«جهاد کبیر» در یک نظام گفتمانی
نقطه عزیمت ساخت یا احیای تمدنهای بزرگ در تاریخ، نوابغی هستند که هم در عرصه اندیشه و هم در حوزه عمل، فراتر از زمانه خود بودهاند. تولید اندیشه و ساخت «سازمانی از مفاهیم مخدوم این اندیشه» یکی از «کارویژه»های این نوابغ است و در مرحله بعدی...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نقطه عزیمت ساخت یا احیای تمدنهای بزرگ در تاریخ، نوابغی هستند که هم در عرصه اندیشه و هم در حوزه عمل، فراتر از زمانه خود بودهاند. تولید اندیشه و ساخت «سازمانی از مفاهیم مخدوم این اندیشه» یکی از «کارویژه»های این نوابغ است و در مرحله بعدی نخبگانی قرار میگیرند که این نوابغ را درک کرده و در پی بسط و توسعه آن اندیشهها برمیآیند و لایه بعدی پیشقراولانی هستند که به تعمیق و تثبیت این اندیشههای بسط یافته کمک میکنند و به عبارت روشنتر آن را «اجتماعی» میسازند.
همانطور که «توئینبی» محقق سرشناس تمدنهای بزرگ تاریخ بشری نیز میگوید، تعداد این نوابغ تمدنساز در طول تاریخ بسیار اندک است. با این حال به جرات میتوان ادعا کرد امام خمینی(ره) و امام خامنهای از جمله نوابغ تاریخند که علاوه بر قدرت مدیریت شگفتانگیزشان که دوست و دشمن بدان اذعان دارد، کلام کیمیا و کیمیای کلامشان گرههای بزرگی را در روند احیای تمدن بزرگ اسلامی گشوده است.
همچنانکه امیرالمومنین(ع) پس از تنزیل دین خاتم توسط پیامبر اعظم(ص) برای تاویل و تعمیق هرچه بیشتر آن ایفای نقش کردهاند، همین نسبت درباره امام خامنهای و امام خمینی نیز درباره نظام جمهوری اسلامی قابل اطلاق است. حقیقت آن است که پس از استقرار نظام اسلامی مبتنی بر نظریه پیشرفته ولایت فقیه توسط بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، امام خامنهای بیشترین تلاش و نقش را در سازماندهی معرفتی بنیانهای نظری نظام اسلامی معطوف کردهاند.
اگر نظامهای سیاسی در غرب از جمله لیبرالیسم و همخانوادههای آن با پیشفرضهای معرفتی سادهانگارانه و پر از تناقضی بنیانگذاری شده و بهرغم آن معالاسف تحت عنوان علوم انسانی غیرقابل خدشه در دانشگاههای کشورمان تدریس و به دانشجویان دیکته میشود، رهبر معظم انقلاب تقریباً نزدیک به یک سوم از وقت هر یک از سخنرانیهایشان را با بهرهگیری از مضامین عالی و غیرقابل خدشه قرآنی به تبیین مستحکم ساختمان نظری نظام جمهوری اسلامی اختصاص میدهند که واکاوی و شرح و بسط درخور آن طبیعتاً مجالی گستردهتر از متن حاضر میطلبد.
گذشته از مباحث معرفتی در امر نظامسازی، هنرمندی و پیچیدگیهای رهبر معظم انقلاب در ورود به مباحث گفتمانی نیز از مواردی است که کمتر درباره آن غور و کنکاش لازم صورت گرفته است. آگاهان امر مطلعند که مسائل مربوط به «گفتمان» که زمانمندی و مکانمندی جزو ویژگیهای ذاتی آنهاست، تفاوتهایی با مباحث معرفتی دارند، لذا علاوه بر تسلط بر حوزه معرفتی، کارآمدی در گفتمانسازی و مقابله با گفتمانهای رقیب، روشنگر عیار بالای یک رهبر برجسته سیاسی است.
سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع) از آن دست سخنرانیهای کمنظیری است که هم از نظر معرفتی و هم از منظر گفتمانی واجد ظرافتها و ظرفیتهای گوناگون است. اولاً از وجه معرفتی، رهبر معظم انقلاب با به خدمت گرفتن عبارت قرآنی «جهاد کبیر»، تفسیری ظریف و بلند از آن ارائه کردند که مقوم یکی از اصول اساسی انقلاب اسلامی یعنی مقابله با مستکبران و کافران است. ایشان درباره آیه شریفه فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا، و در حالی که برخی مفسران، «به» را به «قرآن» ارجاع میدادند، در تفسیری جالب، نوآورانه و بلندنظرانه، جهاد کبیر را به عدم اطاعت از کافران تفسیر کردند؛ گزارهای که مشخص است اهمیت بالایی دارد که رهبری در دیدار 14 خرداد 95 نیز مجدد آن را تکرار کرده و به شرح و بسط آن پرداختند.
همردیف با اهمیت فراوان این سخنرانی در بسط نظری پایههای نظام اسلامی، عظمت این بیانات در امر گفتمانسازی را نیز نباید از نظر دور داشت. آنچنان که گفته شد یکی از هنرمندیهای ویژه مقام معظم رهبری در امر گفتمانسازی است. ایشان در ماجراهای سال 88، و هنگامی که دشمن در تلاش بود گفتمان «تقلب» را باب کرده و آن را در راستای کودتای بزرگ علیه جمهوری اسلامی به خدمت بگیرد، با کاربست گفتمان «فتنه» و پادگفتمان «بصیرت» علیه فتنه، پاتک مهمی علیه فضاسازیهای ضدانقلاب رقم زدند. برای آگاهان به امر گفتمانسازی، پیچیدگیهای کاربست ادبیات و الفاظ مناسب که وظیفه «معنابخشی به پدیدهها و مسائل روز» را به دوش میکشد، کاملاً روشن است. در حالی که جبهه مقابل، ادبیات «تقلب» را رمز آشوب ساخته بود و بنا داشت به واسطه آن فضای گفتمانی بزرگی را علیه جمهوری اسلامی رقم بزند و تجربه گرجستان و اوکراین و... را درباره ایران نیز تکرار کند، رهبر معظم انقلاب «فتنه» را دال مرکزی گفتمان ضدانقلاب معرفی و با تبیین هنرمندانه و شگفتانگیز ابعاد فتنه، تمام اتفاقات تلخ و تاسفبرانگیز رقم خورده توسط فتنهگران را به واسطه آن «معنادار» کردند. بر همین اساس بود که 7 ماه پس از انتخابات 22 خرداد 88 و در شرایطی که برخی دولتهای خارجی روی سرنگونی جمهوری اسلامی شرط بسته بودند، با همگانی شدن فضای «ضدفتنه» در کشور، حماسه 9 دی رقم خورد و فتنه از خیابانها برچیده شد.
اگر «بصیرت»، پادگفتمان تولید شده توسط رهبر معظم انقلاب علیه «فتنه» بود، «جهاد کبیر» نیز گفتمانی است که ایشان در برابر «نفوذ» به میدان آوردهاند. در شرایطی که دشمنان و برخی همکاران داخلی آنها در داخل به واسطه مذاکرات هستهای و توافقنامه «برجام» در تلاش بودند با برساختن فضای گفتمانی «عادیسازی» رابطه با مصداق اتم استکبار(آمریکا)، «رخداد» برجام را به «روند»ی برای «سازش» تبدیل و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، برجامهای 2 و 3 و... را در مسائل دیگری نظیر منطقه، موشکی و... رقم بزنند، مقام معظم رهبری بلافاصله با به کارگیری ادبیات «نفوذ»، در برابر این فضاسازی گفتمانی پیچیده دشمن که حاصل سالها برنامهریزی و محاسبات پیچیده عملیات روانی و رسانهای بود ایستادند.
کاربست ادبیات «نفوذ» برای این برنامه دشمن بیرونی و همکاران داخلیاش، گام اول در گفتمانسازی رهبر معظم انقلاب بود. آنگاه که برخی در داخل سعی داشتند با به کارگیری حداکثری ظرفیتهای تبلیغی و رسانهای داخلی و خارجی خود، بزک کردن دولت مستکبر آمریکا و هموارسازی مسیر ارتباط با این رژیم را با ادبیات خوشظاهری همچون «تعامل»، «معنادار» کرده و رقیب خود را با عناوینی همچون «افراطی»، «جنگطلب»، «ضد صلح» و... در حوزه افکار عمومی طرد کنند، رهبر معظم انقلاب مفهوم «نفوذ» را به کار گرفته و با هنرمندی، دقت نظر و استدلالهای ناب، اقدامات دشمن را با این مفهوم «معنابخشی» و آن را مصداق نفوذ و هتک «آزادی ملت ایران در تعیین سرنوشت خود» معرفی کردند.
با این حال معنابخشی به «غیر» در امر گفتمانسازی، گام اول در مقابله با گفتمانهای خطرناک است، لذا در کنار آن گفتمانی برای جبهه خودی به منظور بسیج فعالیتهای جبهه مومن، متعهد و انقلابی نیاز است و بر همین اساس، «جهاد کبیر» گفتمانی است که ایشان برای فعالسازی، همافزایی و همراستاسازی جناح مومن در مقابله با «نفوذ» به خدمت گرفتهاند.
هر گفتمان معیوبی پاشنهآشیل و اصطلاحاً «دال طردشده»ای دارد و ظرافت، پیچیدگی و مهارت رهبر معظم انقلاب در گفتمانسازی از «جهاد کبیر» آنجاست که به پاشنه آشیل «نفوذ» حمله میکنند. «استقلال» مهمترین دال طرد شده در گفتمان نفوذ است این در حالی است که آیهای که در آن «جهاد کبیر» مندرج است، مهمترین تاکیدش ضرورت حفظ استقلال (در تمام زمینهها) در برابر دشمن است. در این آیه خداوند از پیامبر میخواهد با عدم اطاعت و پیروی از کافران، «جهاد کبیر» کند. رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «جهاد کبیر» یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیت؛ تبعیت نکن. تبعیت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیت نکن؛ این شد «جهاد کبیر».
بدین ترتیب، آنچنانکه عنوان «فتنه» برای گفتمان دشمن و پادگفتمان «بصیرت» برای جبهه خودی، فضای غبارآلود پس از انتخابات 88 را رفته رفته برای افکار عمومی شفاف کرد و در نهایت با حماسه بزرگ 9 دی، بساط فتنه برچیده شد؛ امید میرود «جهاد کبیر» نیز فتنه «نفوذ» را به سرنوشتی مشابه تبدیل کند. همچنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند، اگر دیروز خرمشهرهای سرزمینی و به تعبیر دیگر «عینی» و Objective در میان بودند و با «جهاد صغیر» آزاد شدند، امروز خرمشهرهایی در سرزمین فکر و اندیشه(subjective) در پیشند که باید با «جهاد کبیر» بازپسگیری شوند تا «نفوذ» هزیمت یابد.
انتهای پیام/