پنج هزار تروریست از مرز ترکیه وارد سوریه شدند
«ژنو ۳ » هم پایان یافت و همانگونه که انتظار می رفت، نتایج آن، همانند برگزاری آن، نتوانست پا فراتر از دنیای رسانه و تبلیغات بگذارد و وارد عرصه میدان و عمل شود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «ژنو 3 » هم پایان یافت و همانگونه که انتظار می رفت، نتایج آن، همانند برگزاری آن، نتوانست پا فراتر از دنیای رسانه و تبلیغات بگذارد و وارد عرصه میدان و عمل شود. خبر پایان مجموعه نشست های ژنو 3 سه شنبه گذشته توسط «استفان دی میستورا»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه داده شد. دی میستورا با اشاره به عزم خود برای ادامه روند مذاکرات بین طرف های سوری، از تدارک برای برگزاری دور بعدی این مذاکرات در ماه می خبر داد.
روند سیاسی برای حل بحران سوریه پس از آن تحت عنوان نشست ژنو 1 در 30 ژوئن 2012 میلادی آغاز و به تبع آن ژنو 2 یک سال بعد در 22 ژانویه 2013 برگزار شد که دشمنان دمشق، از جمله واشنگتن رویای تصرف 4 ماهه دمشق توسط ایادی تروریستیشان در سوریه را بر باد رفته و عملا خود را درگیر جنگی فرسایشی و بی پایان می دیدند.
به 3 دلیل نمی توان این برداشت آمریکایی ها و اروپایی ها از بحران سوریه و ورود به روند سیاسی را حمل بر عزم آنها جهت دستیابی به راه حل مسالمت آمیز و پایان دادن به بحران سوریه ارزیابی کرد.
اول آنکه اگر دشمنان سوریه عزمی جدی برای حل بحران سوریه داشتند، نشست های ژنو 1 و 2 هیچ گاه بی نتیجه پایان نمی یافتند و طی نشست های برگزار شده، توافق پایان بحران حاصل می شد.
دوم آنکه جامعه بین المللی شاهد بود، هرگاه زمزمه برگزاری نشست های طرف های سوری و مذاکرات آنها به گوش می رسید، اوضاع در عرصه میدانی به صورت چشمگیری تشدید می شد. نیاز معارضان سوری و دشمنان منطقه ای و بین المللی سوریه برای حضور قدرتمند در مذاکرات و امتیاز گیری از طرف مقابل یا تحمیل خواسته های خود بر آن، به عاملی برای تشدید اوضاع در عرصه میدانی مبدل می شد.
سوم آنکه مانع تراشی های معارضان سوری وابسته به آمریکا و عربستان سعودی چه قبل از برگزاری مذاکرات و چه طی برگزاری آن، اثبات می کرد، اراده ای صادق و راسخ برای گفتگو و مذاکره وجود ندارد.
ژنو 3 در سایه آتش بس مورد توافق آمریکا و روسیه
براساس زمان اعلام شده و همچنین آتش بس برقرار شده در سوریه، مذاکرات ژنو 3 به طور رسمی از روز 13 آوریل آغاز شد، اما به علت برگزاری انتخابات پارلمانی سوریه در این تاریخ، هیأت دولت سوریه در تاریخ 15 آوریل وارد ژنو شد و در نشست ها حضور یافت، در حالی که تغییری در نگاه ها به روند مذاکرات مشاهده نمی شد و اغلب کارشناسان و صاحبنظران عوامل و دلایل شکست مذاکرات پیشین را در این نشست نیز حاضر می دیدند.
با این حال ژنو 3 یک تفاوت اساسی با نشست های 1 و 2 آن داشت، اینکه مذاکرات در سایه برقراری آتش بس در سوریه انجام می شد، آتش بسی که باید آن را نتیجه توافق 17 کشور شرکت کننده در اجلاس گروه بین الملی حمایت از سوریه به شمار آورد که 12 فوریه با هدف برقراری آتش بس و انتقال کمک های بشر دوستانه در شهر مونیخ آلمان گرد هم آمده بودند.
آتش بس توافقی بین مسکو و واشنگتن، با تاکید بر ادامه جنگ با گروه های اصلی تروریستی از جمله داعش و گروه های وابسته به آن از 27 فوریه در سوریه به اجرا درآمد، در حالی که همچون مذاکرت ژنو 3 نگاه خوش بینانه ای نسبت به آن وجود نداشت، به عنوان مثال «مارک بروزونسکی»، روزنامه نگار آمریکایی و کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه موضع آمریکا در قبال بحران سوریه را مزورانه توصیف و تاکید کرد، سران واشنگتن با قبول توافق آتش بس به دنبال وقت کشی برای دستیابی به هدف اصلی خود در ایجاد دولت دست نشانده در دمشق هستند.
روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» نیز در گزارشی با محوریت موضوع آتش بس در سوریه نوشت: گزارش های رسیده نشان می دهد که شرایط پیش آمده پس از آغاز طرح آتش بس، موجب شکل گیری موج جدیدی از اعتراضات گروه های معارض و شورشی علیه دولت قانونی سوریه شده که با توجه به مصونیت بین المللی ایجاد شده در پوشش آتش بس، فضا را برای ریختن به خیابان ها و از سرگیری آشوب ها مناسب می بینند، اعتراض هایی که بی شباهت به اعتراض های اولیه در سال 2011 در سوریه نیست و به نوعی تداعی کننده بازگشت بحران سوریه به مربع اول خویش است.
با وجود این نگاه به آتش بس و نقض های صورت گرفته از سوی گروه های مسلح، واشنگتن بهره برداری از این توافق را آغاز کرد و با جدی نشان دادن خود جهت توقف خونریزی ها و عملیات نظامی در سوریه، از امکان تمدید آتش بس و مبدل شدن آن به پیش زمینه ای برای دستیابی به توافق میدانی بین نظام سوریه با گروه های مسلح، به موازات ادامه روند سیاسی در ژنو سخن گفت تا به تبع آن، این تصور در افکار عمومی جهان شکل گیرد که سوریه به سمت پایان جنگ و حل بحران پیش می رود.
به نام آتش بس به کام آمریکا و عربستان
همانگونه که اشاره شد، آمریکایی ها با بهره برداری ابزاری از آتش بس برقرار شده در سوریه، پس از القای این باور که سوریه به سمت پایان جنگ و حل بحران پیش می رود، تلاش کردند، آن را بیش از پیش تقویت کنند، در حالی که حقایق جاری در عرصه میدان، این اظهارات را از پایه نقض می کنند.
تحرکات مخالفان نظام سوریه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی از زمان اجرای آتش بس تاکنون نشان از تشدید مستمر اوضاع میدانی در سوریه دارد و تاکید می کند، آتش بس به پوششی برای تحرکات جدید مخالفان نظام سوریه جهت تحقق اهداف قدیمی، از جمله براندازی دولت این کشور تبدیل شده است، به خصوص آنکه نشست های ژنو 3 همانگونه که برای آن برنامه ریزی شده بود، بی نتیجه پایان یافت تا بار دیگر نگاه ها به عرصه میدان و نبردهای جاری در آن دوخته شود، جایی که معادله ها و موازنه ها به سود نظام سوریه و متحدان آن است.
تحرکات نظامی و امنیتی جدید بازیگران بحران سوریه
همانگونه که اشاره شد، بازیگران بحران سوریه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی تحرکات نظامی و امنیتی تازه ای را زمان اجرای آتش بس تاکنون آغاز کرده اند که بارزترین آنها عبارتند از:
آمریکا از ارسال نیروی نظامی تا پیشرفته ترین تسلیحات
آمریکا، مهمترین بازیگر اردوگاه مخالفان نظام سوریه و بزرگترین حامی گروه های تروریستی مسلح در این اواخر تحرکات گسترده ای را در سه سطح اعزام نیروی نظامی به سوریه، استقرار تجهیزات دفاعی خود در مرزهای ترکیه و ارسال تجهیزات نظامی پیشرفته به گروه های مسلحی که آنها را «میانه رو» می نامد، آغاز کرده است.
در واکنش به این تحرکات آمریکایی «تیم آندرسون»، کارشناس امور سیاسی و استاد دانشگاه شهر سیدنی با اشاره به اینکه واشنگتن در گفتار و عمل تفاوت بسیار دارد، تصریح کرد: در این تردید نیست، در صورت شکست مذاکرات حل بحران سوریه، نقشه دیگری را پیاده خواهد کرد.
این کارشناس امور سیاسی استرالیایی تاکید می کند که سازمان سیا نقشه تسلیح گروه های مسلح موسوم به گروه های میانه رو را در صورت عدم موفقیت طرح آتش بس را تدارک دیده است.
در تایید این گفته نشریه آمریکایی «وول استریت ژورنال» به نقل از منابع آگاه در سیا نقل می کند که سران سرویس های اطلاعاتی کشورهای مخالف نظام سوریه فوریه گذشته نشست محرمانه ای را در منطقه برگزار کردند. در این نشست واشنگتن نقشه تأمین نیاز گروه های مسلح میانه رو به تسلیحات پیشرفته را در قالب نقشه «بی» داده بود.
دو روز بعد از انتشار خبر فوق، رسانه های عربی و شبکه های اجتماعی با اعلام اینکه گروه های مسلح تروریستی «لواء الحق»، «اجناد الشام»، «احرار الشام»، «فیلق الرحمن» و لشکر 13 ارتش آزاد که آمریکا آنها را در فهرست گروه های میانه رو خود قرار داده است، به همراه گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره آتش بس در ریف های شمالی لاذقیه، ادلب و حمص را نقض کردند.
معروف است که این گروه ها دارای تسلیحات آمریکایی هستند که واشنگتن از طریق آنکارا و ریاض آنها را در اختیارشان قرار داده و مهمترین این تجهیزات موشک های ضد تانک «تاو» و مهمات توپخانه ای است.
افزون بر آن چند روز پیش شبکه های اجتماعی اینترنتی تصاویری از عناصر ارتش آزاد در استان حمص منتشر کردند که مجهز به سلاح دوش پرتاب زمین به هوا از نوع FN -6 ساخت چین بودند. پایین این تصاویر این جمله قید شده بود که تاکنون دستکم 10 عنصر مسلح نحوه استفاده از این سلاح را آموزش دیده اند.
درباره ارسال مهمات نظامی به گروه های مسلح تروریستی در برهه زمانی برقراری آتش بس، نشریه دفاعی «جینز» انگلیس در گزارشی، به جزئیات دو محموله از سلاح های آمریکایی ارسال شده برای گروه های تروریستی در سوریه از مسیر اروپای شرقی - ترکیه و اردن، می پردازد.
بنا به این گزارش، محموله اول 5 دسامبر 2015 توسط کشتی «Geysir» از رومانی بارگیری شده و در دو بندر «آغالار» ترکیه و «العقبه» اردن تخلیه شده اند. این محموله شامل 80 کانتینر بود که حدود 1000 تُن انواع مهمات از جمله موشک های پیشرفته ضد تانک، سلاح های کلاشینکوف، تیربارهای دوشکا، آر پی جی، موشک های «Faktoria» (ضد تانک پیشرفته) خمپاره های 82 میلی متری و دیگر انواع آر پی جی را در برمی گرفت.
حجم محموله دوم، با 117 کانتینر و حدود 2000 هزار تن انواع مهمات، از جمله 162 تن مواد منفجره، دو برابر محموله اول بود که از بندر «بورگاس» بلغارستان بارگیری و 4 آوریل در بندر «العقبه» اردن تخلیه شده است.
افشای ارسال این دو محموله به گروه های مسلح در سوریه، سؤالات مهمی را در مورد نقشه آمریکا در سوریه به وجود می آورد، اینکه آیا این کشور واقعا به روند سیاسی برای حل بحران سوریه پایبند است یا آن را صرفا پوششی برای دامن زدن به آتش جنگ در سوریه با هدف گرفتار کردن روسیه در ورطه جنگ فرسایشی، قرار داده است؟
این درحالی است که تحرکات نظامی و امنیتی آمریکا در سوریه به اینجا ختم نمی شود، بلکه به موازات آن تحرکاتی را در خاک ترکیه آغاز کرده است. در این ارتباط «مولود چاووش اوغلو»، وزیر خارجه ترکیه در روزهای اخیر از قصد «پنتاگون» مبنی بر استقرار سامانه موشکی متحرک «هیمارس» طی ماه مه در مرزهای مشترک ترکیه با سوریه خبر داد.
چاووش اوغلو اقدام دولت امریکا در استقرار این سامانه را در راستای راهبرد محاصره شهر «منبج» در استان حلب و آزادی آن از سیطره داعش دانست و افزود: پس از استقرار این سامانه ها، امکان ایجاد منطقه حائل نیز ایجاد خواهد شد. درحالی که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا نیز با ایجاد این منطقه موافق است.
شهر منبج در 98 کیلومتری شهرهای آفرین و جرابلس، در ریف شمالی حلب قرار دارد و از جمله شهرهای مرزی سوریه است که در تصرف داعش می باشد. ترکیه تلاش دارد، با ایجاد منطقه حائل در شمال سوریه، از یک سو خطر گروه های تروریستی از جمله داعش را از شهرهای مرزیش دور کند و از سوی دیگر، با سوق دادن پناهجویان سوری به این منطقه، از بار پذیرش پناهجویان در این کشور بکاهد.
به موازات این تلاش ها منابع خبری منطقه از تصمیم واشنگتن جهت اعزام 250 نظامی آمریکایی به سوریه خبر داده و به اظهارات اوباما اشاره کرده بودند که ماموریت این نظامیان آمریکایی را آموزش نظامی و پشتیبانی لجستیکی از گروه های مسلح میانه رو عنوان کرده بود.
این 250 نظامی آمریکایی در حالی به سوریه اعزام شدند که واشنگتن پیشتر یک گروه 50 نفره از نیروهای ویژه خود را با هدف کمک به گروه های مسلح میانه رو به سوریه اعزام کرده بود.
براساس تازه ترین اخبار 150 نفر از مجموع 250 نظامی آمریکایی که قرار است به سوریه اعزام شوند، وارد فرودگاه «رمیلان»، واقع در استان حسکه که تحت تسلط کُردهای سوریه است، شدند.
حضور نیروهای آمریکایی در سوریه بدون هماهنگی با دولت دمشق صورت می گیرد و به همین خاطر، غیر قانونی است. کاخ سفید اگرچه ادعا می کند، نظامیانش در سوریه مستقیما وارد هیچ عملیاتی نمی شوند و ماموریت آنها حمایت مستقیم از تروریست هایی است که آنها را «میانه رو» می نامد، تاکید می شود که این حمایت ها به شکلی دیگر، حمایت از گروه های تکفیری است.
کاخ سفید همواره به نیروهای خود در سوریه و عراق گوشزد کرده است که ماموریت اصلی آنها حفاظت از منافع آمریکاست، در سوریه منافع آمریکا و حفاظت از آنها هم اکنون در شکل تقویت احساسات جدایی طلبانه در استان «حسکه» و مناطق کردنشین و همچنین، حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی از گروه های تروریستی است، لذا بسیاری از کارشناسان تاکید می کنند که هدف آمریکا در سوریه، به ویژه اقدام اخیر در از اعزام نیرو ریشه کنی داعش نیست، مهار این گروه و تحت کنترل داشتن تحرکات آن است.
نقض آتش بس و آغاز موج جدید حملات تروریستی
اقدامات میدانی و امنیتی آمریکا در پرونده سوریه، از زمان برقراری آتش بس توافقی در این که تماما در راستای تقویت بنیه نظامی و قدرت هجومی گروه های تروریستی مسلح در پوشش اصطلاح «میانه رو» صورت می گرفت، به گروه های تروریستی مسلح جانی تازه بخشید و آنها را جهت نقض آتش بس به ویژه در جبهه عملیاتی حلب گستاخ تر کرد.
این درحالی است که هنگام برقراری آتش بس، ارتش سوریه و نیروهای کشورهای هم پیمان دمشق خود را برای عملیات بسیار حساس و سرنوشت ساز آزادی شهر حلب آماده می کردند.
در این راستا، گروه های تروریستی 5 اردیبهشت در حملاتی گسترده و سنگین ضمن نقض صریح و شکار آتش بس، محله های مسکونی دمشق و حلب را با ده ها موشک و خمپاره هدف قرار دادند. این حملات در شهر حلب برای 3 روز متوالی ادامه داشت و در شدیدترین آنها، در روز 8 اردیبهشت، دستکم 30 نفر کشته و ده ها نفر زخمی شدند.
افزون بر آن، در انفجار تروریستی روز دوشنبه 6 اردیبهشت در نزدیکی یک مرکز امنیتی ارتش سوریه در منطقه شیعه نشین و پرجمعیت سیده زینب(ع) در ریف جنوبی دمشق 15 نفر کشته و ده ها تن دیگر زخمی شدند.
در همین تاریخ حمله تروریست ها با موشک، خمپاره، سیلندرهای گاز و توپ های دست ساز موسوم به «جهنم» روی محله های غربی شهر حلب که در کنترل ارتش سوریه است، 16 شهروند کشته و 86 تن دیگر زخمی شدند.
در عملیات انتحاری یک عضو داعش در ورودی شهرک «الذیابیه»، در ریف دمشق نیز 12 سوری کشته و 18 تن دیگر زخمی شدند. این در حالی است که حملات تروریستی دو روز شنبه و یک شنبه برابر با 4 و 5 اردیبهشت روی مناطقی در دمشق و حلب نیز 11 کشته و 59 زخمی برجای گذاشته بود.
ترکیه یکی دیگر از بازیگران تاثیر گذار بحران سوریه است که از زمان آغاز بحران این کشور نقش منفی و بسیار مخربی را در این پرونده ایفا کرده است. در این راستا و پس از اعلام برقراری آتش بس در سوریه، آنکارا همسو با دیگر معارضان نظام سوریه، اقدام برای به بن بست کشاندن ژنو 3 را در حالی آغاز کرد که درگیری های مسلحانه و تنش بین ارتش و نیروهای مسلح ترکیه با کُردهای این کشور به شکل چشمگیری افزایش یافته بود و برای خلاصی از باتلاق کُردها تلاش هایی را برای انتقال این بحران به شهر مرزی و کُردنشین «قامشلی»، واقع در استان حسکه، در شمال سوریه آغاز کرده و نیروهای نظامی خود را بر سر مرزها افزایش داده و تسلیحات نظامی جدیدی را برسر مرزهای مشترک با سوریه مستقر کرده بود.
افزون بر آن در این مدت بر اساس گزارش های مستند، آنکارا همکاری گسترده ای را به عنوان پل ارتباطی از سراسر نقاط جهان به سوریه آغاز کرده بود، به عنوان مثال 27 فروردین گذشته وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که بیش از 150 فرد مسلح از خاک ترکیه وارد استان لاذقیه سوریه شده اند.
همچنین 2 اردیبهشت جاری «وائل الحلقی»، نخست وزیر سوریه گفت که در هفته گذشته پنج هزار تروریست از ترکیه وارد حومه حلب و ادلب شده اند.
در جدیدترین خبر از این دست، وزارت دفاع روسیه 5 اردیبهشت جاری اعلام کرد که گروهی شامل 80 تروریست جبهه النصره با عبور از مرز ترکیه وارد استان ادلب در شمال سوریه شدند. النصره همانند داعش جزو آتش بس برقرار شده در سوریه به شمار نمی رود.
در این مدت توپخانه و یگان موشکی ارتش ترکیه در کنار نیروی هوایی این کشور در راستای مبارزه با حزب کارگران کردستان موسوم به پ ک ک تحت عنوان خطا در هدف گیری و شلیک گلوله باران و موشک باران شد تا در نتیجه آن علاوه بر خسارات مادی، تلفات جانی هم برجا گذارد.
استمرار نقش تخریبی سعودی ها در سوریه
موضع عربستان سعودی در قبال پرونده سوریه و نقشی که سعودی ها طی 5 سال بحران سوریه ایفا کردند، چنان شفاف و بارز است که هرگونه توضیح در این باره تکرار مکررات شمرده می شود.
با این حال باید یادآور شد که صرف نظر از سنگ اندازی های عربستان سعودی در مسیر ژنو 3 توسط هیأت ریاض، در عرصه میدانی حمایت و پشتیبانی همه جانبه سعودی ها از گروه های مسلح تروریستی در سوریه نه تنها همچون گذشته ادامه یافت، بلکه برخی از منابع خبری منطقه از قصد ریاض جهت اعزام نیرو به سوریه خبر دادند.
منابع رسانه ای در منطقه تاکید کردند، عناصر مسلحی که توسط عربستان در این برهه زمانی جذب شدند، در پایگاه های نظامی ویژه ای که سعودی ها در ترکیه و اردن ایجاد کرده اند، آموزش داده می شوند.
«دبکا» تاکید می کند، عربستان سعودی گروهی مشتمل بر 3 هزار و 500 نفر را برای پشتیبانی از گروه های مسلح تروریستی به سوریه فرستاده است.
با توجه به آنچه ذکر آن رفت، بسیار ساده لوحانه است، ادعاهای آمریکا مبنی بر دستیابی به راه حل سیاسی و پایان دادن به بحران سوریه را پذیرفت. تحرکات اخیر کشورهای فوق الذکر، با توجه به پیشینه دیرینه دشمنی و خصومت ورزی با دمشق و محور مقاومت، به این نکته بسیار مهم اشاره می کند که محور مخالفان نظام سوریه آتش بس را به ابزاری برای تجدید قوا و ترتیب مجدد صفوف گروه های مسلح تروریستی و گرفتن آرایش نظامی جدید در جبهه های مختلف عملیاتی سوریه مبدل کرده اند.
بسیاری از کارشناسان نظامی و سیاسی از همان روزهای انجام گفتگوهای سیاسی و در دستورکار قرار گرفتن طرح آتش بس با ساز و کاری که بخش اعظم آن پیشنهاد غربی ها بود، آینده مبهمی را برای آن متصور بودند و اعتقاد داشتند که این مدل اجرای آتش بس نهایتا می تواند به تغییر استراتژی تروریست ها منجر شده و حتی فضای تنفس و تجدید قوا را نیز پس از سلسله شکست های شمال و جنوبی برای آنها فراهم کند.
این پیش بینی پس از گذشت چند روز از اجرای طرح آتش بس محقق شد و نیروهای میدانی در سوریه مشاهده کردند که گروه های تروریستی از آتش بس به عنوان فرصتی برای تازه کردن نفس و زدودن خستگی ها استفاده، با برنامه ای جدید در بیش از 11 محورعملیاتی درگیری خود را آغاز کردند.
گروه هایی که در طرح آتش بس با حمایت آمریکا و اعراب به عنوان «میانه رو» معرفی شده بودند، اما در میدان عمل در فهرست گروه های تندرو تکفیری مانند داعش و جبهه النصره قرار می گرفتند، با سازماندهی مجدد خود و جذب نیرو و هماهنگی ویژه با این دو گروه آماده پیوستن به خطوط درگیری در سوریه در مناطق تحت آتش بس شدند.
به همین منظور ارتش سوریه و نیروهای متحد که در دوران آتش بس حالت پدافندی و آرایش دفاعی گرفته بودند با آغاز درگیری ها به سرعت تغییر آرایش داده به شرایط ما قبل آتش بس و ایستادگی در مقابل حملات و درگیری های مجدد بازگشتند.
گزارش ها نشان می دهد که طی بیش از 45 روز برقراری آتش بس در سوریه 11 محور مختلف عملیاتی در این کشور شاهد نقض آتش بس و آغاز درگیری ها در مناطق اجرای توافق بوده اند.
این درحالی است که در ابتدای نقض آتش بس، رسانه های غربی و سعودی به صورت مستمر ارتش و نیروهای مسلح سوریه را به نقض آتش بس متهم می کردند تا توجیه کننده نقض توافق توسط گروه های تروریستی مورد حمایت اشان باشند.
به این ترتیب پس از گذشت چند روز از اجرای آتش بس، کلیه گروه های هم پیمان النصره و داعش که شبانگاه اجرای توافق با اعلام جدایی از این دو گروه و ائتلاف با گروه های موسوم به «میانه رو» خود را در ذیل طرح آتش بس قرار داده بودند تا با در امان ماندن از حملات ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، فرصتی برای تجدید قوا و ترتیب صفوف خود بیابند، تحت لوای جبهه النصره آتش بس در سه محور عملیاتی در ریف جنوبی حلب را نقض کرده و پس از آن به سرعت جبهه های لاذقیه و درعا را فعال کردند تا تعداد محورهای درگیر در مناطق زیر پوشش آتش بس به 11 جبهه برسد.
قرائت درست از میدان و فهم ماهیت تحرکات گروه های تروریستی
نظام سوریه و متحدان آن از جمله روسیه و جمهوری اسلامی ایران و مقاومت حزب الله با قرائت درست از حملات انجام شده و فهم ماهیت تحرکات گروه های تروریستی با اتخاذ تاکتیک های درست و بازگشت به آرایش و وضعیت هجومی، این گروه های تروریستی را در دستیابی به خواسته هایشان ناکام کردند.
در حلب، نیروهای ارتش سوریه و مقاومت اتاق عملیات مشترک گروه های تروریستی در ریف حلب را هدف گرفته و نابود کردند. در ریف شمالی حلب، ارتش سوریه مواضع و مناطق تجمع تروریست ها در محورهای حندرات و الحاضر - فوعه و کفریا، را به شدت زیر آتش گرفت و تروریست ها را وادار به عقب نشینی از منطقه کرد.
به موازات نبردهای جاری در ریف شمالی حلب، محور ریف جنوبی حلب با شدتی کمتر فعال شد، این محور از حندرات تا شیخ مقصود برای تروریست ها بسیار حیاتی است و فعال کردن آن به معنای کمک به ارتش سوریه جهت تکمیل محاصره گروه های مسلح تروریستی در شرق حلب است.
جبهه جنوبی دمشق و درعا، از محورهای دیگری بود که در پی این نقض آتش بس فعال شد، به ویژه آنکه جبهه جنوبی دمشق همواره به دلیل هم مرز بودن با اردن و سرزمین های اشغالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
این درحالی است که روس ها با وجودی که اعلام کردند، عقب نشینی تدریجی خود از صحنه عملیاتی سوریه را از از 14 مارس گذشته آغاز کرده اند، اما در عمل نفوذشان را بر طرف های درگیر در سوریه حفظ کردند و موجب تغییر موازنه ها و معادلات حاکم بر بحران سوریه شدند.
قطع راه های اصلی ارتباطی و مواصلاتی بین گروه های مسلح تروریستی و ترکیه، اصلی ترین تاکتیک روس ها در عرصه میدانی سوریه بود که قطع ارتباط اغلب گروه های تروریستی شمال سوریه با ترکیه را به دنبال داشت و این به معنای قطع شاهرگ حیاتی تروریست ها در شمال سوریه است.
با نقض مکرر آتش بس توسط گروه های تروریستی و آشکار شدن اهداف واقعی آمریکا از آتش بس، روس ها نیز در حمایت از نظام سوریه و در کنار ارتش این کشور تحرکات نظامی جدیدی را در محورهای مختلف عملیاتی آغاز کرده و به همراه متحدان خود یعنی ایران و حزب الله در تدارک عملیات گسترده و سرنوشت ساز حلب هستند، به گونه ای که گزارش ها از اقدام واحدهای توپخانه روسیه جهت انتقال تجهیزات خود از پالمیرا به حلب حکایت داشت، همچنین هفته گذشته پنتاگون گزارش داد، نیروهای ارتش سوریه با همراهی ایران و روسیه در حال آغاز فاز جدیدی از حملات در حلب هستند.
در واقع، «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه اگرچه مارس گذشته گفته بود، بخش بزرگی از نیروهای روسی را از سوریه خارج می کند، اما تنها نیمی از هواپیماهای روسی لاذقیه را ترک کردند و عملیات نظامی روسیه در سوریه به صورت کامل متوقف نشد، بالعکس با ورود بالگردهای تهاجمی Ka 52 و Mi-28N، حملات روس های تقویت شده است.
به نظر می رسد، پس از اتمام بی نتیجه ژنو 3، به زودی همه نگاه ها به سوی حلب جلب خواهد شد. جایی که مبارزان کُرد با پشتیبانی نظامیان آمریکایی قصد دارند حلب را تحت سیطره خود بگیرند و روسیه نیز با همراهی ارتش سوریه، حزب الله و ایران در تلاش است، ضمن بازپس گیری حلب، تمام معارضان را در موضع ضعف قرار دهد و زمینه حملات بزرگ تر برای پس گرفتن مناطق دیگر، به ویژه رقه را فراهم کند.
منبع:مشرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.