نصرالله: پروژه"اسرائیل بزرگ" سقوط کرد/ خطر بزرگ درگیری شیعه و سنی در منطقه
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان طی پیامی به همایش یکروزه "همصدا با اقصی" در تهران اظهار داشت: اسرائیل بزرگ سقوط کرد و دیگر نمیتواند مدعی اسرائیل بزرگ از "نیل تا فرات" باشد، این پروژه شکست خورده و سقوط کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،«خطر اسرائیل مثل قبل نیست و اسرائیلیها بسیار عقبنشینی کردهاند، عقبنشینی آنها نتیجه جهاد، فداکاریها، پیروزیها و دستاوردهای جنبشهای مقاومت در منطقه است. اسرائیل بزرگ سقوط کرد، اسرائیل دیگر نمیتواند در جنوب لبنان بماند، نمیتواند در غزه بماند و مدعی اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات باشد. این پروژه شکست خورده و سقوط کرده است. اسرائیل بزرگی که لبنان و فلسطین آن را شکست دادند سقوط کرد اما اسرائیل قدرتمند که فلسطین را بهجز غزه اشغال و غزه را محاصره کرده است هنوز هم قدرتمند است و دولتها و کشورهای منطقه را تهدید میکند و از هر فرصت موجود در حال و آینده استفاده میکند».
این بخشی از پیام مهم سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به همایش همصدا با اقصی در تهران است.
همزمان با شصت و هشتمین سال اشغال فلسطین بهدست صهیونیستها، که در کشورهای عربزبان "یوم النکبة" نامیده میشود، اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی حقوق مردم فلسطین، همایش یکروزه «همصدا با اقصی» را برگزار کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان در بخش اول پیام خود به این همایش ضمن تقدیر از اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی حقوق مردم فلسطین بهویژه رئیس اتحادیه خانم دکتر زهرا مصطفوی خواستار اولویتبخشی به مسئله فلسطین بین تمام مسلمانان و کشورهای اسلامی شد.
نصرالله در پیام خود مسئله فلسطین را اساسی خواند و گفت که "مسئله اساسی این است که بحرانی که از گذشته تا حال ادامه پیدا کرده تنها درگیری رژیم اسرائیل و پدیده صهیونیسم نیست، بلکه اینک اراده بینالمللی به این تعلق گرفته تا این غده سرطانی در منطقه ما کاشته شود و همواره از سوی محافل بینالمللی بهویژه آمریکا و غرب مورد حمایت فراگیر قرار گیرد".
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه با توصیف حقیقت درگیری کنونی، گفت: حقیقت درگیری چیز دیگری است؛ اینکه اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار جدید و قدیم است. این رژیم نماینده طرحهای استکباری و استعماری است و در تمام منطقه فرهنگ، تمدن، ثروتها و امکانات جهان اسلام را هدف قرار داده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: در حال حاضر فلسطینیها در خط مقدم جبهه قرار دارند و از مقدسات این امت یعنی امت اسلام دفاع میکنند اما بر تمامی امت واجب است که با این تحلیل و رویکرد به این نبرد نگاه کند.
نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود تعامل امت اسلامی با مسئله فلسطین را تعاملی منفی برشمرد و گفت: تعامل امت حتی قبل از حوادث کنونی منطقه با مسئله فلسطین منفی بوده است. این موضوع نیاز به موضعگیری صحیح دارد و امیدوارم در برخی موارد موضعگیری صریح اتفاق بیفتد، این موارد از این قرار است: اول بیشتر کشورهای اسلامی و عربی میگویند "مسئولیتی در قبال مسجدالاقصی و بیتالمقدس نداریم" و میبینیم که امروز رویکردی صورت نگرفته تا فتواهای فقهی را بهسمت و سویی سوق دهد که هیچ پایه شرعی ندارد.
دوم خطر اسرائیل مثل قبل نیست، متأسفانه امروز این طرز تفکر وجود دارد که اسرائیل را خطری برای فلسطین فقط میدانند. سوم، اشتباه در شناسایی دوست از دشمن و پیروی کورکورانه از دولتها در انتخاب دوست و دشمن صورت گرفته است. چهارم، اشتباه بر اولویتبندی و شناسایی آنهاست که اگر این تشخیص درست نباشد بسیاری از افراد و گروهها سرگردان گشته و در پیچ و خمها و درگیریها گمراه میشوند.
****متن کامل این پیام بهشرح زیر است****
با سلام و درود به پیامبر گرانقدر اسلام حضرت ختمیمرتبت محمد مصطفی(ص) و خاندان و یاران باوفایش و درود به همه پیامبران و فرستادگان الهی
با سلام خدمت حاضران محترم
خواهران و برادران گرامی
پس از عرض سلام و تقدیر و تشکر از کلیه سروران، خواهران و برادران در اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی حقوق مردم فلسطین بهویژه دبیرکل اتحادیه سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی در برگزاری این نشست مبارک و این زمان حساس تا همچنان حمایت و تأیید خود را از مقاومت و تلاش مردم فلسطین در دفاع از مسجد الاقصی و قیام انتفاضه جدید در فلسطین و با الهامگیری مقاومت در لبنان به عرض میرسانم که رزمندگان مقاومت حاضر در عرصه همواره به هرگونه حمایت و تأیید نیاز دارند هرچند این حمایت با کلام و یا موضعگیری رسانهای سیاسی باشد. بدون شک این حمایتهای ما به دلگرمی به رزمندگان حاضر در میدان جنگ ــ بهویژه آنان که همواره درگیر با چالشهایی که صهیونیستها برایشان فراهم میکنند، هستند ــ به این حمایتها نیاز دارند.
خواهران و برادران گرامی؛
تهدیداتی که از سوی رژیم صهیونیستی علیه مسجد الاقصی گسیل میشود اینک امت اسلام را در برابر مسئولیتهای سنگین در خصوص ملت فلسطین و بهویژه بیت المقدس قرار میدهد. مسئله اساسی این است که بحرانی که آن را تاریخچه گذشته و اوضاع حال و آینده تشکیل میدهد تنها رژیم اسرائیل و پدیده صهیونیست نیست، بنابراین مسئله فلسطین به آنچه درگیری دو طرف در ظاهر است محدود نیست، به این که اسرائیل در برابر ملت فلسطین قرار دارد و این که این نبرد یک نبرد اسرائیلی ــ فلسطینی است، این تنها ظاهر نبرد است اما حقیقت درگیری چیز دیگری است.
حقیقت درگیری در سرزمین فلسطین است، اینکه اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار جدید و قدیم است. این رژیم نماینده طرحهای استکباری و استعماری است و در تمام منطقه فرهنگ، تمدن و ثروتها و امکانات جهان اسلام را هدف قرار داده است. اسرائیل پایه نظام سلطه و خط مقدم این رویارویی است و ملت فلسطین سالهاست که بهعنوان نماینده و در خط مقدم جبهه میجنگد و مقاومت و مبارزه و دفاع میکند.
از مقدسات و فرهنگ و سرزمین و امکانات و آینده این ملت دفاع میکند، بله، درست است این است رویکرد صحیح. تحلیل یا رویکرد اشتباه رویکردی است که میگوید این نبرد فقط فلسطینی ــ اسرائیلی است و شاید از هر کس در هر مکان دیگری که بهنحوی با اسرائیل میجنگد و یا پرچم مقاومت ضد اسرائیل را برافراشته میکند پرسیده شود که "برای چه مبارزه میکنی؟"، "آیا کسی از او خواسته بهنیابت از فلسطینیها بجنگد؟"و "آیا از او خواسته شده که بیشتر از یک فلسطینی سنگ فلسطین را به سینه بزند و بیشتر از صاحب ملک نگران ملک و زمین باشد؟" این بدان معنی نیست که بهنیابت از فلسطینیها میجنگد بلکه امت اسلام باید از خود دفاع کند.
امت اسلامی از خودش و مقدساتش دفاع میکند. آیا مسجد الاقصی و بیت المقدس فقط مقدسات فلسطینی است یا مقدسات اسلامی؟ یا مقدسات فلسطینی ــ مسیحی؟ در هر حال سالهاست که فلسطینیها در خط مقدم جبهه حضور دارند و از مقدسات این امت دفاع میکنند و بر تمامی امت واجب است که با این تحلیل و رویکرد به این نبرد نگاه کنند.
امروز طرف مقابل این نبرد یعنی اسرائیل با اقتدار حضور دارد. دشمن اسرائیلی از همه حمایتهای مادی، اقتصادی، نظامی، تکنولوژیک، سیاسی و رسانهای برخوردار است. اسرائیل این را حق مسلم خود میداند که جهان استکبار از او پشتیبانی کند چرا که او حافظ منافع آنها در منطقه است و دائماً از آنها تقاضای کمکهای نظامی و از هر فرصتی در این زمینه برای کسب منافع خود استفاده میکند.
در نتیجه اردوگاه استکبار جهانی برای نمایندهاش در این نظر چیزی کم نمیگذارد اما جهان اسلام با نماینده خود که فلسطین باشد در این نبرد چگونه برخورد میکند؟ بهصورت کلی نتیجه این سؤال و ارزیابی منفی بوده و قادر به ارائه نتایج مثبتی نیستم. من با این حرف در پی سرخوردگی و ملامت امت نیستم، من در پی یافتن علتها و شیوه اصلاح و حل آنها هستم. چرخه این نبرد همچنان ادامه داشته و هیچگاه توسط رهبران، جناحها یا جنبشهای مقاومت تمام نخواهد شد.
در ثانی این نبرد، نبرد امت اسلام است، نبردی تاریخی است و بر تمام ما واجب است در پی ادای مسئولیتهای خود در این نبرد باشیم. تعامل امت با این قضیه همیشه تعاملی منفی بوده و هنوز هم هست. تعامل امت حتی قبل از این حوادثی که در منطقه در حال رخ دادن است منفی بود بنابراین کسی نمیتواند بهانه کند و بگوید که فتنهای که منطقه را در حال حاضر در بر گرفته است و امت اسلام و کشورهایی چون سوریه، عراق، یمن، لیبی، افغانستان و پاکستان را در حالت کنونی گرفتار کرده نبوده است بلکه این ملتها همواره درگیر این مشکلات بودهاند.
متأسفانه باید عرض کنم بیتردید در برخورد این حوادث تلفات این بحران را زیادتر کرده است چرا که عده زیادی که میتوانستند مجاهدتهای سیاسی، رسانهای، نظامی، کمکهای مالی یا لجستیکی بهنفع فلسطین داشته باشند نکردند و در حال حاضر درگیر بحرانهای دیگری شدند که وجود یا عدم وجود آنها را تهدید میکند. این موضوع نیاز به موضعگیری صحیح دارد و امیدوارم در برخی موارد که در زیر اشاره میکنم موضعگیری سریع اتفاق بیفتد.
اول: امروزه بیشتر کشورهای اسلامی و عربی و حتی برخی از جنبشهای اسلامی و مذهبی و جهان عرب میگویند که ما "مسئولیتی در قبال مسجد الاقصی و بیتالمقدس نداریم و این مسئولیت خود ملت فلسطین است" و میبینیم که امروز رویکردی صورت نگرفته تا فتواهای فقهی را بهسمت و سویی سوق دهد که هیچ پایه شرعی ندارد. اینجا و برای این ایده ما نیازمند طرح و برنامه هستیم چرا که برای بسیاری از ملتها در کمک و دفاع از ملت فلسطین شبهه بهلحاظ عقیدتی ایجاد شده است. آنها اعتقاد ندارد که وظیفه شرعی و واجب دینی نسبت به مسئله فلسطین دارند، البته این موضوع برای من و شما از بدیهیات است و چیزی که علمای امت بر آن اتفاق نظر دارند اما شاید برای دیگران واضح نیست و بهصورت یک شبهه درآمده و حاصل حوادث اخیر میباشد و رفع آن به تلاشهای عرفی، فرهنگی و حوزوی بزرگی نیازمند است.
دوم اینکه برخی معتقدند به اینکه اسرائیل دیگر خطری برای دولتها و ملتهای مسلمان و عربی به حساب نمیآید و این رژیم تنها تهدید برای فلسطین است و دیگر تهدیدی برای لبنان، سوریه، اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی نیست، امروز متأسفانه این طرز تفکر وجود دارد و این طرز تفکر نهتنها در میان دولتها بلکه در میان بسیاری از ملتها، رهبران و نخبهها نیز وجود دارد.
بله، درست است، خطر اسرائیل مثل قبل نیست و اسرائیلیها بسیار عقبنشینی کردهاند، عقبنشینی آنها نتیجه جهاد، فداکاریها، پیروزیها و دستاوردهای جنبشهای مقاومت در منطقه است. اسرائیل بزرگ سقوط کرد، اسرائیل دیگر نمیتواند در جنوب لبنان بماند، نمیتواند در غزه بماند و مدعی اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات باشد. این پروژه شکست خورده و سقوط کرده است. اسرائیل بزرگی که لبنان و فلسطین آن را شکست دادند سقوط کرد اما اسرائیل قدرتمند که فلسطین را بهجز غزه اشغال و غزه را محاصره کرده است هنوز هم قدرتمند است و دولتها و کشورهای منطقه را تهدید میکند و از هر فرصت موجود در حال و آینده استفاده میکند و اینجا لازم است برگردیم تلاش کنیم و به ملتها و کشورهای عربی و اسلامی بگوییم اسرائیل خطرناک است؛ هدفها، خواستهها و تهدیداتش همه برای دولتها و ملتها خطرناک است و مقابله با آن نیازمند تلاشهای سیاسی، فرهنگی و سیاسی است.
این مسئولیتی است بر گردن علما و گروههای سیاسی، نخبگان و رسانههای عمومی. بهطور مثال در لبنان برخی از لبنانیها معتقدند دیگر اسرائیل هیچ تهدیدی برای لبنان به حساب نمیآید و مقاومت لبنان این موضوع را بهانهای برای نگهداری سلاح قرار داده است، این یکی از همین مصیبتها است. این نمونهای از طرز تفکر اشتباه موجود در منطقه است.
سوم: اشتباه در شناسایی دوست از دشمن و پیروی کورکورانه از دولتها در انتخاب دوست و دشمن، در این مثال ایران و اسرائیل میتوانند مثال روشنی باشند.
چهارم: اشتباه در اولویتبندی و شناسایی آنها که اگر این تشخیص درست نباشد بسیاری از افراد و گروهها سرگردان گشته و در پیچ و خمها و درگیریها گمراه میشوند که از مسئله اصلی ما بسیار دور هستند و ما امروز شاهد آن هستیم. این اشتباه باعث شده تعداد زیادی از افراد و گروهها سرگردان و غرق در پروندهها و طرحهای خطرناک ملی شوند و این موضوعی است که در حال حاضر با قدرت تمام پیگیری شده است.
حقیقتاً انسان بسیار متأثر میشود وقتی که اینهمه نفرات را بسیج میکنند و امکانات عظیم در اختیارشان قرار میگیرد و اموال فراوان یعنی میلیاردها دلار بهصورت شخصی و دولتی برای آنها هزینه میشود و همه وسایل بسیج شده و در سراسر جهان اسلام برای آنها فراهم میشود و فتواهایی صادر میشود تا در عراق، سوریه، یمن و حتی لیبی بجنگند.
حال این سؤال به ذهن میرسد: چرا این اقدامات برای فلسطین انجام نمیشود؟ اگر این جوانانی که باید به حال آنها خون گریست به فلسطین باختهاند میآوردیم، همینها کافی بودند تا اسرائیل را از صحنه روزگار محو کنند اما متأسفانه این نیروها برای ویرانی ملتهای ما، جامعه ما، ارتشها و ارادههایمان و آگاهیمان و حتی ویرانی احساساتمان، حتی برای ویرانی وحدتمان در مورد اساسیترین موضوع یعنی فلسطین بسیج شدهاند.
آیا این موضوع شایسته بررسی و تأمل و تلاش برای یافتن راهحل نیست؟ امروزه بهجای تلاش در جهت رفع فتنههای منطقهای و تلاش برای پیروزی ملت مظلوم فلسطین، تلاش و کوششها برای ایجاد فتنههای طایفهای و مذهبی انجام میشود و این از خطرهای بزرگی است که امت اسلام را تهدید میکند، از نظر مذهبی تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا درگیریهای منطقه را به درگیریهای شیعه ــ سنی تبدیل کنند تا نیروی همه را از بین ببرند و این نیازمند مجاهدت و تلاش زیاد است.
سرانجام پیشنهاد میکنم که اتحادیه، گروهی را تشکیل دهد تا جنبشها، جمعیتها، نیروها، مراکز پژوهشی و نخبگان در آن مشارکت کنند و در آن گروه و چارچوب به شیوههای پژوهش درباره یافتن راهحل مشکلات کشورها بپردازند و در آن گروه و چارچوب تلاش فراوان برای این کار انجام دهند.
شاید ما قادر به جذب کل امت برای این نظر نباشیم اما اگر نتوانستیم نصف امت یا بخشی از امت اسلامی را متحد کنیم بهتر و ارجح آن است که وضعیت تلخ و دردناک خشن کنونی را تحمل کنیم. آیا انجام این کار امکانپذیر است؟ بله و بنده تصور نمیکنم در این کار نیاز به زمان طولانی باشد چرا که همه ما در قلب و مرکز میدان نبرد باشیم.
در گذشته کنفرانسهای زیادی برگزار شده و مراکز پژوهشی زیادی موضوع را مورد پژوهش و بررسی قرار دادهاند، پس بسیار ممکن است که زود به نتیجهای دست یابیم و برنامهریزی و مسئولیتها را تقسیم کنیم. من نمیگویم که اتحاد بهتنهایی میتواند همه مشکلات را حل کند اما میتواند مسئولیتها را تقسیم کند. دولتها، جنبشها، ملتها، نخبگان، گروههای لائیک و رسانهها، همه ما میتوانیم حداقل تلاش خود را انجام دهیم، حداقل بتوانیم از زیانها و خسارتهای خود بکاهیم. من معتقدم که اگر همین روند ادامه پیدا کند ما همچنان در نبرد اصلی و اساسی تلفات جدی در پی خواهیم داشت، پس بر ما واجب است حداکثر تلاشمان را به کار گیریم تا تلفات و خسارتمان را به حداقل برسانیم.
خواهران و برادران گرامی؛
در انتها در پیشگاه فداکاریهای بزرگ جوانان ملت فلسطین، من از شما بهدور از همه حساسیتها و دیدگاههای منفی که در این زمینه وجود دارد کمک و یاری حقیقی برای این مردم میطلبم. شاید ما در حال حاضر قادر به آگاهسازی فلسطین نباشیم ولی این کار برای انتفاضه فلسطین امکانپذیر است، اگر این انتفاضه راهش را ادامه دهد و عزمش را جزم کند میتواند دولت دشمن را محدود کرده و دستاندرکاران دشمن را از مسجد الاقصی دور کند و اجازه ندهد به مسجد الاقصی نزدیک شود و دیگر هرگز مقدسات دینی و اسلامی را تهدید نخواهند کرد.
مسئولیت حفظ و محافظت از این مقدسات مسئولیت همه امت است، اگر اینها بهنیابت از ما در حال دفاع و محافظت از آن هستند پس بر ما واجب است در تلاش و کوشش برای کمک به ایستادگی و ادامه این انتفاضه کوتاهی نکنیم و دستیابی به بخش اندکی از هدف برای ما بهتر است از اینکه از اهداف بزرگ بازمانده در نبرد همیشگی شکست بخوریم. ما به خداوند عزوجل ایمان و اعتقاد داریم، به وعده قاطع و تأکید او بر پیروزی مجاهدین و صابرین و شجاعان ایمان داریم. پس از جانب او به خیر و برکت این امت تا روز قیامت ایمان داریم و تا پایان این جنگ پیروزی برای ما مسلم است. مهم این است تلاش کنیم در زمره کسانی باشیم که خداوند به آنان توفیق رقمزدن این پیروزی را میدهد.
انتهای پیام/ر*