مشابه سازی امروز با جنگ احزاب در صدر اسلام
مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان فرمودند: اگر بخواهیم جبههی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابهسازی بکنیم، میشود جنگ احزاب.همهی دنیاپرستان و قدرتطلبان و جنایتکاران و اهل زور و ظلم و طغیان، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیدهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «غفلت نکنید؛ جنگ احزاب دیگری در جریان است!» به شرح ذیل است:
«وَدّ الذین کفروا لو تغفلون عن أسلحتکم و أمتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة»(نساء، آیه 102)
غفلت از ظرفیتها و توانمندیهای خودی و ناچیزانگاری دشمن و فتنهها و راهبردهای شومش، همواره عامل اصلی شکست و تحمیل ذلت و خواری برای حتی جوامع انقلابی و اسلامی بوده است.
غفلت که امالامراض است، وقتی در بستر حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از طرفی و در حوزه دفاعی، نظامی و امنیتی از طرف دیگر اتفاق بیفتد، قطعاً دامنه خساراتش بهگونهای خواهد بود که همهچیز و همهجا را فرا خواهد گرفت و چهبسا رسوبات و آسیبهای غیرقابل جبرانی را بر پیکره جامعه هرچند انقلابی، آرمانی، متمدن و اسلامی تحمیل نماید.
غفلت از درون و یا غفلت از برون، هر دو خسارتبار و ذلتآفرین است. جامعهای پویا، عزتمند، مقتدر و جاودانه میماند که در عین مراقبت از درون و مبارزه بیملاحظه با آسیبها و فسادهای داخلی اعم از اخلاقی، اقتصادی و مدیریتی، نسبت به توطئههای بیرونی نیز هوشمندانه عمل نماید.
در مبارزه بیامان با انواع فساد و انحراف، فرقی بین خواص و عوام نیست، چه آنکه گاهی توده مردم از خواص و مدعیان فهم سیاسی و اجتماعی که بعضاً با اعتماد همین مردم مسئولیتها و مقاماتی را نیز در اختیار گرفتهاند، جلوتر و غیرتمندانهتر ظاهر گردیدهاند و لذا حق این مردم شریف و همیشه در صحنه است که شاهد برخورد قاطع با سرچشمههای اصلی فساد و ظلم به جامعه و مردم باشند.
غفلت از درون میتواند دو جنبه داشته باشد، یکی غفلت نسبت به داشتهها و ظرفیتهای رشد و سرمایههای مادی و معنوی و حتی نیروی انسانی و دیگری غفلت نسبت به رسوبات و آفتها و آسیبهای مرموز و مزمن و از همه مهمتر توطئهها و نقشههای شوم دشمنان بهویژه عوامل نفوذی و داخلی آنان؛ در غفلت از برون نیز میتوان دو جهت مشخص را مدنظر قرار داد، یکی نسبت به افکار عمومی جهان اسلام و مردم آزادیخواه جهان و ظرفیتهای موجود در میان اندیشمندان و صاحبنظران منصف و عدالتخواه و منطقی دنیای اسلام بلکه سراسر جهان و از همه مهمتر توده مردمان مظلوم و مستضعف در سطح جهان که با جوهره و فرهنگ دینی و انقلابی ملت شریف ایران بهلحاظ وجدانی و فطری مأنوس میباشند و دیگری نسبت به راهبردها و کم و کیف برنامههای مرموز و خطرناک جبهه کفر و شرک و الحاد و نفاق که گاهی همچون شرایط فعلی بهسان جنگ احزاب علیه ملت ایران، آشکار و پنهان مشغول توطئه و خیانت و جنایت هستند.
آنچه در این مقام تأکید بیشتر نسبت به آن داریم همین جهت آخر است که البته بزرگ دیدهبان انقلاب اسلامی امام خامنهای(مدظلهالعالی) در سخنان اخیرشان نسبت به آن تصریحات هشدارگونهای داشتند و شرایط فعلی جبهه حق و باطل را به شرایط جنگ احزاب و یا همان جنگ خندق تشبیه فرمودند. آنچه در اینراستا از ضرورتهای مبارزه و مقابله با خصم بهشمار میآید، صحنهخوانی میدان جنگ و مبارزه است. اینکه در حال حاضر ما در چه شرایطی قرار داریم و همچنین جبهه دشمن - جبهه مقابل - در چه شرایطی قرار دارد. صحنهآرایی دشمن به چه شکل است و چه اهدافی را نشانه رفته است. ما چه واکنشی باید در مقابل کنش دشمن داشته باشیم؟ برای ادامه مبارزه و بودن در صحنه نزاع باید دشمنشناسی را خیلی خوب آموخت در غیر اینصورت بازنده نبرد خواهیم بود و سرخورده و شکستخورده از صحنه نزاع خارج خواهیم شد. شرایط جبهه دشمن در عصر معاصر، علیه جمهوری اسلامی ایران، به چه نحوه است؟ صفآرایی آن چگونه است؟ چه اهدافی را نشانه رفته است؟ مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان(1395)، جملهای را بیان نمودند که باب تفکر و تأمل در مسأله صحنهخوانی میدان نزاع، گشوده شد. فرمودند: «در سورهی احزاب مشاهده میکنید: «وَلَمّا رَأَی المؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا الله وَرَسوله وَصَدَقَ الله وَرَسوله وَما زادَهم إِلّا إیمانًا وَتَسلیمًا». قضیهی احزاب قضیهی مهمی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبههی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابهسازی بکنیم، میشود جنگ احزاب. امروز خب مشاهده میکنید دیگر، همهی دنیاپرستان و قدرتطلبان و جنایتکاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در ردههای مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیدهاند و حمله هم کردهاند و دارند از همهی جوانب حمله هم میکنند، عین همین قضیه در جنگ احزاب اتفاق افتاد.»
بر همگان روشن است که پشت صحنه تمامی فتنههایی که علیه جهان اسلام و ملتهای مظلوم و مسلمان بهویژه نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران در جریان است، سران استکبار بالخصوص آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی و البته برخی دیگر از کشورهای اروپایی و غربی قرار دارند، همانان که از اختلاف و جنگهای نیابتی قومی و مذهبی بیشترین سود را برده و میبرند.
اکنون دشمنان جبهه حق برای به ثمر نشاندن کینههای دیرین و جبران شکستهای گوناگونشان در عرصههای مختلف، هرگز آرام و قرار ندارند و در اینراستا دست به یارگیری و ایجاد ائتلافی واقعی همچون جنگ احزاب علیه ایران اسلامی و بلکه جبهه مقاومت اسلامی زدهاند. از طرفی پیوند منافقین خلق در اجلاس بهاصطلاح مقاومت (شیطانی) در فرانسه با سرخطهای اصلی فتنه تکفیر و وهابیت بهویژه عربستان را شاهد هستیم و از طرفی دیگر شاهد سرمایهگذاری و هزینههای سنگین در چارچوب طرح شوم مداخله مستقیم در امور کشورمان میباشیم آنهم با شناسایی و احیاء و حمایت از گروههای ضدانقلابی همچون کومله و دمکرات و نیز برخی رگههای اپوزیسیون در قومیتهای عرب خوزستان، کرد ، ترک و حتی بلوچ در سیستان و بلوچستان و تزریق پولهای حاصله از فروش نفت که البته باید در جهت انسجام و پیشرفت جهان اسلام هزینه گردد، متأسفانه در جذب و تقویت جبهه باطل به دستور سران استکبار که هدفی جز آشوب و ناامنی برای کشورهای اسلامی و ایجاد حاشیه امن برای اسرائیل را دنبال نمینمایند، گستاخانه و آشکار مصرف میشود.
آنچه بر پیچیدگی و البته پلشتی داستان میافزاید، پیوند خوردن تمامی این جریانات فتنهگون با غده سرطانی جهان اسلام یعنی اسرائیل است.
حال در این شرایط مرموز که تمامی ظرفیتهای استکباری اعم از جهانی و منطقهای و حتی داخلی، دست به دست هم دادهاند تا ملت بزرگ ایران را به بهانه پیروی از مذهب تشیع آنهم تبلیغات دروغین و به ناحق و جنگ روانی گسترده از پای درآورند، تکلیف و وظیفه ما چیست؟
پاسخ این سؤال را در تأکیدات مقام معظم رهبری(مدظله) مبنی بر عبرتآموزی از تاریخ بهویژه تحلیل درست از جنگ احزاب، میتوان بهروشنی دریافت کرد.
آنچه باعث بروز جنگ احزاب شد، امید به پیروزی بود که از ناحیه ضعف حاکم بر امت اسلام در جریان جنگ احد ایجاد گردیده بود و الا در شرایط اقتدار امت اسلام، دشمن دون هیچ غلطی نمیتواند بکند چنانکه در جریان جنگ احزاب هم وقتی تمامی حق با تمامی کفر روبهرو شد یعنی امام علی(علیهالسلام) با اقتدار و صلابتی الهی در برابر چهره نامآشنای جبهه کفر ظاهر گردید، نصرت الهی نیز به یاری سپاه اسلام آمد و با شکست عمروبن عبدود مهر ذلت و شکست بر پیشانی تمامی احزاب متحد شده علیه امت اسلام زده شد.
در جریان جنگ احزاب اگرچه تمام ظرفیتهای قدرتهای زورگو و مشرک و احزاب یهود و غیریهود علیه جبهه پیامبر(ص) تجمیع گردیده بود ولی در مواجهه با انگیزهها و نیتهای زلال و پاک و آمادگی همهجانبه و اقتدار مسلمین ره به جایی نبردند و در نهایت طبق اراده خدای متعال، نصرت و ظفر از آن مسلمانان گردید. اکنون نیز با ایمان راسخ به نصرت الهی و درک وعدههای قطعی و حتمی پروردگار عالم که فرمود: «یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم، و الله متم نوره و لو کره الکافرون»، به فضل الهی بهشرط انسجام و اقتدار و مقاومت و مجاهدت انقلابی امت اسلام بهویژه مردم شریف ایران اسلامی، بهزودی شاهد شکست و ذلت و خواری جبهه باطل خواهیم بود. انشاءالله.
انتهای پیام/