تسخیر و تصغیر یک حریم+عکس

حریم تئاتر شهر از زمان بنای آن در دهه پنجاه تا به امروز در حال کوچک شدن است. نهادهایی که از حریم این سرمایه ملی بهره برده‌اند در حفظ بنا چه میزان سهیم بوده‌اند؟ چرا تصغیر حریم تئاتر شهر موجب افزایش ضریب امنیت آن نشده است؟

باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» - احسان زیورعالم

ساختمان مدور تئاتر شهر بدون اغراق شاخص‌ترین سازه مرکز شهر تهران است. ساختمانی با ویژگیهای معماری برگرفته از هنر دوران هخامنشی، ایلخانی و البته مدرنیسم حاکم بر دوره ساختش، یکی از شاهدان رویدادهایی است که سرنوشت و آینده یک ملت را دستخوش تغییر کرد و این رویداد با نامگذاری یکی از سالنهایش با عنوان «قشقایی»، ارج نهاده شده است. ساخته شدن ساختمان مدور تئاتر شهر نمادی بر تغییرات اجتماعی ایران دهه پنجاه بود و در نهایت این تحول اجتماعی در انقلابی نمود پیدا کرد که هسته تجمعاتش جایی نبود جز خیابانهای اطراف مهمترین سازه تئاتری کشور.

تئاتر شهر از بهمن 1351 که نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آربی آوانسیان و بازی مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و پرویز پورحسینی را میزبانی کرد تا هم‌اکنون، بستری مطالعاتی بر تغییر و تحولات سیاسی - اجتماعی ایران بوده است: چه نمایشهای پیش از انقلاب با لحن انتقادی همانند نسخه اولیه «نمایش خاطرات و کابوس های یک جامه‌دار از زندگی و مرگ میرزا تقی‌خان فراهانی» علی رفیعی ، چه نمایشهای با لحن انقلابی چون «پلکان» از تیم رادی/مرزبان، چه نمایشهای دفاع مقدسی همچون «مظلوم پنجم» و حتی آثاری با طعم و بوی اعتراضات اجتماعی دهه هشتاد و نود - که خیلی عظیمی از نمایشها را شامل می‌شود -، چه نمایشهایی که در پی تحریک حس نوستالژیک دهه شصت هستند و چه نمایشهایی که در اوج‌گیری سانتیمانتالیسم دهه هشتاد ابراز وجود کردند. تئاتر شهر محملی بر خواست عمومی جامعه از عرصه نمایشی کشور است. جایی که فروخته می‌توان فهمید جامعه چه می‌خواسته و جایی که نفروخت،‌ شکست یا فراموش شدن گونه‌ای را خبر می‌دهد.

اما این روزها تئاتر شهر ورای مشکلات درونی خود در حوزه تعمیرات اساسی، در فضا و حریم بیرونی خود نیز درگیر مشکلاتی است که سزاوارش نیست. به تصویر زیر توجه کنید:

این تصویر مربوط به دهه پنجاه شمسی است، یعنی نخستین سالهای کار مجموعه تئاتر، زمانی که کافه شهرداری به این سازه عظیم تبدیل شد. در وهله نخست با نگاه به سازه می‌توان گفت هیچ تغییر در بدنه تئاتر شهر ایجاد نشده است. صندلی‌ها و آن سکوهای سیمانی اینجا نیز دیده می‌شوند. حوض روبروی مجموعه - که محل اجرای نمایش‌خای خیابانی است - این روزها با گل و سبزه مزین نیست. ولی آنچه تصویر را از واقعیت امروز مجزا می‌کند در سمت چپ تصویر مشهود است، جایی که به جای پلکان، نیمکتهای سیمانی دیده می‌شود. فضایی باز که در آن چند خودرو نیز پارک کرده‌اند. در واقع می‌توان حس کرد حریم تئاتر شهر تا کجا بوده است. در ایام کنونی قسمت مذکور عملاً جزیی از تئاتر شهر نیست.

حریم تئاتر شهر از ابتدا تا امروز مدام دستخوش تغییر و تحول شده است. تئاتر شهر اسیر نظرات و دیدگاه‌های مدیران مختلف بوده است. در دهه پنجاه تئاتر شهر فاقد هر گونه حصار بوده است و عملاً یک فضای عمومی به حساب می‌آمده است. دقیقاً همان اتفاقی که در دوران معاصر شاهدش هستیم. عده‌ای کثیر معتقدند این گونه فضاسازی با خاستگاه تئاتر و البته مفهومی چون تئاتر برای همه هم‌راستاست. فضای بدون حصار تئاتر شهر این امکان را به وجود می‌آورد که سازه تبدیل به مکانی برای طبقات بالای جامعه نشود. هم‌اکنون تالار وحدت درگیرودار اتمسفر آریستوکرات سابقش شده است. تئاتر شهر از این مسائل بری است. در دهه شصت بود که حصار به دور تئاتر شهر کشیده شد و در دهه هفتاد، به دستور کرباسچی برچیده شد. در عکس زیر می‌توانید تصویری از حصار تئاترشهر را ببینید.

در این تصویر که مربوط به ایام نیمه شعبان است فضای محصور شده است؛ اما هنوز مبلمان سیمانی حضور دارند. هم‌اکنون جای صندلی سیمانی موجود در تصویر، حجمی سنگی وجود دارد. حصار موجود در تصویر عملاً حریم تئاتر شهر را تقسیم کرده است و نشانگانی که دال بر حریم تئاتر شهر است، خارج از حصار قرار گرفته‌اند. برداشته شدن حصار لیکن کمکی به بازگشت حریم نشد. محمد بهرامی که در دهه هفتاد مدیر روابط عمومی تئاتر شهر بوده در گفتگو با هنر آنلاین می‌گوید:«بعد از کرباسچی در دوره‌های بعدی شهرداری هم تابلوهای تبلیغاتی تئاتر شهر به حکم زشت بودن برداشته شد و هنرمندان تئاتر از یک امکان تبلیغی خود محروم شدند. برداشته شدن دیوار حصار تئاتر شهر علاوه بر این که پای افراد ولگرد را به حریم این مجموعه باز کرد، باعث سوخته شدن در بزرگ تئاتر شهر ـ زمستان عده‌ای آتش روشن می‌کردند ـ هم شده است. دری که برای انتقال دکورها از آن استفاده می‌کردند.»

شکسته شدن حریم تئاتر شهر آرام آرام فضای آن را به پیاده‌رو و در ادامه به محلی برای دیگر عرصه‌های خدمات شهری شد. زیرگذر و مترو به سبب نیاز به ورودی و خروجی از حریم تئاتر شهر بهره بردند. بخش دیگری از حریم به انضمام پارک درمی‌آید و این در حالی است که رفتار متقابل پارک نسبت به سازه تئاتر شهر برابر نبوده است. برای مثال در مساله نورپردازی پارک به عنوان مسئول تلاشی برای بهبود آن نکرده است. وضعیت نورپردازی پارک فضا را برای ناامنی موجود در پارک دانشجو و بالطبع تئاتر شهر را مهیا کرده است. در اجرای نمایش «دریادلان» که در حوض مرکزی پارک تئاتر شهر اجرا شد، نور کم پارک کاملاً در خدمت اجرا قرار گرفت و نشتی نور چندانی وجود نداشت. شاید این اتفاق برای نمایش امیرحسین شفیعی موهبتی باشد؛ ولی برای عموم مردمی که از فضا بهره می‌برند، خطرآفرین بوده است.

کوچک شدن حریم تئاتر شهر معادلات حراستی را بر هم زده است. با اضافه شدن حریم به پیاده‌رو خیابان ولیعصر کنترل تردد غیرممکن شده است. بافت اجتماعی حول تئاتر شهر به سوی قشری خاص پیش می‌رود و کارآیی عمومی آن مخدوش می‌شود. بی‌گمان شهرداری همراه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند آنچه را به تصغیر کشانده است را با تمهیدات مدرن و جذاب در حوزه فضاسازی شهری جبران کند؛ اما آیا در شهرداری آمادگی چنین کاری وجود دارد؟

ادامه دارد...

انتهای پیام/