مقدمهچینی قاهره برای استقبال گرم از نتانیاهو/ خطرات نفوذ اسرائیل در قاره آفریقا
انگیزه اصلی سفر وزیر خارجه مصر به سرزمینهای اشغالی نه احیای روند سازش بلکه سرپوش گذاشتن بر اهداف واقعی قاهره یعنی تقویت روابط با تلآویو، پیش بردن روند عادی سازی روابط فیمابین و مقدمهچینی برای استقبال گرم از نخستوزیر رژیم صهیونیستی است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عربی در سرمقالهای در روزنامه «رایالیوم» نوشت: چرا وزیر خارجه مصر به سرزمینهای اشغالی سفر میکند ولی به کشور سودان و کشورهای حوزه رود نیل نمیرود؟ آیا این سفر مقدمهای برای استقبال گرم از «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مصر میباشد؟ خطرات واقعی نفوذ اسرائیل در قاره آفریقا بر امنیت آبی و سد عظیم مصر چیست؟
برخلاف آنچه از رسانهها بر میآید بعید به نظر میرسد که هدف اصلی از سفر «سامح شکری» وزیر خارجه مصر، احیای روند صلح و یا تلاش برای دستیابی به راهحل برای تسویه مسائل بین دو کشور باشد. بلکه سرپوش گذاشتن بر اهداف واقعی و پنهان شده این سفر است که تقویت روابط بین مصر و رژیم صهیونیستی، پیش بردن روند عادی سازی روابط، ایجاد روابط نزدیک رژیم اشغالگر با کشورهای حوزه رود نیل را هدف قرار داده است که دیدار اخیر وزیر خارجه مصر با نتانیاهو پایههای آن را محکم کرد. از سوی دیگر، این دیدار راه را برای سفر رسمی و قریب الوقوع نتانیاهو به مصر مهیا کرده است.
این نخستین دیدار وزیر خارجه مصری است که پس از 9 سال به سرزمینهای اشغالی سفر میکند. «حسنی مبارک» رئیسجمهور اسبق مصر فقط برای گفتن تسلیت مرگ «اسحاق رابین» از رهبران پیشین اسرائیل، برای چند ساعت به سرزمینهای اشغالی سفر کرد. مبارک ترجیح میداد کانال ارتباطی بین کشورش و رژیم صهیونیستی، «عمر سلیمان» رئیس اطلاعات مصر باشد نه وزیر خارجهاش، تا روابط بین دو کشور به مسائل امنیتی محدود نشود. این امر بدین معنا نیست که مبارک از بزرگترین عوامل عادی سازی روابط با این رژیم و حافظ میراث سادات در ایحاد روابط نزدیک با اسرائیل و مؤید توافقات «کمپ دیوید» نمیباشد.
منطق میگوید واجب بود وزیر خارجه مصر و یا حتی «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر به جای سفر به سرزمینهای اشغالی، به «خرطوم» پایتخت سودان و پایتخت کشورهای حوزه رود نیل مانند اوگاندا، رواندا، کنیا و اتیوپی برود که چندی پیش نتانیاهو به این کشورها سفر کرده بود. تا بلکه با سفر رهبران سیاسی مصر به این مناطق اثرات و خطرات سفر نتانیاهو مهار شود ولی متأسفانه بین آنچه که واجب است رخ دهد و آنچه که رخ میدهد فاصله زیادی است.
مصر از سفر نتانیاهو به کشورهای آفریقایی اظهار نگرانی کرده بود و برخی رسانههای مصری نیز این نگرانی را به وضوح تحت پوشش قرار دادند. نویسندگان و کارشناسان صهیونیستی در رسانههای دولت قاهره به محروم نگه داشتن مصر و بی ثبات کردن امنیت سیاسی و آبی این کشور متهم شدند. اگر دولت نتانیاهو واقعا برای از بین بردن نگرانی دولت مصر اهمیت قائل بود نمایندهای برای ایجاد اطمینان و ارائه اطلاعات در مورد نتایج سفرش به آفریقا، به رهبران این کشور ارائه میداد. ولی آنچه رخ داد بیانگر تکبر و هژمونی اسرائیلی در ایحاد روابط با مصر و دیگر کشورهای عربی است.
استقبال گرم از نتانیاهو در چهار کشور آفربقایی نشانگر برخی مسائل سیاسی است که اینجا لازم است به آنها اشاره شود:
اول: عدم وجود کامل کشورهای عربی و حتی مصر در آفریقا، زمانیکه توجه بینالمللی بهویژه از طرف آمریکا، اروپا، چین و روسیه به این قاره گسترش مییابد. (آمریکا چندی پیش در سنگال پایگاهی نظامی برای خود راه اندازی کرده است.)
دوم: نفوذ اسرائیل به این قاره و پرکردن خلأ ناشی از فقدان وجود کشورهای عربی، دستیابی به یک پیروزی بزرگ و رؤیایی برای این رژیم اشغالگر محسوب میشود.
سوم: اسرائیل با این سفر خود، بار مالی، تکنولوژی و سیاسی جنگ آب احتمالی و قریب الوقوع بین سودان و مصر را بر این چهار کشور آفریقایی تحمیل خواهد کرد، و این امر گسترش نفوذ این رژیم را در دیگر کشورهای این قاره مهیا میکند.
استقبال گرم کشورهای آفریقایی از نتانیاهو بویژه از سوی کشور اتیوپی که در نظر دارد مراحل اولیه ساخت سد «النهضة» را در سال آینده تکمیل کند، بسیار قابل توجه بود. این کشور آفریقایی به پشتیبانی از اسرائیل برای عضویت این رژیم به عنوان ناظر در اتحادیه آفریقا متعهد شده است. گفتنی است که اسرائیل در سال 2002 پس از انحلال سازمان اتحاد آفریقا، از فعالیت در این اتحادیه محروم شده بود. معاهدههای بینالمللی مربوط به مسائل آبهای رودخانهای قاره آفریقا نشان میدهد که آبهای رود نیل و دیگر رودها ملک و دارایی کشورهای حوزه رودخانههاست. و این آبها بدون موافقت این کشورها بویژه مصر و سودان نمیتوانند به کشورهای دیگر هدایت شوند.
معاهده امضا شده توسط مصر و سودان در سال 1959 نشان میدهد مصر سالانه میتواند 55 میلیارد متر مکعب و سودان 16 میلیارد متر مکعب از آب نیل بهرهمند شوند. این بدین معناست که مصر بیش از 80 درصد آب نیل را در اختیار دارد که حدود 10 میلیارد مکعب از این آبها در اثنای انتقال از سودان به مصر تبخیر میشود. کشورهای حوزه رود نیل با این معاهده مخالف بوده و آن را به رسمیت نمیشناسند و حتی با هرگونه اصلاح در آن معترض هستند.
ارزیابیهای اولیه میگوید پس از اتمام ساخت سد النهضة در کشور اتیوپی، مصر بیش از 10 الی 12 در صد سهم خود را از رود نیل از دست میدهد. 85% آب نیل از ارتفاعات کشور اتیوپی و اطراف آن و قسمت باقیمانده آن از دریاچه ویکتوریا در اوگاندا تأمین میشود. کاهش سهم مصر از رود نیل به معنای کاهش تولید 25 الی 40 درصد برق در سد «اسوان» مصر است. شاید بدین دلیل است که همه رهبران مصر از «محمد علی پاشا»- که یگان واکنش سریع را تأسیس کرد- تا «جمال عبدالناصر» و «محمد مرسی» در صورت کاهش سهم مصر از رود نیل، تهدید به جنگ در این مناطق کردهاند. محمد مرسی حتی تهدید به بمباران سد النهضه کرده بود.
نتانیاهو که سفر خود به اوگاندا را با چهلمین سالگرد ترور برادرش «یوان» توسط یک گروه کماندویی فلسطینی در سال 1976همزمان کرده بود، پیامی صریح را به رهبران عرب اتنقال داد و آن اینکه شما اکنون کنترل این مناطق از قاره آفریقایی را از دست دادهاید و ما در حالیکه با خود پول، سلاح، تخصص های امنیتی و روابط قوی با امریکا و روسیه را در اختیار داریم از دروازههای اصلی وارد قاره آفریقا شدهایم.
زمانیکه اعراب تحت سیطره و حکومت مردانی قدرتمند، شریف و وطن پرست بودند نتانیاهو و دیگران جرأت نمیکردند به آفریقا بروند ولی در حال حاضر وضعیت تغییر کرده است و وزیر خارجه مصر به سرزمینهای اشغالی میرود تا خطرات ناشی از ساخت سد النهضه را با میانجیگری نتانیاهو مهار کند.
امت اسلامی در حال حاضر در شرایط بسیار بدی بسر میبرد. ما حتی انتظار دیدن این شرایط را نداشتیم ولی الان داریم در این شرایط زندگی میکنیم.
انتهای پیام/