موسوی لاری نمیگوید چرا نتانیاهو از فتنه سبز حمایت میکرد؟!
وزیر کشور دولت اصلاحات گفته است: اگر برجام رخدادی منفی بود نتانیاهو از آن تعریف و حمایت میکرد و همچنین مورد حمایت تندروهای جمهوریخواهان و لابی صهیونیستها در آمریکا قرار میگرفت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود نوشت :
موسوی لاری نمیگوید چرا نتانیاهو از فتنه سبز حمایت میکرد؟!
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت اگر برجام بد بود نتانیاهو از آن حمایت میکرد.موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات به ایرنا گفته است: اگر برجام رخدادی منفی بود نتانیاهو از آن تعریف و حمایت میکرد و همچنین مورد حمایت تندروهای جمهوریخواهان و لابی صهیونیستها در آمریکا قرار میگرفت.صرف نظر از مثبت و منفی برجام، از سبک استدلال آقای موسوی میتوان نتیجه مهمتری گرفت. به این معنا که باید پرسید با چه حسابی نتانیاهو و شیمون پرز درباره فتنه و فتنهگران گفتند «جنبش سبز سرمایه اسرائیل است». آیا این حمایت صهیونیستها از فتنهانگیزی برخی مدعیان اصلاحطلبی، ماهیت فتنه سبز را آشکارتر نمیکند؛ فتنهای که اوباش در روز قدس آن همسو با خواست وزارت خارجه اسرائیل شعار «نه غزه نه لبنان» سردادند و سپس کار را به خط کشیدن روی جمهوری اسلامی و مرگ بر آمریکا و اهانت به تصویر حضرت امام(ره) و هتاکی علیه عاشورای حسینی پرداختند.
یادآور میشود مشابه همین حمایت را آمریکاییها و انگلیسیها- نسبت به دو فتنه هشت ماهه 88 و تیر ماه 78 مدعیان اصلاحطلبی در دولتهای بوش و اوباما انجام دادند و صراحتاً اعلام کردند از اصلاحطلبان در ایران حمایت میکنند.
سال انتخابات است پس نانتان در روغن خواهد بود!
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت: با توجه به اینکه امسال سال انتخابات است، دولت سعی خواهد کرد با اختصاص بودجههایی، نان معلمان و بازنشستگان را در روغن قرار دهد و سبدی 20 میلیون رأیی به وجود آورد!در حالی که نشریات مدعی اصلاحطلبی مدام علیه پوپولیسم شعار میدهند روزنامه هفت صبح در تیتر اول خود که حالت رپرتاژ آگهی را دارد مینویسد: «سال طلایی کارمندان، معلمان و بازنشستگان در راه است. در شرایطی که قفل رکود باعث شده کارگران، تجار و صاحبان مشاغل آزاد، ناراضیان عمده از روحانی و دولتش باشند، او به 8/5 میلیون کارمند و خانوادههای آنها چسبیده و با بهبود وضعیت معیشتی معلمان و پرستاران، باعث شده]؟![ که این دو قشر معمولاً ناراضی، کمترین نارضایتی را در این سه سال از خود بروز دهند. ]از طرف دیگر[ نسل دهه 70 و 80 ، 10 میلیون نفر از سبد 60 میلیون نفری رأی در خرداد سال آینده را در اختیار خواهند داشت. روحانی، صرفاً اگر بگذارد که این گروه در زمین بازی خود یعنی فضای مجازی به راحتی بازی کنند و مزاحمی مثل فیلترینگ نداشته باشند میتواند روی کمک آنها برای خرداد 1396 حساب باز کند.»این روزنامه با نگاه کاسبکارانه به افکار عمومی به مثابه ماشین رأیکشی مینویسد: یک گروه 10 میلیونی دیگر نقش تعیینکنندهای در انتخابات ایران خواهند داشت. ایران سه میلیون و 985 هزار و 488 کارمند دارد که دو میلیون و 34 هزار نفر از آنها مستقیماً در وزارتخانهها و ادارات دولتی فعالیت میکنند. همچنین کشور ما، 4 میلیون و 491 هزار بازنشسته دارد که یک چهارم از آنها، عضو صندوقهای بازنشستگی کشوری هستند. در مجموع، دولت به 8/5 میلیون کارمند دستگاه اجرایی و بازنشسته حقوق پرداخت میکند.این روزنامه ادامه میدهد: «در نهایت باید این سه داده آماری را کنار هم بگذاریم و بگوییم که دولت، همواره ابزار مهمی به نام حقوق و دستمزد، آنهم برای یک بدنه هشت و نیم میلیون نفری یا به تعبیر دقیقتر 30 میلیون نفر از جامعه در دست دارد و میتواند با ابزار افزایش حقوق، کمک بزرگی به اقتصاد خانوار کارمندان و البته پرکردن سبد رأی خود کند... با این حال، حقوق و دستمزد میتواند پاشنه آشیلهایی را هم برای حسن روحانی داشته باشد. مثلاً در حالی که گفته میشود افزایش حقوق برای معلمان شاغل مناسب بوده، چنین اتفاقی در مورد فرهنگیان بازنشسته نیفتاده است و وضعیت در مورد نیروهای مسلح هم که حدود 600 هزار نیرو دارند به خوبی کارمندان دولت نیست. علاوه بر این و فارغ از مقوله کارمندی، کشور ما 14 میلیون کارگر هم دارد که در آخرین سال فعالیت دولت با دو بحران جدی دست و پنجه نرم میکنند. از یک سو، رکود باعث شده که امنیت شغلی کارگران از بین برود و از سوی دیگر، عدم افزایش حقوق کارگران، به میزانی که نماینده آنها در شورای مزد درخواست داشته، میتواند نارضایتیهایی برای این افراد به وجود بیاورد. با این وجود، وضعیت برای دولت روحانی، آن قدرها هم که گفته میشود بد نیست. او در حال حاضر نزدیک به 20 میلیون رأی بالقوه (کارمندان و دهه هفتادیها) را در سبد خود دارد و میتواند با دو سیاست افزایش مناسب حقوق در سال آینده و حفظ وضعیت موجود در فضای مجازی، به راحتی آرایی مشابه رؤسای جمهوری سابق در دور دومشان کسب کند. مگر اینکه کارگران، بار دیگر متحد شوند و کاری کارستان کنند.این رویاپردازیها در حالی است که کارمندان و فرهنگیان یا بازنشستگان و... پشت قبای هیچ کس نیستند. اما صرف نظر از آرزوپردازی روزنامه هفت صبح، آنچه به عنوان خبر قابل تأمل است، میل به مهندسی رأی افکار عمومی با روشهایی است که طیف مدعی اعتدال و اصلاحات همواره از آن به عنوان پوپولیسم و عوامفریبی یاد کردهاند. اما ظاهراً از نگاه آنها رفتارهای پوپولیستی به دو نوع خوب و بد تقسیم میشود! پیش از این سعید شیرکوند (معاون وزیر اقتصاد در دولت اصلاحات) گفته بود رابینهودها مهمترین تهدید برای روحانی در انتخابات آینده هستند.
خواب آقای رحم اجارهای برای سخنگوی دولت
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با طرح این سؤال که روحانی از کجا ضربه میخورد، ناکامی دولت روحانی در ارتباط با افکار عمومی بر سر کارنامهاش را گردن محمد باقر نوبخت انداخت.عبدالله ناصری (عضو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب) اخیراً در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان گفته بود «اگر رحم اجارهای دولت جنین را خوب محافظت کند، اصلاحطلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد».او اکنون در مصاحبه با سایت فرارو محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت، تجربه حرفهای درباره شناخت و تأثیر رسانه ندارد.ناصری با بیان اینکه دولت در اقناع افکار عمومی ضعف دارد و همین موجب موفقیت منتقدان میشود، میافزاید: «دولت در بیان دستاوردهای اقتصادی برجام کوتاهی کردو نتوانست موازی با روند مذاکرات این موضوع را جا بیاندازد که برجام نمیتواند دستاوردهای اقتصادی کوتاه مدت داشته باشد که علت این کوتاهی نیز مربوط به انفعال تیم رسانهای دولت است.»وی میگوید: سخنگوی دولت مردشریف و بزرگواری است اما نه تجربه حرفهای درباره شناخت و تأثیر رسانه و نه فرصت وافی و کافی برای رصد جریان تخریب علیه دولت دارد.ناصری افزود: یکی از ظلمهایی که از ناحیه کابینه بر آقای روحانی رفت این بود که بار بازنمایی آنچه که در سال 92 تحویل گرفتند را بر دوش آقای روحانی گذاشتند.عبدالله ناصری همچنین در مصاحبه با سایت جماران خواستار کنار گذاشتن نوبخت از سخنگویی دولت و انتصاب فرد دیگری شد که هم بتواند هزینه بپردازد و ریسک کند و هم مرد سیاست و اقتصاد و آمار و کمیّات باشد.
وی البته به نقش اصلی افراطیون مدعی اصلاحات در ضربه زدن به دولت و ناکارآمدی ناشی از طفیلیگری طیف متبوع خود سخنی به زبان نیاورده است، حال آن که به نظر میرسد روحانی ضربه اصلی را از همین جریان میخورد.
از شوی تبلیغاتی با ایرباس تا زمزمه پاداش به غارتگران آمریکایی
رسانههای دولتی چند ماه پس از شوی تبلیغاتی خرید هواپیما از ایرباس فرانسه، نمایش جدیدی را با بوئینگ آمریکا ترتیب دادند.در جریان سفر آقای روحانی اعلام شد «تفاهمنامه» حدود 100 فروند هواپیما از ایرباس امضا شده بیآن که قراردادی منعقد گردد. حتی یک فروند هواپیمای ایرباس هم در تهران به زمین نشست و عکس یادگاری با آن زینتبخش روزنامههای زنجیرهای شد. اما بعدها ایرباس اعلام کرد فشار و تهدید آمریکا، تبدیل تفاهمنامه به قرارداد را با مشکل مواجه کرده و اگر با همین روند پیشرود، فروش هواپیما منتفی است.با طی این روند حال همین نشریات دولتی یا حامی دولت سرگرمی مشابهی را برای افکار عمومی و این بار به واسطه شرکت آمریکایی بوئینگ ترتیب دادهاند. تیتر صفحه اول برخی نشریات در روز پنجشنبه بدین شرح بود.
- ایران: بازگشت بوئینگ به آسمان ایران پساز 37 سال
- شهروند: چرخهای بوئینگ روی باند فرودگاههای ایران باز میشود (تفاهم برای خرید 100 هواپیما)
- فرهیختگان: خرید 100 هواپیمای بوئینگ از سوی ایران
- هفت صبح: یک برجام و چند صد هواپیما؛ چند قدم مانده تا توافق با بوئینگ
- آفتاب یزد: آمریکا؛ فروش بوئینگ به ایران مجاز است.
- جمهوری اسلامی: توافق ایران و بوئینگ برای خرید 100 هواپیما در انتظار تأیید وزارت خزانهداری آمریکا.
صرفنظر از اینکه خبر مذکور نیز بیشتر فضاسازی است، باید پرسید مگر همین چند هفته پیش نبود که آمریکا 2/3 میلیارد دلار از اموال سرمایهگذاری شده ایران در آن کشور (در دولت اصلاحات) را مصادره و غارت کرد اما حامیان دولت ناسزایش را به دولت سابق گفتند که چرا بیاحتیاطی کرده و با آمریکا سرمایهگذاری کرده است؟ اکنون آیا دوباره قرار است همان اشتباه تکرار شود و به آمریکای غارتگر، دستخوش 25 میلیارد دلاری داده شود؟ اگر همین پول را به بهانه حمایت ایران از تروریسم، تولید موشکهای دوربرد و... بالا کشیدند و هواپیمایی ندادند، آنگاه تکلیف چیست؟یادآور میشود رویتر به نقل از منابع مطلع گزارش داد تفاهم ایران با بوئینگ، فقط خطوط کلی پیشنهادی برای معامله میان طرفین را ترسیم میکند و اگر معاملهای بخواهد انجام شود، باید با تصویب دولت آمریکا باشد.جانکربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است: «براساس برجام، فروش هواپیما به ایران مجاز است اما نمیتوانم درباره مجاز بودن بوئینگ به معامله با ایران اظهار نظر کنم».
آقای نوبخت! اتاق مسئلهسازی در درون خود دولت است
متهم کردن منتقدان، دردی از رکود اقتصادی و بیکاری و ولنگاری فرهنگی دولت درمان نمیکند.روزنامه جوان با اشاره به ادعای نوبخت مبنی بر «تشکیل اتاق فکر روزهای شنبه علیه دولت» نوشت: سخنگوی دولت را به شفافیت دعوت میکنیم. نشانههای این اتاق فکر کذایی را که علیه دولت تشکیل میشود، بدهید که کسی فکر نکند تیری در تاریکی پرتاب کردهاید. از این تیرها، هر کسی میتواند بیندازد و به بقیه بگوید ما چقدر خوب و مظلوم و منتقدان ما چقدر وحشتناک هستند! دولت صراحتاً شفافسازی کند که از چه کسانی و کدام اتاق فکر حرف میزند؛ ابهام، یعنی انگشت اتهام به همه مخالفان و منتقدان دولت و هر کسی هم همچون راقم این سطور معترض شود، لابد خواهید گفت ضمیر مرجعش را یافته است. بازی قشنگی را محمد باقر نوبخت شروع کرده، اما الزاماً نشانی از اخلاقی بودن ندارد.دولت روشن کند در مورد چه کسانی حرف میزند و بعد مثل خیلی دفعات دیگر، برود دادسرای فرهنگ و رسانه و مثل برخورد با یالثارات، وطن امروز، کیهان، جهان نیوز و... تشکیل پرونده بدهد تا باور کنیم ماجرا چقدر راست است. یک جوری ژست مظلومیت نگیرید که انگار نه شکایت قضایی میکنید، نه حمله کلامی به منتقدان داشتهاید و نه راه گلایه پیش بزرگترهای رسانههای منتقد را بلد نبودهاید.نویسنده میافزاید: آنقدر موضوعات و سوژههای مختلف توسط خود دولت در اختیار منتقدان قرار میگیرد که فرصت اتاق فکر باقی نمیماند. همین سازمان تحت ریاست سخنگوی دولت و فیشهای نجومی حقوق مدیران دولتی را در نظر بگیرید؛ اتاق فکر لازم است؟ یعنی هر منتقدی در هر گوشهای از ایران و بیارتباط با منتقدان دیگر، متوجه نیست آنچه را به خاطر آن عذرخواهی میکنید باید موردنقد قرار بدهد؟ حالا هوای آلوده، وعدههای کذایی، بانکهای پشت در تحریم مانده، رکود اقتصادی، ولنگاری فرهنگی، بیکاری، حواشی اقتصادی اطرافیان رئیس جمهور و... بماند.
مدیر متخلف حاشیه امنیت دارد که عزلش نمیکنند؟!
آیا عذرخواهی سخنگوی دولت درباره فیشهای نجومی، فاقد پشتوانه و صرفاً یک ژست تلویزیونی برای جمع کردن ماجرا بوده است؟این پرسش از آن جهت قابل تأمل است که بدون وقوع تخلف بزرگ- نظیر حقوق و مزایای چند صد میلیونی مدیر بانک رفاه- عذرخواهی در سطح سخنگوی دولت معنا ندارد. با این فرض، جای سؤال است که چرا عذرخواهی سخنگوی دولت در تلویزیون انجام میشود اما دولت و وزارت رفاه حاضر نیستند مدیر خاطی را عزل کنند.این مدیر دست بر قضا با شراکت حسین فریدون در سال 91، یک صرافی تأسیس کرده است. گفته میشود فریدون حتی از حامیان انتصاب مدیر مورد اشاره به ریاست بانک ملی بوده است.رئیس جمهور در نامه صادره خطاب به جهانگیری ضمن بدگویی علیه دولت سابق و انتصاب ماجرای پیشآمده به دولت سابق، خواستار عزل افراد متخلف شد؛ موضوعی که در حد همان نامه مانده است.
انتهای پیام/