فراست: آذر یزدی توانست با وجود همه محدودیتها معلم خود باشد
آیین بزرگداشت مهدی آذریزدی با حضور مصطفی رحماندوست، قاسمعلی فراست، جواد محقق، جواد جزینی، محمدمهدی رسولی، محمدعلی گودینی، محمد عزیزی ، علیالله سلیمی و شماری دیگر از نویسندگان برتر، در «محفل انس» برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»، قاسمعلی فراست در این مراسم به افرادی اشاره کرد که از چهرههای شاخص در حوزههای مختلف هستند اما کمتر کسی آنها را میشناسد و گفت: براین اساس چندسال پیش برآن شدیم تا سراغ این افراد برویم و مستندی از زندگی و فعالیتهای آنها تهیه کنیم. یکی از این افراد، مهدی آذریزدی بود اما وقتی به او رسیدیم احساس کردیم که ساختن یک فیلم مستند از او کافی نیست و بهتر است یک فیلم داستانی درباره او بسازیم و برای این کار نیاز به فردی یزدی داشتیم که به خوبی یزد و آذریزدی را بشناسد و آقای بحری را انتخاب کردیم که با ما همکاری کند و به این ترتیب فیلمی از زندگی وی با عنوان «پدری خوب برای بچههای خوب» ساختیم.
وی ادامه داد: فکر میکنم اغلب افراد مهدی آذریزدی را فقط براساس مجموعه قصههای خوب برای بچههای خوب میشناسند در حالی که در و دیوار خانه و زندگی او سرشار حرف و سخن و نکتههای آموزنده برای انسان است.
به گفته فراست، مهدی آذر یزدی و محمود گلابدرهای دو نویسندهای هستند که علاوه براین که سختیهای ادبیات را کشیدند، در زندگی شخصیشان هم سختیهای زیادی را متحمل شدهاند چون میخواستند به نوع خاصی زندگی کنند.
وی همچنین اظهار کرد: آذر یزدی فعالیتهای مختلفی در زندگی انجام داده و به نظر من اگر وقت آذریزدی صرف خواندن و نوشتن بیشتر میشد شاید برای ادبیات کشور ما و کودکان و نوجوانان بهتر بود. آذر یزدی به خودش خیلی سخت میگرفت و سخت زندگی میکرد و نتیجهاش این شد که نسل من توانست با کتابهای او با کتابخوانی مانوس شود و با مطالعه رشد کند. او توانست کتابهای ادبیات کلاسیک را به زبانی ساده برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کند و همچنین سراغ داستان برود که بسیار ارزشمند است.
به اعتقاد فراست نباید آذر یزدی را با روزگار امروز ادبیات مقایسه کنیم او را باید با 50 سال پیش ادبیات کشورمان مقایسه کرد که دسترسی به کتابهای مرجع وجود نداشت اما این نویسنده توانست با وجود همه محدودیتها معلم خود باشد و رشد کند.
این نویسنده پیشکسوت تاکید کرد: آذر یزدی در عین حال که همسر و فرزندی نداشت اما میلیونها فرزند دارد و ما وظیفه داریم به عنوان فرزندانش صدای او را به بقیه مردم و مخاطبان برسانیم.
مصطفی رحماندوست نیز در این محفل با اشاره به سابقه آشنایی خود با مهدی آذریزدی به مناسبت اولین سمینار کودک و نوجوان در ایران در اوایل انقلاب گفت:در آن زمان هنوز آذریزدی را ندیده بودم اما تلفنی با او قرار گذاشتم. او در آن زمان ساکن طبقه دوم کتابفروشی اشراقی بود. قرارمان میدان انقلاب بود؛ نه او مرا دیده بود، نه من او را .اما از دستمال یزدیاش او را شناختم و به اسم صدایش زدم و این آغازی شد برای دوستیهایمان .
این شاعر و نویسنده تاکید کرد: آذریزدی اهل رفت و آمد نبود. یکبار قصد کردم که اورا در یزد ببینم. حسین مصرت که واسط ما بود گفت: او کسی را به خانه راه نمیدهد حتی دق باب را نیز برداشته است. به آنجا رفتیم و من با سنگ آنقدر به در کوبیدم که به ناچار در را باز کرد. حسین عصبانی بود. در ساختمانی که خودش یک دنیا حرف بود من دست او را گرفتم و او را به سمت کوچه کشاندم و گفتم: ببین اسم این کوچه «آذریزدی» است. همه به تو فکر میکنند.گفت: چه فایده من بچهای ندارم که بتوانم این پلاک را به او نشان بدهم .حتی زنی ندارم که بتوانم گاهی با او دعوا کنم و ... . مسائلی که هرگز به کسی نگفتیم. اما کتاب «تو ای پری کجایی» من تا حدودی نشان از حال و هوای مهدی آذریزدی در آن دیدار را دارد.
الهه کسمایی، تهیه کننده گروه کودک و نوجوان شبکه یک سیما نیز در این آئین به ارائه توضیحاتی درباره تهیه مستند 26 قسمتی با موضوع افراد شاخص پرداخت و گفت: در این مجموعه برآن شدیم در بخشهای 20 دقیقهای افراد شاخصی مانند هوشنگ مرادی کرمانی و مهدی آذریزدی را به مخاطبان معرفی کنیم اما وقتی به آذریزدی رسیدیم متوجه شدیم که 20 دقیقه برای معرفی وی کافی نیست و سه قسمت 20 دقیقهای را به وی اختصاص دادیم.
این تهیه کننده در ادامه بیان کرد: من بعد از ساختن این سه قسمت انسان دیگری شدم و آذریزدی تاثیرات شگرفی بر من داشت به گونهای که هرگز نتوانستم 500 دقیقه نوار ضبط شده گفتوگو با وی را پاک کنم و از آنها فیلم 15 دقیقهای ساختیم که در صحن سازمان ملل پخش شد. بعد از این هم من ارتباطم را با وی حفظ کردم و از سال 85 تا 90 با وی در تماس بودم.
محمد عزیزی، مدیر نشر روزگار نیز در این مراسم به بیان نظراتش درباره آذریزدی پرداخت و افزود: این نویسنده کودک و نوجوان پیوند عمیقی با کتاب و نوشتن برای کودکان و نوجوانان داشت. با وجود اینکه او در خانواده فرودست و فقیری رشد کرده بود اما بسیار با حجب و حیا و مناعت طبع بود و خودش معلم و آموزگار خودش بود. آذریزدی از بیرون چیزی یاد نگرفت و همه چیز را مستقیما از کتابها میآموخت.
عزیزی همچنین به سایر فعالیتهای آذریزدی اشاره کرد و گفت: مطالعه و تحقیق و پژوهش بخشی از زندگی او بود. آذریزدی روزها در کتابفروشی کار میکرد و شبها هم همانجا میخوابید و در کارهای پژوهشی رسمی مانند تصحیح کتابها کاربلدتر از برخی افراد دیگر بود.
انتهای پیام/