عقبماندگی ایران در برداشت از ٢٨ میدان مشترک نفت و گاز تایید شد/نفت ایران را ربودند
رئیس پژوهشکده نفت، گاز و پتروشیمی دانشگاه امیرکبیر معتقد است: «عقبماندگی ما از سه کشور همسایه عربستان، عراق و قطر رقمی بالغ بر ١٧ میلیارد دلار بهصورت سالانه میشود».
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در مرز ایران با کشورهای همسایه 28 میدان هیدروکربنی بهصورت مشترک وجود دارد که به گفته رئیس پژوهشکده نفت، گاز و پتروشیمی دانشگاه امیرکبیر در همه آنها از دیگر کشورها عقب هستیم و همین امر سبب شده تا نوعی «ربایش» منابع برای ایران اتفاق بیفتد. حسین آفریده در گفتوگویی با تأکید بر اینکه این عقبماندگی که از تأخیر در سرمایهگذاری در این میادین ناشی میشود، به ضرر منافع ملی است، با محاسبهای سرانگشتی در مهمترین میادین مشترک ایران با کشورهای عربستان، عراق و قطر میگوید: «عقبماندگی ما از سه کشور همسایه عربستان، عراق و قطر رقمی بالغ بر ١٧ میلیارد دلار بهصورت سالانه میشود». این تنها بخشی از ضرر و زیانی است که از تأخیر در اجرای قراردادهای نفتی گریبان ایران را میگیرد. آفریده معتقد است هیچ انشایی بیغلط نیست و باوجودیکه ایرادات قراردادهای جدید نفتی اصلاح شده، اما ممکن است باز هم ایرادی پیدا شود، اما نباید با وقتکشی منابع ملی را به هدر دهیم. به گفته او: «نمیتوانیم در داخل با هم در کشمکش باشیم و رقیبمان در طرف دیگر سود ببرد... کمااینکه تا به حال هم اینطور بوده است». این کارشناس نگاهی هم به پروژههای نفتی ایران در دریای خزر دارد و با انتقاد از عملکرد دولت گذشته در مذاکرات در این حوزه، اعتراضنکردن به کاهش سهم ایران از 20 درصد به ١٣ درصد از این دریا را نوعی سهلانگاری قلمداد میکند. او تأکید میکند: «این در حالی است که دولتمردان در زمان دولتهای هفتم و هشتم از سهم 20 درصدی کوتاه نیامدند اما در دولت قبل به سهم کمتر اعتراض نکردهاند».
از زمان کشف میادین مشترک تاکنون، عملکرد دولتهای مختلف در میادین چگونه بود؟
در زمان جنگ تحمیلی، دولتها مشغول جنگ بودند و فرصتی برای پرداختن به میدانهای مشترک نبود. پس از دوران جنگ تحمیلی، وقتی دولت سازندگی روی کار آمد، به فکر میدانهای مشترک افتاد؛ اما عملا استفاده از میدانهای مشترک در دولت اصلاحات اتفاق افتاد و میدان عظیم مشترک پارس جنوبی (مشترک بین ایران و قطر) به بهرهبرداری رسید. زمانیکه دولت اصلاحات روی کار آمد، برداشت ما از پارس جنوبی صفر بود و در زمان تحویل دولت، برداشت ما از پارس جنوبی تقریبا به اندازه قطر بود. در دولت نهم و دهم، عمدتا سیاستها، تغییر کرد. تکیه بر امکانات داخلی بیشتر شد و با خود فکر کردند که پروژهها را در داخل تقسیم کنند؛ بنابراین همه پروژهها را زخمی کردند؛ اما کاری از پیش نبردند و دوباره در میزان بهرهبرداری ما از پارس جنوبی با قطر فاصله ایجاد شد. در واقع اتفاق جدیدی در پارس جنوبی رخ نداد و برداشت ما در این میدان مشترک مانند قبل بود.
سرمایهگذاری جدیدی هم انجام نشد؟
سرمایهگذاری داخلی بود؛ شرکتهای داخلی این کار را میکردند و سرمایهگذاری خارجی نداشتیم. قرار بود شرکتهای داخلی سرمایه را تأمین کنند که این کار هم انجام نشد و کار به آن سرعتی که انتظار داشتیم پیش نرفت و چون برداشتی رخ نداد، عملا قطر دوباره از ما پیش افتاد.
در این مدت چقدر متضرر شدیم؟
خیلی زیاد؛ تصور کنید قطار در حال سرعتگرفتن بود و یکباره متوقف شد تا اینکه به دولت آقای روحانی رسیدیم. این دولت روی پروژههای اولویتدار تمرکز کرد و از این طریق توانستند چند فاز از پارس جنوبی را راهاندازی کرده و میزان برداشت را دوباره افزایش دهند، اما این میزان بهرهبرداری هم کافی نیست. میدان پارس جنوبی میدان گازی مشترکی است که لایههای نفتی هم دارد. ایران برداشتی از لایههای نفتی نداشته؛ اما قطر برداشت میکند. میادین مشترک فراوانی با عراق، عربستان و امارات داریم که در همهجا از آنها عقبتر هستیم. علت این است که رقبای ما، شرکتهای خارجی را با دانش و فناوری نوین به کار گرفتهاند و میزان استخراج و برداشتشان را افزایش دادهاند.
وضعیت ما در هر یک از میادین مشترک چگونه است؟
میدان فروزان؛ مشترک بین ایران و عربستان است که در عربستان مرجان نامیده میشود. این میدان را در سال ١٣٤٥ شرکت پانآمریکن کشف کرد. در سال ١٩٧٨ از این میدان 180 هزار بشکه نفت تولید میکردیم. حالا بعد از چهار دهه از شروع فعالیت این میدان، در طرحهای توسعه، تجهیزات بهروز نشده و درنتیجه درحالحاضر میزان برداشت عربستان ٩برابر ایران است. اکنون عربستان 405 هزار بشکه و ایران حدود ٤٥ هزار بشکه برداشت دارد. این میدان، میدانی است که میتواند نفت بسیار مناسب با (IP) «آیپی»های 30 تا ٣١ تولید کند که همه دنیا طالب این نفت هستند. در پارس جنوبی هم همواره از قطر عقب بودهایم، برای مثال در لایههای نفتی پارس جنوبی روزانه 50 هزار بشکه برداشت میکنیم و قطر 450 هزار بشکه. ممکن است در گاز خیلی تفاوت نداشته باشیم؛ اما در نفت این فاصله زیاد است. میدان آرش؛ میدان مشترک بین ایران، کویت و عربستان است. سهم گاز ایران از میدان آرش 70 میلیون بشکه میعانات گازی و ٤٢ میلیون بشکه نفت است؛ اما عملیات اکتشاف را یا شروع نکردهایم یا در حد خیلی پایینی هستیم و طرف دیگر با تکنولوژیهای روز این کار را انجام میدهد. البته درباره تقسیم سهم در این میدان، اختلافهای سیاسی داریم. میدان نفتی یادآوران یکی از میدانهای مشترک بین ایران و عراق است، عراقی که چندی پیش در جنگ بوده و اکنون هم با مشکلات زیادی درگیر است، درحالحاضر از ما جلوتر است. در این میدان تقریبا روزانه حدود 20 هزار بشکه نفت تولید میکنیم، درحالیکه قرار بوده 300هزار بشکه نفت تولید کنیم. شرکتهای چینی طرف قرارداد ما بودند؛ اما عملا کار نکردند و چاههایی را که باید حفر میکردند، حفر نکردند. از طرف دیگر عراقیها بهشدت کار انجام میدهند، شرکتهای اروپایی در آنجا مشغول به کار هستند. بهزودی هم برداشت زیادی خواهند داشت. میدان نفتی فرزاد بین ایران و عربستان مشترک است که آنجا هم عربستان برداشت بیشتری از ایران دارد. شرکت ملی نفت ایران در سال ٨٩ گزارشی منتشر کرده که میگوید برداشت عربستان از چهار میدان نفتی مشترک با ایران بیش از 10 برابر ایران است؛ یعنی عربستان 405هزار بشکه هیدروکربن برداشت میکرده و ایران فقط ٤٢هزار بشکه. عراق در برداشت از میادین مشترک، بیش از دو برابر از ایران جلوتر است. این کشور از ١٢ میدان مشترک نفتی با ایران، روزانه ٢٩٥هزار بشکه برداشت میکند حال آنکه برداشت روزانه ایران 130 هزار بشکه است. میدانهای مشترک دیگر هم چنین وضعیتی دارند. در میدانهای مشترک واقعا کاری انجام ندادهایم.
در دوران احمدینژاد میزان سرمایهگذاری در میادین مشترک نفتی و گازی صفر گزارش شد و بهجای سرمایهگذاری در این میادین، درآمدهای حاصل از آن برای هزینههای جاری مانند یارانههای نقدی صرف شد. برخی از این اقدام دولت قبل بهعنوان خیانت نام بردهاند. نظر شما دراینباره چیست؟
بله، این منابع صرف یارانه و هزینههای جاری مردم شده است. نمیگویم خیانت کردند میگویم مدیر نبودند؛ وقتی مطالعه نکنیم و بیبرنامه کار کنیم همین است.
این را که گفته میشد این اقدامات با برنامهریزی قبلی بوده، قبول ندارید؟
نمیگویم با برنامهریزی بوده، من میگویم برنامهریزی نبوده. وقتی سازمان مدیریت نباشد و برنامهریزی کنار گذاشته شود و تفکری پشت کارها نباشد، همینطور هم میشود. عراق بعد از جنگ با ایران، درگیر دو جنگ دیگر شد، اما چگونه است که دوبرابر ایران برداشت میکند یا عربستان 10 برابر ایران برداشت دارد؟ پس ما ابزار لازم را برای این منظور فراهم نکردهایم. اکنون هم که دولت میخواهد برنامهریزی کند، مخالفتهایی وجود دارد.
چرا مخالفت میکنند؟ مگر به نفع کشور نیست؟
باید از همانهایی که مخالفت میکنند، دلیل این کار را پرسید.
از نظر شما این ماجرا سیاسی است؟
نمیتوانم بگویم سیاسی است. میگویم به دلیل نشناختن وضعیت جاری بازار نفت بود. میدان مشترک ظرفی است که امکان استفاده از آن در اختیار دو طرف است. اگر یک طرف خودش را با دانش روز تجهیز کند و شما منابع مالی فراهم نکنید و تکنولوژی روز را به کار نگیرید، طبیعی است میدان را میبازید. این اتفاق هم افتاده است. یک طرف منابع مالی ندارد، با سیستمهای حفاری کهنه کار میکند و طرف دیگر تکنولوژی روز RSS را به کار میگیرد. طبیعی است در اکتشاف و استخراج سرعت او 10 برابر شماست و زودتر از شما به نفت میرسد.
در چنین شرایطی که مخالفتها صورت میگیرد، چطور میتوان مخالفان را متوجه خطایشان کرد؟ وظیفه وزارت نفت چیست؟
وقتی میگویم قطر روزانه 500 هزار بشکه و ایران 50 هزار بشکه از لایههای نفتی پارس جنوبی برداشت میکند، یعنی 450 هزار بشکه در روز از قطر عقب هستیم و این کشور از ثروت ما برمیدارد. این میزان را با قیمت نفت میتوان محاسبه کرد. باید اختلاف گاز و نفت را در قیمتشان ضرب کرد تا متوجه شویم روزانه چقدر متضرر میشویم ولی درهرحال رقم فوقالعادهای است. اگر متوسط قیمت نفت را 50 دلار در نظر بگیریم در پارس جنوبی ٢٢ میلیون دلار در روز ضرر میکنیم و در سال هشت میلیارد و 100 میلیون دلار قطر از سهم ما برداشت میکند. گاز هم از ما بیشتر تولید میکند منتها عقبماندگی ما در گاز به اندازه نفت نیست. عراق حدود 150 هزار بشکه در روز بیشتر از ما برداشت میکند، در آینده بیشتر هم خواهد شد. درواقع اکنون روزانه هفت میلیون و 500 هزار دلار و سالانه دو میلیارد و 700 هزار دلار از عراق عقبتر هستیم؛ عراقی که وضعیت خوبی نداشته و ندارد. حال در این فرصت میگوییم حضور شرکتهای خارجی در میادین مشترک، درهمکوبیدن اقتصاد مقاومتی و فرصتندادن به شرکتهای داخلی است. اما در پروژههایی که در آنها رقابت وجود دارد، زمان عاملی بسیار تعیینکننده است. تا غفلت کنیم ذخیره چاه تمام میشود. درباره چاههایی که در داخل کشور است، میتوانیم بگوییم نگاهمان باید این باشد که با تکنولوژیهای در اختیارمان جلو برویم، اما درباره چاههایی که مشترک هستند، باید هم ثروت و منابع مالی را جذب کنیم، هم با استفاده از تکنولوژی روند برداشت را تسریع کنیم و مکانیسمی به کار بگیریم که بتوانیم وارد رقابت شویم. چرا شرکتهای خارجی در عراق بیشتر فعال هستند؟ چون عراق نسبت به ما مکانیسم بهتری ارائه کرده است. اگر در رقابت باقی بمانیم، میتوانیم برداشتمان را بیشتر کنیم. درحالحاضر بهنوعی ربایش منابع برای ایران اتفاق میافتد و این خیلی برای ما بد است. در همه ٢٨ میدان مشترک با دیگر کشورها از آنها عقب هستیم. عربستان 450 هزار بشکه در روز و ایران ٤٢ هزار بشکه در روز تولید دارد؛ یعنی 400 هزار بشکه اختلاف در روز به ارزش 20 میلیون دلار که رقمی حدود هفت میلیارد دلار در سال میشود. عقبماندگی ما از سه کشور همسایه عربستان، عراق و قطر سالانه رقمی بالغ بر ١٧میلیارد دلار میشود. چرا باید از رقابت عقب بیفتیم؟ نسبت به این آمار و ارقام چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آزادگان میدان شمالی و جنوبی دارد و یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان است و در سال ١٣٧٦ کشف شده و در محدوده 20×75 کیلومتری دشت آزادگان است. بخشی از این میدان که در عراق است، مجنون نامیده میشود. متأسفانه میزان تقریبی تولید ما از این میدان 50 هزار بشکه است. در حالی که در عراق شرکتهای شل و بقیه وارد کار شده و اکنون روزانه حدود ١٨٥ هزار بشکه نفت استخراج میکنند و امیدوار هستند این میزان را به 400 هزار بشکه هم برسانند. اگر چینیها در ایران کمکاری نمیکردند، ما نباید عقب میافتادیم. به اعتقاد من هشدار و کارت زرد آقای زنگنه به چینیها که به شرکت CNPC داد، بهموقع بود. برداشت ایران از آزادگان در 2001 شروع شد و قرار بود ژاپنیها استخراج را انجام دهند که با تهدید آمریکا از ایران خارج شدند و کاری نکردند و شرکای هندی و روسی آمدند که آنها هم با تهدید آمریکا ادامه ندادند، چین آمد که آن هم کاری نکرد. دولت جدید طرح جامعی برای میدان آزادگان جنوبی در دو فاز تعریف کرده است. در فاز نخست پیشبینی کرده روزانه 320 هزار بشکه نفت و ١٩٧ میلیون فوتمکعب گاز تولید شود که این میزان تولید قرار است در ٥٢ ماه انجام شود؛ یعنی حدود چهار سال و نیم بعد. قرار است در فاز دوم این میزان به
600 هزار برسد که فعلا 50 هزار بشکه در روز تولید میشود. این کار نیازمند منابع مالی است. باید اجازه دهیم دولت شرایطی را جذب کند که این اتفاق بیفتد. اگر دولت، این چالشها را از سر راه برندارد، همین روند طی خواهد شد و کمکم شاهد خواهیم بود عراق بیشتروبیشتر برداشت میکند. اکنون عراق ٢,٥ برابر ما برداشت دارد و اگر کاری انجام ندهیم، این میزان بیشتر هم خواهد شد.
درباره میدان آزادگان گفته میشد چینیها اطلاعات ما را درز دادهاند.
این را نمیدانم. وزارت نفت باید بگوید اما من میگویم چینیها وقتکشی کردند.
به نظرتان با انگیزه خاصی این کار را انجام دادهاند؟
در انجام تعهداتشان کوتاهی کردند اما از اینکه این کار با انگیزه انجام شده یا نه، اطلاعی ندارم. به نظرم وقتی چین فرصت را از ما میگیرد سوءاستفاده میکند. اگر اطلاعات ما را به طرف دیگر داده باشد که قضیه جداست.
تاکنون سوءاستفادههایی از طرف شرکتهای داخلی هم از میادین شده است؟
خبر ندارم.
پس معتقدید دولت یازدهم سستی و کندی دولت قبل را انجام نداده است؟
خیر، در ابتدا در پارس جنوبی منابع داخلی ساماندهی و قراردادهایی طراحی شده که برای جذب سرمایهگذاری، تکنولوژی و منابع مالی جذابیت ایجاد شود که راهکار درستی است. نباید تصور کرد این کارها در مقابله با اقتصاد مقاومتی است بلکه مسئله منافع ملی مطرح است. باید به دانش روز دسترسی پیدا کنیم. اتفاقا در قراردادهای GC (سازمان پیمانکار عمومی) پیشبینی شده انتقال دانش از طریق شرکتهای دانشبنیان یا دانشگاه اتفاق بیفتد. به نظرم نمیتوانیم با روشهای قدیم صنعت بالادستی به هدفهایمان برسیم. باید دانشمان را بهروز کنیم. زمانی فقط حفاری را از طریق MWD انجام میدادند، امروز این کار هم انجام میشود اما هر جا بتوانند از RSS استفاده میکنند که سرعت 10برابر شود. قطر همین کار را انجام میدهد. این طرف، ما با تکنولوژی MWD کار میکنیم و آن طرف با RSS کار میکنند؛ یعنی سرعت تکنولوژیشان 10برابر ماست و به همین خاطر مدام فاصلهمان بیشتر میشود.
درحالحاضر وزارت نفت باید چه کاری انجام دهد؟ باید صبر کند تا قراردادها اصلاح شود و بعد اقدام کند؟
قراردادها اصلاح شده است. وزارت نفت باید با همین قراردادها وارد کار شود و میدان را رقابتی کند. دیگران از این میدانها برداشت میکنند و تمام میشود. گاز هم ممکن است به سمت دیگر مهاجرت کند.
کدام شرکتها و کشورها برای سرمایهگذاری در میادین مشترک ابراز تمایل کردهاند؟
تا جایی که اطلاع دارم، اکثر شرکتهای بزرگ ابراز تمایل کرده بودند اما وقتی در داخل کشور حرف و حدیث زیادی ایجاد میشود، شرکتها نگران میشوند. غیرمستقیم شنیدهام توتال، انی، شل و بقیه ابراز علاقهمندی کردهاند که در میادین نفت و گاز ایران کار کنند اما شرایط نباید به گونهای پیش برود که احساس کنند در ایران همدلی و تصمیم واحدی وجود ندارد و اگر بیایند، دچار موانع و مشکلات میشوند. در این صورت احتیاط میکنند. باید بستر را فراهم و از تمایل این شرکتها استقبال کنیم. باید هوشیار باشیم و به انتقال تکنولوژی و برداشت صیانتی توجه کنیم. ایرادهایی که میگرفتند این بود که برداشتها صیانتی نیست. درحالحاضر این ایرادها اصلاح شده است. ممکن است بعدا باز هم ایرادی پیدا شود، هیچ انشایی بدون غلط نخواهد بود. ولی کار کارشناسی خوبی روی قراردادها انجام شده و سعی شده جذاب و رقابتی باشند. مهم است آنچه پیشنهاد میدهیم بازار را جذب کند. بالاخره باید هوشیار عمل کنیم، نمیتوانیم در داخل با هم در کشمکش باشیم و رقیبمان در طرف دیگر سود ببرد؛ چون کشمکش ما باعث میشود سرعت جذب سرمایه و تکنولوژی کم شود که به نفع رقیبمان خواهد بود؛ کمااینکه تا به حال هم اینطور بوده است.
آیا مذاکرات با سرمایهگذاران قبلی ادامه دارد و ترجیح بر ادامه حضور آنهاست؟
تا جایی که اطلاع دارم، شرکت نفت با همه شرکتها و با هر کسی که توانمندی انجام کار را داشته باشد مذاکره میکند.
یعنی هنوز هم چین و هند حضور دارند؟
باید توانایی کار داشته باشند. تصور نمیکنم وزارت نفت مانع کسی شود اما در هر صورت کسانی هم که میخواهند کار کنند، باید توانایی خودشان را نشان دهند. اکنون کسی مثل آقای زنگنه در شرکت نفت است و حواسش جمع است و دیگران میدانند باید بهموقع پروژه را آماده کنند. کشورهایی که در خودشان توانایی نمیبینند یا تکنولوژی خوبی ندارند، خودشان باعث میشوند که نتوانند کار کنند. شرکتهایی که توانمند و صاحب تکنولوژی هستند، قدم پیش میگذارند و شرکتهایی که فاقد تکنولوژی و توانایی هستند، خودشان پا پیش نمیگذارند.
در طول سه سال گذشته از آسیا به اروپا سوئیچ کردهایم؟
به نظر میرسد این اتفاق افتاده و آنچه میبینم افزایش تمایل اروپاییهاست. چون صنعت نفت و گاز ایران چیزی نیست که کسی بتواند از آن بگذرد و برای همه جذابیت دارد.
شبهدولتیها در سرمایهگذاری میادین مشترک چه نقشی دارند؟
شبهدولتیها در دولت نهم و دهم همه میادین را در اختیار گرفته بودند. بهخصوص اکثر فازها در پارس جنوبی. اکنون هم هستند ولی باید کار را تسریع کنند.
یعنی اکنون هر شرکت خارجی بخواهد در این میادین حضور یابد، شریک آنها خواهد شد؟
حتما وزارت نفت راهکارهای مناسبتری ایجاد میکند چون شبهدولتیها از قراردادهایی که امضا کردهاند، خیلی عقبتر هستند.
پس احتمال دارد کنار گذاشته شوند؟
بله، وزارت نفت میتواند این کار را انجام دهد.
به نظر شما، نوع قراردادهایی که در میدانهای مشترک به کار برده میشود، باید مثل قبل باشد یا نوع جدیدی از قراردادها را پیشنهاد میکنید؟
من میگویم قراردادهای جدید باید با توانایی رقابتی به کار گرفته شود. البته معتقدم شاید در خزر باید انعطاف بیشتری داشته باشیم چون متأسفانه از خزر چیزی برداشت نمیکنیم. همه از منابع خزر برداشت میکنند. در خزر سکوی شناور امیرکبیر را داریم اما در برداشت از خزر عقب هستیم و تابهحال برداشتی نداشته و فعلا به نفت نرسیدهایم. اما در مقابل روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان نفت سبک برداشت میکنند.
چطور بقیه به نفت رسیدهاند؟
میادین نفت و گازی که سمت ایران است، بهخوبی طرف مقابل نیست. اگر خزر را به پنج کشور حاشیه مساوی تقسیم کنند و 20 درصد سهم ایران باشد، میادین مناسب نفت و گاز در اختیار ایران قرار میگیرد که فعلا 20 درصد ایران را تأیید نکردهاند. چون طرف مقابل ١٣، ١٤ درصد را قبول دارد.
به چه علت؟
این را باید از دولت نهم و دهم پرسید. قبل از اینکه اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشیده شود، 50-50 بین ایران و شوروی بود، بعد بحث این بود که هرکدام از کشورهای حاشیه، 20 درصد داشته باشند و اکنون هم زمزمه دیگری شنیده شده و میگویند اگر از طرف آستارا، مرز ایران را به طرف گلستان بکشیم، محدودهای که به وجود میآید، نشان میدهد سهم ایران ١٣، ١٤ درصد است که در این صورت نفت و گاز زیادی در بخش ایرانی نخواهد بود. دولت اصلاحات دنبال سهم 20 درصدی بود. به نظر میرسد در زمان دولت قبل سهم کمتری گفته شده و دولت وقت باید اعتراض میکرده که این کار را انجام نداده است. این در حالی است که دولتمردان در زمان دولتهای هفتم و هشتم از سهم 20 درصدی کوتاه نیامدند اما دولت قبل به سهم کمتر اعتراض نکرد.
تحریمها چقدر روی میادین ما تأثیر داشته است؟
تحریمها حتما تأثیر داشته چون عقبماندگی کنونی ما ناشی از تحریمهاست. وقتی تحریم وجود داشته باشد، تکنولوژی وارد نشده و سرمایهگذاری انجام نمیشود؛ چون منابع خارجی جذب نمیشود.
آیا کشورهایی که با ایران میادین مشترک دارند، از رفع تحریمها ابراز نگرانی کردهاند؟
بله. آنها نگراناند ایران بتواند سهم بیشتری از میادین برداشت کند. شرکتهای بزرگ آمریکایی میتوانند در این منطقه فعالیت کنند؛ به این معنا که ایران میتواند از منابع مشترک سهم خودش را بردارد که در این صورت عقبماندگی ایران از طرفهای مقابل رفع خواهد شد.
برای ایجاد اختلال، کاری انجام میدهند یا تخفیفی میدهند؟
ممکن است تخفیف بدهند. طبیعی است. اگر ایران بخواهد به میزان برداشت بیشتر برسد، رقبا به هر طریقی که بتوانند، جلوی این اتفاق را خواهند گرفت. شنیدهام عربستان و حتی قطر و عراق کارهایی در این زمینه انجام دادهاند. هر کس تولیدات خود را با شرایط آسانتری بالا ببرد، در واقع علیه ما کار میکند و وضع ما را بحرانیتر میکند. بنابراین باید هرچهسریعتر فکری به حال اجراکردن قراردادهای نفتی بکنیم.
منبع: شرق
انتهای پیام/