منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند/آمریکاییها برای ایجاد ناامنی و ترور درصدد احیا منافقین هستند
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت:بزرگترین خیانت منافقین نه ترور مردم بیگناه بود ونه همکاری با رژیم بعث، خیانت اصلی این بود که این گروه میخواستند چیزی راکه اسلام نبود بهعنوان اسلام انقلابی به خورد مردم دهند و بسیاری از افراد را بااین تفکر منحرف کردند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،حجت الاسلام علی رازینی، از شخصیتهای شناخته شده دستگاه قضاست، که در سوابق او سمتهایی نظیر ریاست دادگاه ویژه روحانیت، ریاست دیوان عدالت اداری و ریاست کل دادگستری تهران مشاهده میشود. در خصوص پرونده اعدام منافقین با او به گفتوگو نشستیم. ایشان در آن مقطع ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح و ریاست محاکم ویژه جنگ را بر عهده داشته است.
بهنظر شما دلیل انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری در این برهه زمانی چیست؟
این موضوع میتواند دو دلیل داشته باشد؛ یکی اینکه بعضیها نسبت به امام راحل (ره) کینه دارند با وجود اینکه از آن کینهها سالها گذشته و امام (ره) هم به رحمت خدا رفته است. برخیها هنوز نمیتوانند از خواب بیدار شوند و آن کینهها را فراموش کنند؛ به هر حال بعضیها منافعی در قائم مقامی آیتالله منتظری برای خودشان میدیدند و خیلی متاثر هستند و به هر نحوی میخواهند زهرشان را بریزند و از امام (ره) انتقام بگیرند.
اما مهمترین دلیل این است که اصولا ابرقدرتها و در رأس آنها آمریکا و انگلیس بهدنبال این هستند که برای اسلام یک آلترناتیو درست کنند که امام (ره) به آن فرمودند: اسلام آمریکایی.
الان مسئله داعش، القاعده و قبل از آن منافقین در ایران یک نوع تقلید کاریکاتوری از حرکتهای مسلمانهاست؛ چون در میان مسلمانان کسانی بودند که در جبههها بدون ترس جان خودشان را به خطر میانداختند و خواستند یک نوع تقلید کاریکاتورگونه از این حرکت داشته باشند که یک عده از جوانهای جوامع اسلامی که در حال گرویدن به اسلام هستند، جذب کنند و آنها را رودرروی اسلام قرار بدهند.
در واقع الان بعد از شکستی که برای داعش پیش آمده و اعتبارش را از دست داده است، بهنظر من آمریکاییها درصدد احیا و بازسازی منافقین هستند؛ لذا از حرکتهایی که انجام میشود از جمله آن مجمعی که سعودیها و فرانسویها در آن شرکت داشتند و از طرق مختلف از داخل و خارج دنبال این هستند که برای منافقین یک نوع مظلومیت و معصومیت درست کنند تا وسیلهای باشد که یک عده از جوانان ماجراجو از جوامع اسلامی را زیر این پرچم قرار بدهند تا بتوانند از این طریق یک نوع آتش درگیری، ناامنی و ترور را تداوم بخشند.
اخیرا برخی سعی دارند به نوعی منافقین و جنایات آنها را تطهیر کنند؟ آیا این اتفاق شدنی است؟
ماهیت مجاهدین خلق از نظر فکری، از همان ابتدا مبتنی بر التقاط بود، لذا یک خط التقاطی درست کردند و گفتند ما «مارکسیسم اسلامی» هستیم. یعنی گروهی درست کردند که هم با اهداف مارکسیستی هماهنگ باشد و هم با اهداف اسلام؛ میخواستند از اسلام استفاده ابزاری کنند تا بتوانند موفق شوند.
بزرگترین خیانت آنها ـ منافقین ـ نه ترور مردم بیگناه بود و نه همکاری با رژیم بعث، خیانت اصلی این بود که این گروه میخواستند چیزی را که اسلام نبود بهعنوان اسلام انقلابی به خورد مردم دهند و بسیاری از افراد را هم با این تفکر منحرف کردند.
آنها به مارکسیسم نیز معتقد نبودند زیرا دیدیم در نهایت این مارکسیسم ادعایی، سر از آمریکا درآورد و این گروهک نوکر درجه چندم آمریکا شد.
چرا منافقین بعد از پیروزی انقلاب دست به جنجال و مخالفت زدند؟
بعد از پیروزی انقلاب در بهمن 57 به رهبری حضرت امام خمینی (ره) اولین شکاف و تفرقه از ناحیه منافقین ایجاد شد و آنها با نفوذ در نهادهای مختلف، اختلاس میکردند و از اموال دولت برمیداشتند و سلاح میخریدند.
مردم تحت عنوان کمیته، مسلح شده بودند و کمیتهها هم سامان داشت و در رأس آن حکومت اسلامی قرار گرفته بود، اما اینها خودسرانه کانونهای مسلح بهوجود آوردند، از بانکها پول گرفتند و برخی اماکن را اشغال کردند و بهعنوان یک گروهک شروع کردند که در انقلاب برای خودشان موجودیتی درست کنند.
سال 60 احساس کردند به اندازه کافی اموال و سلاح جمع کردهاند، و نیروی کافی هم جذب کردهاند، بلافاصله با اعلام موجودیت مستقل، جنگ مسلحانه را آغاز کردند.
آن زمان ما در دادگاه انقلاب بودیم و دادگاه انقلاب هم بیشتر به مسائل طاغوتیها و وابستگان آنها برخورد میکرد که مسائل مربوط به مواد مخدر هم اضافه شده بود.
بعد از اینکه سازمان مجاهدین علیه انقلاب اسلامی اعلام جنگ مسلحانه کرد، امام (ره) فرمودند اینها معارض هستند و با آنها برخورد قاطع صورت گیرد، امام (ره) فرمودند اگر یک گروه مسلح در مقابل نظام قیام کند همه اعضای آن معارض هستند، حتی آنهایی که در شاخه نظامی نیستند و نظام شروع به برخورد کرد با اینها.
اقدامات مسلحانه منافقین دقیقا از چه زمانی آغاز شد؟
به هر حال منافقین در سال 60 کار مسلحانه را شروع کردند و سال 60 و 61 اوج اقدامات تروریستی آنها در ایران بود و بعد که دیدند در ایران نمیتوانند مقاومت کنند و سران آنها سریع دستگیر میشوند، خودشان به کشورهای اروپایی و خارجی عقبنشینی کردند و تحت حمایت کشورهای غربی قرار گرفتند. وقتی دستشان از ایران کوتاه شد اقداماتی برای بقا انجام دادند و وصل شدند به آمریکا و اسرائیل و صدام.
شما در زمان عملیات مرصاد در کرمانشاه بودید؟
نه، از مرز کرمانشاه جلوتر بودیم. در اواخر جنگ با دستور امام (ره) دادگاه رسیدگی به تخلفات ایجاد شد تا بدون تشریفات مرسوم، به تخلفات جنگی رسیدگی شود.
امام (ره) نیز مسئولیت ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح را به من سپرده بودند و ما در همان روزهای منجر به پذیرش قطعنامه، دادگاهها را در مناطق مرزی ایجاد کردیم و رفته بودیم تا به آنها سرکشی کنیم.
همزمان با تشکیل دادگاه رسیدگی به تخلفات جنگ، قطعنامه 598 امضا شد و چون نظامیهای بیگانه طبق قوانین دنیا در دادگاه نظامی محاکمه میشوند، رسیدگی به وضعیت منافقین دستگیر شده در عملیات مرصاد هم به عهده این دادگاه بود.
این روزها مطالب مختلفی در مورد اعدامهای سال 67 مطرح میشود، کمی در مورد آن توضیح دهید
مسئله خیلی پیچیده نیست. یک عده جرمی مرتکب میشوند، محاکمه میشوند و زندان میروند. زمانی هم که در زندان هستند، باز جرمی مرتکب میشوند یا بعضی از جرایمی که قبلا انجام دادهاند برملا میشود. مثلا فردی بهخاطر یک جرم به دو سال حبس محکوم میشود اما در طول این مدت مشخص میشود که در یک ترور هم نقش داشته است.
تعدادی از منافقین در شرایطی بودند که جرایم جدیدی داشتند که امام (ره) دستور دادند اینها دوباره محاکمه شوند و یک جمعی مرکب از قاضی و دادستان آمدند و در یک برهه، همه را محاکمه کردند و حکم صادر شد.
یکی از مسائلی که امام (ره) تاکید زیادی روی آن داشتند مسئله منافقین بود و ایشان با تیزبینی فهمیدند منافقین دستبردار نیستند و میدانستند قدرتهای خارجی هم منافقین را بهعنوان یک ابزار شناختهاند و بهعنوان ستون پنجم از آنها استفاده خواهند کرد.
اگر منافقین فقط خودشان بودند شاید نظام با عفو و رافت اسلامی با آنها برخورد میکرد، کما اینکه در اثر آموزشهایی که صورت گرفت صدها نفر از آنان توبه کردند اما وقتی امام (ره) دیدند دشمن خارجی از اینها سوءاستفاده میکند دستور دادند قاطعانه برخورد شود و فرصت اینکه اینها ابزار و جای پایی برای دشمن باشند داده نشد.
تعداد اعدامیها چند نفر بود؟
من در این دادگاهها حضور نداشتم ولی به هر حال کسانی که آن زمان در زندان بودند و جرائم جدیدی داشتند دوباره محاکمه شدند.
بهنظر شما منافقین در نهایت چه سرنوشتی خواهند داشت؟
منافقین خیلی ضعیف شدهاند ولی ما نباید دشمن را ضعیف ببینیم و باید هوشیاری خودمان را حفظ کنیم؛ زیرا اینها شرافتمندانه عمل نمیکنند و نامرد هستند، لذا ما باید هوشیار باشیم که آسیب نبینیم. نباید خیلی آنها را دستکم گرفت اما منافقین بهنظر من آیندهای ندارند و نمیتوانند در هیچ جای دنیا برای خودشان جای پایی باز کنند.
برخی مدعی هستند افراد بدون محاکمه در دادگاه انقلاب اعدام میشدند، چه پاسخی به این ادعا دارید؟
ببینید وقتی در دنیا در کشوری انقلاب میشود و حکومت جدیدی روی کار میآید صدها نفر را بدون محاکمه به دار میکشند و خون در شهرها راه میاندازند اما انقلاب اسلامی تنها انقلابی در طول تاریخ بوده است که چنین رفتاری در آن صورت نگرفت. خدا امام (ره) را رحمت کند که فردای انقلاب، دستور داد تا دادگاه انقلاب تشکیل شود.
اگر امام (ره) میخواست مانند بقیه عمل کند، میگفت بچههای انقلابی بروند همانطور کار خودشان را انجام بدهند اما گفت ترمز کنید. شما حق دخالت ندارید. اتهام افراد باید در دادگاهها رسیدگی شود.
همان هویدا و نصیری را ما محاکمه کردیم ولی خب به هر حال وضعیت دادگاه در آن مقطع طبق شرایط بحرانی بود. مثل امروز نبود که مثلا چند مرحلهای باشد یا چند قاضی رسیدگی کنند. آن زمان یک مرحلهای بود و دو قاضی رسیدگی میکردند ولی قطعا همه آنها محاکمه شدند و قاضی زیر حکم آنها را امضا کرده است و گفته است به چه دلیلی باید اعدام شوند.
اگر منافقین در آن زمان اعدام نمیشدند الان کشور چه وضعی داشت؟
منافقین یکباره اعلام جنگ مسلحانه کردند و امام (ره) گفتند حکم شرع را برای آنها اجرا کنند.
در رابطه با اعدامها، حضرت امام (ره) فتوایی دادند که اگر یک جریانی، جریان مسلحانه باشد تمام اعضای آن اعم از نظامی و غیر نظامی هم باید محاکمه شوند در نتیجه دادگاهها در داخل کشور به تعقیب آنها پرداختند و تعداد زیادی از افرادی که ممکن بود در سنین نوجوانی باشند دستگیر و محاکمه و بعدا به اعدام محکوم شدند.
آن زمان برخی از افراد از روی دلسوزی میگفتند که اینها جوان هستند و شاید حکم دیگری بهتر بود و به حکم امام (ره) تا حدی خرده میگرفتند و الان با گذشت بیش از سه دهه از آن زمان، ما به این نتیجه رسیدهایم که حق با امام (ره) بود و اگر آن زمان با فتنه منافقین برخورد جدی نمیشد، الان وضعیت ایران شبیه عراق و افغانستان بود.
حدیث داریم که حدی که بر روی زمین اجرا میشود، برای زمین از 40 روز باران مهمتر است. این برای این است که تمام مسائل اقتصادی مردم تحت پوشش مسائل امنیتی است و اگر مسائل امنیتی برقرار باشد همه مردم میتوانند بهکار و تلاش بپردازند و اگر حد اجرا شود در جامعه امنیت ایجاد میشود و جرایم کم میشود؛ لذا در مسائل جزایی اسلام تاکید کردند که در اجرای حد سرقت، شلاق و جرایم اخلاقی و قصاص شما دچار رافت نشوید: «وَ لَکُم فِی القِصاص حَیاه یا اولی الاَلباب لَعَلکُم تَتقُون». اینها را به این جهت گفتهاند که اگر حکم خدا بهدرستی اجرا شود، آثار آن در جامعه خیلی بیشتر از این است که ما در جامعه دلسوزی کنیم.
اگر با یک جرم برخورد درست شود باعث میشود آن جرم ریشهکن شود؛ لذا امنیتی که امروز ما داریم حاصل قاطعیت حضرت امام (ره) درباره این مسائل است.
منبع:پنجره
انتهای پیام/