هدف دشمنان از تحریف اندیشه امام خمینی(ره)


انقلاب اسلامی امروز در نقطه‌ای از زمان حیات خود قرار گرفته است که آحاد جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند احیای مجدد آموزه‌های معنوی و حکومتی امام راحل هستند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محور اصلی بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم سال گذشته ارتحال امام خمینی رحمةالله علیه درباره‌ی خطر «تحریف» شخصیت امام راحل و لزوم بازخوانی مبانی و «اصول» ایشان بود. انقلاب اسلامی امروز در نقطه‌ای از زمان حیات خود قرار گرفته است که آحاد جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند احیای مجدد آموزه‌های معنوی و حکومتی امام راحل هستند. اما درست در همین زمان به تعبیر رهبر معظم انقلاب عده‌ای مغرضانه و گروهی جاهلانه به‌دنبال تحریف شخصیت امام(ره) و مبانی نظری او هستند.

بی‌شک این امر یکی از مخاطرات اساسی انقلاب اسلامی است که تنها راه جلوگیری از تحریف آن بازخوانی اصول مستند مکتب امام بزرگوار است. اصولی مانند؛ اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی، اعتماد به صدق وعده الهی و بی‌اعتمادی به مستکبران، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافی‌گری، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی، استقلال و رد سلطه‌پذیری و تأکید بر وحدت ملی.

رهبر معظم انقلاب در مقدمه سخنان خود، ملت ایران را پرتحرک و پرانگیزه و در مسیر اهداف بزرگ معرفی کردند. ایشان رسیدن به این اهداف، تداوم این‌راه و در نتیجه مصون ماندن از گزند «هاضمه‌ی سیری‌ناپذیر استکبار جهانی» را منوط به شناخت راه امام خمینی(ره) دانسته و افزودند: «.... تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد». تربیت «ملت پیرو خط امام» برای جلوگیری از انحراف اندیشه‌های ایشان از نیازهای بنیادین امروز کشور است.

در اوضاع کنونی که تفاسیر گوناگونی از شخصیت و اندیشه‌های رهبر انقلاب 57 از جانب غریبه و آشنا ارائه می‌شود، مردم به‌عنوان صاحبان راستین انقلاب می‌بایست بیشترین حساسیت را در خصوص این مسأله داشته و به‌نوعی خود حافظ و ناشر آثار و افکار امام خمینی(ره) باشند. اگرچه نخبگان، شاگردان و اطرافیان امام نقش قابل ملاحظه‌ای در انتقال این آموزه‌ها دارند اما در نهایت این مردم هستند که باید بر عملیاتی شدن این تفکرات در سیاست داخلی و خارجی نظارت کنند. گذشت سالیان و نشست غبار فراموشی بر سیره و منش امام خمینی(ره) خطر بزرگی است که اگر دست‌کم گرفته شود، ملت بزرگترین قربانی آن خواهد بود. **

*   امام چگونه فردی بود؟

امام چگونه فردی بود و چرا موفق به فتح قلوب مستضعفین جهان شد و در نقطه مقابل، خشم ظالمان و ستمگران عالم را برانگیخت. چه چیزی حضرت امام(ره) را از سایر علما، فقها و مراجع متمایز می‌سازد؟ شخصیت اصلی امام که وجه تمایز ایشان با دیگران است، در کدام خصوصیت و ویژگی ایشان است؟

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیانات ارزشمند خود به مناسبت سالروز رحلت جانسوز حضرت امام(ره) در تاریخ 14 خرداد سال 94، پاسخ این سؤالات را اینچنین می‌دهند: «امام البته یک فقیه بزرگ بود؛ هم یک فقیه برجسته و بزرگ بود، هم فیلسوف بود، هم صاحب‌نظر در عرفان نظری بود، در این مسائل و بخش‌های فنی و علمی یک سرآمد به‌حساب می‌آمد، لکن شخصیت برجسته امام به هیچ‌کدام از این‌ها وابسته نیست، بلکه شخصیت اصلی امام در تحقق مضمون آیه «و جاهدوا فی سبیل‌الله حق جهاده» بود. امام بزرگوار با داشتن آن زمینه‌های برجسته علمی، وارد میدان مجاهدت فی سبیل‌الله شد و این مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد و حرکت عظیمی را به‌وجود آورد؛ نه فقط در کشور خود، بلکه در همه منطقه ما و در همه دنیای اسلام و به یک اعتبار در همه جهان، محصول این حرکت، یک محصول بی‌نظیر بود.»

*   اندیشه جهادی امام راحل

ماهیت جهاد و جهاد فی سبیل‌الله، مبارزه در راه خداست. آری حضرت امام(ره)، یک مبارز به تمام معناست و آن عزیز سفر کرده را نمی‌توان خارج از سنگر مبارزه حتی تصور کرد. حضرت امام(ره) بر اساس آیه شریفه قرآن که می‌فرماید: «و جاهدوا فی الله حق جهاده»، حق جهاد را ادا کرد. بر همین اساس رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره شخصیت جهادی امام(ره) می‌فرمایند: «همچنان که درباره اولیای دین گفته می‌شود، این مرد بزرگ هم مصداق «جاهدوا فی الله حق جهاده» است.»

البته نکته بسیار کلیدی و مهم در نتیجه‌بخش بودن جهاد حضرت امام(ره) در عصر ما، تک‌بعدی نبودن جهاد ایشان است. حضرت امام(ره) در دو عرصه جهاد نمود، عرصه جهاد با نفس که همان جهاد اکبر است و عرصه جهاد بیرونی با دشمنان اسلام و دشمنان بشریت که همانا جهاد اصغر است. موفقیت حضرت امام در مبارزه با طاغوت ایران و فرو ریختن یک رژیم 2500 ساله برخوردار از تمامی ابزارهای قدرت و سرکوب، ریشه در موفقیت ایشان در عرصه جهاد با شیطان درونی و نفس اماره دارد. درباره این واقعیت شخصیتی حضرت امام، مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «جهاد این مرد بزرگ صرفاً جهاد سیاسی و اجتماعی یا جهاد فکری نبود، بلکه همراه با همه این جهادها، جهاد درونی، جهاد با نفس، پایبندی به ارتباط مستمر و دائم با خدای متعال هم بود.»

حضرت امام مبارزه با طاغوت بر اساس مبانی دینی و آموزه‌های اسلامی را تنها راه نجات ملت ایران و رسیدن به استقلال واقعی و برخوردار شدن از عزت و آبرو می‌دانست و بر همین اساس قیام لله نمود و نهضت اسلامی را شکل داد. بر اساس همین منطق و مبنای دینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رهایی ملت ایران از چنگال استبداد و استکبار، حضرت امام(ره) پرچم مبارزه را همچنان برافراشته نگه داشت و از موضع رهبری انقلاب و رهبر جمهوری اسلامی، تمام آزادیخواهان، مظلومان و مستضعفان جهان را به تشکیل هسته‌های مقاومت برای مبارزه با زورگویان عالم و خصوصاً آمریکا به‌عنوان شیطان بزرگ فراخوان نمودند.

حضرت امام پرچم مبارزه با آمریکا را برافراشت و بر این اعتقاد بود که دنیا روی صلح و امنیت را نخواهد دید و بشریت به آرامش نمی‌رسد، مگر با به زیر کشیدن این‌ قدرت‌های شیطانی که فقط و فقط با مبارزه حاصل خواهد شد. بنابراین مبارزه با مستکبران و زورگویان یکی از ارکان اصلی تفکر امام است. ضدیت با استبداد و استکبار و در پیش گرفتن مبارزه با این دو جریان در سطح ملی و بین‌المللی، از خصوصیات مکتب امام است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ایستادگی بدون ملاحظه در برابر مستکبران و شیطان بزرگ و حمایت از مظلومان را از خطوط اصلی اندیشه‌های امام معرفی کرده و می‌فرمایند: «امام صریحاً در جبهه مخالف قلدران بین‌المللی و مستکبران قرار داشت و هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد.»

حضرت امام در مسیر مبارزه، دفاع از مظلوم را یک اصل اساسی می‌دانست و رویکرد همیشگی ایشان در دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم از طریق مبارزه، ریشه‌ای کاملاً اعتقادی داشت و برگرفته از تعالیم آسمانی دین مبین اسلام بود. از نظر حضرت امام(ره) هزینه‌های مبارزه در این مسیر با توجه به نتایج آن کاملاً معقول، منطقی و پذیرفتنی بود زیرا ایشان تنها راه نجات ملت‌ها از چنگال ستمگران را مبارزه می‌دانستند. پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه مبارزات امام(ره) با رژیم طاغوت حاکم بر ایران و حامیان آن مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی بود و آن‌حضرت بر این اعتقاد بود که گسترش این مبارزه در سراسر جهان، نتیجه‌اش رهایی مستضعفان عالم از چنگال مستکبران و قلدران بین‌المللی خواهد بود.

حضرت روح‌الله به‌خوبی با سختی‌ها و دشواری‌های مبارزه با مستکبران و پیامدهای این مبارزه آشنا بودند و بر اساس همین شناخت از مبارزه و تبعات آن بود که در پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی در تاریخ 12/1/1368 با تذکر به مسؤولان مبنی بر این‌که انقلاب اسلامی نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام است، در خصوص سختی‌های این مسیر طولانی و توأم با مبارزه می‌نویسد: «چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار می‌آورد، ولی هیچ‌کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دنیای دون امروز و پایه‌ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با آمریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به‌دنبال دارد و مردم ما این‌ راه را خود انتخاب کرده‌اند و بهای آن‌ را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می‌کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب بی‌شهادت میسر نیست.»

یکی از نکات بسیار مهم و اساسی در مکتب حضرت امام خمینی(ره)، عدم سازگاری مبارزه با رفاه‌طلبی و عافیت‌طلبی است. اکنون برخی از کسانی‌که به‌دنبال تحریف امام و کم‌رنگ کردن بعد جهادی ایشان هستند، افرادی می‌باشند که این خصوصیت رهبر کبیر انقلاب اسلامی را با رفاه‌طلبی و دنیاگرایی خود در تعارض می‌بینند. حضرت امام در این‌خصوص می‌فرمایند: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به‌خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست و آن‌ها که تصور می‌کنند در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه‌اند و آن‌هایی هم که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته یا به آنان کمک می‌کنند، آب در هاون می‌کوبند.»

بنابراین مبارزه و جهاد فی سبیل‌الله در مکتب حضرت امام(ره)، یکی از ارکان اساسی به‌حساب می‌آید و این رکن رکین از مختصات جدایی‌ناپذیر از افکار و اندیشه‌های آن‌حضرت است.

از این روی برای کم‌رنگ کردن و بلکه خنثی نمودن تأثیر شخصیت انقلابی و جهادی امام راحل، جبهه خصم دست به تحریف اندیشه‌های امام زد که ازجمله اموری که می‌توان برای تحریف مبانی ناب امام خمینی و انقلاب اسلامی توسط دشمنان اشاره کرد، موارد زیر است:

1.  کتمان اندیشه امام خمینی(ره)

پس از انقلاب اسلامی و به‌خصوص بعد از وفات امام خمینی(ره) تلاش‌هایی برای تحریف اندیشه‌های اسلامی و انقلابی شکل گرفت که در برخی برهه‌ها با شدت بیشتری پیگیری می‌شد. اولین گام معاندین در این مسیر، کتمان اندیشه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران بود. آنچه انسان را به شگفت وامی دارد این است که مطالب و کتب مختلف و بعضاً مغایر با اهداف انقلاب اسلامی در گستره بالایی در کشور توزیع و تبلیغ می‌شود، ولی متأسفانه از بیانات و اندیشه امام راحل در بسیاری از مراکز اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و در سطوح جامعه اثری دیده نمی‌شود. حق آن بود حکومت و ملت، به‌خصوص نهادها و مؤسسات مرتبط با این امر، در این سال‌ها جامعه را با تفکر حضرت روح‌الله و سیره عملی ایشان در قالب‌ها و شکل‌های گوناگون سیراب می‌کردند. اگرچه نمی‌توان تلاش‌های برخی نهادها و سازمان‌ها مانند صداوسیما را در سال‌های اخیر فراموش کرد؛ اما این مقدار کافی نبوده وهمت همه مسؤولین امر را می‌طلبد. لازم به ذکر آن‌که در دوران حضور امام بزرگوار، جریان‌های متحجر با فشارهای خود بر حکومت، پخش برخی از بیانات ایشان از صداوسیمای جمهوری اسلامی را منع کردند.

آرمان‌های امام(ره) مانند استکبارستیزی، حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش، جهاد و مبارزه با کفر و نفاق در سرتاسر عالم و... در برهه‌هایی متأثر از سیاست‌های مقطعی دولت‌ها و جناح‌های صاحب قدرت کتمان شده است. فشارهای گروهی خاص در برهه‌ای از تاریخ انقلاب مبنی بر عدم پخش برنامه‌های ضداستکباری را می‌توان از نمونه‌های این نوع اقدامات دانست. اقداماتی که انزوای اندیشه امام را در افکار عمومی در پی داشت. در این‌راستا عده‌ای نیز با انتساب برخی بیانات و عقاید مغایر با سیره صریح امام خمینی(ره) در قالب خاطرات خصوصی و امثال آن خواسته یا ناخواسته بر آتش این فتنه دمیده‌اند.

2.  تحریف اندیشه امام به‌وسیله خلط حق و باطل‌

مخالفین و معاندین اسلام و انقلاب، گاهی پاره‌ای از احکام و معارف اسلامی و یا بخشی از بیانات امام(ره) را دست‌آویزی برای پیشبرد اهداف خود می‌بینند. آن‌ها در برخورد با گفتارها و سیره عملی امام راحل، گزینشی عمل کرده و با بزرگنمایی بیانات مورد دلخواهشان در پی کنار گذاشتن بخش‌های بزرگ‌تر و مهم‌تر اندیشه‌ی ایشان هستند و با این اقدامات سعی در انحراف انقلاب از مسیر اصیل خود دارند.

«رأفت اسلامی» آموزه‌ای اسلامی است که سودجویان تلاش کرده‌اند با استناد به آن‌، چیزی با عنوان اسلام رحمانی عرضه کنند تا بدین‌وسیله آرای باطل خود را با لباس اسلام و حقیقت به کرسی بنشانند. از سوی دیگر جریان‌های لیبرال و غرب‌گرا می‌کوشند با تبلیغات گسترده بر روی نظرات امام درباره نقش مردم در حکومت، نام امام را به ابزاری برای پذیرش باورهایشان در بین مردم و مشروعیت‌سازی بر آن‌ها تبدیل کنند. آن‌ها با این اقدامات و تحت عنوان نظرات امام، سعی دارند محتوای گفتمان انقلاب اسلامی را به‌سوی لیبرال دموکراسی سوق دهند و از درون، آن‌ را استحاله کنند.

3.  تحریف مفهومی مبانی انقلاب اسلامی و اندیشه امام(ره)

شاید بتوان این روش را خطرناک‌تر و مسموم‌تر از روش‌های قبلی دانست که هوشیاری بیشتری را می‌طلبد. در این الگو معارف اسلامی و انقلابی از نظر شکلی و ظاهری تغییری نمی‌یابند؛ بلکه از جایگاه اصیل خود خارج می‌شود و برداشتی متفاوت و ناصحیح را می‌نمایاند. کسی‌که از حماسه کربلا صلح و مذاکره با دشمنان، آن‌هم به معنی چانه‌زنی امروزی را برداشت می‌کند، خواسته یا ناخواسته مرتکب تحریف‌ شده است. کربلایی که انقلاب اسلامی از آثار و برکات آن است و الگوی اصلی این قیام بزرگ به‌حساب می‌آید.

در این الگو دیگر از الفاظ و اصطلاحات غیردینی هم استفاده نمی‌شود؛ به این صورت که جلوگیری از جهاد و تقابل با کفار و دشمنان، با استناد به صلح امام حسن(ع) یا صلح حدیبیّه توجیه می‌شود. درحالی‌که اصلاً تفاوت میان شرایط آن زمان با عصر حاضر را بیان نمی‌کنند و با تطبیق نادرست وقایع تاریخی و مسائل روز، خواسته خود را دنبال می‌کنند. یا گاهی دو اصل اسلامی و انقلابی را در برابر هم نشان می‌دهند و با تغییر و تحریف اولویت‌های نظام، در پی مهار این حرکت مقدس برمی‌آیند. برای مثال یکی از تکالیف نظام اسلامی، بهبود وضع معیشت مردم خویش است؛ از طرف دیگر پذیرش هر نوع سلطه‌ای از سوی اجانب، پذیرفته و مشروع نیست. حال جریان نفوذ سعی دارد با بزرگنمایی مسأله اول، استکبارستیزی را که از اهمیت بالاتری برخوردار است، کم‌اهمیت جلوه داده و از شدت آن بکاهد و درگذر زمان آن‌را از ارزش و اعتبار بیندازد.

در ضمن باید به این نکته توجه داشت که لزوماً کسی‌که برداشت غلطی را از این معارف ارائه می‌دهد، مغرض نبوده و ممکن است جهالت سبب این نوع اشتباهات شود.

*   نتیجه‌گیری‌

با گذشت زمان و پیچیده‌تر شدن توطئه‌ها، بایستی همه ملت، از مسؤولین و اهل علم تا مردم عادی، هوشیاری و دقت خود را بالا برده و از معرفی نادرست مبانی انقلاب و اندیشه امام خمینی(ره) جلوگیری کنند؛ چراکه هر نوع ضربه به این انقلاب اسلامی به‌عنوان طلایه‌دار مبارزه با کفر و نفاق در سراسر عالم، همه حرکت‌ها و نهضت‌های اسلامی و ضد استکبار و ظلم را متضرر خواهد کرد. بر اساس هشدار مقام معظم رهبری در 14 خرداد سال 94، اگر ملت ایران اندیشه امام و مبانی انقلاب اسلامی را به فراموشی سپارد و یا آن‌ها را کنار گذارد، سیلی سنگینی خواهد خورد.

باید توجه داشت که تحریفات در مبانی یک مکتب و تفکر، اغلب با عناوین مقبول و معقول و از سوی افراد و گروه‌ها و جریانات نزدیک و منتسب به آن مکتب و تفکر آغاز می‌شود و مقابله با آن‌را دشوارتر می‌کند. شهید آوینی در سخنی، این مبارزه را این‌گونه بیان کرده است که: «خلاف آنچه بسیاری می‌پندارند، آخرین مقاتله ما، به‌مثابه سپاه عدالت، نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است؛ که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است». با این‌حال فهم دقیق مبانی اسلامی و انقلابی و اندیشه ناب حضرت روح‌الله مانع از آن خواهد شد که دشمنان بتوانند با هر روش و عنوانی از تحریف این معارف بهره‌ای ببرند و آن‌ را به‌ سرانجام دلخواهشان برسانند.

انتهای پیام/