روز به روز انگیزهام برای انتشار کتاب کمتر میشود
محمدکاظم کاظمی در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، به وضعیت نامناسب نشر در کشور و کم شدن انگیزه نویسندگان اشاره کرده است.
خبرگزاری تسنیم، محمدکاظم کاظمی
دوستان از من دربارۀ کارهایی که برای نمایشگاه ارائه خواهم کرد، پرسیدند و من دستم خالی بود. آنچه از من در نمایشگاه کتاب امسال عرضه میشود، فقط چند کتاب تجدید چاپی است، و کتابهای تألیفی باز هم ماند.
شاید بخشی از این قضیه ناشی از مشغولیتهای شخصی آدمها باشد، ولی همین ما، با همین مشغولیتهای شخصی بودیم که سالهای قبل، از حوالی زمستان تا شبهای نمایشگاه با کار کردنی مضاعف، سعی در رساندن کتابها داشتیم. چه بسیار بیدارخوابیها میکشیدیم و چه بسیار از همه تفریحات دیگر و تعطیلات عید میگذشتیم تا کتابهایمان به نمایشگاه برسد. چون میدانستیم که در نمایشگاه اتفاقی مهم خواهد افتاد.
ولی وقتی من امسال در ایام پایانی سال به ناشر کتابم میگویم «به راستی میارزد که امسال هم با شتاب و بیخوابی و حذف مسافرت و دید و بازدید سال نو این کتاب را به نمایشگاه برسانیم؟» و او با قدری تأمل میگوید «نه، مگر در نمایشگاه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟»
اما این اتفاق نیفتادن تنها در نمایشگاه نیست. در بازار کتاب در طول سال هم وضعیت خیلی بهتر از این نیست. ما که کتابخوانهای این جامعه بودیم که در دهههای شصت و هفتاد کتابخانههای عمومی از دست ما در امان نبودند، علاوه بر این که کتابهای شخصی را چند بار خوانده بودیم، مگر چقدر کتاب میخوانیم؟
پس بی سبب نیست اگر من که روزی در اوج گمنامی و سالهایی که تازه راهی در مجامع ادبی پیدا کرده بودم، به شمارگان 3000 نسخه برای کتابم راضی نبودم و فروش ده بیست هزار نسخه از آن را پیشبینی میکردم (که البته در چاپهای متوالی کتاب محقق شد) حال به شمارگان 1000 نسخه نیز خرسندم.
من به خاطر دارم که باری در حوالی سال 1380 یکی از رماننویسان معاصر، از پایان انتشار کتابهایش به شکل کاغذی سخن گفت و من بسیار تعجب کردم. ولی امسال، خود من در آستانۀ نمایشگاه کتاب، بیش از این که دغدغۀ گردآوری مجموعه مقالاتم به صورت کتاب را داشته باشم، دغدغۀ راهاندازی سایت و انتشار مقالات بر روی سایت را دارم. به راستی اگر هم آن مجموعه مقالاتی که چند سال است قرار بوده است دربارۀ شعر معاصر افغانستان منتشر شود، در 1000 نسخه به بازارهای ایران روانه شود، آن دانشجوی دانشگاه بلخ که بخواهد برای پایاننامهاش از آن استفاده کند، چگونه به این کتاب دسترسی خواهد داشت؟
و چنین است که من به راستی حس میکنم روز به روز انگیزهام برای انتشار کتاب کم میشود. اگر سال آینده چنین یادداشتی از من بخواهند، چه خواهم نوشت؟
انتهای پیام/