باید کاری کرد تا جهان عرب از این پستی که به آن دچار است، رهایی یابد

باید کاری کرد تا جهان عرب از این پستی که به آن دچار است، رهایی یابد

مشاور سیاسی رئیس جمهوری سوریه این پرسش را مطرح کرد: چرا عرب‌ها هرگاه تصمیم گرفتند از چاله‌ای خارج شوند، خود را به درون چاهی دیگر انداخته‌اند؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المیادین، بثینه شعبان مشاور سیاسی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در مقاله ای چنین نوشت:

تاکنون کسی در جهان عربی که ما در آن به سر می بریم، یافت نشده است که بتواند بگوید، و توضیحی راهبردی ارائه دهد، تا مشخص شود، به چه دلیل تمام عرب های جهان کنونی به این حضیض وپستی کنونی رسیده اند،‌ وهنوز هم کسی یافت نشده است بتواند توضیحی ارائه دهد، چه راهکاری قادر است این عرب ها را از وضعیتی که به آن دچار شده اند، رها سازد، تا با کمک آن راهکار که به منزله نقشه راهی در این بین خواهد بود، طرحی موفق به این منظور ارائه دهد، تا همه عرب ها به سلامت و موفقیت از اوضاع کنونی که در آن دچار هستند، خارج شوند، برای حدوث این امر ابتدا باید به اندیشه ای اساسی ساده و سالم ایمان داشته باشیم، و آن اندیشه این واقعیت است که باید از اندیشه عربی سالم به عنوان راه حل برخوردار باشیم.

چرا عرب ها هرگاه تصمیم گرفتند از چاله ای خارج شوند، خود را به درون چاهی دیگر انداخته اند؟ از تروریسمی که در برخی یا بهتر بگوییم بیشتر این کشورها حاصل شده گرفته، تا تجزیه و تفکیکی که برخی از کشورهای عربی دیگر به آن دچار شده اند، و این روند در حال اجرایی شدن تدریجی است، تا جنگ های داخلی و فروپاشی برخی از نظام هایی که این آفت ها به آن آسیب رسانده اند، و باعث فروپاشی این نظام ها شده است، در همه این موارد می بینیم،‌ نظام ها و نهادهای دولتی در این موارد یا به صورت واقعی و کلی از هم فروپاشیده اند، یا در حال از هم فروپاشی هستند، و نظام های آموزشی آنها از بین رفته است، و رکودی فکری و حرفه ای بر آنها حاکم شده است، از این رو بسیاری از افرادی که قصد دارند، در نظام های علمی این کشورها مشارکتی داشته باشند،‌ ترجیح می دهند، در چنین شرایطی برای تولید علم به خارج از این کشورها مهاجرت کنند.

واقعا چه ابزار و راهکارهای مناسبی وجود دارند تا بتوانیم از این واقعیت تاریک و سیاهی که در آن جامعه عربی به سر می برد، خارج ساخت؟ مشکل همین جاست!

تمام طرح ها و درمان ها و راهکارهایی که برای حل این بحران ها ارائه داده می شوند، همه در دلایل و علل بوجود آورنده این مشکلات نهفته است، آن چه که شناخته شده و معروف است، در این باره این واقعیت است که کسانی که در خلق بحران ها و مشکلات نقش دارند، نمی توانند در ارائه راهکاری برای حل این بحران ها نقش آفرینی کنند، حال خصوصیات و ویژگی های این افراد هرچه می خواهد باشد، حتی نوع مشکلاتی که باعث ایجاد آن بحران ها شده اند، نمی توانند کمکی برای حل آنها ارائه دهند.

امروزه ما در یکصدمین سالگرد توافقنامه سایس پیکو قرار گرفته ایم، در حالی که امروز همچنین ما در سوریه روز شهدا را گرامی می داریم، امروزه با نگاهی بر مشکلاتی که در اراضی کشورهای عربی حاصل شده و می شوند، به این نتیجه می رسیم که در این مناطق از دریای مدیترانه گرفته تا خلیج فارس همه هر مشکلی که برایشان در این مدت حاصل شده همه از نتایج حاصل از توافق سایکس و بیکو حاصل شده است.

این درحالی است که اگر قرار باشد، توافقنامه سایکس پیکو ارائه دهنده، راه حل هم به شمار آید، ما در مدارس و در بررسی تحلیل های مرتبط با این توافق به این نتیجه رسیده ایم، که توافقنامه شوم مذکور تنها هدفی که در ان زمان داشته و تا به امروز به دنبال تحقق آن بوده چپاول ثروت های کشورهای منطقه بوده است، این توافقنامه قصد داشته با محروم ساختن کشورها وملت های منطقه از ثروت های خدادادی باعث از هم پاشیدگی و نابودی آنها شود، و تجزیه کشورهای منطقه را تامین سازد، این توافقنامه قصد داشته و دارد تا فقر و نیاز را دو ویژگی بارز اهالی ساکن در منطقه سازد، و ثروت های منطقه را در دست رژیم هایی که خود غرب در این منطقه ایجاد کرده قرار دهد.

این توافقنامه کوشید تا در این رژیم ها مردمانی حضور داشته باشند، که نخواهند از سطح معرفت و آگاهی لازم برخوردار باشند، و حتی از فرهنگی هم در منطقه برخوردار نباشند، تا شاید روزی بخواهند از این پروت ها برای سرمایه گذاری محلی استفاده کنند، از این رو مکیدن ثروت های این منطقه توسط کشورهایی که این رژیم ها را ایجاد کرده اند، کاری ساده تر خواهد بود، از این رو همین رژیم های دست نشانده تا به امروز در حال جنگ افروزی در منطقه هستند، تا از این طریق از این ثروت ها به نفع خود محافظت کنند.

به همین دلیل است که می گویم، تاکنون کسی در جهان عربی که ما در آن به سر می بریم، یافت نشده است که بتواند بگوید، وتوضیحی راهبردی ارائه دهد، تا مشخص شود، به چه دلیل تمام عرب های جهان کنونی به این حضیض وپستی کنونی رسیده اند،‌ وهنوز هم کسی یافت نشده است بتواند توضیحی ارائه دهد، چه راهکاری قادر است این عرب ها را از وضعیتی که به آن دچار شده اند، رها سازد، تا با کمک آن راهکار که به منزله نقشه راهی در این بین خواهد بود، طرحی موفق به این منظور ارائه دهد، تا همه عرب ها به سلامت و موفقیت از اوضاع کنونی که در آن دچار هستند، خارج شوند، برای حدوث این امر ابتدا باید به اندیشه ای اساسی ساده و سالم ایمان داشته باشیم، و آن اندیشه این واقعیت است که باید از اندیشه عربی سالم به عنوان راه حل برخوردار باشیم.

اندیشه عربی می تواند راه حلی برای نزاع های عربی بین کشورهای عربی تلقی شود، و اندیشه عربی می تواند به مثابه راه حلی برای مقابله با تروریسم در سوریه و عراق و لبنان و یمن تلقی شود، این اندیشه می تواند به منزله راهی برای ساخت آینده تلقی شوند، اما سوال این جاست، آیا همه عرب ها این آزادی و اراده آزادیخواهانه را دارند که بخواهند از راه های درست و شجاعانه برای پاسخی محلکم و صریح و نهایی به این واقعیت پستی که در ان دچار هستند ارائه دهند؟

البته پاسخ به این پرسش هم نباید به سان شترمرغ باشد، باید برای قبول این راه حل نخست اذعان کنیم که به چنین واقعیتی دچار هستیم، این مساله را بدون ترس و واهمه باید قبول کنیم، بعد از آن و با هدف کمک به حل مشکلی که به آن دچار هستیم، باید برای بررسی تجربیان کشورهای مشابه و راه حل هایی که آن کشورها برای خود تجربه کردند، مطلع شویم، باید از توانی که آنها برای حل مشکلات خود داشتند، بهره ببریم، باید ببینیم از چه توانایی های اندیشه ای و سیاسی و اقتصادی برای برداشتن گام نخست برخوردار بودند.

درد امروز جهان عربی ما به وضعیت روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری سابق شبیه است، اوضاعی که در دهه نود از قرن گذشته میلادی این کشور و مردمانش با آن مواجه بودند، در ان زمان همه چیز از هم فروپاشید، شاید ماهم امروز به همان طرز فکر راهبردی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در 10 سال قبل تجربه کرد نیاز داریم، وی با کمک همان راهکار توانست بار دیگر اعتبار را به امتی باز گرداند که از سوی غرب نشانه رفته بود.

در آن زمان پوتین در 10 سال آخر فعالیت خود توانست شیوه ای از اندیشه و راهکار را در پیش گیرد تا کشورش را به قدرتی پویا مبدل سازد، از این رو این کشور خود را به عنوان قطبی اساسی در جهان مطرح کرد، این درحالی است که غرب تمام تلاش خود را به کار می گرفت تا روسیه را به حاشیه براند، و تحریم هایی را برضد روسیه اعمال کرد، و به گونه ای این غرب با روسیه رفتار می کرد که گویی یک کشور در حال توسعه از جهان سوم است.

هم اکنون همه شاهد هستیم که روسیه در حال برداشتن گامی پس از گامی دیگر به سمت جلو است، روسیه با این گام ها در حال ساختن دولتی نیرومند است، نمونه ای که می تواند نمونه های مشابه غربی خود را محدود سازد، و این کار به زمان زیادی نیاز ندارد.

با وجود تمام هجمه هایی که غرب برای نادیده گرفتن روسیه به کار می گیرد، و دستگاه رسانه ای غرب از آن بهره می برد، تا فعالیت های پوتین نادیده تلقی شوند، امروزه می بینیم پوتین به شخصیت درجه یک بین المللی تبدیل شده است، وی در هر کجا که می رود، همه بر صادقانه و قانع کننده بودن گام های وی اذعان دارند.

یکی از گام های وی در این خصوص، می توان به برگزاری ارکستر نمایشی مارینسکی روسی در تالار شهر تاریخی تدمر سوریه اشاره کرد، وی این اقدام را به منظور بزرگداشت یاد کسانی برگزار کرد، که در مبارزه با تروریسم جنگیدند، و این اقدام روسیه به مثابه سیلی محکم ادبی و هنری بر نفاق و دوروی غرب و شیوه تعامل این غرب در ادعای خود برای مبارزه با تروریسم بود، در حالی که اقدامات غرب در واقع جهت خدمت به تروریسم است، و غرب موشک های خود را برای دفاع از اردوغان در ترکیه مستقر کرده است، کشور و نظامی که خود حامی اصلی تروریسم و منبع اصلی تروریسم به شمار می آید، کشوری که با اعزام نیروهای خود به بخشی از خاک سوریه سعی در اشغال آن دارد و آتش تروریسم را با این اقدام برضد ملت سوریه شعله ور تر ساخت.

زمانی هم که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه از طریق اسکایپ خطاب به جهانیان از شهر تدمر تاریخی سوریه گفت: "این برنامه نمادی برای ایجاد امید در نه تنها تدمر است، بلکه اقدامی برای رهایی و نجات تمدن نوین از خطر تروریسم بین المللی است "، در واقع با این سخنش پوتین غرب را رسوا کرد. 

با این سخنان پوتین در واقع کوشید تمدن انسانی نوین را از خطر غرب نجات دهد، و با این اقدام تلاش کرد تا پرچمدار مقابله با این آفت با شیوه ای ابتکاری جدید باشد، و از این طریق واقعیت شکست خورده غرب و سیاست های آنها را عریان ساخت، عریانی که نشان داد، سران غرب تا چه اندازه به نفاق دچار هستند، و نشان داد تا چه میزان از دوگانگی برخوردار می باشند، و سخنان این مسئولان غربی در سخنرانی های مطبوعاتی تا چه میزان متناقض و توخالی است.

برای نجات جهان عرب باید رسما تلاش کنیم تا فوت رسمی سایکس بیکو را به جهانیان اعلام نماییم، باید خود را به صورت کامل و برای همیشه از قیدها و محدودیت هایی که باعث شدند، کسانی که به ما چشم طمع دوخته اند، و ما را به اشغال خود در آورند، و به ما تجاوز کنند، نجات دهیم.

باید طرح هایی را برای آینده شروع کنیم، طرح هایی همچون طرح تشکیل کمیته نزدیکی بین گروه هایی که در غربت به سر می برند، و در میهن ما حضور ندارند، این درحالی است که من امیدواریم این افراد هنوز در جهان عرب به سر برند، امیدوارم همه در کنار ارتش سوریه و ملت سوریه قرار بگیریم، نه تنها برای رهایی از شر تروریسم بلکه برای ایجاد واقعیت جدید عربی، که براساس آن بتوان سایکس و بیکو را به عنوان میراثی جنایتکارنه در حق عرب ها و افکار عربی به شمار آوریم، و به جای آن با استفاده از غنای فرهنگی و مشترکات عربی بیش از قبل باهم نزدیک باشیم، مشترکاتی که در واقع بی شمار هستند، و باعث ایجاد میهن عربی می شوند، آن هم براساس علم و معرفت و برنامه ریزی به منظور ساخت دولتی پیشرو.

انتهای پیام /

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت