روزنامه اعتماد دلواپس فراکسیون امید در مجلس/تنها ۶۰ نفر از رای دادن به کدخدایی خودداری کردند
روز چهارشنبه که در حضور ٢٦٣ نفر از نمایندگان رایگیری انجام شد، تنها ٦۰ نفر از رای دادن به کدخدایی خودداری کردند. آیا اصلاحطلبان مجلس همین تعداد است؟ آیا آنچه در مورد ١٥۰ نفر فراکسیون امید گفته میشود، اشتباه محاسباتی است؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تغییر ترکیب مجلس کم کم به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل میشد، آن هم در میان سیل عظیم اصلاحطلبانی که هر دوره ناامیدتر از دورههای قبل خود را تنها به پای ستادهای ثبتنامی میرساندند. از این مرحله به بعد پرونده آنان بود و شورای نگهبانی که حتی روزنههای امیدوارانهای از بازگشت را برای آنان باز نمیگذاشت. در دوره دهم اما تمام معادلات به هم ریخت. اصلاحطلبان که خود را آماده نظارتهایی همچون گذشته میدیدند، با تمام قوا وارد شدند و از حداقل و حداکثر سنینی که میتوانستند، اعلام حضور کردند تا در میان نظارتهای چند مرحلهای، سری درآورده و به عرصه انتخابات ورود کنند. اوضاع هرچند در ابتدا خیلی بر وفق مراد اصلاحطلبان نبود، اما شرایط بهگونهای تغییر کرد که بتوانند حداقل لیست خود را کامل کنند. لیستی که امید نام گرفت، نه تنها در تهران، بلکه به شهرستانهای دیگر هم رسید و در نهایت و با حمایت بزرگان اصلاحطلب، اقبال مردمی شکل گرفت و به تبع آن پیروزیهایی نصیب اعضای این لیست شد. چرتکه اندازیهای «فراکسیون امید» پس از پایان مرحله دوم انتخابات آغاز شد. آنجا که تعداد نمایندگان این فراکسیون فراتر از «صد نفر» میرفت، نوید تحقق آرزوهایی را میداد که اصلاحطلبان میدانداری آن را میکردند. «تغییر» به معنای واقعی کلمه انجام شد اما تنها در «ترکیب»؛ ترکیب پارلمانی که همسوی دولت بوده تا بتواند در یک سال پایانی همراه و همیار خوبی برای تدبیر و امیدیها باشد. نخستین عرصه اعلام حضور امیدیها با انتخاب هیات رییسه مجلس انجام شد. آنجا که علی لاریجانی با آرایی قاطع به ریاست مجلس دهم انتخاب شد، حرف و حدیثها در مورد تعداد امیدیهای مجلس آغاز میشود اما، اصلاحطلبان با بیان اینکه «همه اعضای فراکسیون امید اصلاحطلب نبودند تا به عارف رای دهند»، بر همه جنجالهایی که میرفت به پا شود سرپوش گذاشتند. عرصه دوم که شاید خیلی جلوهگری نکرد، انتخاب روسای کمیسیونها بود. صندلیهای ریاستی که تنها در دو کمیسیون به اصلاحطلبان تعلق گرفت، برای دومینبار آنان را بازنده رقابت با اصولگرایان کرد. اما سومین کارزار برای اصلاحطلبان زمانی آغاز شد که حقوقدانان شورای نگهبان برای کسب آرای نمایندگان از سوی رییس دستگاه قضا معرفی میشوند. در این میان تنها نام یک نفر میتوانست، مرز بین نمایندگان دو طیف مختلف مجلس را مشخص کند و آن کسی نبود جز «عباسعلی کدخدایی»؛ سخنگو و عضو سابق شورای نگهبان که در زمان اصولگراترین مجلس ایران، یعنی مجلس نهم، مجبور به ترک صندلی شورا شد تا هم جا و هم جایگاه خود در شورا را تنها با اختلاف یک رای به نجاتالله ابراهیمیان واگذار کند.
سالها از اجرای اصول ٩١ و ٩٢ قانون اساسی میگذرد. حقوقدانانی که از سوی رییس دستگاه قضا انتخاب میشوند تا برای رسیدن به شورای نگهبان، رای مجلسیان را اخذ کنند، به یمن سه ساله بودن تغییر نیمی از اعضا، در هر دوره مجلس منتظر دریافت کارنامه نظارتی خود هستند. اینبار و در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که از قضا، تغییر تمام اعضای حقوقدان شورای نگهبان با فاصلهای سه ساله در آن روی میدهد، بسیاری را متحیر رفتار نمایندگان کرده است؛ نمایندگانی که با گذشت نزدیک به دو ماه از حضورشان در بهارستان، هنوز هم نمیتوان رقم مشخصی برای تعدادشان در نظر گرفت و حتی پیشبینی کرد که برای آن طرح، برای آن لایحه و حتی برای آن فرد روی چه تعداد آرا میتوان حساب باز کرد. صحبت از انتقام نیست، صحبت از مبحثی است که اصل تمام انتخابات را شامل میشود و آن چیزی جز کنش سیاسی نمایندگان نمیتواند باشد. در مجلسی که پس از مدتها، با ترکیب بینابینی از اصولگرایان و اصلاحطلبان تشکیل شده، حالا دست فردی به عنوان منتخب اول بالا میرود، که شاید خوشبینانهترین نزدیکان او هم باور نمیکردند که اعضای چنین مجلسی، ٢0٣ رای را به گلدانی بیندازند که نام «کدخدایی» بر آن درج شده است. هرچند رای غیرعلنی و روی ورقه انجام میشود، اما با دو دو تا چهارتای ساده میتوان فهمید که خط اصلاحطلبان نیز بر روی برگهرایهای کدخدایی خودنمایی میکند. روز چهارشنبه که در حضور ٢٦٣نفر از نمایندگان رایگیری انجام شد، تنها ٦0 نفر از رای دادن به کدخدایی خودداری کردند. آیا اصلاحطلبان مجلس همین تعداد است؟ آیا آنچه در مورد ١٥0نفر فراکسیون امید گفته میشود، اشتباه محاسباتی است؟ اگر نیست پس چگونه فردی حائز اکثریت آرا میشود که در دوره قبل مجلس که به مراتب همفکران بیشتری با خود داشت، نتوانست حضور خود در شورا را تداوم ببخشد؟
آیا اصلاحطلبان باز هم بازنده شدند؟
هرچند نباید همه اصلاحطلبان را در صف مخالفان یک نفر قرار داد اما این مورد با همه موارد قبل فرق دارد. نمیتوان از کدخدایی به عنوان چهره محبوب اصلاحطلبان یاد کرد تا برای رای آوردن او، به توافق محتومی برسند، آن هم درست در همه سالهایی که اعتراضاتشان به رد صلاحیتها در مورد همین نهادی که روزی کدخدایی سخنگوی آن بود، علنا و آشکارا اعلام میشد. هرچند دو روز مانده به زمان رایگیری اعلام شد که کاندیدای فراکسیون امید، محمدرضا علیزاده و احمد بیگی هستند، اما چگونه میتوان عدد ٢0٣ رای موافق برای کدخدایی را پذیرفت؟ آرایی که حتی صدای بسیاری در خارج از مجلس را هم درآورده و برخی تا آنجا پیش رفتهاند که خواهان پاسخگویی نمایندگان اصلاحطلب شدهاند نشان از کار نادرست امیدیها دارد. حال میتوان به بعد دیگر ماجرا نگاه کرد و آن فرصت ٧ دقیقهای بود که هر کدام از کاندیداهای حقوقدان شورای نگهبان، برای معرفی برنامههای خود داشتند. آنجا که کدخدایی وعده خود را در قالب قوانین انتخاباتی مطرح میکند و میگوید: «این قوانین امروزه تا حدودی کارایی خود را از دست داده و تا زمانی که نظام جامع انتخاباتی تدوین نشود، این مشکلات میتواند استمرار یابد و در مواقع مختلف مطرح شود. باید هرچه زودتر قانون جامع انتخابات تدوین شود تا مشکلات انتخابات حل شود و انجام این مهم مستلزم حمایت نمایندگان مجلس است. امیدوارم با سیاستهای انتخاباتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده، زمینه حل مشکلات فراهم شود». اینکه این جملات تا چه حد بر اصلاحطلبان تاثیر گذاشت که آنها از دو گزینه مورد حمایت خود غفلت کرده و به فکر رای آوری کدخدایی شوند، هنوز هم مشخص نیست. اما آنچه باز هم خودنمایی میکند، بهکار بردن لفظ «پیروزی» برای سومین بار متوالی برای اصولگرایان است. هر چه باشد تا اینجای کار تعداد زیادی از اصلاحطلبان نشان دادند که نقشآفرینان خوبی نیستند، حتی اگر عدد واقعی آنان را ١١0 نفر در نظر بگیریم تنها بر عهد خود برای انتخاب علیزاده وفادار بودند که البته اگر او از سوی اصولگرایان هم حمایت نمیشد، شاید به سرنوشت بیگی و صادقی دچار میشد؛ نفراتی که شاید آرایشان به درستی بیانگر تعداد اصلاحطلبان حاضر در مجلس دهم باشند.
ابقای فقهای شورای نگهبان
یک روز پس از انتخاب حقوقدانان شورای نگهبان بود که از سوی مقام معظم رهبری، سه فقیه این شورا تعیین شدند. آیتالله احمد جنتی، آیتالله شب زندهدار و آیتالله مدرسی یزدی با پایان یافتن دوره شش ساله حضور خود باز هم از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان اعضای فقیه این نهاد انتخاب شدند تا تغییرات در این نهاد فقط مربوط به حقوقدانان باشد. بنابراین حکم، آیتالله جنتی برای هفتمین دوره متوالی و با احتساب شش سال آینده برای ٤٢ سال، عضویت در این نهاد را تجربه خواهد کرد و آیات مدرسی یزدی و شب زندهدار نیز برای دومین دوره متوالی از اعضای فقیه این شورا خواهند بود. امروز سالروز تاسیس شورای نگهبان است و اینک با پایان یافتن انتخاب و انتصاب نصف اعضای حقوقدان و فقهای شورای نگهبان، دوره هفتم آن آغاز به کار میکند. آیات محمد یزدی، محمدمومن، سیدمحمود هاشمیشاهرودی، احمد جنتی، سیدمحمدرضا مدرسییزدی و سیدمهدی شبزندهدار به عنوان شش فقیه دوره هفتم و محمدرضا علیزاده، سیدفضلالله موسوی، عباسعلی کدخدایی، محسن اسماعیلی، سام سوادکوهیفر و نجاتالله ابراهیمیان شش عضو حقوقدان این دوره خواهند بود.
منبع: اعتماد
انتهای پیام/