پاسخ غیرمودبانه، توهین آمیز و سیاسی یک «پژوهشکده» به گزارش مستند و علمی تسنیم از مخاطرات تراریخته
پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی به گزارش مستند، علمی و فارغ از سوگیری های سیاسی درباره مخاطرات محصولات تراریخته پاسخی غیرمودبانه، توهین آمیز و سیاسی داده که به همراه متن کامل جوابیه، توضیحات تسنیم منتشر می شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری خبرگزاری تسنیم «پویا»، 12 اردیبهشت ماه سال جاری، ذیل «پرونده علمی نقد تراریخته» در خبرگزاری تسنیم، گزارش مستندی تحت عنوان «تشکر مقام بلندپایه دولتی از «راکفلر»/ آلودگی خطرناک 1.3 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی ایران + اسناد» منتشر شد. {اینجا(1)} در پی انتشار این مطلب، نیراعظم خوشخلقسیما رئیس «پژوهشکده» بیوتکنولوژی کشاورزی جوابیهای غیرمؤدبانه، توهینآمیز و سیاسی بدون پاسخ به شبهات صادر کرد. توضیحات خبرگزاری تسنیم به همراه انتشار اسنادی جدید پس از درج جوابیه خواهد آمد.
توضیحات خبرگزاری تسنیم؛
امام باقر (ع): «سخنان زشت ابزار سفلگان و فرومایگان است.»
در ادامه خبرگزاری تسنیم برای تنویر افکار عمومی و تحلیل گفتمان گروه مدافع دستکاری ژنتیکی ضمن انتشار اسناد جدید، بهصورت مختصر به بررسی بند به بند این جوابیه میپردازد.پیش از آن، ذکر توضیحات زیر لازم است:
الف) سند ارائه شده در گزارش پیشین خبرگزاری تسنیم مبنی بر «ارتباط مقام بلندپایه دولتی با راکفلر» چنان متقن بوده که جوابیه «پژوهشکده» نیز بهروشنی آن را تأیید کرده، اما درصدد توجیه آن برآمده است.
ب) بکارگیری مستمر الفاظی مانند «فناوریهراس» یا «ذینفع در واردات» و مواردی از این دست در جوابیه ممکن است برای خوانندگان محترم شبهه و ذهنیت نادرست ایجاد کرده و اینگونه القا کند که خبرگزاری تسنیم سویه و جهت خاصی را دنبال میکند. لذا موضع اصولی خبرگزاری تسنیم در قبال محصولات دستکاری شده ژنتیک (تراریخته) به این شرح اعلام میشود.
- مستند به اسناد مکتوب و اظهارات متخصصان و کارشناسان امر، واردات اقلام عادی و بیخطر فینفسه در برابر تولید داخلی قرار میگیرد و آن را از جهات مختلف ضعیف میکند. این اشکال جدای از ریسک بالای واردات اقلام پرخطر مانند دخانیات یا محصولات دستکاری شده ژنتیک (تراریخته) بر سلامت مردم است. لذا خبرگزاری تسنیم اعتقاد دارد واردات محصولات پرخطر باید بهسرعت با اولویت از دستور کار دولت محترم خارج شود و ضمن اصلاح الگوی مصرف، کاهش واردات و جایگزینی محصولات داخلی سالم وجهه همت مسئولان قرار گیرد. به این دلیل موضع خبرگزاری تسنیم در حال حاضر درباره واردات محصولات تراریخته «مخالفت مضاعف» است.
- موضع خبرگزاری تسنیم درخصوص پژوهش و فناوری در این رشته تأکید بر «پیشتازی کشور و نیل به قلل دانش و فناوری دنیا» است. این خبرگزاری اعلام میکند با ذات «دانش و فناوری» علوم پیشرفته مطلقاً مشکلی ندارد و آن را کاملاً ضروری میداند. موضوع چالش، «نحوه تجاریسازی» این محصولات پرریسک است.
- در مورد این فناوری خاص، با توجه به اینکه ابداع و توسعه دانشی و تجاری این رشته، از ابتدای ابداع تاکنون، در سراسر دنیا در اختیار کمپانیهای صهیونیست بدنام است، باید نسبت به اهداف خاص این کمپانیها و تأثیرگذاری هدفمند آنها در کشور حساس بود. با توجه به سابقه این کمپانیها در نسلکشی و تولید سلاحهای شیمیایی و اتمی طی سدههای پیشین (که مستنداً در گزارش پیشین به آن پرداختیم و «پژوهشکده» نیز در جوابیه از کنار آن عبور کرده است) نفوذ دانشآموختگان این کمپانیها برای ضربه زدن به کشور کاملاً محتمل است.
- درخلال تحقیقات اسناد مهمی درباره ارتباط جریان مدافع دستکاری ژنتیک با افراد و نهادهای شناخته شده صهیونیست به دست آمده است؛ اما با توجه به محتوای محرمانه، انتشار عمومی آنها در گرو ملاحظاتی است؛ البته بخشهای قابل انتشار به اقتضای زمان رسانهای خواهد شد. خبرگزاری تسنیم مجدداً توجه مسئولین قضایی و امنیتی را به نفوذ عمیق صهیونیزم جهانی در مسئله تراریختهها جلب مینماید. (این اسناد به همراه پیوستهای محرمانه غیرقابل انتشار برای مراجع ذیصلاح ارسال خواهد شد.)
- گاهی درخصوص کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) مغالطهای صورت میگیرد. به این ترتیب که با طراحی دوگانه غیر واقعی «کشت در برابر واردات» موضوع به انحراف کشیده میشود. به این صورت که «کشت» این محصولات در تقابل با «واردات» قرار گرفته و بهدلیل ارجحیت «تولید ملی» بر «واردات» نتیجهگیری میشود که «کشت» این محصولات لازم است و مخالفان کشت، لزوماً «ذینفعان در واردات» هستند! در حالیکه باید توجه کرد گرچه موضع خبرگزاری با واردات این محصولات پرخطر «مخالفت مضاعف» است، اما تأثیرات مخرب «کشت» این محصولات پرخطر بر محیط زیست، در «واردات» آنها موضوعیت ندارد. در حقیقت کشور ما با کشت این محصولات، با تهدید گنجینه نژادها، ایجاد اختلال در هارمونی ژنتیک گیاهی و همچنین آلوده شدن زیست بومهای داخلی، راهی بیبازگشت بهسوی نابودی را برای زیستگاه چند میلیون ساله خود رقم خواهد زد؛ امری که در واردات موضوعیت ندارد. به همین دلیل در بسیاری از کشورها ازجمله در سراسر اتحادیه اروپا و اسرائیل علیرغم اینکه واردات تحت تدابیر شدید - با تراریختگی حداکثر 1% و تنها با درج برچسب - مجاز است، اما تقریباً در کل این قاره، کشت و رهاسازی این محصولات کاملاً ممنوع است. به این ترتیب طبیعتاً مخالفت با کشت، پشتوانه علمی دارد و به هیچ عنوان به معنی ترجیح و تأیید واردات نیست؛ و این اتهامزنی بدون سند «ارتباط با واردات» صحت ندارند.
ج) در جوابیه «پژوهشکده» با پرداختن به حواشی، به بسیاری از سؤالات اساسی گزارش تسنیم پاسخی داده نشده و تلاش شده تا مسائل اصلی از دایره بحث خارج شوند. ذیل بخش «توضیحات خبرگزاری تسنیم» ضمن ارائه اسناد جدید به این موارد پرداخته میشود.
د) علیرغم ادبیات مؤدبانه و مستندات غیرقابل تردید و موثق در سراسر گزارش تسنیم، جوابیه «پژوهشکده» از خط اول و در سراسر متن حاوی الفاظ دور از ادب، سیاسی، نامتعارف و توهینآمیز است؛ چنانکه شأن و مرتبه علمی این «پژوهشکده» خاص را در نظر خواننده کاملاً زیر سؤال میبرد. جای سؤال است که آیا توشه علمی و منطقی جریانی که بهجای پاسخگویی و پرداختن علمی و منطقی به بحث، مدام درصدد فحاشی و ایراد تهمت و توهین به طرف مقابل باشد، خالی نیست؟ آیا یک «پژوهشکده» درصورت داشتن پاسخ شایسته علمی و منطقی، به توهین و سیاسیکاری روی میآورد؟!
با این ملاحظات و با توجه به مشی خبرگزاری، پاسخ ابهامات (غیر از توهینها) داده شده و در هر بند، صرفاً با آوردن الفاظ توهینآمیز ذیل «کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز» بدون هیچگونه پاسخی از کنار آنها عبور شده است. خبرگزاری تسنیم پیشاپیش بابت انتشار این الفاظ «پژوهشکده» از محضر خوانندگان محترم عذرخواهی میکند.
ه) جای سؤال است که اگر منطق افراد علمی جریان «مدافع تراریخته» در یک بحث منطقی، مستند و مکتوب - بهجای ادبیات موقر و متین - بیادبی، سیاسیکاری، مظلومنمایی، فحاشی و ستیز و افترا و توهین است، این جریان در تعاملات غیرمکتوب چه منطق و رویهای را دنبال میکنند؛ گرچه این ادبیات از سوی مدافعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی، عجیب نبوده و کاملاً مسبوق بهسابقه است. (با یک جستجوی ساده در رسانهها این مطلب قابل احصاء است.)
و) متن گزارش خبرگزاری تسنیم که از سوی این «پژوهشکده» اینچنین مورد هجمه قرار گرفته، هیچ ارتباطی با «پژوهشکده» نداشته است. تنها در بخش مختصری از مطلب، اسنادی مربوط به یکی از اعضاء هیئت علمی این پژوهشکده (شخصیت حقیقی وی) منتشر شد و سند سابقه ارتباط معنادار مالی او با راکفلر افشا شده است. در این گزارش هیچ مطلبی درخصوص جایگاه حقوقی و شأن هیئت علمی نامبرده درج نشده که متضمن پاسخ از سوی «پژوهشکده» باشد؛ لذا از منظر قانونی خبرگزاری تسنیم مکلف به درج این جوابیه نبوده؛ لکن برای ثبت در تاریخ و تنویر افکار عمومی و روشن شدن نوع ادبیات نامتعارف موافقان دستکاری ژنتیکی و همچنین برای تحلیل گفتمان حاکم بر این جریان، جوابیه «پژوهشکده» بصورت کامل منتشر شده است؛ ضمن اینکه خبرگزاری تسنیم، حق پیگیریهای قضایی مرتبط با افترا و توهینهای صورت گرفته در جوابیه را برای خود محفوظ میداند.
ز) تعجیل در نگارش متن جوابیه چنان بوده که غلطهای بارز و فراوان دستوری، جملهنویسی، واژگانی، تایپی و املایی نیز در آن به چشم میخورد؛ گویا نویسندگان متن برای انتشار هرچه سریعتر آن، حتی فرصت یکبار بازخوانی متن را نداشتهاند؛ گرچه این اشکالات در کنار مشکلات محتوایی و خلأ استدلالی جوابیه چندان به چشم نمیآید؛ از این رو نیز انتشار این مطلب جای عذرخواهی دارد.
ح) در بخشهایی از جوابیه، احتمالاً برای ارجاع به منابعی، نمادهایی به شکل «{اینجا}» وجود دارد؛ اما هیچیک از لینکهای اسناد جوابیه، اصولاً قابل استفاده نیست؛ چرا که این جوابیه اساساً درقالب نامه مکتوب برای خبرگزاری تسنیم ارسال شده است!
در ادامه خبرگزاری تسنیم بهصورت مختصر به بررسی بند به بند این جوابیه میپردازد.
** توضیحات بند اول باعنوان: تلاش مذبوحانه صهیونیزم برای انحصار فناوری زیستی/ حکما میگویند «بزرگترین دروغ نصف حقیقت است»
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: تلاش مذبوحانه – صهیونیزم – انحصار - دروغ – رفتار غیرحرفهای – مغشوش – تلاش مذبوحانه – تخریب دانشمندان – مطلب بیارزش و سخیف – خزعبلات
* نکات ادعایی
جدای از کلمات تند و ادبیات غیرمؤدبانه و پرخاشگر، در عنوان جوابیه ادعا شده گزارش قبلی خبرگزاری تسنیم، تلاش مذبوحانه صهیونیزم برای انحصار فناوری زیستی است! همچنین اینطور بیان شده که گزارش تسنیم از کانال واگو کردن «نصف حقیقت»، «بزرگترین دروغ» را گفته و مطالب این گزارش، خزعبل، غیرحرفهای و تلاش مذبوحانه برای تخریب دانشمندان است!
شایسته بود «پژوهشکده» برای اثبات این اتهامات، استدلالهای خود را نیز ارائه میکرد. مخاطبان با مرور دقیق جوابیه تا انتهای آن تصدیق خواهند کرد که دلیلی بر این موارد ادعایی یافت نمیشود؛ لذا خبرگزاری تسنیم از جوابگویی و جدل در این بخش اجتناب میکند و قضاوت در خصوص این اتهامات را بر عهده خوانندگان میگذارد.
** توضیحات بند دوم باعنوان: محصولات تراریخته و مزایای آنها
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: روشهای نامشروع – توزیع منابع مالی گسترده – گروههای فناوریهراس – نشر اکاذیب – انحصاری کردن فناوری
* نکات ادعایی
الف) متأسفانه در جوابیه «پژوهشکده» در اثر عدم اطلاع کافی از دانش روز دنیا یا تجاهل نسبت به مسئله، تصریح شده محصولات دستکاری شده ژنتیکی با استفاده از آخرین پیشرفتها و فناوریهای به دست آمده توسط بشر تولید میشوند. گویا مسئولان «پژوهشکده» مدعی دانش این عرصه، از کهنه شدن فناوری دستکاری ژنتیکی و جایگزینی آن با فناوریهای روز دنیا بیاطلاعند. لذا در همین جا از ایشان دعوت میشود مطالعه و آشنایی با دانشهای روز این عرصه مانند TALEN و CRISPR Cas9 را در دستور کار قرار دهند.
ب) در این جوابیه ادعا شده این محصولات در برابر آفات و بیماریها مقاوم هستند و از این طریق مصرف سموم شیمیایی آفتکش در آنها «بسیار کاهش یافته یا بهکلی قطع میشود.» بعد نتیجهگیری شده که بنابراین این محصولات سالمتر از محصولات طبیعی و بدون باقیمانده سموم در آنها تولید میشوند!
برای اطلاع مسئولان «پژوهشکده» این توضیح لازم است که در تولید 85 درصد از محصولات دستکاری شده ژنتیکی، از سموم استفاده میشود. با شروع کشت این محصولات آلوده ژنتیکی، مصرف جهانی سم گلایفوسیت از 51 هزار تن در سال 1995 به 746 هزار تن در سال 2014 (حدود 15 برابر) افزایش داشته است. افزایش 15 برابری مصرف این سم، مخاطرات برگشتناپذیری را برای سلامت مردم و محیط زیست به همراه داشته است.
در مارس 2015 کمیتهای مشترک توسط سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (FAO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) تشکیل شد. دستور کار این کمیته ارزیابی مجدد سرطانزایی سم به کار رفته در تولید محصولات تراریخت بود. در گزارش این دو سازمان {اینجا(2)} تصریح شده گرچه پیش از این در سالهای 1997،1993 و 2004 میلادی اعلام شده بود هیچ دلیلی مبنی بر سرطانزا بودن این سموم وجود ندارد، لکن علیرغم گزارشهای پیشین، در این نوبت، احتمال سرطانزا بودن سم بهکار رفته در تولید محصولات دستکاری شده ژنتیک (گلایفوسیت) توسط این کمیته مشترک کاملاً تأیید میشود!
این سم در گزارش بهعنوان ماده «بالقوه سرطانزا» گزارش شده است؛ (این عبارت دقیقاً یعنی سرطانزایی آن برای حیوانات اثبات شده، اما در مورد انسان به دلیل بیم نسبت به مخاطرات، هنوز آزمایش بالینی صورت نگرفته است.) به این ترتیب گزارههای «پژوهشکده» درباره سلامت و سمی نبودن محصولات دستکاری شده ژنتیک از جهت مطالعات علمی جهانی کاملاً مردود است.
تصویر بخشی از گزارش FAO و WHO که بر مخاطرات سم محصولات دستکاری ژنتیک (گلایفوسایت) تأکید دارد
اما دلایل خطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) به همینجا ختم نمیشود. برخلاف ادعای «پژوهشکده» حتی در پایگاه اطلاعرسانی ستاد توسعه زیستفناوری نیز نخستین هدف طرحهای بیوتکنولوژی کشاورزی «مقاومت به تنشهای زیستی (آفات و بیماریها) با هدف کاهش مصرف سموم شیمیایی و تحمل به علفکش، با هدف مصرف علفکشهای کمخطرتر» عنوان شده است. {اینجا(3)} این جمله به این معناست که کاهش مصرف سموم در گیاهان تراریخته یکی از مهمترین اهداف و دغدغههای ستاد توسعه زیستفناوری بوده است.
گذشته از این در سال 1393 طرحی در کارگروه کشاورزی ستاد توسعه زیستفناوری کشورمان تحت عنوان «تولید برنج متحمل به علفکش عمومی گلایفوسیت» توسط شرکتی که بهزاد قرهیاضی سهامدار آن است، مصوب شده است. خود این سند نیز بهتنهایی اثبات میکند برای کشت محصولات غذایی تراریخته حتماً باید از سموم کشندهای مانند علفکش گلایفوسیت استفاده شود و ادعای پژوهشکده درست نیست.
ج) مسئول «پژوهشکده» در جوابیه مدعی شده که سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان بهداشت جهانی اظهار کردهاند فناوری تراریخته باعث کاهش مصرف سموم خطرناک شیمیایی شده و از این طریق میزان ابتلا به سرطان در کشورهای بهرهمند از این فناوری کاهش داده است.
درباره این ادعای عجیب باید گفت با نگاهی دقیق، صدور این گزارش از جانب سازمان بهداشت جهانی درست به نظر نمیرسد؛ چرا که:
اولاً دیدیم در گزارش کمیته مشترک سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد، در سپتامبر 2015، احتمال سرطانزایی سموم به کار رفته در محصولات دستکاری شده ژنتیک را تأیید کرده است. به این ترتیب بعید است که گزارش متناقض دیگری مبنی بر عدم سرطانزایی یا کاهش نرخ ابتلا به سرطان از سوی این نهاد صادر شده باشد!
ثانیاً سازمان بهداشت جهانی در مورد کاهش میزان سموم در این کشورها اظهارنظری نداشته است و اصولاً ارائه گزارش در مورد شرایط کشاورزی کشورها، بر عهده «سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد(FAO)» است.
ثالثاً میدانیم که علت شیوع سرطان در یک جامعه، شامل مجموعه پیچیدهای از عوامل مانند آلودگی آب و هوا، آلودگی خاک، استرس، عادات زیستی، دخانیات و مواد مخدر، فستفودها و موارد بسیار متعدد و پیچیده دیگر است. اینکه سازمان بهداشت جهانی بدون در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر، تنها با لحاظ «کنترل سموم در بخشی از محصولات کشاورزی تراریخته» مدعی شود که «میزان ابتلا به سرطان در کشورهای بهرهمند از این فناوری کاهش یافته» امری بعید و غیرفنی به نظر میرسد.
شایسته بود «پژوهشکده» برای طرح چنین ادعای نادرستی، کمی تأمل میکرد.
د) این جوابیه ادعا میکند «این فناوری محصولاتی تولید میکند که نیاز به مصرف آب در مزارع را کاهش میدهد و از این طریق، در شرایط کمآبی که مشکل بزرگ کشور ما هم هست، تولید خود را حفظ میکنند.»
به فرض صحت این ادعا و صرفهجویی چند درصدی در مصرف منابع آب، آیا ریسک بالای سلامتی و مخاطرات زیستمحیطی این محصولات، سبب نمیشود از این مزیت چشمپوشی کنیم؟ همچنین آیا هنگامی که وزیر محترم نیرو رسماً بهرهوری منابع آب کشور را 30 درصد اعلام میکند، بهتر نیست برای حل این معضل، بهجای کشت اقلام پرخطر دستکاری شده ژنتیکی، به اصلاح الگوی مصرف آب روی بیاوریم؟
ه) در جوابیه «پژوهشکده» در عباراتی غیرعلمی تأکید شده است که «محصولات تراریخته تنها محصولات غذایی در جهان هستند که پیش از آنکه وارد بازار شوند، مورد دقیقترین آزمایشهای کیفی میشوند (قرار میگیرند)؛ این آزمایشها مورد تأیید سازمان ایمنی غذایی اروپا، سازمان فائو (غذا و کشاورزی ملل متحد)، سازمان بهداشت جهانی و دهها مرجع بینالمللی و ملی دیگر هستند؛ به عبارت دیگر تمامی مراجع علمی مرتبط با بهداشت مواد غذایی در جهان، سلامت و مزایای این محصولات را مورد تأیید قرار دادهاند.»
بزرگنمایی به کار گرفته شده در عبارت «تنها محصولات غذایی در جهان» نشان میدهد که اینگونه ابراز نظر «پژوهشکده» فاقد مبنای علمی بوده و برای بزرگنمایی مسئله طرح شده است. در پاسخ به این ادعا باید پرسید که آیا واقعاً تنها محصولات غذایی که مورد دقیقترین آزمایشات قرار میگیرند، محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند؟
گذشته از این در گزارشی {اینجا(4)} نشان داده شد که اساساً حتی در سازمان غذا و داروی امریکا (FDA)، بهعنوان یکی از بالاترین مراجع مورد نظر مدافعان تراریخته نیز آزمایشات سالم بودن این محصولات توسط خود تولیدکننده انجام و به این سازمان ارائه میشود؛ به این ترتیب این کمترین سطح از کنترل سلامت یک محصول غذایی بهشمار میرود. ضمن اینکه دیدیم بسیاری از مراجع علمی و تخصصی بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد، بر احتمال سرطانزا بودن فرایند تولید این محصولات تأکید کردهاند.
و) در جوابیه «پژوهشکده» تأکید شده که نظر به اهمیت این فناوری برای کشوری چون جمهوری اسلامی ایران، ابرقدرتها با اتخاذ راهکارهای مشروع و نامشروع سعی در انحصار این فناوری برای خود دارند. از بین روشهای نامشروع میتوان از توزیع منابع مالی گسترده در بین گروههای «فناوری هراس»، برای «نشر اکاذیب علیه فناوری زیستی» برای «انحصاری کردن این فناوری» نام برد.
برخوردی اینچنین غیرعلمی از سوی یک «پژوهشکده» جای بسی تعجب و تأسف است. موضوع بحث اندیشمندان منتقد تنها «کنترل مصرف عمومی» این محصولات پرخطر، از کانال «کنترل در تولید داخلی» و «سوگیری به سمت حذف واردات» است. طی صدها گزارش که طی یکسال اخیر از سوی منتقدان در فضای مجازی منتشر شده است، هرگز موردی یافت نمیشود که با فناوری و تولید دانش در این زمینه مخالفت شده باشد. این نشان میدهد نسبت «فناوریهراسی» به اندیشمندان منتقد، که بین آنها بسیاری از دانشمندان تراز اول بینالمللی وجود دارند، تنها یک فضاسازی رسانهای است.
طرفه اینکه با یک جستجوی ساده با کلیدواژههایی نظیر anti science و technology phobia مشخص میشود که عناوین «فناوریهراس» یا «دانشستیز» در تمامی دنیا برای فشار علیه منتقدان کمپانی صهیونیستی «مونسانتو» بهکار گرفته میشود!
ضمناً اگر این «پژوهشکده» بر این مدعا و باور مصر است چرا اسناد وابستگی منتقدان به صهیونیزم را منتشر نمیکند؟ چنانکه خبرگزاری تسنیم درفضایی مستند، علمی، مؤدبانه و به دور از ایراد توهین، تهمت، افترا و سیاسیکاری و با ارائه مستندات محکم درباره نفوذ صهیونیستها به مسئولان مدافع تراریخته تاکنون دلایل خود را اثبات کرده و بعد از این نیز همین رویه را در پیش خواهد گرفت.
** بند سوم با عنوان: تولید محصولات تراریخته در جهان
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: این کلیدواژهها در این بند بهکاربرده نشده است.
* نکات ادعایی
اغلب گزارههای ارائه شده در این بند صحیح است، اما «بخشی از حقایق» را در مورد کشت این محصولات منعکس میکند، که سبب وارونگی حقیقت شده است. گویی فراموش شده در ابتدای همین جوابیه نوشته شده که: «بزرگترین دروغ نصف حقیقت است.» روایت درست از این مسأله که پیش از این در گزارش خبرگزاری تسنیم نیز منعکس شده، به این ترتیب است:
بسیاری از کشورهای جهان، از جمله سراسر اتحادیه اروپا، و رژیم صهیونیستی تولید محصولات تراریخته را تقریباً بهصورت کامل ممنوع کردهاند. بر اثر اعمال اقدامات احتیاطآمیز طی 40 سال گذشته «تنها ٢٨ کشور» و آن هم با ملاحظاتی کشت این محصولات را انجام میدهند؛ ضمن اینکه کشت حدود 90 درصد از این محصولات تنها در 5 کشور آمریکا، کانادا، برزیل، آرژانتین و چین و 10 درصد باقیمانده در کشورهای دیگر صورت میگیرد. (این کشورها قلمرو کمپانیهایی مانند راکفلر بهشمار میروند.) همچنین در ٨٥ درصد کشت این محصولات، علفکش «گلیفوست» مصرف میشود، که مطابق اسنادی که دیدیم، سرطانزا بودن آن برای حیوانات مسلم شده و احتمال سرطانزا بودن آن در بیانیه مشترکی توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد(FAO)، تأیید شده است.
نقشه پراکندگی کشت GMO (تراریخته)؛ این نقشه نشان میدهد که کشت این محصولات در کشورهای خاصی صورت میگیرد
* با اتمام بند 3 و پاسخگویی به شبهات طرح شده در این بند، از خواننده گرامی دعوت میکنیم برای مشخص شدن وزانت استدلالهای طرح شده، کل این بند را یکبار دیگر از نظر بگذراند.
** بند چهارم با عنوان: سابقه کشت و تولید برنج تراریخته (دستکاری ژنتیک) در ایران
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: مطلب سخیف - امپراتوری دروغ - تأمین منافع نویسندگان از طریق تداوم مصرف همین سموم - به خطر افتادن منافع نویسندگان با قطع مصرف سموم
* نکات ادعایی
الف) در جوابیه «پژوهشکده» آمده است «آفات پروانهای برنج از جمله «کرم ساقهخوار نواری» در سالهای طغیان گاهی تا صددرصد محصول را از بین میبرند. از این رو حدود 80 درصد سموم شیمیایی حشرهکش، صرف مبارزه با این آفت میشود. نتیجه مستقیم وجود این وضعیت، وجود باقیمانده این سموم خطرناک در محصول برنج تولیدی خواهد بود، که مستقیماً به مصرف انسان میرسد. کمتر کسی از خطر سرطانزایی این باقیماندهها بیاطلاع است، و شگفتا که کمتر صدایی در مخالفت با این وضعیت بلند نمیشود و هیچ راهکار عملی برای حل این مشکل نیز ارائه نمیشود؛ گویی که منافع نویسندگان آن مطلب سخیف در خبرگزاری تسنیم، فقط از طریق تداوم مصرف همین سموم خطرناک تأمین میشود! واقعیت این است که بجز تولید ارقام مقاوم به آفت از طریق روشهای پیشرفته مهندسی ژنتیک، راه حل دیگری برای کاهش یا قطع مصرف سموم شیمیایی خطرناک وجود ندارد و احتمالاً همین واقعیت است (که) منافع نویسندگان را به خطر انداخته است.»
قلب واقعیت و برخورد جهتدار و غیرصادقانه «پژوهشکده» در این بند باعث تأسف است. خبرگزاری تسنیم بهتناوب در گزارشات بخش کشاورزی خود این موضوع را نشان داده که با بکارگیری روشهای مبارزه بیولوژیک، ضمن صرفه قابل توجه اقتصادی، مصرف سمومی از این دست تقریباً بهصورت کامل به صفر میرسد.
برای مثال یکی از مواردی که تسنیم به آن پرداخته، یک مصاحبه میدانی با «خانم شیرین پارسی» برنجکار نمونه و شناخته شده گیلانی است. (مشروح مصاحبه را {اینجا (5) و اینجا(6)} ببینید.) وی در مصاحبه خود بر تولید «برنج سالم» تأکید کرد. او گفت «برایم سلامتی و پایداری بسیار مهم است. در ابتدا ما فکر کردیم سم و کودی که در مزرعه استفاده میکنیم بسیار زیاد است و احتمالاً میتواند برای سلامتی مضر باشد؛ پس از ابعاد کوچک شروع کردیم به این که سم نزنیم ... الآن حتی برنج تراریختهای تولید میشود که دستکاری ژنتیکی میشود، برای این که کرم ساقهخوار بر آن اثر نکند. ولی ما نیازی به این کارها نداریم؛ ما این کار را به شکل خیلی طبیعی در مزرعهمان شروع کردیم. در ابتدا با هزار مترمربع شروع کردیم و الآن تمام مزرعه ما را شامل میشود. سالهاست مبارزه بیولوژیک میکنیم. نتیجه این که حتی در سالهایی که در استان با طغیان کرم ساقهخوار هم مواجه بودیم، ما حتی یک دانه هم کرم ساقهخوار در مزرعهمان نداشتیم.»
به این ترتیب برخلاف ادعای «پژوهشکده» درباره منافع تسنیم، روشنگری درباره «شیوع سرطان در میان مردم به دلیل استفاده از سموم برنج» در دستور کار این خبرگزاری قرار داشته و - برخلاف راهحل نخنمای استفاده از محصولات آلوده ژنتیکی - راه حلی منطقی و طبیعی و با درنظر گرفتن مدلهای بومی برای این موضوع ارائه شده است.
بنابراین - اگر منفعتی در محصولات پرخطر تراریخته متصور نیست - مناسب بود «پژوهشکده» بهجای پرداختن به بحث غیرعلمی و توهینهای متعدد و همچنین معرفی غلط و پرخطر فناوری دستکاری ژنتیک بهعنوان جایگزین روش جاری روشهای درست و بیخطر مبارزه بیولوژیک با آفات را معرفی میکرد.
ب) در ادامه در جوابیه «پژوهشکده» میخوانیم «این رقم برنج پس از پشت سر گذاشتن انواع آزمایشهای کیفی و اخذ تأییدیههای لازم و با تأیید کارگروهی متشکل از متخصصین برجسته کشور، از انجمنهای علمی مرتبط، سرانجام در سال 1383 موفق به اخذ مجوز رهاسازی از مرجع ذیصلاح وقت شد و با دست توانمند معاون اول رئیس جمهور، آقای دمتر (دکتر) عارف برداشت شد. بنابراین کشت بدون مجوز برنج از آن دسته دروغهایی است که فقط از نویسندگان و منتشرکنندگان آن مطلب سخیف برمیآید.»
برای روشن شدن این بخش، توضیحاتی لازم است.
- کشور ما در سال 2003 (1382) به پروتکل بینالمللی ایمنی زیستی «کارتاهنا» پیوست و از این تاریخ مفاد این پروتکل برای ما لازمالاجرا بوده است. رهاسازی اولیه برنج در سال 83 بدون توجه به قوانین و بدون تشکیل مرجع ذیصلاح - همانطور که در جوابیه «پژوهشکده» قید شده توسط «کارگروهی از متخصصین» - به تصویب رسیده و حداقل در 30 هکتار (قید شده در جوابیه) رهاسازی شده است. (رهاسازی به معنی کشت عمومی و انبوه محصول است) پس از این تاریخ، با توجه به سختگیری مراجع ذیصلاح، از جمله سازمان حفاظت محیط زیست، افراد رها کننده اعلام کردند که نسبت به جمعآوری این محصولات اقدام کردهاند.
- از طرفی دیگر بهزاد قرهیاضی مکرراً در خبرگزاریها اعلام کرده که 120 تن بذر برنج تراریخته استحصال کرده؛ که این بذور توسط دولت نهم و دهم توقیف شد! بدیهی است که تولید 120 تن برنج، در آزمایشگاه نبوده سطح وسیعی از اراضی برنج را به خود اختصاص داده است.
ج) همچنین برخلاف تمام مراکز علمی دنیا، که نتایج تحقیقات را برای نقد علمی منتشر میکنند، مستندی مبنی بر «پشت سر گذاشتن انواع آزمایشهای کیفی» در دست نیست! رخدادهای مهندسی ژنتیک و بذرهای تراریخته در سایت اتاق تهاتر ایمنی زیستی ثبت میشود. در این سایت در اطلاعات مربوط به برنج تراریخته طارم مولایی، فقط یک سایت فارسی قرار دارد.
از طرف دیگر نقطه تماس پروتوکل کارتاهنا (Focal Point) بهزاد قرهیاضی، اقدام به ثبت برنج تراریخته گونه «BGH00827» در سایت سازمان خواربار کشاورزی (فائو) کرده و اذعان داشته که تا سال 2015 این برنج بهصورت تجاری در ایران کشت شده است. {اینجا(7)} این درحالی است که به تصریح چندین مرجع داخلی هنوز هیچ مجوزی برای کشت برنج تراریخته صادر نشده است.
درحقیقت در خوشبینانهترین حالت باید گفت با فضاسازی، بدون کار علمی قابل راستیآزمایی و با استفاده از خلأ قانونی، در سال 83 رهاسازی در سطح وسیعی انجام شده و طبیعتاً پس از آن نیز قابل کنترل نبوده است.
ضمن اینکه با توجه به خلأ دستگاههای نظارتی، توسعه کشت بدون مجوز این محصولات طی این مدت به هیچ وجه دور از انتظار نیست.
بهزاد قرهیاضی در سال 2015 در سایت فائو به کشت تجاری برنج تراریخته در ایران اعتراف میکند
د) بخش دیگری از جوابیه، «دروغ بزرگ امپراطوری دروغ» مخالفان تراریخته را به سخره گرفته و پرسیده است که چگونه ممکن است از دل 600 هزار هکتار سطح زیر کشت برنج کشور، 1.3 میلیون هکتار به این امر اختصاص یابد!
اشکال کجاست؟
در گزارش پیشین خبرگزاری تسنیم آمده است: درمورد سابقه کشت این محصولات در کشور اطلاع موثقی در دست نیست. با وجود تأکیدات مکرر مسئولین وزارت جهادکشاورزی بر عدم صدور مجوز کشت محصولات تراریخته، {اینجا(8)} و {اینجا(9)} و {اینجا(10)} در سال 2006، پایگاه اطلاعرسانی «ISAAA و کلایو جیمز» (بهعنوان بزرگترین منبع اطلاعرسانی و آمار محصولات تراریخته) گزارش کرد در فاصله سالهای 2002 الی 2006، محصولات تغییر یافته ژنتیکی (تراریخته) در ایران کشت شده است. چنانکه سطح زیر کشت محصولات تراریخته در کشور ما در سال 2005 را یک میلیون و سیصد هزار هکتار گزارش میکند. {اینجا(11)}
بنابراین در پاسخ جوابیه باید گفت اولاً علیرغم جوابیه «پژوهشکده» در جملات گزارش گذشته تسنیم، اثری از 1.3 میلیون هکتار سطح زیر کشت «برنج» به چشم نمیخورد؛ بلکه این رقم مربوط به سطح زیر کشت تمامی ارقام محصولات دستکاری ژنتیک بوده و تصریح شده است: «... چنانکه سطح زیر کشت محصولات تراریخته در کشور ما در سال 2005 را یک میلیون و سیصد هزار هکتار گزارش میکند.»
تصویر سایتی مورد استناد «پژوهشکده» که پیش از این در گزارش خبرگزاری تسنیم آمده است
ثانیاً منبع این سایت همان سایت ISAAA است که در خط بالایی این اعتراضیه به آن استناد شده است! اگر این آمار درست نیست، ارجاعات مکرر به این سایت از سوی «پژوهشکده» و مدافعان تراریخته چه معنی میدهد؟
ثالثاً: اگر آمارسازیهای مورد استناد دوستان تا این حد دچار اشکال است، باید دقت کرد که این آمارسازیها توسط چه مراجعی و با چه اهدافی اعلام میشود؟ آیا مرجع اعلام این آمارها به این سایت نیز نقطه تماس پروتوکل کارتاهنا (Focal Point) بهزاد قرهیاضی است؟
** بند پنجم: گاو تراریخته، دروغ یا گاف بزرگ؟
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: دروغ – گاف بزرگ - عکس جعلی – کم اطلاع – مغرض – نسبت دادن دروغ – فناوری هراس – مانع تولید ملی به نفع واردات – فریب افکار عمومی – دروغپرداز – بار کج به منزل نمیرسد
* نکات ادعایی
در جوابیه «پژوهشکده» ذیل یک عکس، تقریباً یک صفحه جوابیه صادر شده و با انواع اصطلاحات این عکس را گواهی بر فناوریهراسی، و تلاش برای باز کردن راه «واردات» دانستهاند. واقعیت این است تحقیقات متعدد و مستندی درخصوص بروز بیماریهای متعدد در حیوانات مورد آزمایش منتشر شده که برای عدم تألم خاطر خوانندگان از درج آن در گزارش قبلی خودداری شد.
در یک نمونه چندی پیش نتایج تحقیق بر ذرت موسوم به «بی تی 176» در پارلمان اروپا منتشر شد. این نوع ذرت دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) برای تغذیه دام و طیور استفاده میشود. «ژیل اریک سرالینی» استاد دانشگاه کان فرانسه، ریاست گروه تحقیق درباره این گونه از ذرت را بر عهده داشته است. او درباره نتایج بدست آمده گفت: «ذرتهایی که از لحاظ ژنتیکی دستکاری شدند و به نام «بی تی» مشهور هستند حدود پانزده درصد سموم حشرهکش دارند و مصرف بلندمدت آنها میتواند موجب بروز مشکلات کلیوی، غدد پستانی (شیری) و غیره شود. اگر این محصولات را به شکل بلندمدت و بر روی یک حیوان آزمایش کنید به نتایجی که گفتم میرسید.» محققان دانشگاه کان فرانسه برای رسیدن به این نتایج، آثار ذرت «بی تی 176» را بر روی هفتاد رأس گاو و طی 5 سال مورد بررسی قرار دادند. گاوهای مورد آزمایش قرار گرفته طی این مدت از این نوع ذرت تغذیه میکردند. فیلم این تحقیق را ببینید.
همچنین در یک نمونه مطالعاتی {اینجا(12)} جمعی از دانشمندان به رهبری «جفری اسمیت» بر گاوهای تغذیه شده از محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) تحقیق کردند. به گفته دامپزشکان بدن گاو تغذیه شده با محصولات دستکاری ژنتیک هنگام سلاخی بسیار بدبو و زرد رنگ بوده است. دانشمندان دلیل این موضوع را آسیب جدی به میکروفلور لوله گوارش و آسیب جدی به باکتریها در اثر سموم موجود در محصولات تراریخته میدانند.
گاو تغذیه شده با خوراک تراریخته بسیار زرد و بدبو است
در پژوهشهای فراوان دیگر، اثر این محصولات بر موشها و خوکها آزمایش شد. نمونههایی از اثر مصرف این محصولات را در تصاویر زیر میبینید.
بنابراین اختلالات ایجاد شده در موجودات مصرف کننده محصولات دستکاری شده ژنتیک (تراریخته) موردی نیست که بتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد، یا با اعتراضات و فضاسازی رسانهای آن را به فراموشی سپرد.
** بند ششم: کمپانی مونسانتو
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: فرار رو به جلو – اتهام زنندگان – ارتباط نویسندگان با شرکتهای مونسانتو و ... – انحصار – مَثَل دزد فراری – نویسندگان چنان مطلبی!
* نکات ادعایی
الف) در جوابیه «پژوهشکده» بر نقش کمپانی مونسانتو (متعلق به خانواده صهیونیست مونسانتو) و معدودی شرکتهای دیگر در قبضه 90 درصد از ثبت اختراعات و اکتشافات زیست فناوری تصریح شده است. همچنین سابقه خفتبار این کمپانی در نسلکشی انسانها طی قرون گذشته، بهوسیله سلاحهای اتمی، شیمیایی (مانند عامل نارنجی) و سایر سموم آنچنان بارز است که تلاش «پژوهشکده» نیز در توجیه و تنقیه این کمپانی راه بهجایی نبرده و مطلب این بند «جمعبندی» نشده است. نهایتاً «پژوهشکده» ضمن اینکه ابراز میکند «هر فرد حقیقی و حقوقی باید پاسخگوی فعالیتها و رفتار خود باشد»، مینویسد «درصورتیکه نقدی به مونسانتو در طول حیاتش وارد باشد، تعمیم آن به فناوری و رد کردن آن فناوری کاری است که فقط از نویسندگان چنان مطلبی برمیآید!»
ب) نکته قابل اعتنای دیگر اینکه در جوابیه «پژوهشکده» آمده است که چون ایران عضو سازمان تجارت جهانی نیست، شرکتهایی مانند مونسانتو بر بازار ایران کنترلی ندارند. به همین خاطر ارتباط دادن فعالیت محققان به شرکت خارجی فرار رو به جلو برای مخفی کردن ارتباط آن اتهام زنندگان با همان صاحبان فناوری است!
گویا «پژوهشکده» برای پاسخگویی به گزارش خبرگزاری تسنیم حتی یک نوبت آن را نخوانده است. موضوع این بند از گزارش خبرگزاری مربوط به «بعد از پیوستن به WTO» است. جواب بیربط «پژوهشکده» نشان میدهد این گزاره، کاملاً درست است.در گزارش تسنیم میخوانیم:
د) تحمیل جریمههای سنگین بینالمللی
با توجه به اینکه برخی پژوهشگران داخلی، ابداعات ثبت شده کمپانیهای جهانی را بدون کسب اجازه از صاحب اختراع، در تولید این محصولات بهکار گرفتهاند، تجاریسازی این محصولات (بدون کسب اجازه رسمی از صاحب اختراع) در آینده نزدیک سبب محکومیت بینالمللی و تحمیل میلیاردها دلار هزینه به کشور، به نفع کمپانیهای خارجی خواهد شد.
** بند هفتم با عنوان: نامه دکتر ظریف
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: مغشوش – درماندگی نویسندگان – کسب تخصص باستانشناسی – مخالفین فناوری هراس تولید ملی محصولات تراریخته – گزارش برای ضربه زدن به شهرت دکتر ظریف تهیه شده است!
* نکات ادعایی
در جوابیه «پژوهشکده» تصریح شده دکتر ظریف، در سال 78 نامهای خطاب به رئیس جمهور وقت را امضاء کرده که در آن بهوجود مخاطراتی درخصوص محصولات دستکاری ژنتیک (تراریخته) پرداخته شده است. «پژوهشکده» مدعی است پیشنویس این نامه را فردی ظاهرالصلاح تهیه کرده و دکتر ظریف آن پیشنویس را بدون اطلاع امضا کرده و پس از اطلاع از واقعیت، آن شخص را اخراج کرده است! سپس تأکید میکند استفاده از نام و نامه دکتر ظریف تنها برای ضربه زدن و زیرسؤال بردن حسن شهرت دیپلماتیک ایشان بوده است!
جملاتی چنین توهینآمیز نسبت به شخصیتی مانند دکتر ظریف بسیار عجیب به نظر میرسد. آیا نسبت دادن چنین رفتار سادهلوحانهای به فردی با جایگاه و دقت حقوقی و همچنین هوشمندی و نکتهبینی عمیق دیپلماتیک دکتر ظریف، توهین به ایشان نیست؟ آیا ممکن است شخصی که از چنین جایگاه شامخ علمی در زمینه حقوق، و چنان جایگاه ویژهای در دیپلماسی برخوردار است، چنان نامهای را - با آن موضوع و ادبیات جنجالی و به بالاترین مقام اجرایی وقت - نوشته و با چنین بیدقتی امضا کند؟ آیا با این دید باید انتظار داشته باشیم که دکتر ظریف مذاکرات و امضاء «برجام» را نیز با همین بیمبالاتی انجام داده باشند و بعدها با این توجیه که آقای عراقچی و دیگر معاونین پیشنویس آن را تدوین کردهاند از قبول مسئولیت خود استنکاف کنند؟
باید پرسید بین «گزارش مستند خبرگزاری تسنیم» و «جوابیه پژوهشکده» کدامیک توهین به دکتر ظریف است و برای ضربه زدن و زیرسؤال بردن حسن شهرت دیپلماتیک ایشان تهیه است؟
** بند هشتم با عنوان: تقدیر و تشکر از یک کمپانی صهیونیستی
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: مطلب سخیف تسنیم – ادعای تسنیم در دفاع از ارزشها وخانواده شهدا و آرمانها، ادعایی ابزاری است! – استیصال اتاق فرمان لشکر فناوری هراسی – ادعاهای پوچ
* نکات ادعایی
الف) در جوابیه «پژوهشکده» تصریح شده دکتر قرهیاضی در زمان انتشار این مقاله یک دانشجو بوده، نه یک مقام بلندپایه دولتی. باید توجه کرد گزارش خبرگزاری تسنیم ناظر به سمتهای متعدد فعلی ایشان در سازمانهای مختلف، از جمله مسئولیت این فرد در گلوگاه بودجه پژوهشی کشور در سازمان مدیریت و برنامهریزی و سایر نقشها و مسئولیتهای ایشان در وزارتخانههای جهادکشاورزی و علوم تنظیم شده است.
ب) نکته بسیار مهم در جوابیه «پژوهشکده» این است که با توجه به سند غیرقابل انکار ارائه شده، حتی در جوابیه «پژوهشکده» نیز «هیچ تردیدی در مسئولیت آقای قرهیاضی در پروژهای که از طرف راکفلر تأمین مالی شده وجود ندارد.»
ج) در این جوابیه آمده است که هزینههای مربوط به بهزاد قرهیاضی و فرامرز علینیا در این پروژه توسط جمهوری اسلامی ایران تأمین شده و در همان بخش از تشکر و قدردانی مقاله بهصراحت این مطلب درج شده و به این ترتیب مورد قدردانی قرار گرفته است. اما بقیه افراد پروژه، پول خود را از راکفلر و BMZ آلمان دریافت کردهاند. ضمن اینکه تقدیر از تأمین کنندههای مالی از آموزههای اسلامی است!
با دقت در متن مذکور مشخص میشود که هیچیک از این موارد صحت ندارد؛ به دلایل زیر:
- بهزاد قرهیاضی محقق اصلی و مسئول پروژهای است که تأمین کننده مالی آن بنیاد صهیونیستی راکفلر است. معمول آن است که مراودات فنی، اقتصادی و اجرایی پروژه با مسئولیت نفر اول انجام میشود و از این جهت مسئولیت نامبرده قابل انکار نیست.
- جوابیه «پژوهشکده» تصریح دارد با توجه به اینکه در قسمت «تشکر و قدردانی» بورس تحصیلی بهزاد قرهیاضی نیز قید شده، پس تأمین مالی او نیز از جانب ایران انجام شده است! در پاسخ باید گفت اولاً در این قسمت از جمهوری اسلامی به عنوان تأمین کننده مالی (funder) نام برده نشده و دو تأمینکننده این پروژه بنیاد راکفلر و BMZ هستند. گرفتن بورس از جمهوری اسلامی برای تحصیل در فیلیپین، که بعد از تأمین مالی از آن نام برده شده با تأمین مالی پروژه کاملاً متفاوت است. در ثانی مطابق با تصریح این نامه «بنیاد راکفلر حامی مالی چندین مؤسسه تحقیقاتی است که از قضا جمهوری اسلامی نیز سالی 500 هزار دلار به آنها کمک می کند. یعنی جمهوری اسلامی بصورت غیرمستقیم و برای اهدافی مشترک با راکفلر همکاری میکند.» اگر به گفته «پژوهشکده» در برخی پروژهها و ازجمله این پروژه، اینچنین ارتباط نزدیکی میان برخی مقامات ایرانی با بنیاد شناخته شده راکفلر وجود دارد، جا دارد مسئولین قضایی و امنیتی شرایط و چگونگی این همکاری را بررسی کنند.
- اگر بپذیریم شخص ایشان از بنیاد راکفلر بصورت مستقیم دریافتی نداشتهاند، دستکم میتوان گفت نفر اصلی پروژهای بودهاند که مالکیت و منافع آن متعلق به راکفلر بوده است.
د) جوابیه «پژوهشکده» در عین حال که تأمین مالی راکفلر را رد نمیکند، در حاشیهنگاری سیاسی و رفتاری مظلوم نمایانه، تصریح دارد که قرهیاضی پایاننامه خود را به «شهدای جنگ تحمیلی آمریکا علیه ایران، پیروان واقعی امام راحل» تقدیم کرده است. (که البته اثری از آن، در مقاله دیده نمیشود) همچنین تأکید میکند تلاش خبرگزاری تسنیم برای تخریب یک دانشمند بزرگ است که در عین حال برادر شهید بوده و خود شرف مجاهدت در جبهههای نبرد حق علیه باطل را دارد و اینگونه در دل کشور بیگانه و با صراحت از شهدا و امام دفاع میکند! (سند این دفاع «صریح» ایشان هم دیده نمیشود.)
در ادامه جوابیه «پژوهشکده» در اقدامی عجیب تلاش میکند بین «بنیاد خیریه راکفلر» و «کمپانی نفتی راکفلر» تمایز قائل شود. حال آنکه با یک جستجوی ساده درمییابیم ارتباط طولی این دو با یکدیگر در کل دنیا بر کسی پوشیده نیست؛ جز «پژوهشکده»!
قضاوت درباره این نوع پاسخگویی را برعهده خواننده میگذاریم.
** بند نهم: شرکتهای دانشبنیان در حوزه زیست فناوری
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: این کلیدواژهها در این بند بهکاربرده نشده است.
* نکات ادعایی
در بخشی از این بند جوابیه «پژوهشکده» به مزایای شرکتهای دانشبنیان پرداخته شده است. در ادامه با تمجید از شرکتداری دکتر قرهیاضی، شرکتهای «دانش محور» ایشان را اولاً برای «کارآفرینی» و در ثانی «بعضاً غیرانتقاعی» نامیدهاند. در این نامه تصریح شده مثلاً در شرکت «؟؟؟؟» (در جوابیه به همین شکل علامت سؤال قید شده) با وجود اینکه نام قرهیاضی در بین مؤسسین و به اصطلاح صاحبان سهام آن دیده میشود، شرکتی است که از سوی انجمن بیوتکنولوژی تأسیس شده و هیچیک از سهامداران و مدیران شرکت حتی یک ریال دریافتی نداشته و نخواهند داشت.
اما اسناد نشان میدهد که واقعیت جز این است!
در این قسمت برای تنویر افکار عمومی، نمونههای دیگری از اسناد فعالیت «دانشمحور»، «کارآفرین»، «تولیدکنندگان ملی» و کسانی که با تأسیس این شرکتها «اهداف خیریه و غیرانتفاعی» را دنبال میکنند منتشر میشود.
شرکتهای ثبت شده و سهامداران مرتبط با تراریختگی
اختصاص منابع پژوهشی دولتی به معدود شرکتهای مرتبط با حلقه بسته تراریختهها - یکی از شرکتها (توسعه فناوری سبز تراژن) در هنگامی که طرحها تصویب شد اصلاً وجود خارجی نداشته و در مرداد 94 ثبت شده است!
برای مثال به فعالیتهای «دانشبنیان» یکی از شرکتهای «غیرانتفاعی» توجه بفرمایید. فعالیتهای «تجاری» که در «محل پژوهشکده» بهعنوان دفتر شرکت انجام میشود و هیچ نسبتی با فعالیتهای پژوهشی ندارد.{اینجا(13)} به دلیل همین شواهد محمدرضا اسکندری، وزیر اسبق جهادکشاورزی که با فعالیتهای این افراد کاملاً آشناست در زمینه روند صدور مجوز و ارتباط محققان دولتی با شرکتهای خصوصی گفت: «در کمال تعجب افرادی که قصد تولید و انبوهسازی محصولات تراریخته را دارند، با بودجه پژوهشی کشور، شرکت دانشبنیان تأسیس کردهاند و خودشان نیز عضو کمیته نظارت بر تراریخته و مجوز واردات محصولات تراریختهاند. اما هیچ فردی از مخالفان تراریخته را نمیبینیم که در کمیته صدور مجوز واردات حضور داشته باشد.»
تصویر یکی از شرکتهای ثبت شده، که تحت پوشش «دانش بنیان» و با استفاده از محل پژوهشگاه ژنتیک، به فعالیتهای تجاری مشغول است
** بند دهم: منتقدان تراریخته چه کسانی هستند؟
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: استراتژی فرار رو به جلو – ادعاهای گزاف – دکتر شیخی خود را استاد دانشگاه معرفی میکند. – دکتر شیخی پا در کفش مراجع معظم کرده، فتوی صادر کرده بودند ... – تقابل دیدگاههای وی با رهبر انقلاب – گالیله کشی راه انداخته – دکتر قره یاضی را به دلیل همین افتخارات جهانیش «اخراج» کرده بودند. – درصدد تخریب چهره این دانشمند انقلابی کشور هستند.
* نکات ادعایی+ تحلیل
در این بخش جز مظلوم نمایی، توهین و سیاسیکاری مورد قابل پاسخگویی به چشم نمیخورد!
تنها ذکر یک نکته در این بند ضروری است. فروکاستن تعداد انبوه دانشمندان و افراد اجرایی منتقدبه سه نفر، به هیچ عنوان درست نیست؛ چه اینکه مخالفان کشت محصولات دستکاری ژنتیک از زمره بزرگترین دانشمندان عرصه بیوتکنولوژی هستند. گرچه به دلیل نفوذ عمیق و سیطره افراد قدرتمند مرتبط با تراریختهها بر بودجه دستگاههای علمی، عموماً صدایی به مخالفت شنیده نمیشود؛ اما البته صدایی به موافقت هم شنیده نمیشود!
** بند یازدهم: سخن پایانی
* کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز این بند: اکاذیب – ادعاهای بدون سند ارائه شده – طنز بی نمک – افرادی فاقد هرگونه تخصص علمی و صلاحیت اظهار نظر – تمسک به برخی مطالب کذب و مغشوش – فناوری هراسان شناخته شده بین المللی – افراد معلوم الحال – دشمنان این مرز و بوم – تشویش اذهان – درصدد هستند ملت بزرگ و فهیم ایران را از دستیابی به و بومی سازی فناوری مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته محروم کنند – استمرارواردات محصولات کشاورزی – تداوم واردات به نفع چه کسی تمام میشود؟ - تلاش سازمان دهی شده برخی محافل شناخته شده بر علیه محصولات تراریخته و دانشمندان طراز اول
* نکات ادعایی
متأسفانه این بند نیز جز کلیدواژههای غیرعلمی و توهینآمیز نکتهای نداشت!
** آخر نوشت:
این جوابیه با عنوان «تلاش مذبوحانه صهیونیزم برای انحصار فناوری زیستی» صادر شده است. اما تا انتهای جوابیه خواننده منتظر است که استدلالی ببیند که عنوان «تلاش صهیونیستی» به کدامیک از مطالب تسنیم بازگشت دارد و صهیونیستها کجا قرار است «فناوری زیستی» را در «انحصار» بگیرند!
هنگامی که به بررسی افراد، شرکتها و سازمانهای مرتبط با زمینه محصولات دستکاری ژنتیکی (تراریخته) میپردازیم، همواره مواردی جای ابهام دارد.
- چرا در موضوع «تجاریسازی تراریختهها» همیشه به حلقه بستهای از افراد برخورد میکنیم؟
- چرا وقتی ارتباط متقن و مستند ارتباط این افراد با راکفلر افشا میشود، یک «پژوهشکده» چنان غیرمؤدبانه واکنش نشان میدهد و موضع سخت، سیاسی و توهینآمیز در برابر این اسناد میگیرد؟
- برافروختگی، عصبانیت و دفاع بیمحابای یک «پژوهشکده» در برابر افشاء اسناد یک فرد که برای وارد کردن دانش تولید این محصولات سرطانزا به کشور از سوی بنیادهای صهیونیستی حمایت شده و شرکتهای متعدد تجاری تأسیس کرده است، این سؤال را پیش میآورد که چه ارتباط عمیق و معناداری سبب این دفاع تند شده است؟
- شاید لحن تند این نامه، بعلاوه نفوذ این افراد در مراکز دانشی نشان دهد که چرا سایر دانشمندان عموماً به این افراد و فعالیتهای آنها که میرسند از اظهارنظر درباره فعالیتهای آنها واهمه شدید دارند.
- چرا این حلقه در 20 سال گذشته به سمت سیطره بر «منابع بودجه پژوهشی» در نهادهای گوناگون مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانههای دانشی مانند وزارتخانههای جهاد کشاورزی، علوم تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی حرکت کرده و بر بسیاری از آنها نفوذ دارد؟
- چرا در کمیته صدور مجوز تراریخته در وزارت جهاد کشاورزی، همه موافقان جمع شده و هیچیک از منتقدان حضور ندارند؟
- چرا در مناظرات علمی با این افراد، ایشان در هر نیم ساعت در حد 20 بار به جای بحث علمی، به مقدسات نظام متمسک میشوند، خود را موجه نشان میدهند یا اگر اینها جواب نداد به جای پاسخ علمی، قدرت خود را به رخ طرف مقابل میکشند؟ (عبارت «برادر شهید بوده و خود شرف مجاهدت در جبهه های نبرد حق علیه باطل را دارد و اینگونه در دل کشور بیگانه و با صراحت از شهدا و امام دفاع میکند»، «ابزاری بودن ادعای مدیران تسنیم در دفاع از ارزشها و خانواده های شهدا و آرمانهایی مانند پیروان حضرت امام» یا عبارت «تقدیم پایان نامه به شهدای جنگ تحمیلی امریکا علیه ایران، پیروان واقعی امام راحل» در نامه «پژوهشکده» از همین قبیل است.)
- اگر موضوع حلقه بسته مدافعان تراریخته را کنار شبکه پیچیده جریان داخلی مدافع تراریخته بگذاریم و ارتباطات معنادار مالی ایشان با صهیونیستها را در نظر بگیریم، به چه نتیجهای خواهیم رسید؟
اسناد مفصلی درباره تولید جهانی بخش اعظم محصولات دستکاری ژنتیک (تراریخته) توسط صهیونیستها در گزارش قبلی خبرگزاری تسنیم آمده است. کسی در دنیا در اینکه فناوری این محصولات در سیطره بنیاد راکفلر و کمپانی مونسانتو است تردیدی نمیکند. (حتی جوابیه تند «پژوهشکده» نیز در این مورد سکوت کرده است.)
درپایان ذکر این نکته ضروری است که اسناد ارائه شده در گزارشات پیشین تنها بخش مختصری از اسناد ارتباط این جریان با صهیونیستهاست. به این ترتیب شایسته است مراجع قضایی و امنیتی، نسبت به وابستگی این جریان به صهیونیزم با هدف بیمار کردن مردم ایران ذیل مقوله بیوتروریسم، با توجه به وجود اسناد متقن مبنی بر مخاطرات عمیق مصرف این محصولات بر سلامت جامعه، محیط زیست، امنیت غذایی کشور و همچنین با توجه به جو فشار و رعب و توهین بیحد این جریان بر دانشمندان و نیز با استناد به اسناد غیرقابل انکار در زمینه تراریختهها حساس باشند. در پردههای بعدی در کنار انتشار برخی اسناد، به این موارد خواهیم پرداخت.
انتهای پیام / *
**************************************************************
پی نوشت:
1. http://tasnimnews.com/fa/news/1395/02/12/1056387
2.www.who.int/foodsafety/areas_work/chemical-risks/jmpr/en/
3. biodc.isti.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=14&pageid=9437
4. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/18/993311
5.www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/17/990268
6. www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/18/991416/
7. www.fao.org/food/food-safety-quality/gm-foods-platform/browse-information-by/oecd-unique-identifier/oecd-unique-identifier-details/en/?ui=287745
8. www.farsnews.com/13941209000403
9. nasimonline.ir/Content/Detail/2026356/
10. www.farsnews.com/printable.php?nn=13941121000729
11.www.gmo-compass.org/eng/agri_biotechnology/gmo_planting/142.countries_growing_gmos.html
12. www.totalhealthmagazine.com/GMOs/Are-Genetically-Engineered-Foods-Leading-to-Gluten-Sensitivity.html
13. http://www.rooznamehrasmi.ir/News/ShowNews.aspx?Code=1637338