غربت فرهنگ و ضعف علوم انسانی

قائل بودن حق اظهار نظر برای همگان از الزامات اولیه رشد مشارکت جمعی و تقویت قدرت ملی است اما در حاکمیتی که قاعدتاً همگان باید به تقویت آن ملتزم باشیم، صرفاً اظهار نظرحق همگانی است و نه اعمال نظر و دستگاه های ذی ربط صرفاً حق اعمال سیاست مصوب را دارند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت عباس سلیمی نمین از باب تضارب آرا با عنوان «غربت فرهنگ و ضعف علوم انسانی» به شرح ذیل است:
نزدیک چهار دهه از رویکرد به اسلام برای اداره جامعه با رأی کم نظیر 97 درصدی مردم در ایران می گذرد. با اتکا به دور نگه داشتن قهری فرهنگ اسلامی از اداره کشور، از آن تاریخ پیش بینی های جوسازانه ی قدرت های مسلط بر دنیای اسلام آغاز شد. سردمداران قطب های قدرت که تولد یک نظام سیاسی جدید به ویژه از نوع دینی را برای موقعیت خویش بسیار زیان بار ارزیابی می کردند به دفعات خبر از سقوط عن قریب مولود جدید می دادند و بدین ترتیب وعده های زمین گیر شدن عملی نظام جدید در شش ماه، یک سال، دوسال و ... پشت سر گذاشته شد. امروز این نظام حکومتی جدید نه تنها دوران بلوغ اش را سپری کرده بلکه از مرزهای این سرزمین فراتر نیز رفته است.

هرچند در این نوشتار قصد بررسی توفیقات و ضعف های الگوی حکومتی جدید در پاسخ گویی به نیازها و کاستی های مبرم در زمینه های مختلف را نداریم، اما برخی در مقام تبیین این مهم، جمهوری اسلامی را در دست یابی به استقلال سیاسی، توان نظامی و امنیتی، رشد علمی در عرصه علوم پایه و ... موفق، اما در زمینه علوم انسانی و ... دچار ضعف می بینند. قطعاً علوم انسانی ارتباط تنگاتنگی با مشرب فکری شخصیت های متولی دستگاه های ذی ربط و کم کاری و پر کاری آنان دارد. در حالی که به اعتراف دوست و دشمن، امروز در پرتو نظام جدید، ایران در مدتی کوتاه در عرصه سیاست داخلی دموکراسی ای اسلامی ارائه کرده که حاکمیت چندین دهه غرب سرمایه داری را در منطقه –که عمدتاً متکی بر استبداد قرون وسطایی حاکمان کشورهایی همچون عربستان است- به شدت به چالش می کشد، اما در عرصه فرهنگ بعضاً در مسائل بسیار پیش پا افتاده متوقف مانده ایم. این درست است که قائل بودن حق اظهار نظر برای همگان از الزامات اولیه رشد مشارکت جمعی و تقویت قدرت ملی است اما در حاکمیتی که قاعدتاً همگان باید به تقویت آن ملتزم باشیم صرفاً اظهار نظر حق همگانی است و نه اعمال نظر و دستگاه های ذی ربط در هر بخش صرفاً حق اعمال سیاست های مصوب را دارند. مدتی است امام جمعه مشهد بر اساس استنباطات شخصی و پیش فرض هایی از برگزاری هر نوع کنسرت در بخش عظیمی از استان خراسان ممانعت به عمل می آورد و در توجیه اعمال سلیقه خود در مسائل حاکمیتی حواشی کنسرت همچون کف و سوت کشیدن و... را محل اشکال می خواند. (1)

برگزاری کنسرت در سراسر کشور (حتی در سایر شهرهای مذهبی) یا لابد چنین حواشی ای نداشته (که حتی با مخالفت لفظی سایر نمایندگان رهبری مواجه نشده) یا آن که آنان راه تأثیرگذاری از طریق قانون را بهتر بلد بوده اند (از جمله تذکر به مسئولان برگزاری کنسرت ها از طریق نیروی انتظامی که حواشی را کنترل کنند وگرنه از ادامه اجرای کنسرت در آن شهر و شهرهای دیگر جلوگیری خواهد شد).

نقطه مقابل این گونه اعمال سلیقه فرهنگی را هفته گذشته از جانب آقای دعایی (نماینده رهبری در مؤسسه اطلاعات) شاهد بودیم. ایشان در مراسم رونمایی از خاطرات آقایان حجتی کرمانی و بی آزار شیرازی به انتقاد از مجری محترم پرداخت؛ زیرا اداره کننده جلسه برای تشویق آفرینندگان آثاری که قرار بود مورد تجلیل قرار گیرند گاه حاضران را به ذکر صلوات و گاه به کف زدن فرا می خواند و فرهیختگان حاضر در هر دو مشارکت شایسته ای می کردند و احساسات خود را با هدف تجلیل از آفرینندگان آثار مکتوب بروز می دادند. اما زمانی که آقای دعایی دعوت به مستفیض کردن جمع شد سخن خود را با این عبارت آغاز کرد: «ما این جا برای صلوات فرستادن نیامده ایم.» (2)  بدون شک توقف آقایانی که از آنان انتظار تولید اندیشه و پاسخ به ابهامات فکری بشر امروزی بود در مسائل پیش پا افتاده مرا به شدت در آن جمع فرهیخته به تأمل واداشت. تجلیل همراه با کف از یک خدمتگزار فرهنگ دارای یک ثواب است و ابراز احساسات و بزرگداشت همراه با ذکر صلوات دو امر نیکو را به همراه دارد. این گونه درجا زدگی ها -که متأسفانه عمدتاً ناشی از تأثیرگیری از اطرافیان و جمع های بسته و محدود است- مثل آن می ماند که در مراسم بزرگداشت عزیزی از دست رفته جماعت دعوت به قیام برای یک دقیقه سکوت جهت ادای احترام  شوند که امر پسندیده ای است، اما پسندیده تر آن است که در ضمن ایستادن سوره ای از قرآن مجید نیز تلاوت شود. اما در این مختصر بحث ارزش گذاری یا رجحان یکی از این روش های ابراز احساسات بر دیگری نیست حق آن است تا بگذاریم جامعه به طرق مختلف شرعی و عرفی احساسات خود را در این گونه محافل هرگونه که می پسندد ابراز دارد. اما آن چه موجب تأسف است آن که متولیان برجسته امور فرهنگی و علوم انسانی در چه وادی هایی سیر می کنند و لابد خود را انقلابی و روشنفکر نیز می دانند.

-----------

پاورقی:
1- کنسرت تنها موسیقی نیست؛ حاشیه ای دارد آن حاشیه اش ابتذال آفرین است. حاشیه اش ابتذال است این که یک مرتبه یک عده فریاد می کشند کف می زنند سوت می زنند اظهار هیجان  می کنند یک شکلی از گناه؛ و این هیجان شکلی از غضب خداست. (خطبه های نماز عید سعید فطر  16/ 04/ 1395 ، www.alamolhoda.com/post/2260  )
2-  چهارشنبه 13/05/1395، سالن اجتماعات دایره المعارف بزرگ اسلامی به میزبانی مؤسسه نشر و تنظیم آثار حضرت امام)

انتهای پیام/