موساد؛ پدرخوانده ترورهای بیولوژیک

تاریخ رژیم صهیونیستی از روز اول تاکنون با ترور عجین بوده و کسی از شنیدن ترور شخصیتی سیاسی یا مذهبی توسط آنها عجب نمی‌کند.

 به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، نادر طالب‌زاده در مصاحبه‌ای از آخرین وضعیت جسمانی خود سخن گفت. خلاصه‌اش این است. یک سال و نیم پیش همراه با گروهی از لبنان برای راه پیمایی اربعین به عراق رفتم. چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صد‌ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لب تاپ من را خالی و بررسی‌های‌کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان‌ را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم.

در همین سخنان بود که نادر طالب‌زاده اعلام کرد توسط عوامی موساد شناسایی و ترور بیولوژیکی شده است.

در بین جنگ‌افزارهای نوین، سلاح‏‌ها و فن‏اوری میکروبی بیش‏تر از سایرین مورد توجه گروه‌های تروریستی و تروریست دولتی ابرقدرت‏‌ها قرار گرفته است. شاید بتوان به جرأت گفت که سلاح‌های هسته‌ای دیگر یک خطر بالفعل نیستند و تنها یک قدرت بازدارنده بالقوه محسوب می‌شوند. کشورهای صاحب این سلاح‏‌ها هرگز نخواهند توانست به راحتی از آن‏ها بر علیه دشمنان خود استفاده نمایند. زیرا تبعات به کارگیری چنین سلاح‏‌هایی آن‏چنان گسترده است که قسمت بزرگی از جهان را در بر خواهد گرفت.

از سوی دیگر سلاح‌های شیمیایی نیز چندان گزینه مناسبی برای فعالیت‌‏های تروریستی نیستند. مشکلات حمل، نگهداری و بکارگیری، نیمه عمر کوتاه، خطر نشت، تأثیر محدود و قابلیت ردیابی عامل ترورکننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد. اگر چه این سلاح در میدان جنگ گزینه موفقی نشان داده است؛ ولی از آن‏جا که از سال 1935 کنوانسیون ممنوعیت بکارگیری آن‏ها در ژنو به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده کشورهای متخاصم با احتیاط زیادی اقدام به استفاده از آن می‌کنند، که البته آن نیز به اشاره ابرقدرت‏ها خواهد بود.

از این رو سلاح‌‏های میکروبی، چه در عرصه جنگی و چه در عرصه تروریستی، وسیله‌ای بسیار مطلوب برای دشمنان شده است. توان تولید بالا، نگهداری راحت، قابلیت انتشار، قابلیت مصون سازی نیروی خودی، قابلیت تکثیر برای عوامل میکروبی زنده، دشواری بسیار در ردیابی فرد یا افراد متخاصم، گستردگی عمل‏کرد از انسان تا دام و محصولات کشاورزی و بسیار محسنات دیگر، موجب شده تشکل‏‌های تروریستی به این فن‏اوری جدید به شدت کشش یابند؛ بدون آن‏که بتوان گناهی را متوجه آن‏ها نمود.

بیوتروریسم چیست؟

بر اساس تعریف پلیس بین‌الملل درسال 2007 بیوتروریسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسان‏‌ها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشت‌آفرینی، تهدید و وادار ساختن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام عملی یا برآورده کردن خواست‌ه‏ای سیاسی یا اجتماعی.


حمله بیوتروریستی چیست؟

عبارت است از پخش کردن ویروس، باکتری، میکروب یا دیگر عوامل بیماری‌زا و سمی که موجب بروز بیماری و مرگ در میان انسان‏‌ها، حیوانات و گیاهان می‌‏‌شود. کشف و شناسایی یک حمله بیولوژیکی سخت و دشوار به شمار می‌آید. تاثیرات یک حمله بیولوژیکی به چهار دسته تقسیم می‌‏شوند. فیزیکی:بروز بیماری. روانی:بروز ترس و وحشت. اقتصادی: محدودیت سفر و جابه‏‌جایی، متوقف شدن فعالیت‏‌های اقتصادی و کسب و کار. زیست محیطی:آسیب دیدن انسان‏‌ها، حیوانات، گیاهان، آلوده شدن منابع طبیعی مثل منابع آب.

بیوتروریسم عبارت است از سوء استفاده از میکرواورگانیسم یا فراورده‌های آنها در جهت تولید جنگ افزار

بر این اساس جنگ بیولوژیک عبارت است از استفاده از عوامل بیولوژیک اعم از باکتری‌ها، ویروس‌ها، گیاهان، حیوانات و فراورده‌های آنها به منظور اهداف خصمانه. در سال 1978 دانشمندی بنام Mullen،انواع جدید تهدیدهای شیمیایی و بیولوژیک را مورد ارزیابی قرار داد. دانشمند فوق با تجزیه و تحلیل این تهدیدها نتیجه‌گیری  کرد از میان دو تهدید تروریستی فوق‌الذکر، تهدید بیولوژیکی از همه ساده‌تر و علمی‌تر می‌باشد.


مقایسه قدرت سلاح‌های بیولوژیک در مقایسه با سایر سلاح‌های نظامی

بر اساس پیش‌بینی سازمان جهانی بهداشت رهاسازی 50 کیلوگرم اسپور آنتراکس (عامل سیاه زخم )در طول یک خط 2 کیلومتری در یک جمعیت 500 هزار نفری باعث 125 هزار مورد بیماری و 950 مورد مرگ می‌شود که در مقاسه با سایر جنگ افزار ها رقمی بسیار عظیم است.

1. توانایی ایجاد تلفات زیاد: در بین انواع سلاح‏‌های نوین، میکروب‌‏ها و فرآورده‌های میکروبی رقمی بهت‌آور از مرگ را در پی خواهند داشت. مثلاً 15 گرم از سم تولید شده توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم می‌تواند تمام مردم جهان را به کام مرگ بکشاند! یا به ‏طور مثال اگر در شهری 12 میلیون نفری یک موشک اسکاد با کلاهک محتوی 300 کیلوگرم گاز اعصاب سارین منفجر شود بین 60 تا 100 هزار نفر را خواهد کشت. اگر همین کلاهک حاوی یک بمب 12 کیلوتنی هسته‌ای باشد 23 تا 80 هزار نفر را از بین می‌برد. اما اگر چنین کلاهکی با تنها 100 کیلو اسپور سیاه زخم بار شود بسته به شرایط جوی بین 42 هزار نفر تا 3 میلیون نفر را خواهد کشت.


2. توانایی در ایجاد بیماری و عوارض طولانی مدت و نیاز به مراقبت‏‌های گسترده


3. توانایی برخی عوامل در انتشار از طریق ناقل یا فرد آلوده: این امر باعث می‌شود تا آلودگی از فردی به فرد دیگر منتقل شود و همین امر کمک می‌کند تا با حجم اندکی از میکروب بتوان شهری را از پای درآورد.


4. عدم وجود فن‏اوری کافی و سیستم‏‌های شناسایی کارآمد: تقریباً اکثر کشورهای جهان که مورد این تهدیدات هستند از فن‏اوری نوین تشخیص بی‏‌بهره‏‌اند. گذشته از سطح پایین علمی این کشورها، عدم فروش تجهیزات پیش‏رفته از سوی کشورهای توسعه‌یافته باعث شده تشخیص سریع یک حمله بیوتروریستی با تأخیر صورت پذیرد.


5. کاهش نقش خودامدادی و دگر امدادی و افزایش حس ناامیدی در مردم.


6. وجود یک دوره نهفته بیماری که باعث می‌شود درمان و پیش‏گیری از انتقال بیماری با تأخیر انجام شود‏: معمولاً در خوش بینانه‏‌ترین حالت، وقتی کادر دفاعی از بروز یک تهاجم میکروبی آگاه می‌شوند که یک اپیدمی رخ داده است. طبعاً در این حالت کمک‌رسانی و مهار بیماری بسیار دشوار و با بروز استرس‌‏های اجتماعی همراه است.


7. توانایی در ایجاد علائم عمومی و غیر اختصاصی و اصولاً مشکل بودن تشخیص: تقریباً تمام بیماری‏های عفونی در شروع علائم بالینی یک‏سانی نشان می‌دهند. مثلاً سیاه زخم در آغاز علائمی همچون یک زکام عادی را بروز می‌دهد. بعد از یک دوره یکی دو روزه که فرد احساس بهبودی می‌کند، ناگهان با شتابی فراوان تمام بدن را دربر می‌گیرد و فرد را می‌کشد. در این‏جا مهارت کادر درمانی در تشخیص افتراقی بیماری‌‏ها بسیار تعیین‌کننده خواهد بود.


8. امکان تولید میکروب‏‌های نوپدید یا انتشار عوامل بازپدید: میکروب‏‌های نو پدید به میکروارگانیسم‌‏هایی گفته می‌شود که در آزمایشگاه‌های بیوتکنولوژیک، از تغییر گونه‌های وحشی به‏ دست می‌آیند. با کمک مهندسی ژنتیک می‌توان باکتری یا ویروسی را تولید نمود که در حکم یک گونه یا زیرگونه جدید باشد. ایدز، سارس، ابولا و‌‌.. از این دسته‌‏اند. اما میکروب‏‌های بازپدید به آن گروهی گفته می‌شود که ریشه‌کن شده یا تقریباً بطور کامل مهار شده‌‏اند؛ اما توسط گروه‌‏هایی که به بانک‌‏های میکروبی جهان دسترسی دارند، دوباره منتشر می‌شوند. مثلاً آبله در جهان ریشه‌کن شده است. با این وجود چند کشور از جمله ایالات متحده هنوز مقداری از این ویروس را در بانک میکروبی خود نگهداری می‌کند. نشت یا انتشار عمدی آن در جهانی که نزدیک به 40 سال است واکسن آبله را دریافت نکرده فاجعه‌بار خواهد بود.
 


امتیازات سلاح‌های بیولوژیک نسبت به دیگر سلاح‌های کشتار جمعی

تشخیص و شناسایی عوامل بیولوژیک به آسانی مقدور نیست و با حواس پنجگانه قابل دریافت نیستند. عوامل بیولوژیک در مقادیر بسیار کم، به مقدار زیاد کشنده می‌باشند. به راحتی می‌توان آنها را پنهان کرد و به سادگی منتقل نمود .دفاع در برابر عوامل بیولوژیک بسیار مشکل است، این مشکل در کشورهایی که از نظر سازماندهی و سرویس‌های بهداشتی و درمانی در درجات پایین قرار دارند بسیار حادتر است. پخش عوامل بیولوژیک توسط نیروهای نفوذی (ستون پنجم) در عملیات خرابکارانه به‌راحتی امکان پذیر است.

برای ساخت،تولید و ذخیره‌سازی سلاح‌های بیولوژیک نیاز به وجود تاسیسات بزرگ نیست و می تواند در خفا و تحت پوشش تحقیقات آزمایشگاهی، بیولوژیکی، میکروب‌شناسی و غیره انجام گیرد. اثر عوامل بیولوژیک آنی و فوری نیست. این دوره کمون یک برتری را برای این سلاح‌ها به وجود آورده از این نظر که هدف‌های مورد اصابت، تا مدت‌ها بعد از حمله مشخص نخواهد شد. همین فاصله زمانی امکان ردیابی مهاجم را از دستگاه‌ها امنیتی می‌گیرد و به تروریست‌ها این اجازه را می‌دهد تا ردپاهای خود را پاک و از صحنه خطر دور شوند. سلاح‌های بیولوژیک می‌توانند اثرات ثانوی را به دنبال داشته باشند. مثلاً یک عملیات کوچک بر علیه یک هدف موضعی و محلی میی‌تواند یک بیماری اپیدمیک گسترده به بار آورد.

استفاده از سموم مرگ‌آور و خطرناک که با تاثیر منفی بر روی ارگان‌های مختلف بدن مرگی تدریجی، سخت و دردآور را به همراه دارد، در موساد و شبکه‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی رواج دارد. از میان برداشتن مخالفان سیاسی از طریق خوراندن، تزریق و روش‌های دیگر انتقال سم، یکی دیگر از جنایات رژیم صهیونیستی است که توسط کارشناسان و برخی رسانه‌ها تا حدودی پرده از اسرار آن برداشته شده است.

مرکز بیولوژیک اسرائیل طراح ترورهای بیولوژیک

رژیم صهیونیستی انواع سلاح‌های بیولوژیک غیرمتعارف را تولید و مورد آزمایش قرار می‌دهد و از آنها برای ترورهای آرام از جمله ترور رهبران مقاومت استفاده می‌کند. گفته می‌شود این مرکز که یکی از سری‌‌ترین مراکز امنیتی رژیم صهیونیستی است، در شهر ریشون لیژن در جنوب شرق تل‌آویو، تحت تدابیر امنیتی و نظامی شدید قرار دارد. برخی گزارش‌ها حکایت از آن دارد که دیوید بن گورین نخست‌وزیر اول رژیم صهیونیستی بنا بر پیشنهاد شماری از دانشمندان یهود طی سال‌های 1948 تا 1963 دستور تاسیس این مرکز بیولوژیکی را داد و تنها فردی بود که از ریز و درشت آن خبر داشت، تا آنجا که کارکنان بدون اطلاع بن گورین اجازه دستیابی به اطلاعات را به احدی نمی‌دادند.

از دهه پنجاه تاکنون دانشمندان بسیاری عهده‌دار ریاست این مرکز شده‌اند که آویگدور شفرمن رییس کنونی مرکز، از برجسته‌ترین روسای آن است که بیشترین تاثیر را بر روی فعالیت آن داشته و به شکلی گسترده و ناگسستنی با نخست‌وزیران، وزرای جنگ و رهبران سرویس‌های اطلاعاتی ارتباط دارد. وی شخصیت قاطعی دارد که در اخراج دانشمندان بنابر مشکلات انضباطی تردید نمی‌کند. واحد کیدون که در عبری به معنای سرنیزه است نیز از جمله واحدهای رسمی ترور در موساد است. گروه‌های عملیاتی کیدون معمولا، 12 نفرند و قیساریا نامیده می‌شوند.

تزیپی لیونی، وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی و رهبر حزب کادیما از فرماندهان سابق این واحد محسوب می‌شود. درباره او گفته می‌شود که جزو واحدی بود که در سال 1983 عملیات مسموم و ترور کردن یکی از دانشمندان هسته‌ای عراق را در پاریس بر عهده داشت. جالب اینکه حزب کادیما را غربی‌ها به عنوان یک حزب معتدل که با سیاست‌های افراطی لیکود مخالف است، به افکار عمومی معرفی کرده‌اند.


شهدای بیولوژیک تاریخ:

سعید کاظمی آشتیانی

برای اولین بار پس از 10 سال، روز یکم فروردین ماه امسال رهبر انقلاب رسما از مرحوم دکتر سعید کاظمی آشتیانی رئیس فقید پژوهشکده رویان با عنوان شهید نام بردند. پیش از این اعلام شده بود که مرحوم کاظمی آشتیانی به علت سکته قلبی درگذشته است، اما منابع آگاه می‌گویند این نابغه فناوری سلول‌های بنیادی توسط سازمان‌های جاسوسی بیگانه ترور بیولوژیک شده است.

سعید کاظمی آشتیانی متولد اول فروردین 1340، رئیس سابق پژوهشکده رویان و جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پژشکی ایران، دارای درجه دکترای تخصصی جنین‌شناسی از دانشگاه تربیت مدرس بود که پس از تشکیل پژوهشکده رویان، در رشد طب تولید مثل، فناوری سلول‌های بنیادی و همانند سازی در کشور نقش بسزایی داشت. کاظمی آشیانی در طول عمر کوتاه خود در زمینه علمی و مدیریتی موفقیت‌های فراوان و شگفت آوری را برای خود و کشور موجب شد.


ودیع حداد


ودیع حداد از رهبران جنبش مردمی برای آزادی فلسطین با مرگی آهسته و عذاب‌آور در بیمارستانی در آلمان شرقی از دنیا رفت. وی که پزشکی فلسطینی بود به دلیل یک بیماری سخت و ناشناخته که به دستگاه ایمنی بدن وی حمله کرده بود، در سی ام مارس 1978 جان باخت. بسیاری از دوستداران وی در تحلیل معمای مرگ حداد احتمال می‌دادند، دستان موساد به وی رسیده و باعث مرگش شده است، اما پس از گذشت بیش از سی سال از مرگ حداد که در دوران نخست وزیری مناخیم بگین صورت گرفت، رسانه‌های عربی راز مرگ وی را آشکار کردند.

القدس العربیه در گزارشی کامل که به مرگ ودیع حداد اختصاص داشت، افشا کرد که وی با خوردن شکلاتی مسموم از پای در آمده و نوشت: آنها درست می‌گفتند حداد به وسیله یک شکلات سمی مرده است. گفتنی است اهارون کلاین روزنامه نگار صهیونیستی برای اولین‌بار در کتاب حساب باز از ماجرای ترور بیولوژیکی حداد پرده برداشت. علاقه دکتر حداد به شکلات بلژیکی عوامل موساد را بر آن داشت تا از طریق خوراندن شکلات مسموم وی را از پای درآورند. به گفته این نویسنده؛ کارشناسان موساد سم بیولوژیک کشنده‌ای را وارد شکلات کرده بودند. حداد نیز به تنهایی تکه‌های شکلات مملو از ماده مسموم را خورد. چند هفته پس از خوردن شکلات سم فعال شد و حداد شروع به کاهش وزن کرد.

 

کسی نمی‌توانست بین این بیماری مرموز و شکلات رابطه برقرار کند. وقتی بیماری او وخیم شد، به آلمان رفت و پزشکان متوجه نقص مرموزی در دستگاه دفاعی بدن وی شدند. این نویسنده استدلال می‌کند، بعد از مرگ او همه شاهد کاهش شدید آمار تعداد عملیات‌ها علیه اهداف رژیم صهیونیستی در خارج از کشور بودند و این موضوع نشانگر آن است که وی از مبارزان علیه رژیم صهیونیستی بود که می‌توانست از اهداف ترور این رژیم به حساب آید.

محمودالمبحوح

محمود المبحوح، از رهبران حماس هم از قربانیان اعمال جنایتکارانه رژیم صهیونیستی است. حدود دو سال پیش روزنامه ساندی تایمز چاپ انگلیس فاش کرد: صهیونیست‌ها محمود المبحوح را در هتلی در دبی با خوراندن سمی که باعث حمله قلبی می‌شود، ترور کردند. بنابراین گزارش، عوامل رژیم صهیونیستی پس از ترور المبحوح از همه مدارک وی تصویر برداری و کارتی را به در اتاق او آویزان کردند که روی آن نوشته شده بود، تقاضا می‌کنم مزاحم نشوید.

ساندی تایمز می‌نویسد: 9 روز پس از مرگ این رهبر حماس، نمونه‌ای از خون وی برای آزمایش به پاریس پایتخت فرانسه فرستاده شد که آزمایشگاه آثار سم در خون او مشاهده کرد. خبرگزاری الجزیره نیز در خبرهای خود مرگ المبحوح را ترور با سم اعلام کرد. در زمان مرگ وی موساد و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی دست داشتن در این ترور را انکار می‌کردند، اما پس از چندی اعتراف کردند که موساد در قتل مقام ارشد حماس در امارات دست داشته است.

رونن برگمن کارشناس نزدیک به تشکیلات امنیتی اسراییل در مقاله‌ای در روزنامه بدیعوت آحارونوت تحت عنوان نمایش خاموش اذعان کرد، (موساد) در حالی دخالت در ترور محمود ‌‌المبحوح را در ماه ژانویه 2010 تکذیب می‌کند که در نوامبر 2009 نیز تلاش نموده بود، او را از طریق مسموم‌‌کردن به قتل برساند. برگمن در این گزارش تاکید می‌کند، عوامل موساد در فاصله ششم تا هشتم نوامبر 2009 وارد دبی شده بودند و با تعقیب کردن محمود المبحوح سعی نمودند، از طریق آلوده کردن وی به سم کشنده او را ترور کنند. براساس این نقشه سم وارد بدن وی می‌شود و ظرف چند ساعت بعد و هنگامی که تیم ترور دبی را ترک می‌کردند، المبحوح را از پای درمی‌‌آورد. این نقشه به مرحله اجرا درآمد، ولی عمل نکرد.

خبرگزاری الجزیره نیز در خبرهای خود مرگ المبحوح را ترور با سم اعلام کرد. در زمان مرگ وی موساد و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی دست داشتن در این ترور را انکار می‌کردند، اما پس از چندی اعتراف کردند که موساد در قتل مقام ارشد حماس در امارات دست داشته است. آثار بیماری در بدن المبحوح خیلی شدید ظاهر و او مجبور شد، به سوریه مراجعت کند. المبحوح هوشیاری‌‌اش را به شدت از دست داد. پزشک به وی اطلاع داد، نشانه‌‌هایی از بیماری موسوم به مرض بوسه در او مشاهده می‌شود.

مرض بوسه نوعی بیماری عفونی است که از طریق ویروس در بدن ایجاد شده و سلول‌های ایمنی بدن را هدف قرار می‌دهد. آثار این بیماری در بزرگسالان با شدت‌ زیاد و بصورت فراگیر‌شدن دانه‌های قرمز بر روی پوست ‌بدن، احساس ‌درد، خونریزی، خستگی، مشکلات تنفسی و... ظاهر می‌‌گردد. ابتلا به این بیماری از طریق بزاق‌ ‌دهان در نتیجه بوسیدن فرد دیگر و یا وارد شدن ویروس در خون صورت می‌‌گیرد. اما رژیم صهیونیستی در این عملیات موفق به از پای در آوردن المبحوح نشد. سرانجام در سال 2010 ماموران امنیتی رژیم صهیونیستی با خوراندن سم وی را به شهادت رساندند.

ترور ناکام خالد مشعل

خالد مشعل، از فرماندهان برجسته حماس نیز از دیگر قربانیان ترورهای بیولوژیک رژیم صهیونیستی در زمان نخست وزیری دوره اول بنیامین نتانیاهو است. وی با تزریق سم توسط دو فرد کانادایی که از جاسوسان موساد بودند، در سپتامبر 1997 در سفری که به عمان داشت مسموم و بیمار شد، اما در نهایت اسراییل وادار به فرستادن پادزهر این سم و نجات جان مشعل شد. در حال حاضر مشعل رهبر ارشد حماس است. بسیاری از تحلیلگران ترور ناکام خالد مشعل توسط عوامل موساد را عامل رسوایی و سرافکندگی رژیم صهیونیستی می‌دانند.

مرگ مشکوک یاسر عرفات

یاسر عرفات، رهبر جنبش آزادی‌بخش فلسطین نیز ازجمله کسانی است که گمان می‌رود موساد در ماجرای مرگ وی نقش داشته است. ابو شریف، مشاور ویژه عرفات در سخنانی اعلام کرده که نوع سم مورد استفاده در ترور عرفات ثالیوم نام دارد که نامی ناشناخته و غیر رایج است و به سختی می‌توان این سم یا آثار و علایم آن را شناخت. وی افزود سم مذکور خطرناک و بی‌بو و بی‌رنگ است که از یک گیاه مخصوص بدست می‌آید و می‌توان آن را بدون اینکه دیده شود، در غذا یا آب ریخت یا با استفاده از سرنگ در شریان و عروق یا پوست انسان تزریق کرد.

وی همچنین اظهار داشت که کارشناسان سموم انگلیس و اروپا با این نوع سم آشنایی ندارند، اما کارشناس پرونده جنایی مرتبط با قتل با استفاده از سم، این نام را می‌شناسد و تاکید کرد که سم مذکور از قدرت تاثیر بالایی برخوردار است و پس از گذشت 5 ساعت از تزریق آمپول یا خورانده شدن، هیچ پادزهری نمی‌تواند تاثیر آن‌ را خنثی سازد. به گفته کارشناسان این سم به تدریج سیستم داخلی انسان را تخریب می‌کند و به نوبت کبد، کلیه، ریه و مغز انسان را از کار می‌اندازد تا در نهایت وی را بکشد و مدت زمان کشته شدن یک فرد با این سم در اشخاص مختلف متفاوت است و به ساختار جسمی و عمر وی و نیز قدرت سیستم داخلی بدن وی برای مقاومت در مقابل این سم بستگی دارد و به طور معمول بین 2 تا 8 ماه بطول می‌انجامد و بدین ترتیب به عوامل جنایت امکان می‌دهد که از صحنه جرم دور شوند.

منبع:باشگاه خبرنگاران

انتهای پیام/