مسئولیتها در ولنگاری فرهنگی بر زمین میماند
موضوع فرهنگ و تهاجم فرهنگی دشمنان برای مدیریت فکری و رفتاری مردم ایران به سالهای قبل از انقلاب اسلامی بازمیگردد...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، موضوع فرهنگ و تهاجم فرهنگی دشمنان برای مدیریت فکری و رفتاری مردم ایران به سالهای قبل از انقلاب اسلامی بازمیگردد، چراکه به دلیل جایگاه ژئواستراتژیک ایران در منطقه غرب آسیا و قرار گرفتن در مهد ظهور ادیان الهی، حفظ سلطه فرهنگی و سیاسی بر ایران و بهرهگیری از آن به عنوان ژاندارم منطقهای، نیازمند حفظ سلطه بر فضای فکری و فرهنگی ایران بود. سلطهگران در این عرصه اگرچه همراهی رژیم سلطنتی را با خود داشتند اما ناتوانی آنها در حفظ آن شرایط که وقوع انقلاب اسلامی مظهر آن بود، سبب شد از همان لحظات پس از پیروزی انقلاب، تلاش برای بازگرداندن سلطه فرهنگی و مدیریت فکری و رفتاری مردم ایران لحظهای از اولویت قدرتهای سلطه خارج نشود. حضرت امام خمینی(ره) گام اول در راه نفوذ استعمار و سلطه بیگانگان را تحقیر فرهنگی و مذهبی دانسته و میفرمودند: «اجانب خصوصاً امریکا در نیم قرن اخیر کوشش داشتند و دارند فرهنگ و برنامههای فرهنگی، علمی و ادبی را از محتوای اسلامی، انسانی و ملی خود خالی و به جای آن فرهنگ استعماری و استبدادی بنشانند». از نظر ایشان تهی کردن برنامههای فرهنگی از ضربه به اصول اجتماعی اسلام جدا نبوده است، از اینرو ایشان به مشکل اساسی فکری جامعه دینی که رهاورد تبلیغ غرب بوده، چنین اشاره میکنند: درباره فرهنگ هرچه گفته شود، کم است و میدانید و میدانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک کشور پیدا شود... دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه میکند و همه را خواهی نخواهی به انحراف میکشاند.(صحیفه نور، ج 17، ص 3، 2)
در دوران پس از پیروزی انقلاب و به دلیل ناکامی دشمنان در جنگ نظامی و تهدیدات امنیتی تمرکز آنان بر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم بود و حتی در مقاطعی به دلیل نوع و نحوه اثرگذاری، مقام معظم رهبری از آن به عنوان شبیخون فرهنگی دشمن نام میبرند. ایشان در دیدار رؤسای دانشگاهها، در 1383/10/17 با توجه به راهبرد دشمنان در ترویج لاابالیگری جنسی و بیبندوباری اخلاقی و سست کردن پایبندی افراد به عقاید و ارزشهای دینی میفرمایند: بنده بارها گفته بودم که دشمنان ملت ایران، بیش از آنچه به توپ و تفنگ و این چیزها احتیاج داشته باشند، به اشاعه بنیانهای فرهنگی فاسدساز نیاز دارند. در خبرها خواندم که یکی از مسئولان یک مرکز مهم سیاسی در امریکا گفته به جای انداختن بمب، دامنهای کوتاه برایشان بفرستید! راست میگوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و آمیزش بیرویه زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راههایی کشاندند که غریزه او هم به طور طبیعی متمایل به آن است، دیگر احتیاج به استفاده از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست. فساد، یک ملت را به خودی خود، ضایع و باطل میکند و آینده او را تباه میسازد، اما بهرغم راهبرد و برنامههای دشمنان در تهاجم و شبیخون فرهنگی که در عناد و کینهورزی آنها علیه اسلام و حرکت انقلاب اسلامی تردیدی نیست، آنچه که محل تأمل و تأسف است انفعال و وادادگی سیاستگذاران و مسئولان فرهنگی کشور در قبال هجمه بیگانگان و اقدامات و تحرکات عوامل داخلی است. تعبیر «ولنگاری» در عرصه فرهنگی که مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس از آن بهره گرفتند به نوعی به ارزیابی ایشان از عملکرد سالهای اخیر دستگاههای فرهنگی کشور بازمیگردد که بعضاً خود این مسئولان هم به آن اعتراف دارند.
رهبر معظم انقلاب هم در پیام به مجلس دهم و هم در جریان دیدار با نمایندگان با تأکید بر دو اولویت کاری مجلس دهم، موضوع فرهنگ را جزو اساسیترین مسائل دانستند و یادآور شدند: مسئله اقتصاد، اولویت فوری و کنونی کشور است، اما فرهنگ در بلندمدت از اقتصاد نیز مهمتر است. در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بیاهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم میخورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر، کوتاهیهایی انجام میشود. در بیان مصداق این بیتوجهی افزودند: در برخی مواقع تأکیدهایی که بر پرهیز از استفاده کالاهای مضر غیرفرهنگی همچون برخی مواد غذایی میشود، بیشتر از هشدار درباره کالاهای فرهنگی مضر است، در حالیکه تأثیرات سوء این کالاها بر مردم خطرناکتر و گستردهتر است. ایشان خاطرنشان کردند: برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضعگیری و اقدامی نمیشود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اقدامات سختگیرانه در اروپا و امریکا برای کنترل اطلاعات گفتند: ما در حالی از اتهامهای بیاساس آنها در خصوص جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات هراس داریم که کنترلهای ما یک دهم سختگیریهای آنها نیست.
در بیان مصادیق این ولنگاریها، اگرچه کارنامه بخشهای فرهنگی کشور در عرصههای سینما، تئاتر، موسیقی، کتاب و... گواه آن است، اما سخنان وزیر ارشاد در مورد فیلم «50 کیلو آلبالو» به کارگردانی مانی حقیقی وآن هم بعد از سه ماه از نمایش آن در سینماهای تهران و شهرستانها مبنی بر اینکه این فیلم به اشتباه پروانه نمایش گرفته و نباید اکران میشد، دیگر نیاز به تحلیل ندارد. این فیلم به ظاهر کمدی که در اکران نوروزی سینماهای ایران به نمایش درآمد و در طول نزدیک به سه ماه اکرانش بیش از 13 میلیارد تومان در سینماهای تهران و شهرستانها فروش داشته و به دومین فیلم پرفروش سالجاری تبدیل شد، در طول دوران اکران با نقدهای متعدد دلسوزان و معتقدان به مبانی دینی مواجه شد که به آن توجهی نشد، اما هفته گذشته آقای جنتی، وزیر ارشاد با بیان اینکه طبیعی است که من همه این فیلمها را نمیبینم، میگوید، پس از اکران فیلم «50 کیلو آلبالو» در مطبوعات اعتراضاتی نسبت به این فیلم صورت گرفت. من هم با توجه به این اعتراضات فیلم را دیدم و متوجه شدم که اعتراضها درست است! او با بیان این مطلب که ما میکوشیم در ایران از تحکیم خانواده صحبت کنیم و آن را گسترش دهیم، ادامه داد: «در این فیلم اما روابط ناسالم و نامتعارف ترویج میشود که مغایر با ارزشهای ملی و اسلامی ماست.» شاید تعبیری بهتر از ولنگاری در کلام رهبری نمیتوانست عمق نابسامانیهای عرصه فرهنگی کشور را بازگو کند. به کار بردن این واژه در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حالی بیان میشود که معظمله قبل از این بارها از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و در یکی دو سال اخیر از نفوذ فرهنگی دشمن نام بردهاند. اینکه چه میشود در مقابل این هجمهها این بار از ولنگاری فرهنگی در همه نهادهای فرهنگی کشور اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای غیردولتی یاد میکنند جای تأمل و تأسف دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تاکنون در دیدار مسئولان فرهنگی تأکید کردهاند که من از خوف و دغدغه مسائل فرهنگی گاه نیمهشبها از خواب بیدار میشوم! این صحبت ایشان ناشی از یک نگرانی موقتی نیست؛ چراکه رهبر انقلاب نشان دادهاند با صبر و شکیبایی خود ضمن بروز هرگونه نگرانی و هشدار و تذکر موردی، به جز در مواقع لزوم و هنگام خطر، از چنین واژگانی برای موضوع حساسی چون فرهنگ استفاده نمیکنند و با توجه به تسلط ایشان به مقوله فرهنگ و به خصوص ادبیات، این مهم جای نگرانی شدید دارد که کار در عرصه فرهنگ مملکت به کجا رسیده است که ایشان برای وصف حال رو به احتضار فرهنگ از چنین واژهای یاد کنند. اما طرح موضوع در دیدار با نمایندگان، تأکید بر نقش جدی قانونگذاری و نظارتی مجلس است، اگر کمیسیون فرهنگی مجلس به صورت جدی و دائمی در حال رصد فعالیتهای این حوزه باشد، تذکرات و راهنماییهای ایشان میتواند حرکات منفعلانه را به اقداماتی پویا و مفید تبدیل کند. البته نباید این نکته را هم ناگفته گذاشت که در ادوار مختلف مجلس، نمایندگان صرفاً بررسیکننده لوایح فرهنگی دولت بودهاند و به ندرت شاهد طرحهای نمایندگان در این حوزه بودهایم. به دیگر سخن، نوع دیگری از این انفعال، دامنگیر مجالس گذشته هم بوده است!
اگرچه مسئولیت اصلی در این عرصه برعهده دستگاههای دولتی، نهادهای انقلابی و حوزههای علمیه است، اما مجلس هم در این عرصه نقش اثرگذاری میتواند داشته باشد. لازمه فعال شدن مجلس در این بخش، حضور داوطلبانه نمایندگان قوی در کمیسیون فرهنگی است و این در حالی است که در میان کمیسیونهای مجلس، از میان 290 نماینده مجلس تنها چهار نماینده برای عضویت در این کمیسیون ثبتنام کردهاند.
انتهای پیام/