چرخش در سیاست اردوغان تاکتیک یا استراتژی؟
بنعالی ییلیدریم، نخستوزیر ترکیه در چرخشی آشکار در قبال سوریه اعلام کرد کشورش طی ماههای آینده برای جلوگیری از تقسیم سوریه، نقش فعالتری ایفا خواهد کرد و اسد میتواند شریکی در مرحله انتقالی باشد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بنعالی ییلیدریم، نخستوزیر ترکیه در چرخشی آشکار در قبال سوریه اعلام کرد کشورش طی ماههای آینده برای جلوگیری از تقسیم سوریه، نقش فعالتری ایفا خواهد کرد و اسد میتواند شریکی در مرحله انتقالی باشد. این رفتار اخیر آنکارا به نظر میرسد تحولی مثبت در سیاست خاورمیانهای ترکیه باشد که پس از شکست کودتای نظامی در این کشور، به جمعبندی جدیدی درخصوص دوستان و دشمنان واقعی ترکیه رسیده است.
ترکیه در طول سالهای گذشته همواره نقش مخربی را علیه همسایگانش ایفا کرده و عملاً به عنوان حیاط خلوت تروریستها به ویژه داعش عمل نموده و با توسل به قاچاق نفت و اسلحه به بازوی اجرائی و تدارکاتی تروریستهای فعال در سوریه و عراق تبدیل شده است.
تقریباً به طور همزمان، مقامات ارشد دولتی در ترکیه با اظهارات به کلی متفاوت با گذشته، سعی میکنند افقهای تازهای را برای تنظیم دور جدیدی از مناسبات با همسایگان را ترسیم نمایند. از جمله معاونین نخستوزیر ترکیه رسماً عملکرد گذشته دولت آنکارا در قبال همسایگان را «پراشتباه» و «نیازمند بازنگری کلی» معرفی میکنند و حتی از اتخاذ چنان رویکردهائی در گذشته اظهار تاسف و پشیمانی مینمایند.
سه سرفصل کاملاً متمایز با گذشته در سخنان مقامات آنکارا به چشم میخورد.
1- اجتناب از راهحلهائی که از خارج دیکته میشود و اتخاذ تصمیمات مسالمت جویانه که ریشه در اراده و منافع منطقه داشته باشد.
2- پرهیز از تقابل و گرایش به سمت تعامل همه جانبه با همسایگان به ویژه همراه با توسعه روابط سیاسی – اقتصادی با سوریه و عراق
3- همکاری و تعامل با دولت و ملت سوریه با تمرکز خاص بر همکاری مستقیم با دولت سوریه.
در این مقوله نکات مهمی وجود دارد که عمدتاً عملکرد و دیدگاههای آنکارا در قبال مسائل منطقه را تحت الشعاع فضای مه آلود و شبهه ناک عملکرد گذشته آنکارا قرار داده است و این سوال بنیادی را مطرح میسازد که دیدگاه اخیر آنکارا تغییر استراتژی است یا تغییر تاکتیک؟ و آیا اردوغان و دستیارانش واقعاً به فکر ایجاد تغییرات بنیادین در سیاستهای گذشته افتادهاند یا آنکه صرفاً برای خروج از انزوای زجر دهنده کنونی درصدد آرام کردن فضای پیرامونی هستند ولی همچنان به سیاستهای گذشته وفادارند؟
واقعیت اینست که اردوغان و دستیارانش در طول سالهای گذشته مرتکب خطاهای فراوانی شدهاند و چهره دولت و کشور خود را در فضای منطقهای و جهانی به شدت مخدوش و غیرقابل اعتماد کردهاند.
علاوه بر این آیا اردوغان در مقطع زمانی کنونی و حتی از این پس نیز به «سیاستهای نوسانی» و به شدت ناپایدار متوسل خواهد شد یا آنکه سیاست متعادلی را در پیش میگیرد و کمتر به فکر حیلهگریهای سیاسی خواهد بود؟ ترکیه در دوران اردوغان در مقاطع مختلف سیاستهای کاملاً متضادی را در قبال اسرائیل، روسیه، سوریه و عراق در پیش گرفته و سپس در یک چرخش ناگهانی در همان سیاستها به گونهای تجدیدنظر کرده که هیچ وجه مشترکی میان سیاستهای گذشته و حال نمیتوان یافت.
اردوغان در اجلاس داووس در حضور شیمون پرز رئیسجمهور وقت رژیم صهیونیستی به شماتت همهجانبه سیاستهای صهیونیستی پرداخت و غزه را بزرگترین زندان روباز جهان معرفی کرد و در ماجرای حمله کوماندوهای اسرائیلی به کشتی مرمره؛ بیشترین حملات را متوجه این رژیم کرد ولی این روزها با صهیونیستها نردعشق میبازد و مجلس این کشور بهبود و ارتقاء مناسبات با رژیم صهیونیستی را نیز تصویب میکند! اردوغان با حمله به جنگنده روسی امیدوار بود ناتو را به تقابل با روسیه در قلمرو سوریه وادار کند ولی به سرعت در موضع انفعالی قرار گرفت و ضمن عذرخواهی از پوتین، سیاستهای خود را تغییر داد.
اردوغان در مرحله حمایت از تروریستها و داعش نیز سنگ تمام گذاشت و ترکیه را به جولانگاه تروریسم جهانی در منطقه تبدیل نمود. عضوگیری برای تروریستها از 85 کشور جهان، آموزش، تجهیز و حمایت لجستیکی از تروریستها به همراه قاچاق نفت و اسلحه، ترکیه را عملاً به بیآبروترین حامیان تروریسم تبدیل کرد ولی اکنون میگوید که مایل است تمام قد علیه تروریستها در سوریه و عراق وارد عمل شود. هنوز روشن نیست سیاست اخیر اردوغان و دستیارانش تا چه اندازه پایدار و مستمر باشد. به ویژه آنکه به نظر میرسد هدف اصلی اردوغان، تحریک هم پیمانان دیروز از جمله آمریکا، اتحادیه اروپا و جبهه ارتجاع عرب باشد. طبعاً اگر انگیزه امروز اردوغان فرار از انزوای زجر دهنده کنونی باشد، چه بسا که پس از شکسته شدن فضای پیرامونی، آنکارا هم در سیاستهای خود تجدیدنظر کند و به روال گذشته باز گردد. علاوه بر این، ممکن است اردوغان با تغییر چهره سیاستهای منطقهای خود مایل باشد از موضع یک دوست با سوریه و دولت بشار اسد مواجه شود و اهدافی را که از طریق دشمنی قابل دستیابی نبود، از طریق دوستی پیگیری کند و از جلب اعتماد سوریه، اهداف خاص و فرصت طلبانهای را مدنظر داشته باشد. تصمیم و ذهنیت اردوغان هرچه باشد، آینده نشان خواهد داد که وی از این چرخش سیاسی چه اهدافی را مدنظر داشته و تا چه اندازه در تحقق برنامههایش موفق بوده است.
علاوه بر این، تغییر سیاست اردوغان در قبال سوریه پس از علنی شدن شکست و ناکامی داعش و سایر تروریستها در این کشور، چندان دور از انتظار نبود به ویژه آنکه ترکیه هنوز هم با اعزام هزاران تروریست تازه نفس به سوریه، سعی دارد اوضاع را به سود تروریستها تغییر دهد هر چند بسیار دیر شده است.
انتهای پیام/