آیا اوباما تکرار خواهد شد؟

سیاست خارجی آمریکا در دوره‌ی باراک اوباما، شاهد تغییر چشمگیری نسبت به دوره‌ی بوش بود، آیا رییس جمهور بعدی هم رویکردی متفاوت از دولت قبل از خود در پیش می‌گیرد؟

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم،از همان ابتدا که "باراک اوباما" رئیس جمهور فعلی ایالات متحده مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرد، مفهوم و شعار "تغییر" اصلی‌ترین جان‌ مایه برنامه‌های او برای اداره آمریکا در آینده به شمار می‌رفت، تغییر نسبت به گذشته‌ای که بنا به نظر خودش با رویکرد یک جانبه گرایانه، کشورش را با مشکلات زیادی روبرو کرده بود.

"جورج دبلیو بوش" در سال 2001 در شرایطی وارد کاخ سفید شد که چالش‌های ناشی از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی در جهان تقریبا از میان رفته بودند و شرایط جهانی به گونه‌ای بود که او احساس می‌کرد می‌تواند با تکیه بر برتری اقتصادی و نظامی آمریکا، بدون اعتنا به سازمان‌های بین‌المللی هژمونی این کشور را به رخ بکشد، پیامد عملی این دیدگاه و ارجحیت منافع آمریکا در مصوبات سازمان‌های بین‌المللی این بود که آمریکا رویکردی تهاجمی‌تر داشته باشد، به طور کلی این رویکرد را "یک‌جانبه‌ گرایی" می‌گویند.

این رویکرد بیشتر به نگاه سیاستمداران آمریکایی بازمی‌گردد که به طرز غیرواقع بینانه‌ای کشورشان را قدرت برتر و هژمون می‌دانند و تلاش می‌کنند که به هر نحو ممکن این جایگاه خود را ثابت کنند.

 

پس از واقعه تروریستی 11 سپتامبر آمریکا به رهبری ائتلاف تشکیل شده و نه در چارچوب پیمان ناتو به افغانستان حمله کرد، واقعه 11 سپتامبر از جهت دیگر مفهوم "جنگ پیش‌دستانه" را به شکلی گسترده‌تر مطرح کرد و موجب شد که آمریکا به دلیل وجود شواهد عینی مبنی بر تهدید قریب‌الوقوع عراق به این کشور نیز حمله کند، اما شرایط به نحوی که بوش انتظار داشت پیش نرفت و شمار بالای تلفات نیروهای آمریکایی (بیش از 4 هزار تن) و هزینه‌های مادی هنگفت این اقدام سبب نارضایتی در داخل و خارج از آمریکا شد، و ویرانی‌هایی به بار آورد که شاید هرگز قابل جبران نباشند. تغییر رویکرد بوش در دوره دوم ریاستش مؤید ناکامی سیاست‌های یک‌جانبه‌ی وی بود جنگ عراق، گسترش تروریسم، ناامن‌تر شدن خاورمیانه و مشکلات اقتصادی داخلی همه مواردی بودند که به عنوان میراث از دولت بوش برای رییس جمهور بعدی، مانده بود.

در این میان باراک اوباما با بیان خستگی مردم آمریکا از جنگ و با شعار تغییر به کارزار انتخابات آمد و توانست آرای مردم آمریکا را از آن خود کند. این تغییر بیشتر معطوف به رویکرد بنیادین یک‌جانبه رئیس جمهور پیشین بود، به این معنی که اوباما نگاه چند جانبه‌گرا و تعامل با دیگر کشور ها را مبنای کار خود قرار داد و در همین راستا خواستار خروج نیروهای نظامی از عراق شد او همچنین در سخنرانی خود در دانشگاه قاهره در سال 2009 که با عنوان «آغازی نوین» ایراد شد، بهبود روابط و تعامل با جهان اسلام را مدنظر قرار داد. اوباما به شکل گسترده‌ای خواهان درگیر کردن دیگر کشورها در حل مناشقات جهانی بود و به همین دلیل می‌توان گفت که شعار تغییر در سیاست خارجی دولت وی به شکل ویژه‌ای بروز یافت.

 

حمله به لیبی برای سرنگون کردن قذافی دیکتاتور سابق این کشور، این بار با ائتلاف متشکل از نیروهای فرانسه، بریتانیا، آمریکا و ایتالیا صورت گرفت و آمریکا به تنهایی اقدام نکرد، درخصوص پرونده هسته‌ای ایران هم آمریکا به متقاعد کردن سایر کشورها برای اعمال تحریم در ایران پرداخت و در مرحله بعد مذاکرات را هم با همکاری سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل پیگیری کرد به نوعی که کشورهای روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و آلمان هر کدام نقش خاص خود را در روند مذاکرات ایفا کردند. به این ترتیب اوباما کوشید که با درگیر کردن سایر قدرت‌های جهانی در مذاکرات هسته‌ای بخشی از بار مسئولیت را برعهده آنان بگذارد تا در صورت لزوم آنان هم مجبور به پاسخگویی باشند.

با این حال، روشن است که اوباما هیچگاه از سلطه جویی آمریکا و القای رهبری این کشور بر سایر کشورها چشم‌پوشی نکرد اما در دوره او دیگر خبری از مفهوم هژمونی و اقدامات یک طرفه نبود می‌توان گفت به طور کلی اینکه دوره یک جانبه گرایی به پایان رسیده توسط اوباما درک شد و آمریکا دریافت که دیگر نمی‌تواند برای تحقق منافع کشورش به تنهایی و بدون توجه به مناسبات بین‌المللی اقدام نماید.

اکنون دیگر چیزی به  پایان ریاست جمهوری وی باقی نمانده و جانشین او از میان یکی از دو کاندیدای فعلی انتخاب خواهد شد دو کاندیدایی که هر کدام از فضایی متفاوت به عرصه رقابت‌های انتخاباتی گام نهادند، "هیلاری کلینتون" سابقه 4 سال تصدی وزارت‌خارجه ایالات متحده را در کارنامه خود دارد و 8 سال به عنوان همسر "بیل کلینتون"، بانوی اول این کشور به شمار می‌رفت، همچنین سابقه کاری تحصیلاتی او مرتبط با سیاست است، اما "دونالد ترامپ" یک تاجر و شومن برنامه‌های تلویزیونی است. او بدون هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی، با تکیه بر توان مالی خود وارد رقابت‌های انتخاباتی شده به این ترتیب، کلینتون با پشتوانه سیاسی و ترامپ به اعتبار توان اقتصادی به کارزار آمده‌اند.

"دونالد ترامپ" در درجه‌ی اول یک جمهوری‌خواه محسوب می‌شود و طبیعی‌ست که نظراتش با رییس جمهور فعلی متفاوت باشد، اما ترامپ با تفکرات حزب خودش هم چندان همسو نیست، دیدگاه‌های او در مورد روسیه، مسائل عراق و به طور کلی خاورمیانه با سایر جمهوری‌خواهان متفاوت است.

 

در همین راستا،"فواد ایزدی"، کارشناس مسائل آمریکا،خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به سیاست خارجی دونالد ترامپ گفت: در حالی که تفکر جورج بوش و اکثر قریب به اتفاق نومحافظه کاران بود که به جنگ عراق منجر شد، دونالد ترامپ در ماه‌های گذشته بارها اعلام کرده که با جنگ عراق مخالف بوده، همچنین "مایکل فلین"، مشاور ارشد ترامپ در حوزه‌های امنیتی، اعلام کرده که به وجود آمدن داعش به خاطر سیاست‌های آمریکا می‌باشد، اظهارات ترامپ نسبت به روسیه هم نرم‌تر از سایر جمهوری خواهان است بدین ترتیب نباید نگاه سنتی نسبت به جمهوری خواهان را به ترامپ نسبت داد.

این کارشناس مسائل آمریکا افزود: در مورد کلینتون هم وضعیت همین است، خانم کلینتون با اینکه دموکرات است در مجموعه حزب دموکرات جز چهره‌های تندروتر به حساب می‌آید، معمولا دموکرات‌ها در حوزه سیاست خارجی در مقایسه با کلینتون نرمتر عمل می‌کنند.

ایزدی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا کلینتون در صورت پیروزی، پیرو سیاست‌های اوباما خواهد بود، تصریح کرد: کلینتون لزوما ادامه دهنده راه اوباما نخواهد بود از اوباما در زمینه سیاست خارجی تندروتر است و مواضع سرسختانه‌تری هم دارد از این جهت کلینتون را نباید با اوباما و مقایسه کرد./

"هیلاری کلینتون" رویکردی سرسختانه نسبت به مسائل مختلف دارد.  منظور از سرسختانه این است که او به همان اندازه که در تقابل با دشمنان از خود سرسختی نشان می‌دهد در برابر دوستان هم همان سرسختی را در حمایت دارد. مواضعی که او در مورد سوریه در همان زمان شکل‌گیری بحران اتخاذ کرده بود نشان می‌دهد که از رویکرد جنگ طلبانه‌تری نسبت به اوباما پیروی می‌کند کلینتون تأکید داشت که باید با تسلیح نیروهای بیشتر معارض در سوریه به سرنگونی "بشار اسد" کمک کرد که این امر از سوی اوباما رد شد. او همچنین ارتباط نزدیکی با لابی اسرائیل دارد همواره بر محافظت از این کشور و روابط دوستانه با آنها تاکید می‌کند.

 

اوباما هم مانند سایر روسای جمهور ایالات متحده، خود را موظف به حفظ امنیت اسرائیل می‌دانست اما در مواردی مخالف خواست تل آویو عمل نمود و این امر موجب تیره شدن روابط دو کشور شد، اوج اختلاف میان آمریکا و اسرائیل در مورد ایران بود، درست زمانی که اوباما سعی داشت تا مذاکرات با ایران را به نتیجه برساند "بنیامن نتانیاهو"، نخست وزیر رژیم صهیونیستی قصد داشت که بنا به دعوت جان بینر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به این کشور سفر کند این سفر برای نتانیاهو فرصتی بود که بتواند در خاک آمریکا علیه توافق احتمالی با ایران سخنرانی کند، باراک اوباما در این خصوص گفته بود که اگر این سفر صورت بگیرد با نتانیاهو دیدار نخواهد کرد چرا که هیچ یک از آداب دیپلماتیک رعایت نشده است. برخی از تحلیل‌گران از این اختلاف به عنوان جدی‌ترین بحران در روابط آمریکا و اسرائیل یاد کردند، در مورد دیگر متحد آمریکا در منطقه یعنی عربستان هم وضع تقریبا به همین منوال بود، با وجود اینکه اوباما قول حمایت از عربستان را داده بنا به دلایل مختلفی که مهمترینشان مذاکرات با ایران بود روابط این دو کشور نیز به سردی گرایید چرا که سعودی‌ها به هیچ وجه از برداشته شدن تحریم‌ها و قدرت‌گیری بیشتر ایران در منطقه راضی نبودند و اطمینان دهی اوباما به سران عربستان هم بهبود چندانی در روابط این دو کشور بوجود نیاورد. همچنین انتقادات شدیدی هم نسبت به ورود ریاض به جنگ داخلی یمن از سوی کاخ سفید مطرح شده بود.

اما کلینتون تمرکز خود را بر تحکیم روابط با متحدان سنتی آمریکا گذاشته و از اقدام نظامی موثر در مناطق مورد مناقشه حمایت می‌کند، بدین ترتیب بر مبنای اظهارات خود او، پیش بینی می‌شود که در صورت پیروزی کلینتون شاهد حضور گسترده‌تر نظامیان آمریکای در سطح جهان به خصوصاً در منطقه‌ی خاورمیانه باشیم.
البته راهبردهای او را نمی‌توان تماماً متفاوت با نظرات اوباما دانست، او به نوعی خود را آغازگر روند جدید مذاکرات با ایران می‌داند و بارها از برجام حمایت کرده، کلینتون همچنین از تصمیمات بزرگ دیگر اوباما در حوزه سیاست خارجی مانند توجه بیشتر به روابط با چین و هند، عادی‌سازی روابط با کوبا و سرنگونی معمر قذافی نیز حمایت کرد.

سناتور "مارکو روبیو" که خود، پیش از این یکی از گزینه‌های جمهوری‌خواهان برای انتخابات به شمار می‌رفت، گفته بود که در صورت پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات آتی، درست مانند این است که چهار سال دیگر دولت اوباما ادامه داشته باشد. نباید فراموش کرد که کلینتون وزیر خارجه اوباما بوده است.

با وجود اینکه برخی افراد معتقدند که کلینتون همان تکرارِ اوباماست اما دیدگاه‌های او درباره مسائل مربوط به سیاست خارجی تندروانه‌تر از باراک اوباما ارزیابی می‌شود و مهم‌ترین تفاوت اوباما و کلینتون هم در این نکته است که کلینتون اعتقاد راسخی به ابرقدرت بودن آمریکا دارد و حامی ایفای نقش "پلیس جهانی" توسط این کشور است.

 

باراک اوباما رسماً حمایت خود را از هیلاری کلینتون اعلام کرده، دموکرات ها به طور گسترده‌ای خیز برداشته‌اند تا پس از هشت سال ریاست بر آمریکا، برای نخستین بار بتوانند پس از دو دوره ریاست جمهوری یک چهره‌ی دموکرات، مجدداً کرسی ریاست جمهوری را تصاحب کنند. تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چیزی در حدود سه ماه باقی مانده و باید دید که با توجه به پیشی گرفتن ترامپ از کلینتون در نظرسنجی اخیر موسسه "نیو راسموسن"،  پیروز انتخابات، از کدام حزب انتخاب می‌شود، اما در هر صورت به نظر می‌رسد که چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا حتی اگر دموکرات هم باشد، با اوباما تفاوت خواهد داشت.

منبع:باشگاه خبرنگاران

انتهای پیام/