ساخت اولین بمب هسته‌ای آمریکا و تأثیر آن بر توجیه کشتار جمعی + فیلم و تصاویر

اولین آزمایش انفجاری هسته‌ای جهان در منطقه آلاماگوردوی نیومکزیکو در روز شانزدهم ماه جولای سال ۱۹۴۵ به‌وقوع پیوست و شروعی بود برای سوءاستفاده رهبران ایالات متحده آمریکا از انرژی اتمی که با اهداف صلح‌آمیز در اختیار انسان قرار گرفته بود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، اولین انفجار هسته‌ای جهان در یک ناحیه دورافتاده واقع در نیومکزیکو و قبل از طلوع آفتاب روز شانزدهم ماه جولای سال 1945 به‌وقوع پیوست و برای همیشه جهان را دگرگون ساخت. در ساعات اولیه روشنایی صبح آن روز ناگهان نیروی اتمی عظیم و مخربی آزاد شد و چیزی که تا آن لحظه فقط یک نظریه و رؤیا محسوب می‌شد به حقیقت پیوست. امروز 16 جولای  2016 است و هفتادویکمین سالگرد این آزمایش محسوب می‌شود.

 


34هزارم ثانیه پس از انفجار

این آزمایش انفجاری نتیجه سه سال برنامه‌ریزی و تحقیق در مورد پرونده فوق‌سری منهتن محسوب می‌شد که توسط ژنرال لزلی آر گروز صورت گرفت.

دکتر جی رابرت اوپنهایمر این تیم تحقیقاتی را که مقرّش در لس‌آلاموس واقع در نیومکزیکو بود مدیریت می‌کرد. گوشه‌ای از منطقه آلاماگوردو که در 230مایلی جنوب لس‌آلاموس قرار داشت به‌عنوان منطقه انفجاری انتخاب شد و اسم رمز این عملیات «ترینیتی» نام گرفت.

جی رابرت اوپنهایمر

لحظه بارگذاری بمب در یک برج فولادی: 13 جولای 1945

دانستن این نکته نیز جالب است که قبل از اینکه این بمب مورد آزمایش قرار گیرد بمب دومی به‌صورت مخفیانه به منطقه اقیانوسیه فرستاده شد تا برای حمله به شهر هیروشیمای ژاپن مورد استفاده قرار گیرد.

 

گجتِ انفجاری آزمایش ترینیتی ــ محفظه‌ای که مواد هسته‌ای در داخل آن قرار داشت

آنچه برای این آزمایش لازم بود شامل ساخت یک برج فولادی بود که باعث می‌شد تا این بمب در ارتفاع 34متری زمین منفجر شود. همه از این نگران بودند که این انفجار ممکن است تأثیر عظیمی در اتمسفر بالای زمین ایجاد کند و منجر به نابودی جهان شود. برخی از افراد هم از عواقب ناشی از ریزش باران رادیواکتیو در مناطق اطراف انفجار که مردم در آنجا زندگی می‌کردند می‌هراسیدند. و برخی از از اینکه این انفجار به‌صورت کامل انجام نشود می‌ترسیدند. چندین نفر برای بررسی و بازبینی انفجار به مناطق و شهرهای اطراف منتقل شدند و تیم‌های پزشکی و درمانی نیز در حالت آماده‌باش قرار داشتند.

 


انفجار در آلاماگوردو

 

تجربه‌ای که نتیجه آن به‌هیچ‌وجه مشخص نبود

دو روز پس از این انفجار ژنرال گروز رئیس پروژه منهتن، یک یادداشت فوق‌محرمانه برای استیمسون وزیر جنگ ایالات متحده ارسال کرد و جزئیات روز آزمایش اتمی را مطرح نمود. گروز همچنین توضیحات ژنرال توماس فارل را که در لحظه انفجار به‌همراه تنی چند از دانشمندان و نفرات دیگر نزدیک محل انفجار به نظارت مشغول بودند به این یادداشت اضافه کرد. گفت: «ما چند ساعت قبل از آزمایش انفجاری، گزارش ژنرال فارل را هم به این گزارش اضافه کردیم. این گزارش توصیفی به‌شرح زیر است:

صحنه داخل پناهگاه بسیار آشفته بود که در قالب توصیف در کلمات نمی‌گنجد. داخل و اطراف پناهگاه حدود 20 نفر حضور داشتند که مشغول انجام امور نهایی مربوط به قبل از انفجار بودند. در میان آنها می‌توانستید مدیر پروژه دکتر اپنهایمر و دستیارانش را مشاهده کنید. علاوه بر متخصصین نیروهای نظامی و چندین سرباز نیز در پناهگاه حضور داشتند. داخل پناهگاه نیز پر از ابزار و وسایل رادیویی بود».

دو ساعت مانده بود به انفجار و نگرانی در چهره تمامی پرسنل موج می‌زد. ژنرال گروز کنار مدیر پروژه ایستاده بود. 20 دقیقه مانده به «نقطه صفر» {انفجار} جنرال گروز و دکتر اپنهایمر از یکدیگر جدا شدند. دکتر اوپنهایمر به کمپ مخصوص خود رفت تا هم دید بهتری به انفجار داشته باشد و هم در زمان خطر مقامات مسئول همگی در کنار هم قرار نداشته باشند.


دکتر اوپنهایمر در کنار ژندال گروز قبل از آزمایش اتمی

هرچه به لحظه وقوع انفجار نزدیک‌تر می‌شدیم نگرانی افراد بیشتر می‌شد. همه می‌دانستند که ممکن است اتفاقات وحشتناکی رخ دهد. دانشمندان به محاسبات و کار خود ایمان داشتند ولی همچنان نگران بودند. دکتر اپنهایمر فشار زیادی را تحمل می‌کرد و لحظه به لحظه عصبی‌تر می‌شد تا اینکه زمان انفجار فرا رسید. یکی از افراد فریاد زد حالا. و ناگهان نور زیادی همه جا را روشن کرد و پس از آن صدای غرش انفجار بلند شد. برخی از ناظرین از پناهگاه بیرون آمدند تا اثرات انفجار به‌روی زمین را مشاهده کنند. انفجاری که تا آن لحظه تنها به‌روی کاغد اعتبار داشت و شبیه یک رؤیا بود در عمل نیز جامه حقیقت و اعتبار به تن کرد. ابزار و نیروی فوق العاده‌ای برای استفاده خیر یا شر در دنیا پدید آمد. افرادی که در آن پناهگاه حضور داشتند گمان می‌کردند که زحمات و عمر خود را در راه خیر صرف کرده‌اند نه راه شر. اما این تنها یک تصور بود، تصوری برای استفاده از انرژی جدید هسته‌ای در عصر اتم.

 

ناگهان حس نگرانی و ترس از بین رفت و تمامی افراد شروع به شادی کردند و به یکدیگر تبریک گفتند اما غافل از این نکته بودند که شادی آنها به‌قیمت مرگ چند هزار نفر در ناکازاکی و هیروشیمای ژاپن تمام خواهد شد، چند خانواده از بین خواهند رفت و چه‌تعداد کودک بی‌گناه در خاکستر خود دفن خواهند شد. جدای از اینکه این آزمایش موفقیت‌آمیز که باعث خوشحالی افراد پروژه منهتن شده چه تأثیری بر خاک زمین، محیط زیست و اتمسفر بالای آن خواهد گذاشت. در چنین اوقاتی گفته می‌شود که تاریخ در آینده بهترین قاضی خواهد بود و اعمال گذشته انسان را قضاوت خواهد کرد، این‌طور هم شد و تاریخ بار دیگر مثل همیشه تأثیر انفجار آلاماگوردو و پس از آن انفجارهای ناکازاکی و هیروشیما را به‌زیبایی روایت و قضاوت کرد.


بنای یادبود محل انفجار اولین بمب هسته‌ای جهان


تابلوی راهنمای مکان انفجار ــ توضیحاتی در مورد انفجار

در حالی که دو ماه و نیم از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا می‌‏گذشت، نبردهای سختی بین نیروهای آمریکا و ژاپن در آسیای جنوب شرقی در جریان بود. آمریکایى‏ها پس از تصرف جزیره اوکیناوا، در تدارک حمله به خاک اصلی ژاپن بودند ولی با مشاهده مقاومت شدید ژاپنی‏ها برای حفظ این جزیره، پیش‏‌بینی می‌‏کردند که جنگ برای تصرف خاک اصلی ژاپن، تلفات و خسارات بسیار سنگینی به بار خواهد آورد.

پس آزمایش موفقیت‌آمیز ترینیتی در آلاماگوردو آمریکایی‌ها به فکر استفاده از این سلاح در جنگ با ژاپن افتادند. در زمان این آزمایش هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا در کنفرانس پوتسدام حضور داشت. وقتی که خبر آزمایش موفقیت‌‏آمیز بمب هسته‏‌ای را به ترومن اطلاع دادند وی بی‏درنگ دستور داد به تولید اولین سری از این بمب‏ها اقدام شود. استدلال سردمداران آمریکا برای استفاده از بمب هسته‌‏ای در ژاپن این بود که اگر بمب هسته‌‏ای در ژاپن مورد استفاده قرار نمی‌‏گرفت، بیش از ده برابر آنچه در هیروشیما و ناکازاکی کشته شدند، در میدان‏های جنگ جان می‌‏باختند. با این دلیل، ترومن دستور بمباران هسته‏‌ای هیروشیما و ناکازاکی را صادر کرد و جان بیش از دویست هزار نفر را در یک لحظه گرفت، ضمن اینکه صدها هزار نفر دیگر نیز، از آثار این بمب‏ها، دچار انواع بیماری‏ها شدند و عوارض آن تا سال‏های اخیر ادامه داشت.


عملیات اول: بمباران هیروشیما


هیروشیما پس از اصابت بمب هسته‌ای آمریکا

یادمان بمباران هسته‌ای هیروشیما، تنها ساختمانی است که در نزدیکی محل انفجار قرار داشت و به‌صورت کامل تخریب نشد.
عملیات اول در تاریخ دوشنبه، ساعت 8 و 15 دقیقه روز 6 اوت 1945 به‌وقت محلی در شهر هیروشیما انجام گرفت.

بمب اتمی اول به‌نام «پسر کوچک» توسط یک هواپیمای بمب‌افکن به‌نام انولا گی (Enola Gay) به‌روی هیروشیما انداخته شد. برای تأثیر تخریبی بیشتر، بمب به‌نحوی تنظیم شده بود که 576 متر بالای سطح زمین منفجر شود. انرژی تولیدشده توسط این بمب برابر بود با انرژی حاصل از 15 کیلوتن تی‌ان‌تی. فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث گرمایی حدود چندین میلیون درجه سانتی‌گراد شد. این گرمای عظیم هر چیزی را تا شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب به‌طور کلی ذوب نمود. مردمی که از دوردست انفجار «پسر کوچک» را در آسمان هیروشیما مشاهده کردند می‌گفتند که خورشید دیگری را در آسمان دیده‌اند.


پسر کوچک: بمبی که هیروشیما را با خاک یکسان کرد

دوسوم ساختمان‌های هیروشیما از جمله کارخانه‌های فولادسازی و صنعتی چون میتسوبیشی بر اثر این بمباران نابود شدند. تنها چیزی که از شهر باقی‌ماند ساختمان تالار ترویج صنعتی استانی هیروشیما بود که انفجار، بالای گنبد این بنا رخ می‌دهد و به‌خاطر قرار گرفتن در کانون مرکزی انفجار، کاملاً ویران نشد.


عملیات دوم: بمباران ناگازاکی


ابر قارچی تشکیل‌شده پس از ترکیدن بمب اتمی در ناگازاکی

دو روز پس از بمباران هیروشیما و به‌خلاف انتظار و میل آمریکا، دولت شوروی به امپراتوری ژاپن اعلان جنگ داد و نیروهای ارتش سرخ شوروی به مواضع ژاپن در منچوری یورش بردند. ورود شوروی به جبهه جنگ اقیانوس آرام باعث شد که دولت آمریکا مصمم شود هرچه سریعتر جنگ را به‌نفع خود و بدون مشارکت شوروی خاتمه دهد. در این راستا استفاده بیشتر از سلاح هسته‌ای ساده‌ترین راه فشار بر ژاپن بود، و نیروهای مسلح آمریکا برای استفاده مجدد از بمب هسته‌ای نیازی به مجوز جدید دولت نداشتند؛ زیرا مجوزی که ترومن برای حمله اتمی صادر کرده بود اجازه استفاده از بمب‌های جدید را می‌داد.

بر اساس اطلاعات هواشناسی نیروی هوایی آمریکا، بازهٔ زمانی مساعد برای حمله دوم به ژاپن سه روز پس از حمله اول پدیدار می‌شد، و باید از این بازه حداکثر استفاده به عمل می‌آمد. هدف بعدی برای بمباران هسته‌ای، شهر کوکورا بود که صنایع گسترده نظامی و اسلحه‌سازی در آن وجود داشت. در ابتدای مأموریت بر اساس گزارش هواشناسی، دید مناسبی برای هدفگیری بر فراز کوکورا وجود داشت، اما وقتی هواپیمای بمب‌افکن به حدود منطقه مورد نظر رسید، تمام آسمان شهر با دود و غبار پوشیده شده بود و امکان پیدا کردن هدف را از میان برده بود. علاوه بر دید کم، پدافند هوایی و ظاهر شدن هواپیماهای شکاری ژاپن مسئله را کمی بغرنج کرده بود. پس از صرف نظر از بمباران منطقه کوکورا، بمب‌افکن آمریکایی فقط سوخت کافی برای بازگشت به پایگاه هوایی در اوکیناوا داشت. فرمانده عملیات تصمیم گرفت که به‌جای رها کردن بمب اتمی در دریا و یا بازگرداندن آن به پایگاه، بهتر است آن را به‌روی ناگازاکی بیندازند که در مسیر بازگشت بمب‌افکن به پایگاه هوایی در اوکیناوا قرار داشت و یکی از اهداف کم‌اهمیت‌تر آمریکا در ژاپن محسوب می‌شد. آسیبهای وارده به هیروشیما به‌مراتب بیشتر از ناگازاکی بوده است چرا که هیروشیما شهری صاف بوده و تشعشعات هسته‌ای تمام شهر را در نوردید ولی ناگازاکی حالتی داشت که شهر در میان دو دره تقسیم شده بود و نصف شهر در یک دره و نصف دیگر در دره مجاور قرار داشت و با رهاسازی بمب هسته‌ای در یکی از دره‌ها بخش دیگر شهر که در دره دیگر قرار داشت به‌مراتب آسیب کمتری دید.

 

بدین ترتیب در تاریخ پنجشنبه 9 اوت 1945 میلادی، بمب دیگری به‌نام «مرد چاق» (Fat Man) به‌روی شهر ناگازاکی انداخته شد. پس از نابودی ناگازاکی، ژاپن مجبور به تسلیم شد.

مرد چاق: بمبی که ناگازاکی را ویران کرد

 

نقش دانشمندان در ساخت و استفاده از سلاح هسته‌ای

یکی از سؤالات مهم در مورد تسلیحات هسته‌ای این است که این سلاح را به‌هرحال دانشمندان می‌سازند و نه سیاست‌مداران. شاید امروز متخصصانی که به ساخت تسلیحات هسته‌ای مشغول‌اند برترین دانشمندان عصر خود نباشند؛ اما در همه کشورهای صاحب تسلیحات هسته‌ای، نخستین بمب‌های هسته‌ای به‌دست برترین فیزیک‌دانان آن کشور ساخته شد. چطور برترین دانشمندان جهان حاضر به انجام چنین دیوانگی‌ای شده‌اند؟

پاسخ این سؤال را بهتر است از زبان یکی از مشهورترین دانشمندان هسته‌ای تاریخ نقل کنم؛ ادوارد تلر، پدر بمب هیدروژنی که او هم مانند لئو زیلارد از مجارستان به آمریکا آمده بود؛ وی در خاطرات خود می‌گوید: «روزولت برای ما [دانشمندان پروژه منهتن] سخنرانی کرد. او گفت: "تاریخ شما را به‌خاطر کاری که انجام می‌دهید، سرزنش خواهد کرد؛ اما من به شما می‌گویم که اگر امروز این کار را نکنید، آزادی بشر از دست خواهد رفت". این جملات تأثیر عمیقی در من گذاشت».

برای آن‌که درکی از تأثیر عمیق این جملات داشته باشید، به کارنامه ادوارد تلر دقت کنید:

• نظر اغلب دانشمندان پروژه منهتن این بود که ایالات متحده قدرت بمب اتمی را با یک انفجار شبانه برای نمایندگان ژاپن به نمایش بگذارد و با تهدید به استفاده از این سلاح، آنها را وادار به تسلیم کند؛ اما تلر بر استفاده از بمب‌های اتمی علیه ژاپن اصرار داشت.

• تلر بر بررسی تسلیحات قوی‌تر بر پایه گداخت هسته‌ای اصرار داشت و اوپنهایمر مخالف این کار بود، این شد که تلر از تیم لس‌آلاموس جدا شد و برای تحقیقات در مورد ساخت سلاح هیدروژنی به آزمایشگاه ملی لارنس ــ لیورمور رفت.

• شهادت مهم تلر علیه اوپنهایمر باعث شد مدیر علمی پروژه منهتن و آزمایشگاه ملی لس‌آلاموس برای همیشه از کارهای دولتی کنار گذاشته شود.

• تلر همیشه طرفدار ساخت تسلیحات جدیدتر و قوی‌تر بود و از پشتیبانان جدی طرح جنجالی "جنگ ستارگان" در دوره ریاست‌جمهوری ریگان به شمار می‌آمد.

• درحالی‌که بسیاری از دانشمندان پروژه منهتن مانند هانس بته و ریچارد فاینمن (برندگان جایزه نوبل فیزیک) و حتی شخص اوپنهایمر بعدها اظهار تأسف کردند که چرا پروژه را پس از پایان جنگ ادامه داده‌اند و کار به تولید تسلیحات قوی‌تر و خطرناک‌تر انجامید، ادوارد تلر هرگز نه ابراز تأسف کرد، نه از کارهایی که کرده بود اظهار پشیمانی کرد و حتی در گفتگوهای مختلف تأکید کرد "همه کارهایی که قبلاً کرده لازم بوده و از هیچ‌کدام آنها پشیمان نیست". وی در سنین سالخوردگی حتی پیشنهاد داد که برای مقابله با خطرهای فضایی مانند برخورد سیارک‌ها و دنباله‌دارها به زمین، می‌بایست تسلیحات هسته‌ای قوی‌تر از بمب تزار (50 مگاتن تی.ان.تی.) ساخت.

• نخستین جایزه ایگ‌نوبل صلح (جوایز نوبل فکاهی) «به‌پاسداشت یک‌عمر تلاش برای تغییر معنی صلح از آنچه همگان می‌دانند» به ادوارد تلر اهدا شد.

• برخی دانشمندان و برندگان جوایز نوبل در مورد او گفته‌اند: «بدون ادوارد تلر، دنیا جای بهتری بود». برخی او را مصداق بارز «دانشمند دیوانه» شناخته‌اند و منتقدین بسیاری معتقدند که استنلی کوبریک، شخصیت معروف دکتر استرنج‌لاو را با الهام از ادوارد تلر خلق کرده است.


کارشناسان هسته‌ای مستقل تخمین می‌زنند که طی 70 سال گذشته، حدود 130 هزار کلاهک هسته‌ای ساخته شده که ایالات متحده با 70 هزار کلاهک و اتحاد جماهیر شوروی با 55 هزار کلاهک بیشترین سهم را در این رقابت تسلیحاتی داشته‌اند. گفته می‌شود در اوج جنگ سرد بیش از 80 هزار کلاهک هسته‌ای آماده در کشورهای مختلف مستقر شده بودند.

در حال حاضر هیچ کشوری آمار شفافی از تسلیحات هسته‌ای خود منتشر نکرده، جز فرانسه که اعلام کرده کمتر از 300 کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد. تخمین زده می‌شود تعداد کلاهک‌های هسته‌ای حال حاضر جهان به‌ترتیب زیر باشد:

تعداد تسلیحات هسته‌ای در حال حاضر بین 16هزار تا 17هزار کلاهک تخمین زده می‌شود. هرچند این مقدار در مقایسه با دوران جنگ سرد کاهش فراوانی را نشان می‌دهد، اما بدان معنی نیست که وضعیت کنونی زرادخانه‌های تسلیحات هسته‌ای قابل دفاع باشد.

همان‌طور که دانشمندان اتمی در سال 2015 اعلام کردند؛ تعداد تسلیحات هسته‌ای ذخیره‌شده در انبارهای نظامی 9 کشور، نوسازی تسلیحات هسته‌ای در ایالات متحده و روسیه و کند شدن چشمگیر روند خلع سلاح هسته‌ای در کشورها باعث شده نگرانی‌ها در مورد فاجعه هسته‌ای افزایش یابد.

هرچند تاکنون از بروز چنین فاجعه‌ای به‌روش‌های مختلف جلوگیری شده، اما بهترین تضمین برای عدم وقوع این فاجعه این است که تسلیحات هسته‌ای و به‌دنبال آن دیگر تسلیحات کشتارجمعی از روی زمین برچیده شود، و این کار شدنی نیست مگر با افزایش آگاهی همه مردم جهان و مشارکت همه مردم جهان برای خلع سلاح هسته‌ای.

گزارش از هادی شهابی یگانه

انتهای پیام/.*

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط