نویسنده جانستان کابلستان: قوانین تابعیت و اقامت در ایران مربوط به دوره پهلوی اول و دوم است
در قسمت اول برنامه «وطندار» ویژه مهاجرین افغانستانی، موضوع «مهاجرین افغانستانی و چرایی انتخاب ایران» مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، قسمت اول برنامه «وطندار» ویژه مهاجرین افغانستانی شب گذشته از شبکه افق پخش شد.
این قسمت برنامه با موضوع «مهاجرین افغانستانی و چرایی انتخاب ایران» با حضور «محمدکاظم کاظمی» شاعر و فعال فرهنگی و «رضا امیرخانی» نویسنده کتاب سفرنامه جانستان کابلستان به گفتوگو پرداختند.
در زیر خلاصهای از بحث کارشناسی این برنامه را مشاهده میکنید:
در ابتدای برنامه «مهدی طوسی» مجری برنامه وطندار، با طرح پرسشهایی بحث را شروع کرد؛
طوسی: رضا امیرخانی در سفرنامه خود نوشته ناملایماتی را که ما در ایران بر مهاجرین روا کردیم، رفتار آنها با من در افغانستان از جنس ما نبود و با من مهربانی و عطوفت کردند/ ناملایمات چرا در دو ملت دوگانه است؟
کاظمی: ما دارای ریشههای مشترکی هستیم، بار دیگر گفتم که ما اگر ایران را خانهای با پنجرههایی به چهار اطراف تشبیه کنیم، فراخترین و وسیعترین آن رو به افغانستان باز شده است؛ فرهنگ مشترک، زبان مشترک، ادبیات مشترک، تاریخ مشترک باید بهطور طبیعی باید همدیگر را دوست داشته باشیم.
ناملایماتی وجود دارد و ما کاملاً به آن واقف هستیم. خاطرهای از «محمدحسین جعفریان» بگویم. زمانی که کابل رفته بود به راننده تاکسی گفته بود من از یک کشور خارجی آمدهام و راننده درجواب گفته بود ایرانی خارجی حساب نمیشود و شما از خود ما هستید.
امیرخانی: عبارت و لفظ دو کشور در جغرافیای سیاسی تعبیر درستی است اما برای منی که از قبیله فرهنگ هستم اصولا عبارتی به نام دو کشور و مرز را نمیتوانم بپذیرم، چون من ایران و افغانستان را یکی میدانم و در تعیین جغرافیای سیاسی ما دخیل نبودیم.
در این بخش آیتمی از رضا محمدی شاعر افغانستانی پخش میشود که میگوید: شعر میتواند پیوندی برای دوملت باشد آسمان در هرجایی که باشیم آبی است، وطن آدمی در درون هر شخصی هست که آن را میتواند با خود حمل کند/ به هزار علت بین ما فاصله و مهجوری افتاده و من ایران را دوست دارم چرا که جان و جهانی که در ایران جریان دارد در من هم جریان دارد.
طوسی: شعر «شمشیر و جغرافیا» استاد کاظمی درباره مرزهاست نظر شما درباره این مرزها چیست؟
امیرخانی: آشنایی فرهنگی ما با افغانستان و مهاجرین با شعر "پیاده آمده بودم و پیاده خواهم رفت" محمدکاظم کاظمی بود و گفتمان این شعر در شعر شمشیر و جغرافیا تغییر کرده و این گویای این است که ما از آن فضا گذر کردیم. تعبیر "اتباع بیگانه" دل مهاجرین را میآزارد.
سادهترین مهاجرت، مهاجرت جغرافیایی است/ مهاجرین افغانستانی مهاجرت زبانشناختی نداشتند، چرا که از وطنی به وطن دیگر نرفتند و فقط مهاجرتی در سیطره زبان فارسی بوده است.
کاظمی: رفتار مردم ایران در این سی سال که مهاجر بودم ارتباط کاری دارند تصور اینکه ناملایمات از دو جهت بوده است: یکی قوانین و دشواریها و تنگناهایی که در زندگی مهاجر وجود دارد و دیگری رفتارها و رویکردهای رسانهای برخی مواقع تاثیر منفی گذاشته که درسالهای اخیر کمتر شده و در جهت بهبود شرایط گام بر میدارند.
طوسی: شرایط پیشرفت نخبگان در ایران چطور بوده است؟
امیرخانی: نقشی که حاکمیت در ایجاد این تصور داشته تأثیرگذار است؛ کشور مهاجرپذیر باید غربالگری در بین مهاجرین انجام دهد که متاسفانه کم کاری در این امر صورت گرفته است.
قوانین تابعیت از دوره پهلوی اول بوده و قوانین اقامت نیز مربوط به پهلوی دوم است. در دنیای امروز که آنقدر زود همه چیز تغییر میکند جای تعجب است که چرا این قوانین تا به امروز وجود دارند.
در دنیایی که اتحادیه عرب اتحادیه اروپا و اتحادیههای مختلف شکل میگیرد، خیلی روشن است که هم نژادترین همسایه ما باید بتواند با ما زندگی کند و ما هم باید بتوانیم سر یک سفره با آنها زندگی کنیم.
مجری برنامه در تکمیل اظهارات امیرخانی افزود: به طور مثال از نمونههای از دست رفته میتوان به مرحوم «قهار عاصی» شاعر نامدار افغانستانی اشاره کرد که رد مرز میشود و بعد در جریان جنگهای داخلی جان خود را از دست میدهد و این خسارتی برای دو ملت است یا «رضا محمدی» که به اروپا مهاجرت میکند یا کسی که در دوره دکترا مشغول تحصیل است و بیهیچ دلیلی بازگردانده میشود.
انتهای پیام/.