود را به سمت خدا جهتگیری کنیم متوجه میشویم که لفظ خدا در همه لحظات، خصوصاً لحظاتی که دچار مشکل میشویم موجب تسکین و تقویت روحی ما میشود. خداوند باریتعالی در بسیاری موارد، عنایات خود را در دلهای شکستهای که دارای باطنی نورانی هستند، حتی اگر دارای کمترین معلومات دینی و تحصیلات علمی باشند، قرار داده که این عنایات خاصه را میتوان با تهذیب نفس و تأمل عمیق در اسرار خلقت کسب کرد و محرم این وادی عظیم الهی گشت.
* تنها با وجود تحرکات خداگونه و الهی است که انسان میتواند به پلۀ اشرف مخلوقاتیاش پا بگذارد.
* باید در کنار ارزشهای معنوی و اخلاقی، به علم روز هم مجهز شویم و گرنه دنیا بیتوجه از کنارمان خواهد گذشت.
* دشمن هر روز که صفوف فشرده شما را در این جماعتها و جمعیتها مینگرد، خشمگینتر میشود و هر روز مایوستر میگردد. این یاس دشمن را تبدیل به نوید و امید نکنید.
* یکی از خطرات این است که وقتی صدای اذان را میشنوی بگویی حالا کو تا آخر وقت؟!
* زنان و دختران جامعۀ ما باید کاری کنند که جامعه در مقابل قداست، تقوا و پاکی آنها تواضع کند!
* کسی که تحّولخواه است، باید تحّمل رنج و فشار را هم داشته باشد!
* هرگاه تصمیم بگیری خودت را بسازی، تفکرت را بسازی و در این باره مطالعه کنی از همه عبادتها بالاتر است. «ساعه تفکر افضل من عبادته سبعین». یک لحظه تفکر بالاتر از هفتاد سال عبادت است.
* شهادت آیتالله بهشتی باعث شد زندگی نوینی در جامعه شکل بگیرد و یک حیات جدید در انقلاب به وجود آید. قرآن نیز صریحا تأکید دارد که «شهادت را مرگ مپندار» . جامعه ما نیز با همه وجودش دریافت میکند که حیاتش رهین این شهادتهاست. عجیب است که در اوج خطرها، یکی از این خونهای پاک، همه خطرها را کنترل کرد. آری نهضت حسینی را خون حسینی میتواند حفظ کند و از خطر نجات دهد.
* وقتی انسان در زندگیاش خدا را معیار امور قرار دهد نهایتاً به مرحلهای میرسد که شخصاً میتواند اعمالش را سنجش کند و به خود بگوید کاری که الآن انجام میدهم تا چه اندازه مورد رضای خدا است.
* با ازدواج و تشکیل خانواده، قدرت جامعه بیشتر میشود.
* ماه رمضان، مرکز مهمات سازی جامعه توحیدی است.
* باید از سرزمین وحی، افکار رسولالله(ص) را سوغات ببریم.
* اگر شهادت میتواند نظام توحیدیمان را حفظ کند، اگر شهادت میتواند دشمن را ذلیل کند، اگر شهادت میتواند تفکر و بینش اسلامیمان را به دنیا اعلام کند ما آماده این شهادتیم.
* ما نمیخواهیم در جنگ فیزیکی برنده باشیم. ما میخواهیم پیروز جنگ عقیدتی باشیم.
* جهاد یعنی برداشتن خارهای راهی که به خدا میرسد.
* انقلاب ما نشان میدهد که ما از تلاشهای دشمن در هراس نیستیم، چرا که هر چه دشمن تلاش میکند جامعه ما هوشیارتر میشود.
* شهید انرژی لازم برای حرکت به سوی کمال را به کالبد جامعه اسلامی میدمد.
* خدایا ما عاشق شهادتیم و در مکتب شهادت پرورش یافتهایم، به حق مهدیات هر چه زودتر این مقام بزرگ را در رکاب حضرت مهدی(عج) نصیب ما بفرما.
* این به نفع ماست که دشمن ما را رها نکردهاست، دشمن با همین درگیریاش تمام نیروهای معنوی ما را بسیج میکند و به اوج انسانیت میکشاند.
انتهای پیام/