از دیار «زاگرس» تا حسینیه امام خمینی(ره) /‌ عاشقانه‌هایی از دیدار مردم لرستان با امام خامنه‌ای

به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، از وقتی شنیدم کاروانی از سوی استان لرستان برای دیدار رهبری عازم می‌شود برای حضور در این قافله به هر در زدم تا اینکه در کمال ناباوری عصر روز گذشته خبر دادند برای حضور در این دیدار آماده شوید.

چشم‌ها ترجمان دل

باورم نمی‌شد این بار این من بودم که در قافله دل‌های بی‌قرار عازم دیدار یار می‌شوم و چه دیداری، چه نگاری. سال‌ها منتظر این فرصت بودم. شب‌هنگام پس از اقامه نماز مغرب و عشا درحالی‌که با شوق تصور می‌کردم اولین نفری هستم که خود را به کاروان می‌رساند عازم محل استقرار اتوبوس‌ها شدم. باکمال تعجب در آنجا دیدم تقریباً آخرین نفری بودم که به کاروان رسیده است. همه آمده بودند مگر گریه امان می‌داد کسی لب بگشاید و آنچه در دل دارد با زبانش ابراز کند. چشم‌ها ترجمان دل‌شده بودند و اشک‌ها وسیله عاشقی.

چه چشمان مشتاق و منتظری که در آن شب به‌یادماندنی اشک‌های خود را بدرقه راهمان کردند تا تنها 700 نفر از عشاق رهبری از میان خیل کثیر مشتاقان حضرتش در استان لرستان راهی این دیدار شوند کاش آن‌قدر این میهمانی وسیع بود که آن مادر دل‌سوخته‌ای که سینی اسپندان را در دست گرفته بود و قرائت دعا را بدرقه راهمان می‌کرد و یا آن پدر چشم‌انتظار و یا آن رفتگری که با گوشه آستین لباس نارنجی‌اش در حسرت دیار به‌آرامی اشک چشمانش را در تاریکی شب در بلوار روبری  اتوبوس‌ها پاک می‌کرد و جاروی دسته‌بلندش را روی آسفالت خیابان‌ها می‌کشید و با حسرت می‌گفت خدای ما هم بزرگ است و یا هزاران نفر از مشتاقان دیدار رهبر انقلاب از استان لرستان راهی حضور در این میهمانی می‌شدند.

قاصدان سلام مشتاقان ولایت

اما ما قاصدان سلام شما دلدادگان ولایت شدیم تا از دیار  لاله‌های واژگون و کرانه‌های زاگرس مقتدر فریاد تجدید بیعتتان با رهبر  فرزانه روزگار را در این دیدار جانانه فریاد زنیم.

چه شب به‌یادماندنی بود بی‌قراری و دل‌تنگی، بی‌تابی و شور وصال همه درهم‌آمیخته بود. شب از شوق دیدار تا صبح پلک‌هایمان روی چشمان منتظرمان قرار نگرفت و خواب میهمان صحن چشمان زائران خورشید نشد.

هرکسی از نحوه دعوت شدنش داستانی شنیدنی داشت یکی می‌گفت به دلم افتاده بود می‌روم، آن‌یکی درحالی‌که تندا تند اشک‌های مزاحم چشمانش را یواشکی پاک می‌کرد با صدای لرزانش می‌گفت دیدار رهبرم را از دعای دیروز مادرم دارم که وقتی برای سر زدن به او رفته بودم گفت پسرم از خدا می‌خواهم هرچه می‌خواهی به تو بدهد و من مگر چه چیزی بیشتر از این می‌خواستم.

از دیار «زاگرس» تا حسینیه امام خمینی(ره)

صبح خیلی زود به مقصد رسیدیم. خیابان‌های تهران را به شوق وصال چه آرام طی کردیم آن هنگام که گرد زردرنگ پرتوهای طلایی خورشید روی شهر دامن گسترانده بود به مقابل حسینیه امام خمینی(ره) رسیدیم. آنجا مملو از جمعیتی بود که ساعت‌ها پیش‌تر از ما به محل دیدار رسیده بودند و در صف طویل که در روبه‌روی حسینیه تشکیل‌شده بود منتظر رفتن به داخل حسینیه بودند بالاخره نوبت ماهم پس از یک ساعت انتظار رسید و وارد حسینیه شدیم.

حسینیه محل دیدارهای عمومی رهبر فرزانه انقلاب که تا پیش از آن در قاب تلویزیون آن را دیده بودیم مملو از جمعیتی بود که ساعت‌ها پیش از استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان، لرستان، کرمانشاه، اردبیل و آذربایجان غربی برای دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در آنجا اجتماع کرده بودند.

چشم که می‌چرخاندی طبقه بالا هم پر از جمعیت بود. اصلاً چشم نمی‌دید که کجا این جمعیت ده‌ها هزارنفری تمام می‌شود تازه عده‌ای هم به دلیل نبود جا در حسینیه به‌ناچار بیرون از حسینیه تا آخر مراسم مستمع سخنان رهبری بودند.

تو را من چشم در راهم!

لحظه دیدار فرامی‌رسد، چشمان منتظر عشاق پس از سال‌ها فراق، یار خود را ملاقات می‌کنند چه لحظه شیرینی است آن لحظه که برق چشمان منتظران گره در نگاه‌های یار می‌بندد و از شوق باران عاشقی از آن سرازیر می‌شود و این ازدحام جمعیت به گرمای دیدار امام خامنه‌ای دل‌انگیزتر می‌شود.
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

خنده‌های دندان‌نمای جمع

سخنرانی آقا با همان متانت همیشگی که از ایشان سراغ داشتیم آغاز می‌شود، حسینیه به آن شلوغی سراپا گوش می‌شود برای شنیدن، هرازگاهی رهبر فرزانه‌ام شکرخندی در مجلس می‌فشاند و حضار با اشتیاق می‌خندند و جمع دوباره سراپا گوش شنیدن می‌شود.

ایشان در این دیدار معنوی با تحلیل مسائل روز و قضیه برجام و حقوق‌های نجومی، حضور قشرهای گوناگون مردم از استان‌ها و مناطق مختلف کشور را در این دیدار، نشان‌دهنده این واقعیت دانستند که مردم ایران باوجود زبان‌ها، قومیت‌ها و مذاهب مختلف، یکپارچه و متحد در تلاش‌اند ایران عزیز را به‌عنوان الگوی معنوی و مادیِ یک کشور اسلامی به جهان معرفی کنند تا دیگر ملت‌های مسلمان با ایستادگی در مقابل سیاست‌های اختلاف انگیز و استثماری استکبار، همین مسیر پرافتخار را طی کنند.

مثل یک رویای شیرین بود

دیدار زود تمام شد و بعدش دل‌تنگی و دل‌تنگی ... و حسرت دیداری دوباره بر دل همه ما می‌ماند تا با اشک‌های چشمانمان از محضر آن فرزانه دوران خداحافظی کنیم و راهی دیار خود شویم و چقدر زود سپری شد این لحظات به‌یادماندنی، اینجاست که باید تقدیر و تشکر کنیم از زحمات نماینده ولی‌فقیه در استان لرستان که تلاش‌های وی سبب شد مردمان استان لرستان پس از 30 و اندی سال رهبر فرزانه خود را از نزدیک ملاقات کنند و از وی درخواست می‌کنیم تا زمینه حضور رهبر فرزانه انقلاب را برای دیدار رودررو با مردم  در استان لرستان را به‌زودی زود فراهم کنند.
بگیر از دل من هرچه را که می‌خواهی  به‌قدر ثانیه‌ای عشق رهبرم را نه

انتهای پیام/