حرکت داعش از منطقه به اروپا/ سیاستهای غربیها در خاورمیانه منشأ حملات تروریستی شده است
سیاستهای غرب در منطقه، با هر بهانه و توجیهی که باشد، عامل و پرورش دهنده واقعی خشونت و تروریسم است که اخیرا پایتختهای اروپایی را هدف قرار داده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عربی در سرمقالهای در روزنامه «رایالیوم» نوشت: «بوهلال التونسی» عامل اقدامات تروریستی در سواحل «نیس» فرانسه قربانی سیاستهای اشتباه و سرآغاز سریالهای خونین است. اطلاق «تروریسم اسلامی» از سوی «فرانسوا هولاند» رئیسجهمور فرانسه عجولانه بود. دلایل کم رنگ شدن گروه ترویستی داعش در شرق و گسترش فعالیتهایش در غرب فراوان است.
انگشت اتهام گروه تروریستی داعش را به عنوان مسئول این حمله تروریستی که در سپیده دم روز جمعه در شهر نیس فرانسه رخ داد، نشانه گرفته است؛ عامل آن که اقدام به زیر گرفتن مردم در سواحل نیس کرد، «محمد لهوج بوهلال» تونسی تبار است. این اقدام تروریستی منجر به کشته شدن بیش از 84 نفر و زخمی شدن صدها نفر از ملیتهای مختلف شده است. امری که یادآور حملات مشابه در لندن و دیگر شهرهای غربی است اما این توصیف فقط یک احتمالی است که ارجحیتش بیشتر است.
زندگینامه بوهلال نمیتواند بیانگر این باشد که وی مسلمانی تندرو است، سابقه کیفری و عملکردهای شخصی وی نیز مؤید این حقیقت است. در نتیجه با فرانسوا اولاند، رئیسجهموری فرانسه در توصیف این اقدام جنایتکارانه به تروریسم اسلامی، اختلاف نظر داریم، و معتقدیم این توصیف، شتابزده و منجر به نتایج معکوس خونین خواهد داشت. همچنین این اقدام اولاند ممکن است به نفع جناحهای راستگرا و نژادپرست باشد که به دنبال بهانهجویی برای انتقام از مسلمانان هستد. بیش از 10 میلیون از مسلمانها، دهها سال است که در اروپا زندگی میکنند و اکثریت قریب به اتفاق آنها گرایش به اعتدال، همزیستی و احترام به قوانین امنیتی دارند.
در ارتباط با اینکه عامل بسیاری از حملات تروریستی که شهرهای فرانسوی و اروپایی را در برهه اخیر مورد هدف قرار داده است مسلمانان هستند، جدال نمیکنیم. برخی از آنها وابستگی و یا همددری خود را با گروه تروریستی داعش اعلام کردهاند و یا اینکه داعش مسؤولیت بهکار کیری آنها را به عهده گرفته است.
از سوی دیگر دور از نظر نمیبینم که که عاملان این اقداماهای تروریستی افرادی ناامید و افسرده هستند که از مشکلات روحی و اجتماعی رنج میبرند و این عملکردهای خونین انها، بیانگر مشکلات روحیشان است. بوهلال نیز از این قاعده مستثنی نیست بلکه ممکن است یکی از دلایل ما برای تأکید ظهور تروریسم است.
جالب است که بدانیم برخی از عاملان حملات تروریستی پاریس و بروکسل دارای زمینههای انحراف رفتاری، و برخی دیگر تاریخچه زندگیشان دارای رکوردی از جنایتها است. این افراد نتیجه درگیری هویت سیاسی - دینی و دوگانگی شخصیتی میباشند که همین امر بهکار گرفتن آنها را از سوی شیوخ «فیسبوک» و «توئیتر» و تشوبق آنها به «توبه» را از طریق اقدامات تروریستی آسان کرده است. آنچه گفتههای ما را تأیید میکند این است که بهکار گیری این افراد از سوی داعش و تغییر دین آنها به اسلام در زندانها و بازداشتگاهها رخ میدهد. البته این مسأله پیوستن برخی افراد را از روی میل و رغبت و اعتقاد راسخ به «گرووهای جهادی» (تندروها)، که در تاریخچه آنها سابقههای جنایی وجود ندارد، نفی نمیکند.
در حال حاضر خاورمیانه در شرایط جنگ و مداخلههای نظامی کشورهای خارجی به سر میبرد، و عرصه این منطقه مملو از جنگندههای مدرن، نیروهای ویژه ،میلیاردها دلار و دهها هزار تن از سلاح و تجهیزات نظامی پیشرفته است. این مهمات نظامی برای حمایت از گروههای مسلح به قصد برانداختن نظامهای حاکم و یا نبرد با این گروهها که به عنوان خطر تروریستی که منطقه و جهان را تهدیدی میکنند، به این منطقه فرستاده میشوند.
اولویتها در عرض چند ماه از نقیضی به نقیض دیگر تغییر مییابد، دولتها پس از آنکه سحرشان به خودشان بازگردانده شده است، مواضع خود را به صورت ناگهانی تغییر میدهند. تروریسم به شهرها حمله میکند، جان مردم را میگیرد و اقتصاد و ستون دولتها را مورد هدف قرار میدهد، ابرقدرتها یک شبه متحدان خود و همچنین استراتژی و تاکتیکهای خود را تغییر میدهند، در این شرایط و نوسانات باید انتظار این را داشته باشیم که تروریسم به کشورهای اروپایی و پایتخت و دیگر شهرها گسترش پیدا کند.
داعش که هم اکنون با حملاتی در عراق سوریه و لیبی آن هم از طریق پشتیبانی هوایی قدرتهای جهانی و منطقهای مواجه شده است، چندی پیش «ابو محمد العدنانی» سخنگوی این گروه ترویستی، از گرگهای انفرادی و گروهی و همچنین هستههای خفته و فعال خود درخواست کرد برای مقابله به مثل و انتقام، به بمبگذاری و کشتار و تروریسم در جهان غرب دست بزنند.
تعجب ندارد اگر بگوییم این موج از عملیات تهاجمی در اروپا و آمریکا و کشورهای اسلامی مانند عراق و ترکیه پاسخ به درخواست العدنانی است که دو ماه پیش صادر شد. این نظریه در صورت صحت، عامل بدبینی خواهد بود زیرا بدین معناست که این گروه تروریستی دارای حامیان زیاد و بسیار خطرناک است که در برهه اخیر بسیاری از کارشناسان ضعف و انحطاط قدرت آنها را پس از شکست در برخی شهرهای عراق، سوریه و لیبی مانند «الرمادی»، «تدمر»، «فلوجه» و «سرت» تأیید کرده بودند.
سابقه شخصی ابوهلال تونسی نشان میدهد که وی تاکنون به کشورهای عراق و سوریه سفر نکرده، و در صفوف تروریستهای داعش وارد جنگ نشده است، و همچنین در پایگاههای نظامی آنها مانند دیگر افراد این گروه تروریستی آموزش ندیده است. ابزارهای ارتباط اجتماعی که به عرصه اصلی آموزش، بهکارگیری و به خدمت گرفتن ایدئولوژی داعش تبدیل شده است، حضور هوادرانشان را مراکز آنها بینیاز کرده است. روشهای کنترل و نظارت این وسایل اجتماعی از سوی سازمانهای اطلاعاتی تاکنون فقط به نتایج بسیار محدودی دست یافته است.
تا زمانیکه از دلایل اصلی بحران، یعنی جنگ و مداخله نظامی غرب در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام تحت شعار و اهداف مختلف، دور شویم، همچنان شاهد صحنه محکومیتها و سخنرانیهای آتشین، اتهامات و تحلیلهای کارشناسان در روزها و ماههای آینده خواهیم بود.
این سیاستهای غرب است که جنگ در عراق، لیبی، سوریه و افغانستان را آغاز کرد. بدون در نظر گرفتن توجیهاتشان، غرب عامل و پرورش دهنده واقعی خشونت و تروریسم است. غرب است که شرایط را برای ظهور گروههای تندرو مانند «القاعدة»، گروه تروریستی داعش، «جبهة النصرة» و جنبشهای مردمی پیش از آن مانند «فتح»، «حماس» و «الجبهة الشعبیه» را مهیا کرد که این گروهها در واکنش به حمایت جهان غرب از رژیم اشغالگر به وجود آمده است.
تحقیر جهان اسلام از طریق جنگ و مداخله نظامی، که منجر به به ایجاد بیش از پنج کشور شکست خورده، اختلافهای فرقهای – نژادی و همچنین جنگ برای تجزیه کشورها و جوامع شده است، اساس این بیماری بوده و مابقی عوارض جانبی هستند.
آسان است که برخی با دهان پر، اقدامات اخیر را تروریسم اسلامی توصیف کنند چرا که مییابند کسانی را که آنها را با تشویق، تحسین و پشتیبانی تأیید میکنند. اما تعداد کسانیکه جرأت به ذکر دلایل و ریشههای تروریسم میکنند کم هستند. کسانی هستند که عوامل گسترش تروریسم را با در پیش گرفتن برخی سیاستها، عملکردهای غلط و نگرشهای نژادپرستانه و استکباری مهیا میکنند که تاوان آن را میلیونها نفر، با از دست دادن جان و امنیت کشورشان پرداخت میکنند.
راهحلهای موقتی در از بین بردن پدیده تررویسم مفید نخواهد بود، چرا که آنها مانند مصرف مسکن هستند که ما منشا درد و بیماری را از ما دور میکنند که ممکن است درمان آن را از اساس نخواهند تا بدین ترتیب مداخله نظامی و سیاستهای تفرقهافکنانه و تجزیه طلبانه در منطقه ادامه پیدا کند.
تا زمانیکه دوباره بمبگذاری دیگر در جاهای دیگر رخ دهد و محکومیتهای قویتری ارائه شود، شما را به خدا میسپارم.
انتهای پیام/