نقطه ثقل مدیریت شهر اسلامی باید «ارتقاء تربیت» باشد/ مدل توسعه غربی فقط «معیشت» میفهمد
علی کشوری با بیان اینکه «نقطه ثقل برنامههای مدیریت شهری باید «ارتقاء تربیت» باشد خاطرنشان کرد: شهر اسلامی، شهری است که «تربیت» در آن جدی گرفته شود، اما الگوی توسعه غربی فقط «معیشت» میفهمد و به فطرت کاری ندارد؛ آن هم با نابرابری و بیعدالتی!
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، دوره «تبیین مدیریت شهری از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در حوزه علمیه مروی تهران برگزار شد. حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری، کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در این دوره یازده روزه به تبیین مدیریت شهری بهعنوان دومین نمونهسازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت.
در بخشهای قبلی گزارش دیدیم که حجتالاسلام والمسلمین کشوری، نوع برنامهریزی فعلی در حوزه مدیریت شهری را به چالش کشید؛ وی با بیان اینکه «درحال حاضر تعریف مشخصی از مدیریت شهری وجود ندارد» و «مدیریتهای شهری، ریشه سکولاریسم است» تأکید کرد: باید مدیریت شهری را بهسرعت بازتعریف کنیم؛ چرا که مدیریت شهری حتی بر امنیت ملی نیز تأثیرگذار است. وی تهران را با نگاه هویت اسلامی یک «شهر از دست رفته» دانست و افزود: «با این شرایط حتی مشهد هم بهزودی یک شهر توریستی خواهد شد.»
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه با تأکید بر اینکه «با نگاه تمدنساز، الآن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در رأس امور است» به نقد و بازتعریف متدولوژی مدیریت کسب دانش پرداخت. سپس با بیان اشکالات اولیه مدیریت شهری، که «رفق و محبت» و «آرامش» در شهروندان را به چالش کشیده و سبب طلاق «38 درصدی» در شهر تهران شده است، شهر مورد نظر اسلام را «محلهمحور» دانست.
وی در ادامه با تشریح اینکه «نجات جامعه از بن بست توسعهگرایی، با نمونهسازیهای مبتنی بر الگو میسر است» رابطه مستقیم بین ایجاد شغل و احیای نهاد خانواده را بیمعنی دانست.
بخش هفتم گزارش تقدیم خوانندگان میشود. بخشهای قبلی گزارش را در خبرهای مرتبط ببینید.
***************************
** «فلسفه صنعت و تکنولوژی» بر سایر مباحث حاکم شده است/هدف اصلی الگوی اداره جامعه با نگاه دینی چیست؟
حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری با بیان اینکه «مسئله فلسفه، مسئله بسیار مهمی است و شما با همین نگاه میتوانید همهچیز را بازتعریف کنید» پرسید: مدیران شهریِ ما شهر را چه چیزی تعریف میکنند؟ هدف از مدیریت شهری و فلسفه مدیریت شهری چیست؟ این بحثی است که باید به آن بپردازیم.
وی ادامه داد: اساساً از منظر مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، هدفِ اداره کردن جامعه - اداره به مفهوم عامّ - این است که «موضوعات جهتساز» یعنی موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت بشر را پردازش کند؛ این، هدف اصلی الگوی اداره جامعه با نگاه دینی است. توضیح بیشتر آنکه بشر بر اساس یک فطرتی خلق شده است؛ یعنی خدای متعال چند میلیارد انسانی - که در این دوره از حیات خاکی خلق کرده - بر اساس ضوابط ثابت و فطرت خاص خلق نموده است. در آیه شریفه میفرماید: «فَطَرَ الناسَ علیها»؛ فَطَرَ در اینجا به معنای خَلَقَ است؛ خدای متعال انسانها را بر اساس قواعد خاصی خلق کرده است و در فطرت انسان نوع خاصی از خلقت و ویژگیها را ودیعه نهاده است. تفاوتی هم نمیکند که شما در دوره حضرت آدم علیهالسلام یا در دوره نورانی و غیرقابل تکرارِ مدیریت پیامبرِ رحمةللعالمین یا در زمان غیرقابل تصوّرِ - از حیث رفاه و آسایش - ظهور حضرت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف متولد شوید.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در تشریح «موضوعات جهتساز» خاطرنشان کرد: در هر دورهای از تاریخ که متولد شوید در فطرتِ شما مسئله رفق و محبت به ودیعه گذاشته شده است. بهعنوان مثال مادرها در زمان حضرت آدم علیهالسلام و در دوره پیامبرِ رحمةللعالمین به فرزندان خود محبت میکردند؛ در دوره حضرت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم همین کار را میکنند؛ زیرا مسئله رفق و محبت تابع زمان نیست؛ فطرت بشر مطابق با مسئله رفق است. شما میتوانید 100 مسئله از این نوع موضوعات را بشمارید که زمان آنها را تغییر نمیدهد. حالا اگر کسی توصیهای راجع به این بخش از فطرت بشر بکند - بنده این بحث را داخل پرانتز عرض میکنم - مثلاً باید بگوید چگونه رفق را فربه کنیم.
** مودّت در خانواده یکی از موضوعات جهتساز است
وی با بیان اینکه «در روایات ما توصیه شده است که شما از طریق مودّت، رفق داشته باشید» ادامه داد: قبلاً در دورههای بحثی این را تبیین کردهام که در روایات، کلماتی که با مسئله رفق مرتبطاند، کلمات متفاوتی هستند؛ در روایات کلمات مختلفی مانند رفق، محبت، مودّت و... را داریم که همه آنها بیانکننده مفهوم رفق و محبت هستند. حالا در روایات ما توصیه شده است که به همسرِ خود مودّت کنید. مودّت چیست؟ مودّت، رفقِ همراه با یک کار عملی است.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تبیین کلمه مودّت توضیح داد: وقتی شما به همسر خود میگویید من به شما علاقهمند هستم، این تنها محبت و رفقِ زبانی است. امام علیهالسلام فرمود: وقتی مردمی به همسر خود میگوید من به تو علاقهمندم، این ابرازِ علاقه تا زمانی که همسر زنده است در قلب او میماند. حالا هرچند این کار اثر بسیار بالایی دارد ولی مودّت نیست؛ برخی از آقایان فقط این سطح از رفق را انجام میدهند و آخرینِ حد رفق و محبت آنها به خانوادهشان، رفق و محبت بیانی است؛ یعنی انسانهای خوشزبانی هستند. البته این مقام بالایی است که انسان در خانواده خود خوشزبان باشد و انشاء الله خدا این نعمت را به همه ما عطا کند؛ ولی با این وجود اسلام توصیه کرده است که به همسر خود مودّت کنید. یعنی مثلاً هدیهای برای او تهیه کنید. این توصیهای راجع به نحوه مدیریت مسئله رفق است.
وی خاطرنشان کرد: حالا بحث بنده این است که چون مسئله رفق یک مسئله فطری است، این توصیه هم هزارسال پیش کاربرد داشته، هم الآن و این در عصر تمدنِ منحطّ مدرنیته کاربرد دارد و هم در دوره ظهور حضرت ولیعصر نیز کاربرد خواهد داشت. تمام ابعاد دین اسلام راجع به بخشهایی از فطرت صحبت کرده است؛ پس دین اسلام در تمام دورهها کاربرد دارد. بنده اخیراً دیدهام عدهای در فضای مجازی میگویند: «ما داریم به مسائل 1400 سال پیش میپردازیم.» این چه حرفی است که برخی از عوام راه انداختهاند؟ مگر توصیههای ناظر به فطرت زمانبردار هستند؟ حداقل این بخش از مسائل - که بنده نمونهای از آن را ذکر کردم - در هیچ دورهای تغییر نمیکند. حالا نگاه ما مقداری حداکثریتر است و میگوییم: هیچ چیزی از این مسائل تغییر نمیکند.
** الگوی اداره جامعه باید بتواند موضوعات «غیرقابل حذف از شخصیتِ بشر» را مدیریت کند
حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری درخصوص مقتضیات زمان گفت: ما معنای «مقتضیات زمان» را -که برخی از بزرگانِ ما مطرح کردهاند - به معنای «نظام مقایسه» گرفتهایم. یکی از مسائلی که بنده شاید نزدیک به دو دهه روی آن فکر کردم این است که بالاخره جمع بین مقتضیات زمان و فطریبودن دین چیست؟ آخرین جمعبندی خود را در قالب «الگوی نظامسازی» ارائه دادهام. مقتضیات زمان، بافت نظام مقایسهها را تغییر میدهد نه بافت استنباطهای پژوهشی را. اینها را بعداً شرح خواهم داد.
وی تصریح کرد: الگوی اداره جامعه باید بتواند موضوعات «غیرقابل حذف از شخصیتِ بشر» را تأمین کرده و این مسائل را مدیریت کند. حالا یکی از این مسائل، مسئله «رفق» است و دهها مسئله دیگر نیز وجود دارد. اگر یک الگوی حکومتی و یک الگوی اداره جامعه، فقط بخشی از موضوعات جهتساز را پردازش کرد بخش دیگرِی از پردازشها به چالش کشیده خواهند شد.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: ما در نقشه راه، تعبیر «موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت بشر» را بهکار بردیم؛ تعبیر ما دقیق است؛ ما میگوییم: برخی از موضوعات، غیرقابل حذف از شخصیت بشر هستند. البته بعداً بحث خواهم کرد که شخصیت، فعلیّت فطرت است؛ حالا نمیخواهم وارد این بحث شوم. به هر حال نمیتوان بشر را از این موضوعات جدا کرد. مثلاً هیچ بشری روی کره زمین وجود ندارد که به معیشت خود فکر نکند؛ همچنین هیچ بشری به لحاظ فطری وجود ندارد که آرامش او بهصورت فردی تأمین شود. وقتی کتاب خدا و ادبیات وحی میگوید ازدواج موجب سکینه است، یعنی خلقت انسان بهشکلی است که باید با جنس مخالفِ خود خو گرفته و خانواده تشکیل دهد. اینها فطری هستند.
** الگوی توسعه غربی فقط «معیشت» میفهمد و به فطرت کاری ندارد؛ آن هم با نابرابری!
وی با بیان اینکه «ما نمیتوانیم بگوییم کشورهای اسکاندیناوی کشورهای پیشرفتهای هستند» گفت: وقتی بررسی میکنیم، مشاهده کنیم که بیشترین فروپاشی نهاد خانواده در این کشورها اتفاق افتاده است. بحث اصلی ما در الگوی پیشرفت همین است. ما میگوییم: الگوی توسعه غربی فقط معیشت را برای برخی از افراد - آن هم به قیمت لهشدن بقیه موضوعات جهتساز و نادیدهگرفتن باقی موضوعاتِ غیرقابل حذف از شخصیت بشر - پردازش میکند؛ این مشکل اصلی توسعه غربی است. در بهترین وضعیت مسئله معیشت را برای برخی از افراد پردازش میکند؛ تازه این مسئله برای تمام افراد نیست و فاصله طبقاتی غوغا میکند. بعد هم کسانی که در کشورهای غربی مشکل معیشت ندارند، دچار مشکل خانواده هستند!
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تأکید کرد: اصل اول را به خاطر بسپارید که وقتی ما راجع به اداره جامعه صحبت میکنیم، حرف اصلی در اداره جامعه باید این باشد که آیا این الگوی اداره جامعه میتواند تمام «موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت بشر» را برای فرد بهبود ببخشد یا نه؟ این سؤال اصلی در کل الگوی اداره جامعه است. موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت زیاد هستند؛ یعنی موضوعات جهتسازِ زیادی وجود دارد که باید همه آنها را پردازش کنیم تا شخصیت به حدّ قابل قبولی از تعادل روحی، اجتماعی، فردی و خانوادگی برسد.
** از منظر مفاهیم الگو، فلسفه مدیریت شهری «ارتقاء تربیت» است
حجتالاسلام والمسلمین کشوری با اشاره به اینکه «از اینجا به بعد «فلسفه مدیریت شهری» شکل میگیرد» خاطرنشان کرد: مدیریت شهری بهعنوان بخشی از الگوی اداره جامعه خدمات خود را روی چه موضوعِ جهتسازی متمرکز میکند؟ این سؤالی است که باید به آن جواب بدهیم. برخی گفتهاند: یک شهر اقتصاد دارد؛ که در رشتههای دانشگاهی مسئله اقتصادِ شهری را بهصورت یک گرایش داریم. یک شهر امنیت نیاز دارد و لذا امنیت شهری یک گرایش است. در شهر، مسائل اجتماعی در رأس امور هستند. حتی تفکراتِ علیل توسعهای نیز به این حرفها رسیدهاند و میگویند یک شهرِ خوب، «شهری اجتماعی» است و شهری است که انسانها میتوانند در آن زندگی بهتری داشته باشند.
وی ادامه داد: اگر از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سؤال شود که شما «فلسفه مدیریت شهری» را چه میدانید؟ آیا شما در شهر، اقتصادِ شهری، امنیت شهری و مسائل اجتماعی دارید و به مسائل فرهنگی و آموزشی میپردازید؟ آیا در مدیریت شهریِ پیشنهادی شما، الگوی همه این چیزها وجود دارد یا نه؟ پاسخ هم بله است و هم نه!
وی افزود: از چه جهت جواب ما به این سؤال مثبت است؟ از این جهت که واقعاً نمیتوان در یک شهر این مسائل را ندید؛ در یک مدیریت شهریِ خوب، تمام مسائلی که عرض کردم حتماً باید دیده شود. ولی چرا گفتم نه؟ چون ما در نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای مدیریت شهری، از روشهای معمول استفاده نمیکنیم؛ یک روش خاصی داریم و روی یک مسئله خاص تمرکز میکنیم؛ اگر این مسئله خاص مدیریت شود، از طریق توجه ویژه به آن، بخش قابل توجهی از مسائل رتق و فتق میشوند و برخی از مسائل مانند امنیت نیز کاملاً منتفی یا بسیار کم خواهند شد. این مسئله عبارت است از «مسئله تربیت». ما از منظر مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، فلسفه مدیریت شهری را «ارتقاء تربیت» میدانیم.
** «تربیت» زیرساخت همهچیز است
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تربیت با تأکید بر اینکه «تربیت اکسیری است که اگر به آن پرداخته شود تمام موضوعات تغییر میکنند» تصریح کرد: به اصطلاح فنی ما در اولین نقشه راه تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تربیت زیرساخت تمام موضوعات جهتساز است. البته از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اداره جامعه به معنی توجه به تمام جهتسازهاست. خودِ مسئله تربیت، یکی از جهتسازهاست؛ اما جهتسازی است که به نحو زیرساختی بر تمام جهتسازهای دیگر تأثیر دارد؛ یعنی اگر شما در میان مدت و در حدود یک نسل فقط و فقط روی مسئله تربیت سرمایهگذاری کنید، تمام موضوعات شهر و غیر شهر متأثر از آن خواهند شد.
وی در ادامه گفت: تربیت به معنی مدیریتِ دوران شکلگیری شخصیت است. اگر به این موضوع پرداخته شود مسائلی مانند علم، امنیت، اقتصاد و سیاست از این موضوع تأثیر میپذیرند. مثالهای این بحث را در طول دوره عرض خواهم کرد که چطور وقتی ما راجع به مسئله تربیت بحث میکنیم، مسئله امنیت تغییر میکند؛ بحث خواهم کرد که چطور مسائل اجتماعی متأثر از تربیت میشوند. بنابراین تربیت زیرساخت همهچیز است؛ تربیت - به معنی مدیریت دوران شکلگیری شخصیت - زیرساخت تمام جهتسازها مانند «نفیسبیل» و «معرفةالامام» است.
** شناخت و جهتگیری مسائل حول امام، وابسته به تربیت است/هدف اصلی و نقطه ثقل برنامههای مدیریت شهری باید ارتقاء تربیت باشد
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با اشاره به اینکه «در نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بزرگترین موضوعات جهتساز «معرفة الامام» است» خاطرنشان کرد: در معارف ما این مطلب هست که اگر کسی مقام امام را درک نکند، عامل به هم ریختگیِ نظم جامعه است! چرا؟ چون «الامامة نظام المسلمین». امامت موضوعی است که اگر درک شود نظامات اجتماعی، حول امام بازتعریف خواهند شد. فهم مقام امامت وابسته به دوره شکلگیری شخصیت است. امامی که مقام او ناشناخته باشد مورد تبعیت قرار نگرفته و نظامات اجتماعی حول او شکل نمیگیرند؛ چون تبعیت از امام از مجرای «هدایت» اتفاق میافتد.
وی افزود: حالا زیرساخت همین معرفة الامام -که چنین جایگاه مهمی دارد- چیست؟ دوران شکلگیری شخصیت است؛ یعنی پدر، مادر، حکومت، مدیریت شهری و... باید بتوانند این مسائل را جا بیندازند. یکی از این مسائل مرجعیت علمیِ امام است. الآن ما شعائر را برپا داشته و امیرالمؤمنین را به فرزندان خود معرفی میکنیم؛ اما در بسیاری از موارد وقتی امیرالمؤمنین را معرفی میکنیم ایشان را فقط بهعنوان یک شخصیت عابد و زاهد که اهل جهاد بوده معرفی میکنیم. به نظر من مهمترین چیزی که در دوران تربیت باید به نسل جوان انتقال پیدا کند، «مرجعیت علمی اهل بیت (ع)» است.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: اگر مرجعیت علمیِ امام برای کسی در دوره شکلگیری شخصیت جا افتاد، در تمام طول دوران زندگیِ خود وقتی برای او مسائلی پیش بیاید به این مرجع علمی رجوع میکند و مسیر و سبک زندگی دیگری را پیش میگیرد. یکی از لوازم اصلاح سبک زندگی این است که ما مرجعیت علمی امام را در جامعه جا بیندازیم. زمان جا انداختن این مسئله، دوران تربیت است. پس مسئله تربیت بسیار مهم است و پرداختن به این مسئله، تمام مسائل دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. مسئله تربیت آنقدر مهم است که هدف اصلی و نقطه ثقل برنامههای مدیریت شهری باید ارتقاء تربیت باشد.
** شهر اسلامی، شهری است که «تربیت» در آن جدی گرفته میشود و تدابیر مدیران آن با شاخص تربیت تنظیم میشود
حجتالاسلام و المسلمین کشوری در ادامه به این پرسش که «شهر اسلامی چه شهری است؟» پاسخ داد: شهر اسلامی، شهری است که «تربیت» در آن جدی گرفته میشود و تدابیر مدیران آن با شاخص تربیت تنظیم میشود. اگر نظریه مدیریت شهری و مدل مدیریت شهری بتواند این مسئله را متحول کند، الگوی اقتصادی - که غیر از مدیریت شهری است - از این تحول استفاده خواهد کرد؛ الگوی امنیت نیز استفاده خواهد کرد؛ و همینطور سایر مسائل. پس این، جوابِ بنده به سؤال اول جلسه بود. بنده دوباره سؤال را تکرار میکنم. سؤال اصلی ما این است که فلسفه مدیریت شهری چیست؟ فلسفه مدیریت شهری «ارتقاء مسئله تربیت» است. بنده همین مسئله را و اینکه چطور هدف اصلی مدیریت شهری تربیت است و مکانیزمهای «فربهکردن امر تربیت» و برنامههای عملیاتیای که الآن میتوان از طریق مدیریت شهری پیاده کرد را تا آخر دوره شرح خواهم داد؛ یعنی درواقع دوره مدیریت شهری، نسبتِ بین مدیریت شهری و فربهکردن امر تربیت - به عنوان زیرساخت تمام جهتسازهایی که در اداره جامعه باید به آنها توجه کنیم - است؛ این اصل مسئله است. انشاءالله بنده فردا همین مسئله را بیشتر خدمت دوستانِ عزیز خودم توضیح میدهم. باید راجع به این مسئله بسیار صحبت کنیم؛ به نظر بنده باید در این نشست یک یا دو جلسه راجع به نسبت بین مدیریت شهری و تربیت صحبت کنیم.
در بخشهای بعدی، دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به تشریح چالشهای درونی و بیرونی خانواده - به عنوان مهمترین نهاد متکفل تربیت - خواهد پرداخت ...
انتهای پیام/*