از فریب و بی‌تعهدی شیطان بزرگ آمریکا درس عبرت بگیریم
قریب به یک‌سال از آغاز برجام و شش ماه از پایان اقدامات ایران و انجام تعهدات توسط ایران می‌گذرد، آمریکای جنایتکار و عهدشکن با خدعه و دروغ و تزویر نه تنها به تعهدات خود عمل نمی‌کند بلکه با فریب عده‌ای در داخل، زمزمه برجام منطقه ای سر می دهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بیانات رهبر معظم انقلاب در باب برجام و شیطنت آمریکا و سیاست‌های شیطانی عربستان که با حمایت و هدایت آمریکا صورت می‌گیرد، بیاناتی صریح، روشن و هدایت‌کننده بود. در حال حاضر و در حالی‌که قریب به یک‌سال از آغاز برجام و شش ماه از پایان اقدامات ایران و انجام تعهدات توسط ایران می‌گذرد، آمریکای جنایتکار و عهدشکن با خدعه و دروغ و تزویر نه تنها به تعهدات خود عمل نمی‌کند بلکه با فریب عده‌ای در داخل، زمزمه برجام منطقه‌ای و مذاکره در باب مسائل منطقه را مطرح می‌کند. شیطان بزرگ که در برجام خیانت خود را آشکار کرد و اکنون از انجام تعهدات خود سر باز می‌زند، در عین حال برای فریب ساده‌دلان داخلی در باغ سبز نشان می‌دهد و چنین جلوه می‌دهد که اگر در مسائل منطقه مذاکره صورت گیرد، مشکلات تحریمها برداشته می‌شود و یا اگر ایران در موضوع موشک‌های دفاعی خود حاضر به گفتگو شود، تحریمها کاهش می‌یابد. تعجب‌آور این است که عده‌ای اندک در داخل نیز به این دشمن فریب‌کار دل بسته‌اند و خیال می‌کنند که می‌شود با تکیه بر دشمن، به رفاه و سعادت رسید. در این‌زمینه مسؤولان نظارتی و اجرایی باید پاسخگو باشند و گزارشات نقض برجام را علنی به گوش ملت برسانند، هرچند ملت خود با نگاهی به اوضاع تحریمها به‌خوبی عهدشکنی آمریکا را فهمیده است اما لازم است که مسؤولان خصوصا شورایی که برای نظارت بر برجام تشکیل شده است، گزارش تفصیلی و مستند خیانت‌های آمریکا را اعلام کنند.
رهبر معظم انقلاب در دوشنبه گذشته در دیداری با اقشار مختلف مردم از استان‌های مختلف کشور، مسائل مهمی را در مورد سیاست داخلی و خارجی کشور تحلیل و تبیین فرمودند که در این میان مسائلی که در باب نقض عهد آمریکا در برجام و خیانت‌های آمریکا در عرصه هسته‌ای بیان شد، مورد توجه متن حاضر است. ایشان علاوه بر تأکید بر نقض برجام توسط آمریکا، خاطرنشان کردند که در مسائل منطقه‌ای نیز آمریکا با حمایت از رژیم فاسد سعودی در حال ایجاد تنش در منطقه و کشتار مسلمانان و جنایت در حق اسلام است. به این ترتیب رهبر معظم انقلاب به‌خوبی نشان دادند که حتی در جنایات آل سعود نیز پای آمریکا در میان است و از این‌رو مذاکره با آمریکا برای مسائل منطقه‌ای نه تنها فایده ندارد بلکه مضر نیز هست. اگر بخواهیم به برخی از مهم‌ترین محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در این‌رابطه بپردازیم، شایسته است به موارد زیر توجه کنیم.
* آمریکا نقض عهد کرده است
از آغاز مذاکرات جدید هسته‌ای بسیار از دلسوزان نظام و در رأس آن‌ها رهبر معظم انقلاب بارها و بارها متذکر شده بودند که نباید به آمریکا خوشبین بود و باید توجه داشت که آمریکا به‌عنوان یک کشور استکباری و خود بزرگ‌بین در هرجا که بتواند، نقض عهد می‌کند و به قول‌های خود عمل نمی‌کند. در طول ماه‌های مذاکرات و شکل‌گیری برجام نیز شاهد آن بودیم که در طول مذاکرات و پس از توافق ژنو نیز آمریکا بارها و بارها دست به تحریمهای جدید علیه ایران زد و عهد خود را در متوقف کردن تحریمها شکست.
پس از برجام نیز آمریکا در طول بیش از یک‌سالی که از برجام می‌گذرد و نیز بیش از شش ماهی که از اتمام تعهدات ایران و لزوم انجام تعهدات طرف‌های غربی به‌خصوص آمریکا می‌گذرد، از نقض عهد دست برنداشته و با تمام تلاش به‌دنبال کارشکنی در مبادلات اقتصادی ایران با دنیاست.
در اولین اتفاقات از این‌دست که پس از برجام رخ داد، برخی از مسؤولان داخلی کشور و دست‌اندرکاران برجام، این موارد را مخالف روح برجام توصیف کردند ولی چنان‌که باید با جدیت و صراحت از نقض برجام سخنی به‌میان نیاوردند چراکه به تعبیر رهبرمعظم انقلاب برای برخی سخت بود که بپذیرند آمریکا به این‌راحتی عهدشکنی‌کند و به قول خود وفا نخواهد کرد.
برخی از سیاسیون داخلی ایران و برخی از دست‌اندرکاران برجام تصور می‌کردند که اگر ایران به همه تعهدات خود عمل کند و بهانه‌ای برای نقض عهد به آمریکا ندهد، آمریکایی‌ها نیز مجبور به انجام به تعهدات خود خواهند بود اما روند یک‌ساله گذشته نشان می‌دهد که این سخنان، خوش‌بینی به آمریکا بوده است. آمریکا رسما عهدشکنی می‌کند و برجام را نقض کرده است.
به‌همین‌دلیل است که رهبر معظم انقلاب با صراحت و روشنی متذکر شدند: «گاهی دشمنان موانعی ایجاد می‌کنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمی‌شود کرد؛ یک نمونه‌اش همین مذاکرات هسته‌ای و برجام است که امروز مسؤولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی‌که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند می‌گویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسؤولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران، از پشت دارد تخریب می‌کند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این‌را مسؤولین خود برجام دارند می‌گویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک‌سال پیش و یک‌سال‌ونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکایی‌ها نمی‌شود اعتماد کرد -بعضی‌ها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسؤولین ما می‌گویند. همین هفته‌ی گذشته، مسؤولین محترم مذاکره‌کننده‌ی ما با طرفهایشان در اروپا جلسه داشتند؛ همین حرفها را مسؤولین ما به آن‌ها گفتند و آن‌ها جواب نداشتند؛ گفتند شما این نقض عهد را کردید، این تخلّف را کردید، این کاری را که باید انجام می‌دادید انجام ندادید، از پشت سر، این‌جور تخریب کردید، آن‌ها هم جوابی نداشتند بدهند.»
* برجام تأثیر ملموسی در معیشت مردم نداشت
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد این است که متاسفانه برخی از افراد از آغاز دور جدید مذاکرات هسته‌ای، چنین وانمود کردند که بدون مذاکره هسته‌ای با آمریکا و غرب، مشکلات معیشتی مردم حل نمی‌شود. گاه در این‌زمینه به‌حدی افراط شد که همه مسائل مدیریتی کشور و معیشتی مردم به مذاکرات گره خورد و حتی آب خوردن مردم و آب سدها و آبادانی کشور و تلاش‌های داخلی منوط به برجام و توافق با غرب و آمریکا شد. برخی از مسؤولان کشور نیز در این‌زمینه مطالبی گفتند و توقعات اقتصادی مردم از خویش را به برجام و مذاکره با آمریکا منوط کردند. حل مشکلات اداری و اقتصادی کشور را به بعد از برجام موکول کردند و وعده دادند که با برداشته‌شدن تحریم‌هاست که مشکلات کشور حل می‌شود. این سخنان به‌نوعی چنین جلوه داد که معضل اصلی پیش پای مشکلات کشور با نوشته شدن متنی بین ایران و آمریکا حل می‌شود. متاسفانه برخی از همان افراد اکنون گفته‌های پیشین خود را رد می‌کنند و مدعی می‌شوند که قرار نبوده است از برجام و توافق با غرب نتیجه‌ای اقتصادی حاصل شود.
اگر قرار نبود نتیجه اقتصادی از مذاکره با غرب حاصل شود، برای چه مذاکره کردیم؟ آیا مذاکرات هسته‌ای به‌خاطر چیزی غیر از تحریمها بود. آیا در تعهدات طرف مقابل چیزی غیر از رفع تحریمها و دست برداشتن از کارشکنی در اقتصاد ایران خواسته شده بود. برخی چنین جلوه می‌دهند که با مذاکرات هسته‌ای اتفاقات سیاسی و یا امنیتی دیگری هدف بوده است و مثلا مدعی می‌شوند که منظور از مذاکرات، رفع سایه جنگ از کشور بوده است. این حرف نادرستی است. اولا همین مسؤولان در زمان مذاکرات، رسماً به مردم می‌گفتند که مذاکره برای رفع تحریم‌هاست و حالا که غرب نابکار در انجام تعهدات خود خیانت کرده است، از چیزهای دیگری سخن می‌گویند. علاوه بر این اگر چیزی غیر از تحریمها هدف مذاکرات بود چرا در متن برجام و متون دیگر سخنی از آن به‌میان نیامده است. تعهد طرف غربی در برجام رفع تحریم‌هاست که متاسفانه خائنان غربی ازانجام همین تعهد خود سر باز می‌زنند.
از این‌جهت است که اگر برجام در اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم اثری نداشته باشد که اثر ملموسی نداشته است، پس غرض اصلی از آن محقق نشده است و تداوم آن نقض غرض است؛ چراکه غرب تعهدات خود را نقض کرده است و معنی ندارد که ما به چیزی پایبند باشیم که طرف مقابل آن‌را نقض کرده است.
رهبر معظم انقلاب در این‌باره به‌صراحت فرمودند: «شش ماه هم از امضای برجام می‌گذرد، هیچ تأثیر محسوس و ملموسی هم در وضع معیشت مردم به‌وجود نیامده است؛ درحالی‌که خب، برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای این‌که تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده».
* رفع یک‌باره تحریمها، تعهد غرب بود
یک نکته اساسی دیگر که باید به آن توجه کرد این است که تعهد آمریکا و غرب این بود که تحریمها یک‌جا و یک‌باره برداشته شود و غرب دیگردر اوضاع اقتصادی ایران کارشکنی نکند و تحریم جدید نیز وضع نکند، اما اکنون برخی در توجیه خیانت غرب بیان می‌کنند که رفع تحریمها زمان می‌برد و یواش‌یواش کارها درست خواهد شد. منظور این افراد آن است که آمریکا دست از کارشکنی برنخواهد داشت و عملا تلاش خود را خواهد کرد که به اقتصاد ایران صدمه بزند اما با تلاش و کوشش بلندمدت می‌توان کاری کرد که اثر این اقدامات مخرب آمریکا کاهش یابد و اقتصاد کشور رونق بگیرد. این حرف به این معنی است که آمریکا به تعهدات خود عمل نمی‌کند اما ما در عمل با تلاش سعی می کنیم اثر نقض عهد آمریکا را برطرف کنیم. اگر چنین است چه نیازی به برجام بود. پیش از برجام نیز آمریکا رسما و عملا به‌دنبال کارشکنی در اقتصاد ایران بود. چرا باید این همه امتیاز به غرب می‌دادیم تا حالا باز هم آن‌ها کارشکنی کنند و با تلاش و به‌مرور اثر کارشکنی‌ها را خنثی کنیم.
مسؤولان و مذاکره‌کنندگان برجام به‌صراحت گفته بودند که تحریمها یک‌جا و یک‌باره برداشته می‌شود و حالا به‌هیچ‌وجه پذیرفته نیست که نظر خود را عوض کنند و مطالبی خلاف آن در افکار عمومی مطرح شود. به‌همین‌دلیل است که رهبر معظم انقلاب متذکر شدند: «حالا می‌گویند به‌تدریج، یواش‌یواش دارد درست می‌شود! مگر بحث سرِ یواش‌یواش بود؟ آن‌روز مسؤولین، هم به ما می‌گفتند، هم به مردم می‌گفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام می‌دهد، یک‌باره همه‌ی تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران، ظالمانه و خباثت‌آمیز به‌وجود آورده بود، برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم می‌توانست کار بکند اگر چنان‌چه این خباثت آمریکایی‌ها نبود؟»
* برجام یک تجربه شد
در ابتدای مذاکرات هسته‌ای در دور جدید، رهبر معظم انقلاب بیان داشتند که به دشمن خوشبین نیستند و انجام مذاکرات را راهی در راستای حل مشکل کشور با آمریکا نمی‌دانند و معتقد هستند که آمریکا کارشکنی می‌کند و نقض عهد خواهد کرد و اطمینانی به آمریکا نیست اما در همان زمان نیز خاطرنشان کردند که چون بسیاری از مسؤولان فعلی و حتی سابق فکر می‌کردند و فکر می‌کنند که با مذاکره با آمریکا می‌شود مشکلات کشور را حل کرد، ظاهراً نیاز به یک تجربه هست. باید این افراد که برگزیده مردم هم هستند این مطلب را عملا تجربه کنند و با تجربه خود پی ببرند که آمریکا قابل اطمینان نیست. البته ایران یک‌بار در سال 1382 نیز این تجربه را با غرب و سه کشور اروپایی داشت اما برخی از مسؤولان کنونی کشور که در سال 1382 نیز مذاکرات هسته‌ای را اداره کردند و تعلیق را پذیرفتند، این توجیه را می آوردند که در آن‌زمان آمریکا طرف تعهد و قرارداد ما نبود و کارشکنی می‌کرد و کشورهای اروپایی مذکور از خود اراده مستقل نداشتند و مجبور بودند فشار آمریکا را بپذیرند. این مسؤولان برگزیده مردم تصور می‌کردند که اگر آمریکا رسما طرف تعهد با ما باشد، دیگر به عهد خود عمل خواهد کرد و کارشکنی نخواهد کرد.
از این‌رو بود که رهبر معظم انقلاب در ابتدای مذاکرات فرمودند که ظاهرا لازم است که یک تجربه تکرار شود تا همه بفهمند که آمریکا قابل اعتماد نیست خصوصا کسانی‌که پذیرش این حرف برایشان سخت و سنگین است.
شاید برخی سؤال کنند که چرا رهبر معظم انقلاب به مسؤولان فعلی و مذاکره‌کنندگان اجازه دادند که برجام را بپذیرند و چنین هزینه‌ای برای کشور ایجاد شود. جواب آن روشن است. اولا رهبر معظم انقلاب برجام را به‌صورت مشروط اجازه دادند. ثانیا ایشان به مسؤولان کشور ازجمله رئیس جمهور کنونی و مذاکره‌کنندگان کشور اعتماد داشته و دارند و ثالثا ایشان خواستند که با این تجربه، مسؤولان منتخب مردم و خود مردم متوجه شوند که سیاست حکیمانه و اصولی انقلاب اسلامی در عدم مذاکره با آمریکا، مبنایی عقلایی و صحیح دارد.
البته برجام هزینه‌هایی برای کشور داشته و دارد ولی با توجه به نیاز مسؤولان منتخب مردم و خود مردم به چنین تجربه‌ای، اجازه دادن به وقوع این تجربه با جلوگیری از بخشهای خطرناک آن، امری حکیمانه و رهبری داهیانه آقا را نشان می‌دهد. ایشان با اشاره به همین مطلب خاطرنشان کردند: «این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. بنده سال گذشته در سخنرانی عمومی -یا سال گذشته بود یا یک‌سال‌ونیم پیش بود؛ درست یادم نیست تاریخش- (20/1/1394) گفتم برجام و این مذاکرات هسته‌ای، برای ما یک نمونه خواهد بود؛ ببینیم آمریکایی‌ها چه‌کار می‌کنند؛ این‌ها که حالا با زبان چرب و نرم می‌آیند، گاهی نامه می‌نویسند، اظهار ارادت می‌کنند، اظهار همراهی می‌کنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که می‌نشینند، با زبان چرب و نرم با مسؤولین ایرانی صحبت می‌کنند، خیلی خب ببینیم در عمل چه‌کار می‌کنند. حالا معلوم شد در عمل چه‌کار می‌کنند! در ظاهر وعده می‌دهند، با زبان چرب و نرم حرف می‌زنند امّا در عمل توطئه می‌کنند، تخریب می‌کنند، مانع از پیشرفت کارها می‌شوند؛ این شد آمریکا؛ این شد تجربه. حالا آمریکایی‌ها می‌گویند بیایید درباره‌ی مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما می‌گوید این‌کار برای ما سمّ مهلک است.»
به این ترتیب علت سیاست کلان نظام در عدم مذاکره با آمریکا روشن شد: «این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسأله‌ای نمی‌توانیم با او مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم....وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد می‌کند، بعد هم وقتی می‌گوییم آقا چرا نقض عهد کردی، باز لبخند می‌زند، باز زبان چرب و نرم را باز می‌کند و یک‌جوری توجیه می‌کند، با این دشمن نمی‌شود وارد مذاکره شد. این‌که بنده سالها است دائم تکرار می‌کنم که با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم، علّتش این است. این نشان‌دهنده‌ی این است که مشکلات ما در این مسأله، در مسائل مربوط به منطقه، در مسائل گوناگونی که داریم، در مشکلاتی که با آمریکا و امثال آمریکا داریم، با مذاکره حل نمی‌شود؛ ما یک راهی باید خودمان انتخاب بکنیم، آن راهمان را برویم؛ بگذارید دشمن دنبال شما بدود.»
* راه درست چیست؟
«راه چیست؟ راه همانی است که عرض کردیم: تکیه‌ی به استعداد درونی، تکیه‌ی به ظرفیّتهای داخلی کشور، تکیه‌ی به همین جوانها، تکیه‌ی به ابتکاری که جوانها می‌زنند، کاری که دنبال می‌کنند، دانشی که تحصیل می‌کنند، دانش تحصیل‌کرده‌ای که تبدیل به فنّاوری می‌کنند.»
* پشت جنایات عربستان نیز آمریکاست
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در منطقه ما نیز جنایاتی که صورت می‌گیرد به دست آمریکا و با حمایت آمریکا و صحنه‌گردانی آمریکاست. برخی چنین تصور می‌کنند که می‌توانند با آمریکا در مسائل منطقه به یک منافع مشترکی دست‌یابند و بر اساس آن منافع مشترک با آمریکا همراهی و همکاری کنند. این افراد با درک ناصحیحی که دارند، متوجه نمی‌شوند که اولا پشت جنایات صورت‌گرفته در منطقه، خود آمریکاست. ثانیا با همکاری با آمریکا نمی‌توان حسن نیت و صداقت آمریکایی‌ها را به‌دست آورد. مگر اردوغان در ترکیه به‌دنبال همین راه نرفت و با آمریکا همراه نشد؟ جان ده‌ها هزار بلکه صدها هزار نفر ازمردم سوریه را در این‌راه فدا نکرد؟ آیا آمریکایی‌ها در کودتای اخیر ترکیه طرف کودتاچیان نبودند و سران کودتاچی مورد حمایت آمریکا قرار نگرفتند؟
از این‌رو این افراد باید چشم‌های خود را باز کنند و بر اساس تخیل و حب به آمریکا تحلیل نکنند. واقعیت‌های منطقه بیان‌گر آن است که آمریکا پشت جنایات آل سعود در یمن و بحرین است و آمریکاست که خیانت آل سعود در نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی را برنامه‌ریزی می‌کند. آل سعود در خیانت و جنایت، آلت‌دست و ابزار آمریکای جنایتکار هستند. «اینجا هم وقتی نگاه می‌کنیم، باز پای آمریکا در میان است. بله، این‌که دولت سعودی علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفت‌وآمد را علنی بکند، خنجری است بر پُشت امّت اسلامی. شکّی نیست که این کاری که سعودی‌ها کردند -ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی - این واقعاً خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد؛ خیانت بزرگی کردند، این‌ها گناهکارند، لکن اینجا هم دست آمریکا در میان است. دولت سعودی چون تابع آمریکا است، چون مسخّر آمریکا است، چون چشمش به دهان آمریکا است، این غلط بزرگ را انجام داد؛ اینجا هم پای آمریکا در میان است.»
جنایت در یمن و خیانت سازمان ملل به بشریت و خارج کردن اسم سعودی از نقض حقوق بشر و جنایت در بحرین و... همه با حمایت آمریکاست. «در قضایای دیگر هم همین‌جور است. آمریکایی‌ها ادّعا می‌کنند که می‌خواهند مشکلات منطقه را حل بکنند، امّا درواقع عکس این است؛ خودشان به‌وجودآورنده‌ی مشکلات یا تشدیدکننده‌ی این مشکلاتند؛ مانع حلّ مشکلاتند. اگر دست خود ملّتهای منطقه باشد، حل خواهند کرد مسائل را. ما باز هم دعوت می‌کنیم دولتهای اسلامی را، این دولتهای عربی که اطراف ما هستند، این‌ها باید بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست، آمریکا به این‌ها به چشم ابزار نگاه می‌کند؛ ابزار حفظ رژیم صهیونیستی و حفظ خوی و منافع استکباری خود آمریکا در منطقه. آمریکا درواقع اصلاً هیچ علاقه‌ای به این‌ها ندارد؛ از پولشان استفاده می‌کند، از نیروی این‌ها برای مقاصد خودش استفاده می‌کند؛ برای این‌که یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد و حفظ کند. این کاری است که این‌ها دارند می‌کنند.»
مسؤولان سیاست خارجی کشور باید توجه داشته باشند که پشت حمایت غرب از تروریست‌های منافقین و همکاری عربستان با این سازمان تروریستی و نیز هماهنگی میان سران خائن سازمان ساف (محمود عباس که هم به آرمان فلسطین خیانت کرد و هم به آرمان مقاومت) با گروهک منافقین نیز آمریکا قرار دارد. آمریکا از یک‌سو به برخی مسؤولان ایرانی با لطافت و نرمی سخن می‌گوید و از سوی دیگر از اجلاس براندازی جمهوری اسلامی در فرانسه و رابطه سران خائن ساف با منافقین بهره می‌برد.
* با این‌همه، آمریکا رو به اضمحلال است
در پایان شایسته است که به این فراز حکمت‌آمیز رهبر معظم انقلاب توجه کنیم که خاطرنشان کردند که آمریکا و قدرت او در منطقه و حامیان و پیروانش در منطقه رو به اضمحلال هستند: «با همه‌ی این نقلها و با همه‌ی این تفاصیل، آمریکا در منطقه روزبه‌روز رو به ضعف بیشتر است. نقشه‌هایش افشا شده است و... هم در عراق، هم در سوریه، هم در مناطق گوناگون دیگر بحمدالله روزبه‌روز رو به ضعفند.»
انتهای پیام/
