برای بازگرداندن اخلاق و معنویت به فضای سیاسی جامعه همواره خواهم کوشید/هرگز محبت‌ تبریزی‌ها را فراموش نخواهم کرد

حجت‌الاسلام سید محمدرضا میرتاج‌الدینی طی نامه‌ای سرگشاده به مردم تبریز توضیحاتی درباره تخریب‌های انتخاباتی صورت گرفته علیه خود ارائه کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام سید محمدرضا میرتاج‌الدینی که کاندیدای مردم تبریز در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود، نامه‌ای سرگشاده به مردم تبریز نوشت که متن کامل آن به شرح  زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با حمد و سپاس به پیشگاه پروردگار عالم که آدمی را در کوره حوادث می پروراند و درود و صلوات بر رسول خدا و خاندان مطهرش که شعله داران هدایت بشریتند. سلام و درود به روان پاک شهیدان و روح مطهر امام خمینی قدس سره و جانشین شایسته ایشان امام خامنه ای(مد ظله ) و سلام به مردم شریف آذربایجان خصوصا مردم عزیز تبریز،اسکو و آذرشهر.

اکنون که انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره دهم به پایان رسیده و گرد و غبار برخاسته از فضای سنگین انتخابات فرونشسته است سخنی چند با شما مردم عزیز می گویم و از خدای رحمان می خواهم تا سخن حق و هدایت بر زبانم جاری کرده و تقوا و پارسایی عطایم کند. " اللهم انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی" ابتدا بر خود لازم می دانم از همه ی مردم عزیز که با حضور خود در دو مرحله انتخابات موجب تحکیم نظام جمهوری اسلامی گردیدند، تقدیر و تشکر نمایم. و به منتخبان مردم تبریک گفته و آرزو کنم بر سر پیمانی که با مردم بستند استوار بمانند و لحظه ای از خدمت به این مردم شریف و مهربان فرونمانند.

حضور اینجانب در این دوره از انتخابات تفاوتهایی با گذشته داشت و پس از یک دوره فاصله،  خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده بودم. سپاس خدا را که توانستم بخشی از خدماتی که در دوره های گذشته در مجلس و دولت انجام داده بودم،مخصوصا نسبت به مردم تبریز و آذربایجان به اطلاع رسانم. در حدود 4 ماه بطور مستقیم با مردم عزیز تبریز،آذرشهر و اسکو در محافل گوناگون سخن گفتم و از نزدیک شاهد محبت های بی شائبه ی آنها شدم. من در این مدت عملکردم را به مردم بازگو کردم و پای محبت های آنها نشستم و درد و دل مردم را به گوش دل شنیدم، با سختی ها،مشکلات،کاستی ها و نداری های آنان بیشتر آشنا شدم و با غم آنان مبار شدم و مسئولیت خود را در رفع محرومیت ها و حل مشکلات سنگین تر دیدم.

نتیجه ی انتخابات هرچه باشد برای ما قابل قبول است و ما همواره به انتخاب مردم احترام می گذاریم. رای یکصد هزار از آرای مردم تبریز،اسکو و آذرشهر در هر دو مرحله برایم بسیار ارزشمند است و هرگز محبت های مردم عزیز را فراموش نخواهم کرد و همچنان خادم مردم تبریز و آذربایجان خواهم ماند و در رفع مشکلات آنان تلاش خواهم کرد.

اما در این میان در دوره انتخابات هجمه سنگین و تخریب شدید علیه این خادم مردم صوت گرفت که ناچارم به بخشی از آنها اشاره کنم. عده‌ای از سیاسیون و جناح‌های سیاسی تصمیم گرفته بودند به هر نحو ممکن مانع پیروزی تاج الدینی در انتخابات شوند. متاسفانه عده ای در تبلیغات سیاسی بطور کلی از ارزش های اخلاقی و دینی خداحافظی کرده و هرگونه تهمت،دروغ، توهین و تخریب را جایز می‌دانند. تاسف بارتر از آن فضای مجازی است که گویا در فضای مجازی همه چیز حلال می گردد. کسی از آنها بازخواست نخواهد کرد. بداخلاقی سیاسی از سوی عده ای نهادینه شده است. یک مطلب بی سند و یک شایعه ی دروغ را مکرر پخش می کنند تا همگان باور کنند.

رسالت همه بزرگان خصوصا متولیان فرهنگی و فرهیختگان جامعه است که برای نهادینه کردن اخلاق اسلامی در سیاست و فضای مجازی و تبلیغاتی بپاخیزند. یک نهضت فرهنگی در این عرصه لازم است. و بنده در حد خود در این میدان تلاش و با حضور در مجامع گوناگون از ارزش های انقلابی و اخلاقی و اسلامی دفاع خواهم کرد و در این راه تا پای جان و قربانی شدن خواهم ایستاد. بنده در دوره تبلیغات انتخاباتی نه تنها علیه کسی حرفی نزدم بلکه  اعضای ستادم را از هرگونه اقدام علیه دیگران و تخریب رقبا منع نمودم. حرکت تبلیغی ما یک حرکت ایجابی و بیان ایده ها و عملکرد ها بود.

ما سیاست را عین دیانت می دانیم.انقلاب را یک انقلاب اسلامی و فرهنگی می دانیم و هرگز آنرا به بداخلاقی های سیاسی،توهین و تهمت و دروغ نمی آلاییم.حرمت اشخاص و کرامت انسانها بر ما یک اصل است و همیشه برآنیم که اخلاق اسلامی را در سیاست ها و مدیریت ها و تبلیغات حکم فرما کنیم و بر این پیمان استوار خواهیم ماند.

نه تنها در این دوره از انتخابات بلکه در دو دهه حضورم در عرصه های سیاسی و مدیریتی در سطح استانی و ملی، حتی یک مورد خلاف این خط و مشی دیده نشده است. هر چه گفته ام و یا نوشته ام با رعایت اصول اخلاقی و ایمانی  بوده است.

اما عده ای از مخالفین و برخی از جریان های سیاسی متاسفانه ارزش های اخلاقی و دینی را در عرصه های سیاست کنار گذاشته اند و براحتی تهمت می زنند و در جامعه پخش می کنند. تخریب های بسیاری علیه من صورت گرفت که برخی از آنها سازمان یافته بود. ابتدا انتقال از مجلس به دولت را به یک ایراد اساسی تبدیل کردند و امتیاز حضور یک آذربایجانی در قوه مجریه را به یک نکته ی منفی تغییر دادند.درحالیکه حضور در دولت یک فرصت طلایی برای استان و تبریز بود و من در کنار آن مسئولیت و وظائف نمایندگی را نیز انجام می دادم و میزان خدماتم در دولت کمتر از مجلس نبوده است که مدیران استانی بارها به آن گواهی داده اند.

تخریب دیگر درخصوص زبان ترکی بوده است که ناجوانمردانه علیه من راه انداختند و در فضای مجازی، شایعات و دروغ ها بافتند و پخش کردند. مگر کسی با زبان مادری خود مخالفت می کند؟ من همواره از فرهنگ و هویت آذربایجان ک بخشی از فرهنگ و هویت کشور اسلامی است دفاع کرده ام و خود را فرزند آذربایجان می دانم.من همواره برای عزت،توسعه و فرهنگ آذربایجان عزیز تلاش کرده ام،منبعد هم چنین خواهم کرد. همواره از مطالبات بحق مردم آذربایجان دفاع کرده و دفاع خواهم کرد.

در این اواخر یک توطئه ی سازمان یافته ی دیگری علیه اینجانب در فضای دانشگاهی و مجازی صورت گرفت که ناچارم اندکی توضیح دهم تا تاریخ بداند که چگونه، برخی از معاندین کینه از اصل نظام اسلامی و رهبری را در سینه خود انباشت کرده اند و فرزندان انقلاب را بیرحمانه مورد هجمه و تاخت و تاز قرار می دهند و در این راه همه اخلاقیات را زیر پا گذاشته اند. این اولین بار نبوده و نخواهد بود. ما در صدر انقلاب نیز شاهد بودیم که یاران انقلاب همچو شهید بهشتی را با آماج حملات و تهمت ها و شایعات،اول ترور شخصیتی کردن و سپس مظلومانه به شهادت رساندند.

عده ای متاسفانه فضای جلسات سیاسی دانشگاه‌ها را به یک فضای ناسالم تبدیل کرده‌اند. اینان خود را طرفدار اصلاحات می‌دانند. نمی‌دانم هوچی‌گری و غوغاسالاری و تخریب و تهمت چگونه با ادعای اصلاح طلبی سازگار است. در بعضی از این جلسات سخن گوینده و سخن حق شنیده نمی شود. خودشان حکم صادر می کنند بی آنکه پاسخ طرف مقابل شنیده شود.  با جار و جنجال در فضای رسانه ای و مجازی، آنرا پخش می کنند. این بداخلاقی سیاسی عجیبی است که فضای منطقی و مفاهمه را از بین برده است.

بارها به احترام دانشجویان و دانشگاهیان عزیز و با اصرار آنان در این جلسات شرکت کرده ام و با منطق و استدلال به همه سوالات آنان پاسخ گفته ام و تلاش کرده ام که فضای غوغاسالاری موجود را به فضای مفاهمه، منطق، انتخاب احسن و درست تبدیل کنم. " فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه"

خلاصه‌ی آنچه که در دانشگاه شهید مدنی، سه روز قبل از انتخابات مرحله ی دوم اتفاق افتاد این بود: در این جلسه که دانشجویان موافق و مخالف حضور داشتند در یک بحث منطقی و صمیمی به سوالات  بدون سانسور پاسخ گفتم و با مخالفین که عمده سوالات از سوی آنان بود با سعه صدر برخورد کردم. در پایان جلسه یکی از دانشجویان بدون رعایت نوبت دیگران و با هوچی‌گری، امتحان تافل بنده که هیچ ربطی به جلسه نداشت به‌زعم خود زیر سوال برد و بی آنکه پاسخ مرا بشنود جلسه را بهم زد و سپس جریان سیاسی مخالف، آنرا در فضای مجازی بصورت گسترده پخش کردند.

آنچه در بیوگرافی آمده بود من دکتری مدیریت استراتژیک را در دانشگاه  عالی دفاع که از معتبرترین دانشگاه‌های کشور است تا مرحله تدوین پایان نامه پیش برده‌ام و آزمون تافل و امتحان جامع دانشگاه را داده ام که نامه رسمی دانشگاه هم آنرا تایید کرده است. در اینجا چند مطلب روشن است که توجه افراد منصف را به آن جلب می کنم: اولا در جلسات سیاسی از کسی امتحان نمی گیرند و این یک بدعت جدید و بداخلاقی سیاسی است ثانیا اگر درباره تحصیلات یا مدارج علمی کسی سوالی باشد به مدرک یا گواهی دانشگاهی مربوطه مراجعه می کنند. ثالثا بعد از سوال فرصت پاسخ به من ندادند و فضای جلسه را متشنج کردند و آنگاه این سوال را در فضای مجازی بصورت انبوه پخش کردند و مرا متهم کردند. رابعا مدرک تافل دانشگاهی صرفا در حوزه ی گرامر و نوشتاری و شنیداری بوده و ربطی به محاوره و گفتار ندارد.

علی ایّ حال، کدام اخلاق و کدام انصاف و ایمان اجازه می دهد که یکطرفه علیه کسی اتهامی وارد کنید و بدون آنکه فرصت جواب محیا شود آنرا گسترده پخش کنید و با آبرو و شخصیت کسی بازی کنید؟! آری از کسانی که اخلاق و انصاف را از سیاست کنار گذاشته اند و هوچیگری و غوغاسالاری و نشر اکاذیب و تهمت و افترا را راه و رسم خود قرار داده اند انتظاری جز این نیست. بنده پس از این مسئله نامه رسمی دانشگاه در تایید آزمون تافل دکتری را منتشر کردم لکن در فضای سنگین تخریب و غوغاسالاری آنچه که شنیده نمی شود سخن حق است. مع الاسف عده ای از مردم عادی نیز بی آنکه اصل موضوع را بدانند آنرا پخش کردند ولی گناه نابخشودنی آن به عهده کسانی است که چنین توطئه ای را برنامه ریزی کردند و آنرا سریعا در فضای مجازی پخش کردند.

در پایان به همه مردم عزیز، خواهران و براداران عرض می کنم که موارد ذکر شده، گوشه ای از تخریب علیه من بود. روزی حقیقت همه مسائل کشف خواهد شد. لکن عده ای نا آگاهانه شایعات را پخش کردند و درباره این خادم و روحانی دلسوز جامعه نادانسته قضاوت کردند. بدانند وقتی حقایق برای آنها آشکار شود پشیمان خواهند شد و اما آنانکه آگاهانه و عامدانه شایعات و تهمت ها و توهین و اکاذیب را نشر دادند بدانند روزی در پیشگاه عدل الهی پاسخگو خواهد شد و آنروز خداوند آگاه و بصیر و عالم بالسّر و الخفیّات و احکم الحاکمین بین من و آنان حکم خواهد کرد. " انما اشکو بثی وحزنی الى الله"

بار دیگر با مردم عزیز تبریز و آذربایجان پیمان خود را تجدید می نمایم و به آنان اعلام می کنم من بر سر پیمان خود با رهبرم هستم و همیشه سرباز ولایت خواهم ماند. من بر سر پیمان خود با مردم عزیز هستم و همیشه خادم بی منت آنها خواهم ماند. من بر سر پیمان خود با شهیدان هستم و همیشه مدافع آرمان آنها خواهم بود و از اسلام و انقلاب اسلامی و ارزش های آنان دفاع کرده و تا پای جان و شهادت خواهم ایستاد و راه شهیدان  بهشتی، رجایی، هاشمی نژاد، مدنی و قاضی طباطبایی را ادامه خواهم داد و برای بازگرداندن اخلاق و معنویت به فضای سیاسی جامعه همواره خواهم کوشید.

سید محمد رضا میرتاج الدینی

انتهای پیام/