رویکرد حکومت ترکیه به کردها پس از کودتا/ خطاهای دولت و HDP در قبال یکدیگر
حزب دموکراتیک خلقها به رهبری دمیرتاش در ماههای اخیر، خطاهای بزرگی انجام داده و متقابلاً دولت نیز مرتکب خطاها و بدعهدیهایی شده که باعث شده جناح جنگ طلب پ ک ک، جناح طرفدار مذاکرات دولت با کردها را به حاشیه براند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، همان گونه که پیش بینی میشد، پس از کودتای نافرجام، حکومت ترکیه دست به پاکسازیهای بسیار گسترده زده و در 10 روز اخیر، بیش از شصت هزار نفر از کارمندان وزارتخانههای مختلف ترکیه به اتهام تبعیت از گولن، اخراج شده و بسیاری نیز روانه زندان شدهاند. به عبارتی دیگر، تقریباً تکلیف همه روشن است و همه میدانند که قرار است «آک پارتی» در این دوره و به ویژه در دوران شرایط سه ماهه اضطراری، چه اقداماتی انجام دهد و با طیفهای گوناگون مخالفین و مظنونین، چه رفتاری داشته باشد.
اما شاید یکی از نکاتی که در مورد آن، ابهام فراوانی وجود دارد و اخبار مربوط به آن تا حد زیادی در سایه خبر گسترده کودتا قرار گرفت، موضوع کردها و درگیری بین نظامیان ترکیه و پ.ک.ک است. حکومت آک پارتی در این دوران، با کردها و به ویژه با پ.ک.ک و مهمترین نهاد اقماری قانونی آن یعنی حزب دموکراتیک خلقها (HDP) چه خواهد کرد؟ آیا جنگ ادامه پیدا میکند و اردوغان همچنان بر ضرورت زندانی شدن صلاح الدین دمیرتاش رهبر HDP و رفقای او به خاطر حمایت از ترور، تاکید خواهد کرد؟
در پاسخ باید گفت: اصولاً در پرونده پ.ک.ک، چیزی تغییر نکرده تا رویکرد حکومت در دوران پس از کودتا در این حوزه تغییر کند. درست است که HDP نیز همچون دو حزب مخالف دیگر یعنی حزب جمهوری خلق (CHP) و حزب حرکت ملی (MHP)، از حکومت حمایت کرده و کودتا را محکوم کرد، اما واقعیت این است که حتی در شرایط بسیار بحرانی، کردهای نزدیک به پ.ک.ک، خود را بخشی از ملت ترکیه نمیدانند که در کنار دولت و ملت قرار بگیرند و متقابلاً دولت نیز، آنان را «دیگری» به شمار میآورد.
دیدیم که در روزهای اخیر و در جریان دیدارهای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و بن علی ییلدرم نخست وزیر ترکیه با رهبران احزاب مخالف، آنان بارها با کمال قلچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق (CHP) و دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی (MHP) دیدار کردند و هر دو رهبر را در میتینگ استانبول، با احترام بر صحنه بردن،د اما دعوتی از صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) به عمل نیامد و او و دیگر سران حزب نه تنها به حاشیه رانده شدند، بلکه به تندی مورد انتقاد حکومت قرار گرفتند و جالب اینجاست که رسانههای بخش خصوصی ترکیه نیز که تا پیش از این برای مصاحبه با کردهای وابسته به پ.ک.ک سر و دست میشکستند و به عنوان مثال احمد هاکان مهمترین تحلیل گر سی.ان.ان ترک در میزگرد با دمیرتاش، به مناسبت تولد او در برنامه زنده، کیک می بُرید، همگی در بایکوت جریان سیاسی وابسته به پ.ک.ک، با دولت به توافق رسیدهاند.
البته دمیرتاش و رفقای او نیز به اتخاذ مواضع تند خود ادامه میدهند. دمیرتاش در حالی که در مقطع تاریخی حساس اخیر، موضع روشنی در قبال فتح الله گولن اتخاذ نکرده، اردوغان را به ابوبکر بغدادی خلیفه داعش تشبیه کرد! او همچنین اعلام کرد که آن دسته از هواداران حزب عدالت و توسعه که در شب کودتا به تانکهای نظامیان حمله کردند، با افراد داعش بی شباهت نیستند!
تداوم جنگ با پ.ک.ک
اگر چه برخی از تحلیلگران معتقدند که ارتش و نیروهای مسلح در جریانات اخیر تحقیر شدهاند و نمیتوانند به خوبی با پ.ک.ک بجنگند، اما فراموش نکنیم که اولاً بخش مختصری در حد 1.5 درصد از نیروهای مسلح ترکیه در کودتا نقش داشتهاند و اگر تحقیری در کار باشد، تنها شامل همان 8700 نفر میشود. ثانیاً از لحاظ روانشناسی نظامی و دفاعی نیز، نیروهای مسلح در موقعیتی قرار گرفتهاند که اتفاقاً برای جلب اعتماد مجدد دولت و ملت، جدیتر از پیش خواهند جنگید و این را نیز باید گفت که جنگ اصلی ترکیه با پ.ک.ک در حوزههای اطلاعات و تعقیب و مراقبت هوایی و امنیتی در مرزها و مناطق روستایی کردنشین است و اساساً پ.ک.ک در شرایط کنونی، بسیار ضعیفتر از آن است که بخواهد در برابر ارتش و ژاندارمری بجنگد و نهایتاً، حملات مختصر به نیروهای پلیس، بمبگذاریهای غالباً کور، نیمه موفق و ناشیانه و برخی اقدامات تروریستی نه چندان جدی، تمام آن چیزی است که در توان نیروهای پ.ک.ک است.
حزب دموکراتیک خلقها نیز در این مدت آن قدر ضعیف و کم اعتبار شده که نمیتواند تظاهرات و راهپیماییهای چند هزار نفری راه بیاندازد. در نتیجه، پ.ک.ک کارت فشار خاصی در دست ندارد و غیر از احتمال صدور دستور مجدد اعتصاب غذای بیش از پانزده هزار نفر زندانی، برجسته کردن مساله سلامتی اوجالان در رسانهها و محاکم حقوقی اروپا، سلاح دیگری در داخل ترکیه، در دست ندارد.
اما در خارج چطور؟ در خارج از ترکیه؛ سه حوزه نفوذ در اختیار پ.ک.ک است تا از طریق آنها، ترکیه را تحت فشار قرار دهد: 1.کشورهای اروپایی و به ویژه آلمان، فرانسه و سوئد. از آن جایی که طی یک سال گذشته، نارضایتی عمیقی در میان کردهای ترکیه نسبت به سیاستهای جنگ طلبانه پ.ک.ک به وجود آمده و نفوذ سازمانی پ.ک.ک نیز در بین کردهای مقیم اروپا، بسیار کمتر از گذشته است، در این حوزه کاری از دست آنها بر نمیآید.
2. در اقلیم کردستان عراق، بیش از 7 هزار عضو نظامی و غیرنظامی پ.ک.ک، در مناطق شهری، روستایی و کوهستانی حضور دارند و آنها میتوانند منافع ترکیه را تا حد زیادی به خطر بیاندازند. به عنوان مثال آنها میتوانند با منفجر کردن لولههای انتقال نفت اقلیم کردستان به ترکیه و ایجاد مانع بر سر راه انتقال گاز کردستان به ترکیه و نیز ایجاد دردسر برای مسعود بارزانی رئیس اقلیم و اصلیترین متفق کُرد اردوغان، ترکیه را تحت فشار قرار دهند.
3. در مناطق سهگانه کردنشین جزیره، کوبانی و عفرین در شمال سوریه، یکی دیگر از نهادهای اقماری پ.ک.ک به نام حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) قدرت کامل را در دست دارد و این نیرو در حال حاضر با آمریکا هماهنگ و همراه است. اگر چه ترکیه به عنوان مهمترین متفق آمریکا در خاورمیانه، از واشنگتن خواسته که کردها در غرب فرات مستقر نشوند، اما فعلا آمریکا به کردها برای جنگ با داعش نیاز دارد و برخلاف ترکیه، آمریکا نیروهای PYD را تروریست نمیداند. شاید بتوان این کارت را مهمترین کارت پ.ک.ک در برابر ترکیه دانست که البته الزاماً نمیتواند تضمین کننده نجات پ.ک.ک و تضمینی برای رسیدن به توافق بین اردوغان و رفقای اوجالان شود.
کردها و گولن
پ.ک.ک پیش از آن که یک جریان کُردی باشد، یک نهاد ایدئولوژیک چپ از نوع استالینی است. در دهه آخر قرن بیستم بین هواداران پ.ک.ک و نیروهای حزب الله ترکیه، درگیریهای بسیار خونینی روی داد و هزاران نفر در جریان آن درگیریها کشته شدند و هنوز هم در شهرهایی همچون دیاربکر، باتمان و استانبول، احتمال وقوع این درگیریها وجود دارد.
اما با این حال، برخی شواهد نشان میدهد که جریان گولن، برای براندازی نرم حکومت آک پارتی، با نهادهای اقماری پ.ک.ک روابطی برقرار کرد و این مساله در جنگهای چند ماه اخیر بیتاثیر نبوده است. این مساله در کنار برخی حمایتهای آشکار و دستور گرفتنهای دمیرتاش و یاران او از پ.ک.ک، اردوغان و دیگر سران آک پارتی را نسبت به جریان کُردی وابسته به پ.ک.ک، بی اعتماد کرده است.
اگر چه دمیرتاش و یاران او در سه سال اخیر در ترکیه کارهای بزرگی انجام دادند و برای استقرار صلح و هدایت مسیر فعالیت سیاسی از کانال مبارزه مسلحانه به مسیر فعالیت سیاسی گامهای بلندی برداشتند، اما نمیتوان منکر خطاهای استراتژیک آنان در دوران پس از انتخابات سراسری شد.
حقیقتاً HDP در ماههای اخیر، خطاهای بزرگی انجام داده که شاید یکی از کوچکترین این خطاها، شرکت نمایندگان این حزب در مراسم ختم یکی از اعضای پ.ک.ک باشد که به عنوان عامل حمله تروریستی استانبول معرفی شد. از این گذشته، چهرههای معتدل و صلح طلب این حزب همچون احمد ترک، لیلا زانا، آلتان تان، عثمان بایدمیر، سرّی ساکک، خطیب دجله، حسیب کاپلان و خیلیهای دیگر کاملاً سکوت کردهاند.
متقابلاً دولت نیز مرتکب خطاها و بدعهدیهایی شده و با تعلل و اتلاف وقت، عملاً موجب آن شد که جناح جنگ طلب پ.ک.ک، جناح طرفدار مذاکره را به حاشیه براند.
با وجود تمام این شرایط، ترکیه، نمیتواند هیچ راه و گزینه و واسطهای بهتر از HDP پیدا کند و منطقیترین اقدام این است که ضمن انتقاد از تمام خطاهای HDP، یک بار دیگر آنها را به عنوان اصلیترین طرف مذاکره پست میز گفتوگو نشاند و زمینه را برای مصالحه و پایان دادن به درگیریها فراهم کند. چرا که در هر حال و در هر مقطعی، مساله کردها و تهدیدات پ.ک.ک، یکی از مهمترین معضلات اجتماعی و حقوقی ترکیه و در همان حال بزرگترین تهدیدعلیه امنیت و توسعه ترکیه است و آنکارا ناچار است به این ماجرا خاتمه دهد. HDP نیز باید در برابر فتح الله گولن مواضع شفاف اتخاذ کند و به برخی رفتارهای عمل گرایانه شاگردان گولن اعتماد نکند.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
انتهای پیام/