ظهور آثار برجام از ۳سال دیگر/تبانی بانکها علیه دولت/لابی صهیونیسم مانع نتایج اقتصادی برجام/خروج از رکود با یک برنامه ساده شدنی نیست
یک کارشناس اقتصادی با اشاره به نقش پر رنگ محیط پیرامونی در موفقیت برنامه های اقتصادی دولت گفت: برنامه خروج از رکود دولت از لحاظ نظری سیاست مثبتی بوده ولی از جنبه عملیاتی موفقیت دولت در حصول نتایج آن کافی نبوده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران تسنیم (پویا)، مشکلات از جهت های مختلف اقتصاد کشور را فرا گرفته است و دولت برای حل این مشکلات طرح ها و برنامه های مختلفی را ارائه کرده و یا در دست تدوین دارد. این که اولویت های سیاستی دولت در این زمینه چه باید باشد و کدام بخش های اقتصاد بیشتر مورد توجه قرار گیرد؟ آیا دولت در برنامه هایش موفق بوده است؟ و برجام چه تاثیری در این زمینه داشته است از جلمه پرسش هایی است که در این خصوص مطرح می شود. در همین راستا به گفتوگو با دکتر بیژن بیدآباد نشستهایم. این گفتوگو در دو بخش منتشر خواهد شد که در بخش اول ایشان به مشکلات برنامهریزی در کشور اشاره میکنند و در بخش دوم به مسائلی همچون نظام بانکی، یارانهها و نرخ ارز میپردازند.
تسنیم: به نظر شما چالشهای برنامهریزی در اقتصاد ایران به طور کلی چه مسائلی هستند؟
بیدآباد: بخش اقتصاد کشور از سایر بخشها جدا نیست؛ یعنی نمیتوان برای بخش اقتصاد برنامهریزی کرد بدون اینکه سایر بخشها را در نظر گرفت. البته متاسفانه در شرایط فعلی تمام مباحث از حیطهی مباحث اقتصادی عبور کرده است و به مباحث سیاسی گره خورده است؛ یعنی عملا سیاست در اقتصاد دخالت میکند و چارچوبهای اصلی اقتصاد کشور را مشخص میکند.
این موضوع در کوتاه مدت میتواند پیآمدهای مثبت و منفی گوناگونی را داشته باشد ولی در بلند مدت برای اقتصاد کشور آثار مخربی دارد. در این شرایط باید نگاه ما به اقتصاد کشور نگاهی بلند مدت باشد؛ یعنی توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی و رفاه یا به طور کلی تعالی اقتصاد کشور به عنوان یک هدف بلند مدت در نظر گرفته شود و متناسب با این اهداف، برنامههای اقتصادی طراحی شوند.
این چارچوب همیشه در برنامهریزیها لحاظ شده است؛ یعنی یک چشماندازی در نظر گرفته میشود و اهداف کوتاه مدت و میان مدتی در راستای آن طراحی میشوند. اما برای اینکه اهداف این برنامهها محقق شود باید ساختار سیاسی کشور اصلاح شود؛ یعنی ساختار قوای سه گانه و نوع روابط آنها با بخشهای مختلف اقتصادی و سیاستگذاریهای اقتصادی آنها، همه باید اصلاح شود.
در چنین شرایطی است که برنامههای اقتصادی کشور موفق خواهند بود و اگر اصلاحات فوق صورت نگیرد شرایط سیاسی کشور با برنامههای اقتصادی همخوانی نخواهد داشت. برای مثال اگر در کشوری قوه قضاییه ضعیف باشد؛ احقاق حق با چالش روبهرو خواهد شد؛ در شرایطی که احقاق حق با مشکل روبهرو شود ما شاهد وقوع منازعات و درگیریهای مختلفی بین فعالان اقتصادی خواهیم بود. این موضوع در مسیر رشد اقتصادی مشکل ایجاد میکند هرچند که در برنامه هدف ما ایجاد سازوکارهایی برای رشد اقتصادی باشد.
قوه مقننه نیز اینچنین است. برای مثال اگر مجلس شورای اسلامی هر چند وقت یکبار قوانین را تغییر دهد؛ یک میزان ریسکی را با فعالیتهای اقتصادی همراه کرده است. این ریسکها میتواند روند حرکتی فعالیتهای اقتصادی را از مسیر اصلی دور کند.
در نتیجه برای اینکه برنامههای اقتصادی دولت به ثمر برسد چارهای جز اصلاح محیط سیاسی، تقنینی، قضایی و ... وجود ندارد.
*کاهش نرخ تورم برای مردم محسوس نیست/بانک ها علیه سیاست های دولت تبانی کردند
تسنیم: نظر شما در ارتباط با سیاستهای اقتصادی دولت چیست؟
بیدآباد: همانطور که در ابتدا گفتم این محیط پیرامونی سیاستگذاریها است که بر اقتصاد کشور غلبه دارد. اگر دولت فعلی یا دولتها بخواهند سیاستهایی با اهداف بسیار خوبی نیز طراحی کنند؛ مثل برنامههای اول تا پنجم توسعه که بهترین اهداف در آنها مشخص شده بودند و در این سالها اجرایی شدهاند اما موفق نبودهاند، باید با محیط پیرامونی متناسب باشند در غیر اینصورت محیط پیرامونی اجازه نمیدهد که اقتصاد مطابق با برنامه مورد نظر حرکت کند.
در حال حاضر نیز سیاستهای اقتصادی دولت فعلی با همین مشکل روبهرو هستند؛ برای مثال سیاستهایی که در جهت خروج از رکود یا کاهش نرخ بهره بانکی یا گسترش روابط تجاری با دنیای خارج در نظر گرفته شد یا حتی سیاستهای مختلف پولی که در ارتباط با مدیریت حجم نقدینگی به کار گرفته شد و همچنین سیاستهای بخشهای شبه اقتصادی چون بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد، راهسازی، بنادر و کشتیرانی و ... همه به معضل محدودیتهای پیرامونی دچار شدند و موفق نبودند.
هرچند دولت موفقیتهایی در مورد کنترل نرخ تورم داشت ولی معضلات اقتصادی به حدی جدی است که حتی همین کاهش نرخ تورم نیز برای مردم محسوس نیست و مردم همچنان کالاها و خدمات را با قیمتهای گزافی تهیه میکنند بدون اینکه توزیع عادلانه درآمد تحقق پیدا کرده باشد.
برای مثال در ارتباط با همین موضوع باید بیان کنم که دولت با تبانی بانکها مواجه شد و بانکها با هماهنگی یکدیگر مثل یک کارتل عمل کردند و نرخ بهره سپردهها را پایین آوردند ولی نرخ بهره تسهیلات بانکی را پایین نیآوردند که این به معنی فشار بر درآمد صاحبان سرمایههای نقدی نزد بانکها است که این موضوع رفاه مردم را کاهش میدهد.
در صورتی که اگر نرخ بهره بانکها پایین میآمد این توقع را ایجاد میکرد که بخش سرمایهگذاری نیز حرکت کند. نتیجهگیری من این است که سیاستهایی که دولت فعلی اتخاذ کرده است اکثرا در مسیر رشد و تعالی اقتصاد کشور بوده است ولی محیط پیرامون اجازه موفقیت به این سیاستها را نداده است.
تسنیم: لطفا شرایط پیرامونی را بیشتر توضیح دهید.
بیدآباد: اتفاقا من در توضیح شرایط پیرامونی یک گزارشی را در گذشته نوشته و به مسئولان مربوطه ارسال کردم. نکته مهم این است که اصلاحات زیادی باید در بخشهای مختلف کشور صورت بگیرد. این اصلاحات در همه زمینهها است؛ به طور مشخص در هر بخشی که قوه مجریه به عنوان دستگاه اجرایی حضور دارد به این اصلاحات نیاز است.
میتوان گفت تا این اصلاحات ساختاری صورت نگیرد ماشین دولت نمیتواند حرکت کند و همواره با دستاندازهای مختلفی مواجه خواهد شد. بالاتر از مبحث دولت در ایران مبحث حاکمیت است؛ ساختار قانون اساسی و شکلگیری حکومت در ایران به گونهای است که مداخلاتی از سوی غیر از قوه مجریه در اموری که به این قوه مرتبط است، وجود دارد.
یعنی اگر قوه مجریه تصمیم به اجرای سیاستی بگیرد یک نهاد بالاتری است که میتواند در کار او مداخله کند و سیاستهای آن را محدود کند. پس میتوان گفت که این مسائل پیرامونی انواع و اقسام گوناگونی دارد؛ برای مثال ابزارهای حاکمیتی به عقیده بنده میتواند ترمز سیاستهای دولتی باشد.
میتوان به برجام اشاره کرد و گفت که عدهای مخالف سیاستهای برجام بودند و نباید عدهای توانایی این را داشته باشند که دولت را از اجرای سیاستهایش منع کنند. در چنین فضایی سیاستهای دولت موفق نخواهند بود. زمانی سیاستهای دولت میتواند به مرحله اجرا و موفقیت برسد که بین دستگاه اجرایی و نهادهای حاکمیتی وحدت وجود داشته باشد.
مسئله دیگر گروههای ذی نفوذ هستند؛ در محیط اقتصادی کشور گروهایی حضور دارند که با بدنه سیاسی کشور در ارتباط هستند و از منافعی که ناشی از این اتصال است بهرهمند هستند. زمانی که این اتصال قوی باشد عملا باعث خواهد شد که بسیاری از قوانین در بخشهای مختلف اجرا نشود. همانطور که در بسیاری از تخلفات مالی که رسانهها اعلام کردند چنین شد ولی برخورد قضایی مثبت و کاملی را با این گروهها ندیدیم.
هر چند در بسیاری از سخنرانیهای مقامات مسئول این موضوع مذمت شده است ولی در نهایت شاهد این هستیم که متخلف یا جریمه نشده است یا میزان جریمه او بسیار بسیار پایین بوده است. این نگاه را اگر وسعت دهیم به این معنی خواهد شد که تخلف در ایران از لحاظ عرف اجتماعی به نوعی قانونی تلقی میشود. البته عرف نیز از منابع قانونی است؛ یعنی قضات در صورت وجود خلاء قانونی میتوانند به عرف رجوع کنند.
ولی ما نباید محیط اقتصاد کشور را بهگونهای تعریف کنیم که تخلف به عنوان عرف تلقی شود که دادگاهها به این سمت و سو کشیده شوند که متخلف را به اندازه کافی مجازات نکنند.
به غیر از گروههای ذی نفوذ منافع کشورهای خارجی نیز به عنوان محیط پیرامونی قابل طرح است. همچنین افرادی در خارج از کشور مخالف آرامش، رشد و توسعه ایران هستند. این گروهکها تعداد کمی نیز نیستند. برای مثال تمام اسلحه فروشان دنیا هدفشان بر این است که نزاعی در بخشی از دنیا اتفاق بیافتد تا آنها اقدام به اسلحه فروشی کنند.
میتوان گفت که تجارت اسلحه به عنوان انگیزهای مادی برای جنگ افروزان جهان مطرح است. در نتیجه با هر سیاست و اعمال نفوذی همواره علاقهمند هستند که کشورها با ناآرامی روبهرو باشند. این موضوع از ابعاد مختلفی به خصوص ابعاد تاریخی در چند دهه گذشته قابل توجه است.
ایران از لحاظ ژئوپولیتیک با توجه به جایگاهی که در جغرافیای سیاسی منطقه دارد؛ عملا در معرض مطامع جنگ افروزان بینالمللی قرار داشته و دارد. این گروهها همواره تمایل دارند که ایران در شرایط ناامنی باشد و همچنین منطقه خلیج فارس که به عنوان منطقه نفتی جهان شناخته میشود همواره دچار آشوب باشد تا بتوانند درآمدهای نفتی کشورهای این منطقه را به نحوی مجددا به کشورهای خریدار نفت برگردانند.
موارد اینچنینی بسیار وجود دارد که باید با هر کدام به صورت منطقی برخورد کرد و راهحل صحیح و اساسی آن را تعریف کرد سپس وحدت حاکمیت و قوه مجریه بر اجرای آن قرار بگیرد تا سیاستهای اقتصادی به ثمر برسد و اقتصاد کشور در مسیر تعالی حرکت کند.
*منافع جنگ طلبان آمریکا در گرو توقف برجام است
تسنیم: شما برجام را برای اقتصاد کشور مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟
بیدآباد: یک اصلی که در جهان امروز وجود دارد این است که هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی به حیات سیاسی و اقتصادی خودش ادامه دهد این موضوع میطلبد که ایران در تعامل جدی و واقعی با کشورهای خارجی باشد. البته این تعامل وجوه مختلفی دارد. یکی از این وجوه تعامل سیاسی است که باید بر اساس احترام متقابل با کشورهای دیگر برقرار شود.
مسئلهی دیگر ارتباط اقتصادی بر اساس قوانین بینالمللی است. برای حصول این مسئله باید ارتباطاتی بین داخل با خارج از کشور برقرار شود ولی زمانی که ایران در شرایطی باشد که همواره نسبت به کشورهای خارجی حالت دفاعی داشته باشد، عملا اجازه نخواهد داد که کشورهای دیگر به آن نزدیک شوند.
همچنین اگر ایران از لحاظ شرایط سیاسی به گونهای باشد که کشورهای دیگر از جانب ایران احساس تهدید کنند؛ عملا باز ایران نمیتواند به آنها نزدیک شود. در چنین شرایطی ارتباط متقابل و لازم بین ایران و کشورهای خارجی برقرار نمیشود. پس در نتیجه باید قدمهایی را در راستای ایجاد این تعامل بینالمللی برداشت.
برجام قدمی در این راستا بود؛ یعنی باب گفتوگو و مذاکره را باز کرد برای اینکه این تفاهم و احترام متقابل را به کشورهای خارجی تحمیل کند و به جهان بگوید که شما باید بر اساس احترام متقابل با ما تعامل کنید و نه با زبان تهدید و گزینههای روی میز.
این یک پیشرفت بود چراکه وقتی به تاریخ 4 دهه گذشته ایران مینگریم؛ کشور ما همواره در شرایطی بوده است که از سوی کشورهای خارجی مورد ظلم واقع میشده است و مجبور به اتخاذ حالت تدافعی در مواجه با غرب میشده است.
دولت از لحاظ سیاسی به موفقیت دست یافت هرچند آثار اقتصادی برجام در کوتاه مدت مشاهده نشده است. یک علت آن شبهاتی بوده که در داخل کشور از سوی گروهای ذی نفوذ مطرح شده است، علت دیگر اینکه وقتی لابیهای صهیونیستی در آمریکا قدرتمند هستند و بسیاری از مقامات خارجی نیز یهودی تبار هستند با برجام مقابله میکنند. در نتیجه وقتی در عرصه بینالملل ما برای منافع صاحبان قدرت و ثروت تهدید تلقی شویم این نکته مسلم است که آنها از طریق کانالهای نفوذی خودشان بسیاری از منافعی که میتواند برای ما جذب شود را محدود کنند.
در نتیجه این مسائل نئوکانها در آمریکا و سایر مناطق که غالبا نیز اسلحه فروش هستند مایل نیستند که روابط ایران با کشورهای خارجی به صورت مسالمت آمیز باشد چون از این عدم ثبات سود میبرند. این چنین شد که قدمهای بعدی برجام اتفاق نیافتاد.
ولی برجام این اثر را داشت که شاید در قدمهای بعدی ایران بتواند تعاملات بینالمللیاش را بهبود بخشد.
*آثار برجام از 3 سال بعد ظاهر می شود
تسنیم: آثار اقتصادی برجام را بیان میکنید؟
بیدآباد: اگر بخواهیم آثار برجام را بشماریم احتیاج به مطالعه در ریز بخشهای اقتصادی داریم ولی از لحاظ کلی زمانی که ریسک در اقتصاد کاهش یابد؛ در حالت تثبیت قرار میگیریم. برای مثال اگر روند نوسانات نرخ ارز را قبل و بعد از برجام در نظر بگیریم از لحاظ آماری میبینیم که نوسانات قبل از برجام کمتر است؛ یعنی فعالان اقتصادی کشور توقع و انتظاراتشان نسبت به فعالیتهای اقتصادی بهبود یافته است.
همچنین زمانی که این هزینههای برنامهریزی نشده در اقتصاد کاهش یابد؛ هزینههای سرمایهگذاری نیز کاهش مییابد و این موضوع باعث خواهد شد که در میان مدت آثار این کاهش هزینه سرمایهگذاری در اقتصاد نمایان شود. البته آثار سرمایهگذاری در یک سال مشخص نمیشود بلکه از حدود سه سال به بعد آشکار میشود. پس آثار برجام از لحاظ تثبیت اقتصادی کاملا قابل توجه است؛ یعنی این آثار را از لحاظ آماری میتوان دید هر چند ظهور آن در بخش عرضه سرمایهگذاری را نتوان در کوتاه مدت دید.
* دولت نمیتواند با یک برنامه ساده و کوچک اقتصاد را از رکود خارج کند
تسنیم: نظر شما در مورد بحث خروج رکود اقتصادی چیست؟
بیدآباد: خارج کردن اقتصاد یک کشور از رکود مثل وضع یک قانون یا تصویب یک سیاست اقتصادی نیست. اقتصاد وقتی که در چرخه رکود و رونق قرار دارد، غالبا بین 8 تا 11 سال به طول میانجامد تا از رکود به رونق برسد. میتوان گفت که اقتصاد وقتی وارد شرایط رکودی میشود؛ 5 سال در شرایط بحرانی قرار میگیرد. به واسطه همین نکته باید گفت که دولت نمیتواند با یک برنامه ساده و کوچک اقتصاد را از رکود خارج کند و به رونق و شکوفایی برساند.
حالا اگر در چنین شرایطی سیاستهای دولت با همان شرایط مخرب محیطی که بیان شد همراه شود؛ آن 5 سال بحرانی طولانیتر نیز خواهد شد. برای همین نکته بود که بیان کردم وحدت رأی بین قوه مجریه و حاکمیت، اساس موفقیت سیاستهای اقتصادی دولت است.
تسنیم: ارزیابی شما از میزان موفقیت برنامه خروج از رکود دولت چیست؟
بیدآباد: این سیاست از لحاظ نظری سیاست مثبتی بوده ولی از جنبه عملیاتی موفقیت دولت در حصول نتایج آن کافی نبوده است.
*مشکلات کشور نتیجه خانهنشین شدن برنامهریزان با تجربه است
تسنیم: نظر شما در ارتباط با برنامهای که دولت تحت عنوان برنامه ششم توسعه به مجلس شورای اسلامی فرستاد چیست؟
بیدآباد: من باید یک نکته اساسی را در ارتباط با برنامهها بیان کنم؛ برنامهریزی در کشورهایی که دارای حکومت سوسیالیستی هستند یا چارچوب فعالیتها در آن کشور سوسیالیستی است با برنامهریزی در کشورهایی که دارای حکومت سرمایهداری هستند، متفاوت است.
برنامهریزی در حکومتهای نیمه دولتی مثل ایران نیز ویژگیهای خاص خودش را دارد. میتوان گفت که این ویژگیها به این شکل است که هدفگذاری برای هر سیاست چارچوبهای لازم خود را میطلبد؛ در ایران که همه چیز از لحاظ چارچوب سیاستگذاری در اختیار دولت نیست، دولت میتواند در رفع بسیاری از موارد موثر باشد؛ برای مثال در بودجه دولت 24 فصل از فعالیتهای مختلف اقتصادی وجود دارد که این نشان دهنده میزان دخالت دولت به عنوان قوه مجریه در اقتصاد است.
ولی باقی مسائل در اختیار دولت نیست؛ برای مثال دولت نمیتواند مردم را مجبور کند که یک فرم لباس یا رفتاری خاص را انتخاب کنند ولی میتواند سطح آموزشی را در کشور به گونهای برنامهریزی کند که تا 5 سال آینده بیسوادی نداشته باشیم. به طور کلی آن مواردی که در چارچوب اقتدار دولتی مطرح میشود برای دولت قابل برنامهریزی هستند ولی باقی موارد خیر؛ این باقی موارد نیز در ایران بسیار است.
اما اگر ایران دارای حکومت سوسیالیستی صرف بود این حیطهها نیز زیر نظر قوه مجریه قرار میگرفت. اما با توجه به اینکه بسیاری از این فعالیتها زیر نظر قوه مجریه نیست؛ سیاستگذاریهای دولت جنبه ارشادی دارد. برای مثال دولت نمیتواند به راحتی بخش کشاورزی را وسعت دهد. دولت فقط میتواند کشاورزان را ترغیب به انجام کاری کند ولی نمیتواند بخش کشاورزی را که دارای اهمیت بسیاری است به تنهایی رشد و توسعه دهد.
علت این مسائل اختلاطی است که بین دو بعد سرمایهداری و سوسیالیسم در کشور وجود دارد. برنامهریزان با تجربه با این اختلاطها آشنایی دارند و میدانند که چهطور برنامهریزی کنند که اهداف برنامه قابل دسترس باشد اما متاسفانه افراد با تجربه خانه نشین شدهاند و جوانان امور را به دست گرفتهاند. و نتیجه مشکلاتی شده است که میبینید.
تسنیم: شما برنامه ششم را مثبت ارزیابی نمیکنید؟
بیدآباد: این مسائل را به طور کلی مطرح کردم ولی تا زمانی که یک برنامه به مرحله اجرا نرسد نقد آن بیپایه خواهد بود.
در برنامههای اول و دوم توسعه چارچوب کلی سوسیالیستی بود و برنامههای سوم به بعد چارچوب اصلاحات ساختاری داشتند ولی همه این برنامهها بدون توجه به بعد سرمایهداری در اقتصاد ایران نوشته شدند. البته برنامههای توسعه را نمیتوان در یک محیط منفک از شرایط پیرامونی مطالعه کرد. برای بررسی یک برنامه ابتدا باید محیط پیرامونی را در چند ساله آینده بررسی کرد سپس با توجه به این محیط پیرامونی گفت که آیا برنامه مورد نظر به اهدافش میرسد یا نه.
انتهای پیام/