نقش مبانی اخلاقی - اسلامی در تحکیم بنیان خانواده / بی‌توجهی به والدین، سلب توفیق طاعت خدا می‌کند

نقش مبانی اخلاقی - اسلامی در تحکیم بنیان خانواده / بی‌توجهی به والدین، سلب توفیق طاعت خدا می‌کند

تعریف یک خانواده اسلامی چیست؟ والدین و فرزندان چه وظایفی را در این خانواده بر عهده دارند؟ مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) درباره روابط اعضای خانواده از نگاه و سیره امام رضا(ع) برایمان توضیح داده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا» خداوند خانواده را به عنوان فرصتی جهت رشد و ارتقای صفات و رفتار انسان‌ها قرار داده است از این رو یکی از عللی که خداوند نسبت به تشکیل خانواده تأکید دارد و آن را امری مقدس معرفی می‌کند، همین امر است. 

از سوی دیگر اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) نسبت به روابط اعضای خانواده با یکدیگر تبیین‌های مختلفی ارائه داده‎اند.

بی‌تردید بیان مسائل مربوط به تشکیل خانواده و ترغیب جوانان نسبت به امر مقدس ازدواج و نیز تنظیم و تبیین روابط اعضای خانواده با یکدیگر جایگاه والایی دارد.

در آستانه روز زیارت مخصوص امام رضا (ع) با حجت‌‏الاسلام عباسیان، مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج) درباره روابط اعضای خانواده از نگاه و سیره امام رضا(ع) به گفت‎وگو نشستیم.

اگر بی‌همسری فضیلت بود، فاطمه به آن شایسته‌تر بود

لطفاً به عنوان مدخل بحث ، از ضرورت تشکیل خانواده و دستورات و تأکیدات دین مبین اسلام پیرامون این موضوع برایمان بگویید؟

عباسیان: یکی از نهادهای اصلی و اساسی برای تربیت جامعه، مسأله خانواده است، یعنی باید به بحث خانواده به عنوان کوچک‏‌ترین و در عین حال مهم‌‏ترین نهاد اجتماعی پرداخته شود. اما مبدأ تشکیل خانواده از مسأله ازدواج آغاز می‌شود، بنابراین قبل از پرداختن به مسأله ازدواج، نیاز است نسبت به این امر مهم توجه ویژه‌‏ای داشته باشیم.  تأکیداتی که خداوند متعال و عترت(ع) در این باره دارند بسیار زیاد است که به عنوان نمونه پیامبر اکرم(ص)‌ فرمودند ازدواج از سنت من است و هرکس از آن رویگردان شود و نسبت به آن رغبت نداشته باشد از من نیست. اما درباره این حدیث، روایتی از امام رضا(ع)‌ نقل می‌کنیم. در کتاب حدایق‌الناظره جلد 23 امام رضا(ع) از امام باقر(ع) نقل کردند: زنی از امام باقر(ع) پرسید خدا کار تو را سامان بخشد من خانمی «متبتله» هستم، امام فرمود: منظورتان از تبتل چیست؟ او جواب داد به این معنی است که هرگز ازدواج نخواهم کرد، امام پرسید: چرا؟ او گفت: می‌خواهم با این کار فضیلت و منزلتی به دست آورم، امام فرمود: از این تصمیم منصرف شو، اگر بی‌همسری فضیلت بود، فاطمه به آن شایسته‌تر از تو بود.

اکنون برخی از آقایان و بانوان به دلایلی همچون ارتقای تحصیلی و شغلی ازدواج خود را به تأخیر می‏‌اندازند که این روایت می‌‏تواند موجب تنبه این عزیزان شوند.
 

جایگاه حسن خلق در ایمان

برای یک ازدواج مناسب و شایسته معیارهایی مبتنی بر دستورات اسلام و احادیث و روایات ائمه معصومین از سوی خانواده‌ها مورد توجه قرار دارد، امام رضا (ع) بر کدامیک از معیارها تاکید فرموده‌اند؟

عباسیان: در روایات عترت(ع) به مواردی مانند دیانت، اخلاقیات و اصالت خانوادگی تأکیدات فراوانی شده است طوری که هر کدام از اینها نباشد، شاید به همان مقدار موجب سردی زندگی زوجه شود.

اهمیت حسن خلق و برخورد مهربانانه با اهل منزل آن قدر زیاد است که معیار ایمان خوب معرفی شده است.

در صحیفةالرضا(ع) روایتی از حضرت نقل شده که ایشان از رسول‌‏الله(ص)‌ نقل کردند: «أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ‏ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکُمْ بِأَهْلِی‏؛ بهترین مردم از نظر ایمان، خوش‏خوترین و مهربان‏‌ترین آنها نسبت به خانواده‌‏اش است و من مهربان‌‏ترین شما به‏ خانواده هستم» بنابراین حسن خلق، عطوفت و لطافت با اهل منزل جایگاه ویژه‎ای در رشد ایمانی افراد دارد.

امام رضا(ع)‌ در روایتی با این مضمون فرمودند که مرد باید در خانواده گشاده‌‏دست باشد تا اعضای خانواده مرگ او را آرزو نکنند. این حدیث بیانگر اهمیت سخاوتمندی همسران در تأمین معاش خانواده است و از آن می‌توان ضرورت بررسی ‌این صفت را قبل از ازدواج فهمید.

در روایت دیگری فرموده‌اند: «صَاحِبُ‏ النِّعْمَةِ یَجِبُ‏ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ على‏ عِیَالِه؛ بر کسی که از مکنت مالی برخوردار است واجب است خانواده خود را در وسعت قرار دهد» (وسائل الشیعه ، ج 21، ص 540).

بنابراین صفت خساست در مردان نباید جایگاه داشته باشد و به محض اینکه دارای مال و ملکی شد باید خانواده خود را تأمین کند، البته یادآور می‎شویم که در گرداب افراط و تفریط نباید گرفتار شود.

روایت دیگری نیز وجود دارد که یکی از اصحاب امام رضا(ع) گفت در هزینه‌کرد منزل دنبال معیار بودم که امام(ع) فرمودند: «راه میانه، راهی است میان دو روش ناپسند» گفت منظور امام را متوجه نشدم و پرسیدم: «فدایت شوم، من آن دو روش ناپسند را نمی‌دانم. منظورتان چیست؟» حضرت فرمود: بله می‌دانم، خدا تو را رحمت کند. آیا نمی‌دانی خداوند از اسراف کاری و سخت‌گیری بیزار است و فرموده است « وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛ و کسانی‌‏اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی می‏‌کنند و نه تنگ می‏‌گیرند، و میان این دو [روش‏] حد وسط را انتخاب می‌کنند، یعنی نه افراط و نه تفریط».

مصداق دیگر این که «حسن بن بشار واسطی» درباره نامه‌ای که به امام رضا(ع) نوشته است، اینطور می‌گوید: خدمت امام رضا (ع) نامه‌ای نوشتم که یکی از بستگانم از یکی از دخترانم خواستگاری کرده است، امام مرد بد اخلاقی است. امام(ع) در پاسخ ‌نامه چنین نوشتند: «اگر بد اخلاق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور»؛ (مستدرک الوسائل، ج14، ص1-2)

این روایت به وضوح بیانگر اهمیت اخلاقیات نیکو در خانواده است که در واقع می‌‏توان گفت تمام مسائل خانوادگی روی محور اخلاقیات می‏‌چرخد. یا به عبارت دیگر اگر همسر سایر معیارهای ازدواج را داشت، اما اخلاقیات مناسبی نداشت، ازدواج کردن با چنین شخصی فایده‏‌ای در بر ندارد،‌ زیرا مدام موجبات ناراحتی اعضای خانواده را فراهم می‎کند. حال جوانانی که صاحب اخلاق مناسبی نیستند باید تا فرصت دارند اخلاق‌شان را اصلاح کنند تا در زندگی خدایی نکرده دچار دست‌‏انداز نشوند.

شما به اهمیت اخلاق در خانواده و به عنوان یکی از معیارهای مهم ازدواج اشاره کردید، در این باره نیز با استفاده از روایات بیشتر توضیح بفرمایید.

از آنجایی که در ایام زیارت خاصه امام رضا (ع) قرار داریم، خوب است حول سیره ایشان باشیم و اگر عامل همین مواردی هم که می‌‏دانیم باشیم، خیلی از مشکلات حل می‌شود، اما برای تذکر و تبرک به برخی موارد اشاره می‌کنیم. همسران نسبت به یکدیگر باید مهربان باشند و با عطوفت برخورد کنند و با یکدیگر محترمانه صحبت کنند.

در کتاب «امام رضا(ع) و زندگی» از قول کنیزی که در خدمت امام بودند، می‌خوانیم: با تشرف امام رضا(ع) به خطه خراسان، مأمون من را برای خدمت‌گزاری به ایشان بخشید. خانه امام بسیار ساده بود. در این خانه خبری از امکانات رنگارنگ کاخ نبود. تا آنجا که گفت: خوب به یاد دارم که در خانه امام رضا(ع) هیچ فردی حتی بزرگان اجازه نداشتند فریاد بزنند یا صدای‌شان را بلند کنند و خود امام همواره با مردم به نرمی و آهستگی و شمرده سخن می‌گفت.

همچنین همسران نباید به هیچ وجه کانون گرم خانواده را به خاطر رضایت دیگران به خطر بیاندازند.

امام رضا(ع) به نقل از جد بزرگوارش امام علی(ع) می‌فرمایند: مردی آن حضرت را به مهمانی دعوت کرد، اما آن حضرت با سه شرط دعوت او را پذیرفت تا جایی که فرمودند در صورتی به مهمانی شما می‌آیم که خانواده خود را برای پذیرایی از من به زحمت نیاندازی.

اشاره داشتیم که اخلاقیات باید همراه با ایمانیات باشد. چه بسا بسیاری از اختلافات به دلیل عدم رعایت موارد زناشویی و نکات ریز رفتاری است.

فرد ممکن است اخلاقش نیکو باشد، اما نسبت به مسائل رفتاری و زناشویی اطلاعات کافی نداشته باشد. به عنوان مثال همسر باید به ظاهر خود رسیدگی کند تا محبت همسر را به خود جلب کند. اتفاقاً امام رضا(ع) به این ضرورت اشاره کرده‌اند و خود نیز بسیار مقید بودند.

در روایتی ابن جهم می‌گوید: «نزد امام رضا(ع) رفتم و دیدم آن حضرت موهایش را خضاب کرده است. با تعجب گفتم فدایت شوم موهایت را رنگ زدی؟ آن حضرت(ع) در جواب فرموند: قطعاً آمادگی مردان از جمله مواردی است که عفت زنان را زیاد می‌کند. زنانی که پاک‌دامنی را رها کرده‎اند به این دلیل است که شوهران‌شان آمادگی و خودآرایی را ترک کرده‌اند بعد فرمودند آیا دوست داری همسرت را چون خود بی‌آرایش ببینی؟ گفت: نه، امام فرمود: آماده نبودن همین است»

بنابراین ملاحظه می‎کنیم که تنها اخلاقیات برای استحکام زندگی زناشویی کافی نیست و باید مسائل رفتاری و ایمانی را هم لحاظ کرد.

غلبه اخلاقیات بر رفتار صرفا حقوقی و فقهی در خانواده
درباره وظایف متقابل زن و شوهر نسبت به یکدیگر نیز اشاره‌ای داشته باشیم.روابط زن و شوهر در مبحث حقوقی و فقه چگونه تعریف شده است؟

در این باره بهتر است اینگونه پاسخ بدهم که ما در اسلام تنها فقه یا احکام عملی نداریم بلکه در آن اخلاقیات و اعتقادات هم وجود دارد. رفتار حقوقی با همسران همان مسائل فقهی است که هر کدام باید در جای خود قرار گیرد. باید گفت فقه حداقل‌ها را برای ما بیان می‌کند و فقه و حقوق برای بیان حدود است و چارچوب را مشخص می‌کند نه آنچه که درون چارچوب می‌‏گذرد. در چارچوب زندگی آنچه که باید غلبه داشته باشد اخلاقیات و از خودگذشتگی و ایثار است نه رفتار صرفا حقوقی و فقهی. به عنوان مثال ممکن است زنی بگوید در مسائل فقه اینطور است که وظیفه زن پخت و پز نیست. خب هرچند صحیح است، اما محبت را در خانواده کم‎رنگ می‎کند. اما از سوی دیگر مردان نباید رفتار قلدرمآبانه داشته باشند و اتفاقاً ایثار و از خودگذشتی آنها بیشتر باشد. در حقیقت همسران باید در میدان ایثار با یکدیگر رقابت کنند و از این طریق است که بنیان خانواده با محبت محکم می‎شود. اگر صرفاً زندگی با رفتارهای فقهی و حقوقی اداره شود حتماً آسیب‎پذیر خواهد بود. خب در احکام دینی بحث قصاص را داریم، اما خداوند فرموده اگر گذشت کنید برای شما بهتر است. در واقع می‎توان گفت اخلاقیات در مواردی بر فقهیات غلبه دارد.

مایلیم درباره روابط اعضای یک خانواده اسلامی بیشتر بدانیم، از دیدگاه اسلام هر یک از اعضای یک خانواده چه تعهدات و چه رفتاری را نسبت به یکدیگر بر عهده دارند

رفتار ما در قبال تمام اعضای خانواده باید رفتاری مسئولانه باشد. از ابتدای تولد فرزند باید به او توجه کرد و او را تعلیم و تربیت کرد. اینکه سنت رسول اکرم(ص) مبنی بر اذان و اقامه گفتن در گوش فرزند است، ناظر بر همین توجه تربیتی است.

همچنین روایت داریم که کامم فرزندان‌‏تان را با تربت امام حسین(ع) باز کنید. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: «حَنِّکُوا أَوْلَادَکُمْ بِمَاءِ الْفُرَاتِ وَ بِتُرْبَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (ع) فَإِنْ لَمْ یَکُنْ فَبِمَاءِ السَّمَاء؛ کام فرزندان خویش را با آب فرات و با خاک قبر امام حسین(ع) بردارید و اگر این دو را نیافتید با آب باران این کار را انجام دهید». حال یکی از مواردی که بر تربیت فرزند اثر می‎گذارد، مهرورزی و محبت نسبت به فرزند است که تمام این موارد از حقوق والدین نسبت به فرزندان است.

کاتب ویژه حکومت عباسیان می‌گوید وقتی امام رضا(ع) به خراسان آمدند وزیر خلیفه من را مأمور کرد که در خدمت حضرت باشم و من نامه‌نویس حضرت شده بودم. برای من جالب بود که آن حضرت هیچ وقت نام فرزندش «محمد» را جز با کنیه صدا نمی‌زد. مثلاً می‌فرمودند: «ابوجعفر، برایم نامه نوشته است» این گونه ادای احترام در آن دوران مخصوصاً در بین اعراب مرسوم نبود. در ادامه راوی می‌گوید این تکریم وقتی برایم بیشتر نمایان و جذاب شد که دانستم فرزند ایشان، هنوز کودک هستند ولی امام با کمال احترام از او در نامه‌ها یاد می‌کردند.

این مسأله درباره دختران هم صدق می‎کند. در این باره هم امام رضا(ع) از رسول اکرم(ص) نقل می‎فرمایند «اِنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الاُناثِ اَرَقٌّ مِنهُ عَلَى الذُّکُورِ....؛ خداوند تبارک و تعالی نسبت به دختران مهربان‌تر از پسران است و یک مرد زنی از محارمش را شاد نمی‌کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد کرد. (الکافی، ج6، ص6) طبق این روایت می‎بینیم که خداوند به دختران اهمیت ویژه‎تری نسبت به پسران قائل است.

متأسفانه در برخی خانواده‏‌ها شاهدیم که برخوردهای خشنی با فرزندان خود دارند و رفتارهای خود را مدام توجیه می‌کنند، اما بعد از مدتی می‌بینیم آن فرزند دچار آسیبهای روحی و روانی شدیدی شده است و هم به خود و هم به خانواده آسیب می‌رساند.

بحث تربیت فرزند پیش آمد و سؤالی که مطرح می‌شود درباره نحوه تربیت اوست؛ آیا تنبیه بدنی فرزند جایز است؟

بحث تنبیه فرزند به این صورتی که الان در برخی خانواده‎ها مرسوم است، در روایات وارد نشده است. کم‌توجهی و یا بی‎توجهی ما به کتاب و سنت باعث چنین معضلات عمیق رفتاری می‌شود.

البته در کتب روانشناسی هم به موارد خوبی اشاره شده است و تنها قائل نیستیم عترت(ع) به آن اشاره کرده‎اند، اما می‎توان گفت عترت (ع)  اولین بزرگورانی بودند که در حد گسترده به مباحث اخلاقی و معرفتی پرداختند و دیگر دانشمندان از ایشان تقلید کردند. خب این یک حاشیه بود که لزوم داشت مطرح کنیم.

اما به عنوان نمونه به روایت مشهوری اشاره کنم. فردی در زمان امام علی(ع) گفت پسرم خیلی مرا اذیت می‌کرد و می‌خواستم او را تنبیه بدنی کنم و تصور کردم از علی(ع) راهنمایی بگیرم. نزد ایشان رفتم و از فرزندم شکایت کردم. حضرت(ع) فرمود: «فرزندت را نزن بلکه با او قهر کن، اما زمان قهر کردن را طولانی نکن». در هیچ آیه و روایتی نمی‌یابیم که دعوت به تنبیه بدنی کرده باشند و اگر هم بیان کرده باشند، به صورت کنایه به کار برده‌‏اند و هدف دیگری داشته‌‏اند، شاهد بر اینکه خود این بزرگواران در زندگی‎شان هرگز چنین رفتارهای خشونت‎آمیزی انجام ندادند.

بی‌توجی به والدین، عصیان خداست

از سوی دیگر فرزندان با وجود ناملایماتی که گاهاً از سوی والدین می‎بینند، باید نسبت به احترام گذاردن به ایشان توجه داشته باشند. امام رضا (ع) بی توجهی به پدر و مادر را نوعی بی توجهی به خدا عصیان او می‌دانند و می‌فرمایند: «حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَینِ لِمَا فِیهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِیقِ‏ لِطَاعَةِ اللَّهِ‏ تَعَالَى‏؛ خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که این عمل، آنها را از توفیق اطاعت خداوند خارج می‌کند» همان طور که حضرت در ذیل آیه « أَنِ‏ اشْکُرْ لِی‏ وَ لِوالِدَیک‏» که سپاس از والدین در کنار شکر و سپاس از خدا آمده است، پذیرش سپاس از خداوند بزرگ را در گروی سپاسگزاری از پدر و مادر می‌دانند. در این باره شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار رضا(ع)، جلد یکم صفحه258 از حضرت نقل می‎کند: خداوند به سه چیز دستور داده است که همراه با سه چیز دیگرند، به نماز و زکات امر فرمود، که هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش قبول نخواهد شد، «وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَینِ فَمَنْ لَمْ یشْکُرْ وَالِدَیهِ لَمْ یشْکُرِ اللَّه؛ ‏و به سپاسگزارى از خویش و والدین امر فرموده که‏ هر کس از پدر و مادرش تشکّر و سپاسگزارى نکند، خداوند را شکر نکرده است» و امر به تقوا و صله رحم کرده است و هر کس صله رحم نکند در واقع تقوا نداشته است.

انتهای‌پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران