جزئیاتی از روایت ۳ زندانی آزادشده از بند صهیونیستها درباره زندهبودن متوسلیان و سایر دیپلماتها
حداقل در سه مورد، زندانیانی که از فلسطین اشغالی آزاد شدند بهطرق مختلف نقل کردند که "ما در نقل و انتقال افرادی را دیدیم و آنها یکجوری به ما منتقل کردند که «ما ایرانی هستیم و شما بروید به سفارت ایران بگویید که ما را اینجا دیدهاید»".
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیئت نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی توسط مزدوران حزب فالانژ لبنان متوقف شده و چهار سرنشین خودروی مزبور بهرغم مصونیت دیپلماتیک توسط آدمربایان دستنشانده رژیم تروریستی به گروگان گرفته شدند. در این آدمربایی سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت ایران و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی به اسارت درآمدند و طی اخباری رسمی و غیررسمی بعداً تحویل رژیم صهیونیستی داده شدند. دقایقی بعد از ربوده شدن احمد متوسلیان و همراهانش، رادیو اسرائیل اعلام میکند: ژنرال احمد متوسلیان، طراح عملیات فتح المبین و بیت المقدس، در پست بازرسی «برباره» به اسارت گرفته شد. حالا با گذشت 34 سال از این واقعه هنوز اطلاعی از زنده بودن یا شهادت آنان بهطور کامل در دسترس نیست.
سوم خرداد ماه امسال وزیر دفاع یک مصاحبه میکند و در بخشی از آن با اشاره به سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی میگوید: «ادعای ما این است که اینها زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند و مدارکی دال بر این موضوع وجود دارد. آنها مسئولیت سلامت و امنیت چهار دیپلمات را باید بهعهده بگیرند و هم از لحاظ حقوقی و هم از لحاظ سیاسی دنبال میکنیم تا بتوانیم اینان را آزاد کنیم. دولت این مسئله را پیگیری خواهد کرد».
بازتاب مردمی و رسانهای این خبر از زبان وزیر دفاع گستره وسیعی پیدا میکند. از سایتها و خبرگزاریها تا شبکههای اجتماعی همه بهتزده، خبر را دست به دست میچرخانند و بهدنبال آن رؤیاهایشان را برای ورود حاج احمد متوسلیان مرور میکنند، رؤیاهای شیرینی که با بازگشت حاج احمد تحقق خواهد یافت. کمپینها و هشتکهایی برای آزادی او در صفحات مجازی تشکیل میشود و هر کسی بهنوعی نسبت به این خبر واکنشی نشان میدهد. برخی شخصیتهای سیاسی کشور هم با اشاره به اظهارنظر جدید وزیر دفاع، ماجرای اسارت او و اسنادی را که از سالها پیش نشاندهنده احتمال بالای زنده بودن این دیپلماتها هست مرور و اتفاقات 34 سال پیش را یادآوری میکنند.
ایام سی و چهارمین سالگرد ربودن چهار دیپلمات ایرانی توسط مزدوران رژیم صهیونیستی بهانهای شد تا میزگردی با حضور خانواده آنها در خبرگزاری تسنیم تشکیل شود. با توجه به اینکه پیگیرترین افراد برای یافتن سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده، خانوادههای آنان بودهاند، در این میزگرد در مورد اظهارنظرهای جدید پیرامون زنده بودن این افراد و اخباری که اخیراً توسط مسئولین در این زمینه عنوان شده است و دیدگاه خانواده این چهار دیپلمات به نقل چنین اخباری بحثهای مختلفی صورت گرفت. این میزگرد با حضور خواهر و برادر جاویدالاثر سردار احمد متوسلیان، فرزند جاویدالاثر سید محسن موسوی، خواهر و برادر جاویدالاثر محمد تقی رستگار مقدم و برادر جاویدالاثر کاظم اخوان برپا شد.
فیلم گزیدهای از این میزگرد در ادامه میآید:
بخش اول مشروح میزگرد در اینجا قابل مشاهده است و بخش دوم آن نیز در ادامه میآید:
*تسنیم: ظاهراً چند نفر دیپلماتهای ما را در زندان اسرائیل دیدهاند و در این رابطه روایتهایی نقل کردهاند، شما از جزئیات مسئله اطلاع دارید؟
افسران اسرائیلی یک هفته از این چهار دیپلمات بازجویی کردند/ احمد حبیبالله نام آنها را در لیست زندانیان اسرائیل دیده بود
سید رائد موسوی: من با آقای جونی عبدو که زمان به اسارت گرفتن این چهار نفر رئیس سیستم اطلاعات ارتش بوده و الآن در فرانسه است، صحبتی داشتم که فیلم آن پخش شده است. او میگوید: «وقتی این دیپلماتها را میگیرند، ما اطلاع داشتیم که تعدادی افسر اسرائیلی مدتی از این افراد بازجویی کردند و این بازجویی حدود یک هفته طول کشیده است. خوب، این نشان میدهد که این دیپلماتها یک مدتی آنجا بودند و افرادی از اسرائیل از همان اول روی خط موضوع آمدند.
ما گزارشهایی داریم که افرادی از بندر جونیه بیروت به حیفا منتقل شدند. در گزارشهایی که برخی هم منتشر شده است، آمده که احتمال دارد آنها همین 4 نفر بودند که به اسرائیل منتقل شدند. کسانی که که پیگیر این گزارش شدند، توانستند از 12 نفری که در این انتقال حضور داشتند، 4 نفر را پیدا کنند. این 4 نفر اعتراف کردند "کسانی که منتقل کردیم همه ایرانی بودند"، فکر میکنم یک نفر از اینها همان احمد حبیبالله مسئول سازمان در مناطق 48 فلسطین اشغالی است و در سال 97 مصاحبه معروفی کرده بود و گفته بود: «در لیست زندانیان اسرائیل نام این 4 دیپلمات را دیدهام.» احمد حبیبالله بعداً بهطرز مشکوکی تصادف میکند و کشته میشود. پسرش در سفارت اردن آمد و گفت: «پدرم بهخاطر این حرفی که در مورد دیپلماتهای ایرانی زد، کشته شد. شما بیایید و آن موضوع را پیگیری کنید».
حداقل سه زندانی آزادشده از اسرائیل میگویند دیپلماتهای ایرانی را در بند رژیم صهیونیستی دیدهاند
حداقل سه مورد داریم زندانیانی که از فلسطین اشغالی آزاد شدند بهطرق مختلف نقل کردند که "ما در نقل و انتقال افرادی را دیدیم و آنها یکجوری به ما منتقل کردند که «ما ایرانی هستیم و شما بروید به سفارت ایران بگویید که ما را اینجا دیدهاید". مورد آخر هم همین زندانی یونانی بود که البته مورد جدیدی نیست اما جدیداً نقل شده است. منبع آن هم نشریه خارجی رأی الیوم بوده است. همه این دلایلی که گفتم قابل مناقشه است، که مثلاً بگویید فلانی ایرانی دیده است ممکن است یک ایرانی دیگر بوده باشد. بالاخره 30 سال گذشته است. ممکن است اشتباه دیده باشند. همه این دلایل قابل مناقشه هم است.
رژیم صهیونیستی پرونده 4 دیپلمات را مقابل پرونده خلبان مفقود اسرائیلی قرار میدهد
یک سؤالی که معمولاً در اینجا مطرح میشود این است که "بالاخره اسرائیل برای چه باید تا به حال اینها را نگه داشته باشد؟" متأسفانه به هر دلیل پرونده این 4 دیپلمات و پرونده آن خلبان ناپدید شده اسرائیل مقابل هم قرار گرفتند. اسرائیل یک خلبانی دارد که در سال 1986 در لبنان سقوط کرد. این خلبان زنده به دست مصطفی دیرانی میافتد و 6 ماه در زندان بوده بعد از 6 ماه در لبنان ناپدید میشود. اسرائیلیها بهدروغ میگویند که او دست ایران است. حتی آمدند خود آقای مصطفی دیرانی را که روزگاری این خلبان در دستش بوده، میبرند. در واقع با هلیکوپتر بیصدا میآیند به قلب لبنان و از داخل خانهاش او را میبرند. برای بازجویی او را شکنجه زیادی کردند. مصطفی دیرانی میگفت: «بازجویم به من گفت شکنجهای را که برای تو به کار بردیم در طول تاریخ برای کسی به کار نبردیم.» و این کارها برای این بوده که بفهمند ران آراد همان خلبان اسرائیلی چه شده است.
خود مصطفی دیرانی میگفت: «یک جلسهای بود، بازجوهای جدیدی آمدند و شروع کردند به سؤال کردن در مورد یکی از بستگان ما که آنها روی او یک پرونده اطلاعاتی مهم داشتند که برایشان خیلی مهم بود. مشخصات ظاهری او را شروع کردند به پرسیدن که قیافهاش چگونه است؟» مصطفی دیرانی او را میشناخته. بعد از توصیف کردنش، بازجوها به هم به عبری میگویند که «کما محسن» که در زبان عبری یعنی شبیه محسن است. او میگوید: «وقتی توصیف قیافه آن را شخص کردم به همدیگر گفتند، شبیه محسن است.» میشود هر فرض دیگری هم کرد ولی میشود این فرض را هم کرد که این آدم محسن موسوی را قبلاً دیده که چنین چیزی گفته است.
فریده متوسلیان: گفته میشود اسرائیل اسرایش را نمیکشد و آنها را زنده نگه میدارد.
اسرائیل معمولاً اسرایش را زنده نگهمیدارد
سید رائد موسوی: درست است. جالب است بدانید 6 نفر هستند که قبلاً در منطقه مسیحی لبنان اسیر شدند و اسرائیل مدتها قبول نمیکرد که این 6 نفر در اسارت اوست اما بعداً با پافشاری نیروهای حزبالله، اینها از اسرائیل آزاد شدند. من رفتم با آنها صحبت کردم، آنها میگفتند "ما وقتی در لبنان اسیر بودیم دائماً شلاق میخوردیم و آویزان بودیم و شرایط بدی داشتیم ولی وقتی وارد حیفا شدیم اول ما را بردند بیمارستان و طی یک هفته کاملاً چکاب شدیم و بعد صحیح و سالم دوباره ما را بردند برای شکنجه". ضمناً بعد از اینکه شکنجه تمام میشود در شرایط زندان نگهداری میکنند. حتی مصطفی دیرانی که میگوید شکنجهاش زیاد بوده است، میگفت بعد از شکنجه و بازجویی شرایط معمولی زندان بود. به هر حال عاقلانهاش هم همین است، سالم اینها بهدردشان میخورد. بازجویی یک روز، یک ماه دو ماه یا شش ماه است، دیگر 30 سال که بازجویی نداریم. برای این چهار دیپلمات هم اگر هنوز زنده باشند، اولش هر بازجویی بوده تمام شده است و ظاهراً بنایشان این است که آنها را سالم نگهدارند.
در تبادل سال 2008 حزبالله و اسرائیل هم باز موضوع رون آراد مقابل 4 دیپلمات قرار گرفت
سال 2008 که آخرین تبادل بین حزبالله و رژیم صهیونیستی انجام شد و سمیر قنطار هم در همین تبادل آزاد شد، حزبالله خیلی پافشاری کرد که در این تبادل آن 4 دیپلمات ایرانی هم گنجانده شوند. حزبالله پافشاری و پیگیری کرد. سید حسن نصرالله در سخنرانی بعد از این تبادل نیز این موضوع را مطرح کرد. اسرائیل اول گفت که "این 4 تا دست ما نیستند" اما بعد از اینکه حزبالله پافشاری کرد، اسرائیل هم در پاسخ گفت: "شما از آراد چه دارید؟" و دوباره این دو را در کنار هم قرار دادند.
آخرش حزبالله میگوید "ما اطلاعی از آراد نداریم" و آنها میگویند که "ما هم 4 دیپلمات را نداریم، پس بیایید گزارش اطلاعاتیمان را در این رابطه به هم تحویل دهیم". گزارشی که حزبالله درباره آراد داد یک هفته زودتر از گزارشی بود که اسرائیل در مورد 4 دیپلمات داده است. در آن زمان روزنامه الشرق الاوسط مقالهای زد که این گزارشی که حزبالله راجع به آراد داده است، در هیئت دولت اسرائیل بررسی شده و به این نتیجه رسیدند که نکته جدیدی در این گزارش نیست و چون این گزارش چیز جدیدی ندارد اینها هم تصویب کردند در گزارششان نکته جدیدی ارائه ندهند.
امیر متوسلیان: این موضوع را هم مدنظر قرار دهید که اگر بهروی مناطقی که ادعا میکنند جنازههای دیپلماتها آنجاست، ساختمانهای مرتفعی ساخته شده و دسترسی به آن نیست از کوتاهی مسئولان ماست. ساختمان مرتفع در عرض دو روز که ساخته نشده است، 30 سال است که شما این موضوع را رها کردهاید، آن محل اگر نمکزار هم بود تا به حال شالیزار شده بود، وقتی رها میکنید طبیعی است که جای آن ساختمان بسازند و دست کسی هم به آن نرسد.
34 سال است خاطرات تکراری تعریف میکنیم/ آن چیزی را که باید گفته شود شما بگویید
شما وقتی دسته کلید از جیبت میافتد و گم میشود اگر همان روز، بلافاصله وقتی فهمیدی برگشتی تا بهدنبالش بگردی، بهاحتمال 70 درصد آن را پیدا میکنی. اگر فردای روزی که گم کردی رفتی بهدنبالش بهاحتمال 50 درصد آن را پیدا میکنی، اگر پسفردایش رفتی فقط ممکن است 30 درصد احتمال پیدا شدنش باشد، اگر 5 روز بعد رفتی بهدنبال آن بدان که دیگر نیست.
گاهی رسانهها سراغ من میآیند و میگویند "راجع به حاج احمد صحبت کنید". وقتی میپرسم: "چه بگویم؟" میگویند "خاطره تعریف کن". 34 سال گذشته است. من از برادرم که نمیتوانم خاطره بسازم. من نویسنده نیستم. خاطرات محدودی داشتم که حالا دیگر در همه سایتها هست، دلیر و شجاع بود، قوی بود، قدر بود. بزرگ بود. این هم ویژگیهایش بود. خاطره گفتن از حاج احمد فرمول نیست که آن را کشف کنیم. خاطرات را بارها گفتهایم. 34 سال است که این خاطرات را تکرار کردهایم، آن چیزی که باید گفته شود پیگیری وضعیت او در حال حاضر است.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/*