امیرخانی:هر اثر بایرامی، تجربه جدید است/محتوای «لم یزرع» روشنفکرانه است
رضا امیرخانی در مراسم رونمایی از کتاب «لم یزرع» محمد رضا بایرامی گفت: رمان «لم یزرع» با محتوای بسیار روشنفکرانه نوشته شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، شب گذشته 13 اردیبهشت ماه در فرهنگ سرای انقلاب اسلامی از رمان «لم یزرع» محمد رضا بایرامی با حضور نویسندگان و هنرمندان عرصه ادبیات و سینما رونمایی شد.
در ابتدای مراسم محمد رضا بایرامی گفت: از سال 1388 تمام تاریخ معاصر عراق و دوران به قدرت رسیدن صدام را مطالعه کردم و آن را دورهای بسیار دراماتیک یافتم. تخیل در این دوره و یا هر دوره دیگر برای نویسنده بسیار دشوار است چراکه رسیدن به صرف تخیل از قدرت انسان خارج است و هیچ نویسندهای به گرد آن هم نمیرسد. همانطور که میدانید رمان پس زمینههای تاریخی دارد و البته مطالعات تاریخی چنین راهی را پیش رویم قرار داد. این پس زمینههای تاریخی به نوعی با اتفاقات در منطقه خودمان در ارتباط است. با وجود مطالعات چند ساله هنوز قادر به نوشتن نبودم، تردیدهایی داشتم تا اینکه به عراق سفر کردم و سبب شد در نوشتن آن تعجیل کنم. این رمان اگرچه به مسائل تاریخی میپردازد اما نباید آن را تاریخی پنداشت. همچنین علاوه بر مطالعه متون تاریخی با افرادی در عراق صحبت میکردم تا شاید بتوانم به روح زمانه در آن دوره نزدیک شوم.
این نویسنده ادامه داد: عشق در رمان داستان جوانی است که به دختری دل میبندد منتها عرف قبیله و عادات و رسوم آن اجازه چنین وصلتی نمیدهد و این جوان به نوعی به خودزنی میپردازد و به جنگ میرود جنگی که در واقعه دجیل به وقوع پیوست و صدام در آن 143 تن را کشت.
بایرامی توضیح داد: به نظر میرسد که فضای تلخ و خشونتآور میتواند برگرفته از خود من و تاثیرات خشونت منطقه در من باشد و این را امری بسیار ناهنجار نمیدانم. پیرامون ما چنین خشونتی را به بار آورده است.
در این رونمایی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران،محمود صلاحی، حضور داشت و در رابطه با این کتاب گفت: من برای حضور در رونمایی کتاب «لم یزرع» برنامهای نداشتم اما زمانی که محمد رضا بایرامی کتاب را به من داد آن را متفاوت یافتم و به سه دلیل تصمیم گرفتم در رونمایی این رمان شرکت کنم. اول بخاطر خود رمان «لم یزرع» دوم به سبب پانزدهمین نشست باشگاه کتاب فرهنگ سرای انقلاب و سوم به علت شروع بزرگترین واقعه فرهنگی در کشور یعنی نمایشگاه بینالمللی کتاب.
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ادامه بیان کرد: جنگ تحمیلی یکی از ناجوانمردانهترین جنگها بود. دفاع مقدس دو وجه داشت 1-دردمنشی دشمن 2-پایمردی جوانان. هیچ کس جنگ را مقدس نمیداند بلکه دفاع، مقدس است. جنگهای دوران قاجار و دیگر دورهها به گونهای بود که در آنها استان یا جزیرهای از خاک ایران جدا میشود اما در این جنگ صدام تمام هستی و نیستی ما را هدف قرار داده بود. نیروهای عراقی با تجهیزات فراوان و حمایتهای غرب در حال پیش روی در خاک ایران بودند اما رزمندههای ایرانی بدون چنین تجهیزاتی و آموزشهای جنگی ناچیز به خط مقدم و جبهه رفتند تا از شرف و آبروی ایران دفاع کنند. جنگ با خود کشت و کشتار به همراه دارد در آن پیر و جوان و زن و کودک کشته میشوند اما رزمندههای ما چنین نکردند و حتی در زمان جنگ به دشمان خود برای رفع عطش آب میدادند و این یعنی دفاع مقدس.
او درباره رمان «لم یزرع» توضیح داد: آن را تا انتها نخواندم اما به نظر کتاب ارزشمندی است زیرا وضعیت دشمن را در خاک خودش نشان میدهد. این رمان دشمنی صدام با خود ملتش را هم نشان میدهد و از این نظر از نویسنده آن بسیار متشکرم.
سخنران دیگر قاسمعلی فراست بود و از فرهنگ سرای انقلاب به سبب طرح نوین در رونمایی کتابها تشکر کرد. او گفت: نویسنده خوب بهتر از رمان خوب است چراکه نویسنده خوب میتواند رمانهای خوب و بسیار بنویسد و این برای اهل کتاب یک غنیمت است. محمد رضا بایرامی از نویسندگان خوب در کشورمان است. نویسندگی در حوزه ادبیات که به آن چندان بها داده نمیشود کار ارزشمندی است زیرا چنین کاری نشان از عشق نویسنده به ادبیات است.
او درباره «لم یزرع» گفت: جریان وقایع در خود خاک عراق در این رمان قابل توجه است. اگر نویسنده میتوانست بیشتر رزمندههای ایرانی را از دیدگاه عراقیها بررسی کند، رمان میتوانست جذابتر باشد. رمان از یک طرف دارای جنبه خشونت و جنگ است و از طرف دیگر عشق و دلدادگی و عاطفه در آن موج میزند و این به رمان جان میدهد. دو نوجوان دلداده یکی شیعه و دیگری سنی و وجود آداب و رسومات قبیلهای آن را خواندنیتر کرده است. لحظهپردازیهای رمان قابل توجه است. نگاه پدرِ خلیل به خانه خود که عمری در آن زندگی کرده است بعد از اتفاقات بسیار آن را غریب مییابد.
فراست در مورد نویسنده رمان گفت: در روزگار و زمانهای که در آن زندگی میکنیم نویسندگان جریاندار و صاحب سبک بسیار کم است اما محد رضا بایرامی از نویسندگانی است که صاحب دستآورد است.
شهریار عباسی جلسه را رونمایی از کتاب «لم یزرع» عنوان کرد، نه انتقاد از آن. وی گفت: رمان «مردگان باغ سبز» بهترین اثر محمد رضا بایرامی است اما اجازه انتشاره دوباره به آن داده نشده است و این مرا بسیار متأسفم کرد. بایرامی اگر به زبانی غیر از زبان فارسی مینوشت معروفیت جهانی مییافت و چنین نویسندگانی در ایران بسیار کماند. بسیار از داستان نویسان ما به بیراهه میروند در پی تقلید از رمانهای دیگر هستند اما بایرامی اینگونه نبوده است. یک جنبه در آثار او قابل توجه است و آن اینکه فضای رمانهای او غیر شهری و در عین حال مدرن است. بدون توجه به فضای شهری درد انسان مدرن در آن موج میزند.
او در مورد رمان گفت: داستان را نباید ظرفی پنداشت که مسائل تاریخی، اجتماعی و حتی جغرافیایی در آن ریخته شده است بلکه آن روشی برای اندیشیدن است. رمان از یک سو در فضای غریبی سیر میکند و از سوی دیگر ما را با فضای رستم و سهراب، خسرو و شیرین، در آتش افتادن ابراهیم و... آشنا میکند. رمان به ظاهر در حوزه دفاع مقدس نوشته شده است اما داستان، داستان رنج انسان، عشق، تفاوتها و در عین حال شباهتها است. این رمان میتواند جهانی شود و امیدوارم به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه شود.
رضا امیرخانی در رونمایی از «لم یزرع» گفت: من در رونمایی آثار دوستانم شرکت میکنم اما در جلسات نقد چون متخصص نیستم حاضر نمیشوم. رمان «لم یزرع» را کامل خواندم و چیزی که سبب میشود آثار بایرامی را هر بار که اثر جدیدی چاپ میشود، بخوانم تجربه جدیدی است که او در کتابهایش ارائه میدهد. رمان «مردگان باغ سبز» را بهترین رمان رضا میدانم اما رمان «لم یزرع» با محتوای بسیار روشنفکرانه نوشته شده است. رفتن او به عراق مهم است و نوشتن رمان در جغرافیایی غیر از جغرافیایی عراق امکان پذیر نیست.
او گفت: «لم یزرع» اگر چه در حال و هوای دفاع مقدس است اما خواننده را در عین حضور در آن به بیرون برده و او را با زندگی در جنگ و نه صرفاً جنگ آشنا میکند. رمان از تجهیزات جنگی از سرباز و گروهبان سخن میگوید اما از خط مقدم چیزی نمیگوید. رمان نشان نمیدهد که سرباز عراقی چگونه به ما شلیک میکند بلکه از زندگی در جنگ میگوید. فضای روستایی و جنگی در آثار او بسیار است و این به کار او ارزش میدهد. رمان در عراق است اما شخصیتهای ایرانی در آن حضور دارند. دو دلداده یعنی اعلی و سعدون به وصال نمیرسند و این جنبه ناگوار داستان را نشان میدهد زیرا دلیل فقدان این وصال پدر سعدون است و این مشاجره پدر و پسر ما را یاد رستم و سهراب میاندازد. عدم وصال لیلی و مجنون فضیلت است اما وصال اعلی و سعدون فضیلت است در حالیکه اینگونه نشد.
حسین فتاحی رمان «مردگان باغ سبز» و «لم یزرع» را از رمانهای بسیار خوب محمد رضا بایرامی دانست. او گفت این داستان چند ویژگی دارد. اول اینکه از فرم جدید برخوردار است و تکراری نیست. رمان «لم یزرع» میتوانست کلاسیک باشد اما دارای فرم جدید و مدرن است. برهه زمانی در آن شکسته شده است. دوم اینکه رمان شخصیتهای زیادی دارد. سوم کار بر روی تضادها و جزئیات این تضادها قابل توجه است.
محمد علی باشه آهنگر نویسنده و گارگردان بنام در این رونمایی گفت: به محمد رضا بایرامی غبطه میخوردم زیرا او در فضای ادبیات آسانتر از ما میتواند حرف خود را بزند. ما در سینما خیلی تلاش میکنیم و فیلمی میسازیم اما بعد انگ سیاسی به آن میچسبانند. با عدم انتشار مجدد کتاب «مردگان باغ سبز» دانستم که در عرصه ادبیات نویسندگان مانند ما دچار مشکلاتی هستند. امیدوارم این مشکلاتی هرچه زودتر رفع شوند.
وی درباره رمان گفت: با وجود بستر تاریخی، فضای جغرافیایی آن مانند فضایی آبادان و نخلستانهای آن است. رمان در بستر دیگری غیر از جنگ نیز میتوانست ظاهر گردد و شاید این علاقه نویسنده به آن فضا بوده است. تعصبات قبیلهای و آداب و رسوم غلط در رمان در عراق را میتوان به ایران هم نسبت داد زیرا هنوز خودمان درگیر آنها هستیم.
صادق کرمیار داستان را با طرح تعصب جاهلانه در عراق و به طور کلی منطقه جالب دانست و توضیح داد: ساختاری که نویسنده انتخاب کرده است منسجم و فکر شده است و خواننده از خواندن آن لذت میبرد. داستان تعصب تنها در تقابل شیعه و سنی نیست بلکه در خود شیعیان در ایران وجود دارد.
وی درباره عدم انتشار مجدد«مردگان باغ سبز» گفت: اگر از وزیر بپرسیم چرا «مردگان باغ سبز» اجازه انتشار نیافت؟ جواب میدهد واقعاً؟ من مخالفم و باید به آن مجوز داد. از معاون میپرسیم او هم با حالت تعجب میگوید نه؟ حتماً باید مجوز داده بشه. میبینیم که بدون فکر و اندیشه جلوی انتشار دوباره کتابی گرفته میشود و این نباید در کشور ما وجود داشته باشد.
آخرین سخنران احمد دهقان گفت: بعد از جنگ جهانی اول رمان نویسان شروع به نوشتن رمان درباره جنگ و صرفاً خود جنگ کردند. بعد از جنگ جهانی دوم دیگر نوشن از خود جنگ جذاب نبود بلکه به زندگی درون جنگ توجه کردند و این نحو نوشتن نسبت به نوشتن بعد از جنگ جهانی اول دست کم دو نسل طول کشید. در ایران بعد از جنگ تحمیلی نیز ابتدا رمانهای درباره جنگ نوشته شده اما بالافاصله بعد از دو دهه رمانها درباره زندگی درون جنگ نوشته شد. محمد رضا بایرامی از رمان «هفت روز آخر» یعنی رمان درباره وقایع جنگ، بعد از دو دهه به رمان «لم یزرع» رمان درباره زندگی در جنگ رسید.
پایان پیام/